eitaa logo
یه جو انصاف
430 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.8هزار ویدیو
15 فایل
درود بر مخالف من هنر ما معاند را مخالف ساختن و مخالف را موافق ساختن است! آی دی کانال، @Yejoensaf ارتباط با مدیر : @alirezafander
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی تا بی‌خبر بمیرد در درد خودپرستی عاشق شو ار نه روزی کار جهان سرآید ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی‼️ ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 آمــــــــوزش بزرگتــــــــــرین فحـــــــــــش و توهـــین😳 در مقابل فحش و توهین دیگران چگونه رفتار کنیم ؟؟! پاسخ: سکوت مطلق👌 بدون عکس العمل نه در گفتار نه در چهره نه در رفتار 👌 ⚠️امیرالمؤمنین علیه‌السلام شنید که مردی به قنبر غلامش، دشنام می‏‌دهد و قنبر می‌خواست به وی پاسخ بدهد. حضرت به قنبر فرمود: آرام باش ای قنبر! از او صرف نظر کن تا؛ ۱.رضایت خداوند را فراهم کنی ۲.شیطان را به خشم آوری ۳.دشمنت را کیفر دهی 👈سوگند به آن که دانه را شکافت و انسان را آفرید، هرگز مؤمن با چیزی مانند حلم و بردباری، خدایش را خشنود نکرده و با چیزی مثل خاموشی، شیطان را خشمگین نکرده و با چیزی مانند سکوت، احمق را کیفر نداده است.👌 قد سمع أمیرالمؤمنین(ع) رجلا یشتم قنبرا وقد رام قنبر أن یرده علیه فناداه (علیه السلام) مهلا یا قنبردع شاتمک مهانا ترضی الرحمن و تسخط الشیطان و تعاقب عدوک... ما أرضی المؤمن ربه بمثل الحلم ولا أسخط الشیطان بمثل الصمت ولا عوقب الأحمق بمثل السکوت عنه 📚 منبع بحارالانوار، ۶۸/۴۲۴ 🔻پ ن: بعنوان کسی که بی پاسخی را تجربه کرده ام میگویم👇 به هنگام سرازیر شدن فحش یا لیچار به شما بطرف شخص لیچارگو، حتی «بر هم نگردید»👌 تابی خبر بمیرد در درد خود پرستی 👌 خود را با چیزی مشغول کنید مثل موبایل و وانمود کنید دارید شماره میگیرید با پیامک می فرستید، یا نوشته ای یا تسبیحی یا... را از جیب در آورید و بدان مشغول شوید. تاثیر این رفتار شما از چند فحش آب دار هم کارساز تر است👌 باور ندارید برای یک بارم شده آزمایش کنید👌 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال یه جو انصاف به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 پــــــــر موعظه تـــــــرین شـــــــعر ســـــــــــعـــــــدی👌 ای که دستت می‌رسد کاری بکن‼️ 🔻 پیشنهاد در جمع خانواده یا دوستان و همکاران این شعر یا بخشی از آن را با صدای بلند بخوانید👇 بس بگردید و بگردد روزگار دل به دنیا در نبندد هوشیار ای که دستت می‌رسد کاری بکن پیش از آن کاز تو نیاید هیچ کار اینکه در شهنامه‌ها آورده‌اند رستم و رویینه‌تن اسفندیار تا بدانند این خداوندان ملک کز بسی خلق است دنیا یادگار این همه رفتند و مای شوخ چشم هیچ نگرفتیم از ایشان اعتبار ای که وقتی نطفه بودی بی‌خبر وقت دیگر طفل بودی شیرخوار مدتی بالا گرفتی تا بلوغ سرو بالایی شدی سیمین عذار همچنین تا مرد نام‌آور شدی فارس میدان و صید و کارزار آنچه دیدی بر قرار خود نماند واین چه بینی هم نماند بر قرار دیر و زود این شکل و شخص نازنین خاک خواهد بودن و خاکش غبار گل بخواهد چید بی‌شک باغبان ور نچیند خود فرو ریزد ز بار این همه هیچ است چون می‌بگذرد تخت و بخت و امر و نهی و گیر و دار نام نیکو گر بماند زآدمی به کاز او ماند سرای زرنگار سال دیگر را که می‌داند حساب؟ یا کجا رفت آن که با ما بود پار؟ خفتگان بیچاره در خاک لحد خفته اندر کلهٔ سر سوسمار صورت زیبای ظاهر هیچ نیست ای برادر سیرت زیبا بیار هیچ دانی تا خرد به یا روان من بگویم گر بداری استوار آدمی را عقل باید در بدن ور نه جان در کالبد دارد حمار پیش از آن کاز دست بیرونت برد گردش گیتی زمام اختیار گنج خواهی، در طلب رنجی ببر خرمنی می‌بایدت، تخمی بکار چون خداوندت بزرگی داد و حکم خرده از خردان مسکین در گذار چون زبردستیت بخشید آسمان زیردستان را همیشه نیک دار عذرخواهان را خطاکاری ببخش زینهاری را به جان ده زینهار شکر نعمت را نکویی کن که حق دوست دارد بندگان حقگزار لطف او لطفیست بیرون از عدد فضل او فضلیست بیرون از شمار گر به هر مویی زبانی باشدت شکر یک نعمت نگویی از هزار نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار ملکبانان را نشاید روز و شب گاهی اندر خمر و گاهی در خمار کام درویشان و مسکینان بده تا همه کارت بر آرد کردگار با غریبان لطف بی‌اندازه کن تا رود نامت به نیکی در دیار زور بازو داری و شمشیر تیز گر جهان لشکر بگیرد غم مدار از درون خستگان اندیشه کن وز دعای مردم پرهیزگار منجنیق آه مظلومان به صبح سخت گیرد ظالمان را در حصار با بدان بد باش و با نیکان نکو جای گل گل باش و جای خار خار دیو با مردم نیامیزد مترس بل بترس از مردمان دیوسار هر که دد یا مردم بد پرورد دیر زود از جان بر آرندش دمار با بدان چندان که نیکویی کنی قتل مار افسا نباشد جز به مار ای که داری چشم عقل و گوش هوش پند من در گوش کن چون گوشوار نشکند عهد من الا سنگدل نشنود قول من الا بختیار سعدیا چندان که می‌دانی بگوی حق نباید گفتن الا آشکار هر که را خوف و طمع در کار نیست از ختا باکش نباشد وز تتار دولت نوئین اعظم شهریار باد تا باشد بقای روزگار خسرو عادل امیر نامور انکیانو سرور عالی تبار دیگران حلوا به طرغو آورند من جواهر می‌کنم بر وی نثار پادشاهان را ثنا گویند و مدح من دعایی می‌کنم درویش‌وار یارب الهامش به نیکویی بده وز بقای عمر برخوردار دار جاودان از دور گیتی کام دل در کنارت باد و دشمن بر کنار ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
❌ رضا پهلوی رییس انجمن در ۵ سالگـــــــــی 😳😳😳😂😂😂 تا بحث عارف و پزشکیان بالاست، یادی کنیم از دوره پهلوی که جناب ولیعهد تو پنج سالگی! توجه کردید؟! تو پنج سالگی! به ریاست انجمن ملی خانه های فرهنگ روستایی منصوب میشد! اصلا برگای شایسته سالاری ریخته بود ، نمیدونم چرا ۵ سال صبر کردن همون تو شکم مادرش فرح خانم بود باید این کار رو میکردن😅 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅خانمی بچه‌شو آورده مسجد. بچه گریه‌اش گرفته مجلسِ حاج‌آقا را ریخته به هم... واکنش حاج‌آقا را ببینید چه میگه به خانوم قابل توجه امام جماعت ها و هیئت امنای مساجد و خادمین مساجد و مسئولین فرهنگی مساجد نشر حداکثری 🙏
🔷 داستان جالب ســـــــــلمانی ای که در نیشــــــــــابور مـــــــــوی امام رضا علیه السلام را اصــــــــلاح کـــــرد👌 هنگامی‌که امام رضا (ع) به سمت مرو می‌آمدند بعد از نیشابور به کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد. بر اساس دستور مأمون، ماموران اجازه ارتباط‌گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شغلش را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند. 🔻پیرمرد به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. 🔻 پیرمرد هنگام آرایش مو‌های امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت می‌کرد که یک لحظه فکر کرد: «ای کاش از امام تقاضای اجرت کند» تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز می‌کرد آن را تبدیل به طلا کردند. این پیرمرد بامعرفت به امام عرضه داشت: من اجرت مادی نمیخواهم ......‼️ برای دیدن ادامه داستان کوتاه، و دیگر مباحث شنیدنی در باره امم رضا علیه السلام از جمله اینکه؛ لقب « رضـــــــــا» چرا برای امام رضـــــــــا انتخاب شد؟ مگر همه معصومین راضی به رضای الهی نبودند، پس ورا وصف «رضا» مختص به امام رضا شد؟؟؟ و دیگر مباحث ارزشمند در باره رضایت به تقدیر خداوند که در کانال زیر سنجاق شده است آیدی زیر را لمس کنید 👇👇👇👇 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ @Yejoensaf کانال «یــــه جــو انــــــصاف»
🔷 داستان جالب ســـــــــلمانی ای که در نیشــــــــــابور مـــــــــوی امام رضا علیه السلام را اصــــــــلاح کـــــرد👌 هنگامی‌که امام رضا (ع) به سمت مرو می‌آمدند بعد از نیشابور به کاروانسرایی رسیدند و کاروان متوقف شد. بر اساس دستور مأمون، ماموران طبق دستور مأمون اجازه ارتباط‌گیری مردم با امام را نمی‌دادند تا اینکه پیرمردی عاشق امام رضا ـ علیه‌السلام ـ شغلش را بهانه کرد تا امام زمان خویش را ببیند. او به بهانه اصلاح و آرایش سر و صورت امام رضا ـ علیه‌السلام ـ خود را به حضرت رساند و توفیق دیدار امام زمانش را به دست آورد و امام رخصت دادند و مشغول کار شد. پیرمرد هنگام آرایش مو‌های امام، از اشتیاق دیدن آن حضرت صحبت می‌کرد که یک لحظه فکر کرد: «ای کاش از امام تقاضای اجرت کند» تا این فکر به ذهنش رسید، در همان لحظه امام رضا ـ علیه‌السلام ـ با اشاره به سنگی که به‌وسیله آن قیچی خود را تیز می‌کرد آن را تبدیل به طلا کردند. این پیرمرد بامعرفت به امام عرض کرد: ای امام رئوف، من اجرت دنیوی نمی‌خواهم من چند صباحی بیش زنده نیستم؛ چرا که عمر خود را گذرانده‌ام؛ من پیراهنی از شما می‌خواهم که با آن نماز خوانده‌اید و عبادت خدا را کرده‌اید تا کفنم باشد و خداوند به‌واسطه آن عذاب و فشار قبر را از من بردارد. امام رضا ـ علیه‌السلام ـ دستور دادند که یکی از لباس‌هایشان را به پیرمرد بدهند، در این لحظه پیرمرد به ذهنش رسید تا درخواست دیگری داشته باشد پس گفت: ای مولا! من از سکرات موت می‌ترسم و بزرگواری کنید و لحظه مرگ در کنار من باشید که امام پذیرفتند. پیرمرد با خوشحالی لباس و وسایل سلمانی خود را بدون نگاه به سنگ طلا برداشت و خداحافظی کرد. آن حضرت فرمودند: سنگ طلایت را بردار ما آنچه را که دادیم پس نمی‌گیریم. (این خاندان، خاندان کرم هستند تا کسی را راضی نکنند دست از بخشش و کرم برنمی‌دارند مخصوصاً که لقب رضا ـ علیه‌السلام ـ را خداوند متعال به ایشان عنایت فرموده است.) روزی اطرافیان امام دیدند حضرت رضا ـ علیه‌السلام ـ فرمودند: «لبیک لبیک لبیک» و بعد از آن هرچه به دنبال آن حضرت گشتند ایشان را نیافتند تا اینکه آن حضرت آمد و ماجرای این پیرمرد سلمانی را تعریف کردند و فرمودند اکنون لحظه جان دادن او بود. من هم بر بالینش حاضر شدم تا به آسانی جان داد. و چ خوب گفت شاعر ؛ آرزويم نه به دل باغ بهشت و حور است نه مرا جنت و فردوس برين منظور است يا غريب الغربا پاره قلب زهرا خواهشم خواهش سلماني نيشابور است‼️ 📚 منبع همای سعادت، همائی واعظ، ص ۱۱۵ ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 لقب « رضـــــــــا» چرا برای امام رضـــــــــا انتخاب شد؟ عنوان: رضا و رضایت ایجاد انگیزه روزی حضرت موسی ـ علیه السلام ـ عرض کرد: خدایا بهترین خلق خود که ترا عبادت و بندگی می‌کند به من معرفی کن. خداوند وحی نمود: (ای موسی!) بر ساحل دریا برو، و آن شخص را خواهی یافت. موسی به آن مکان رسید، مردی را یافت که به مرض جذام و پیسی مبتلا بود، و همواره خداوند را تسبیح می‌کرد. موسی ـ علیه السلام ـ از جبرئیل پرسید: آن مردی که بهترین خلق است، کجاست؟ گفت: همین مرد مریض است، الان من مأمورم چشم‌های او را بگیرم تو گوش بده چه می‌گوید. به اشاره جبرئیل دو چشم آن مرد بیرون آمد و بر صورتش افتاد. مرد نابینا گفت: بارالها! تو خواستی از چشم بهره‌مندم کردی و اینک خواستی که آن را از من بگیری، ای کسی که به من نیکی می‌کنی و صله می‌رسانی! موسی ـ علیه السلام ـ نزد آن فرد رفت و فرمود: ای بنده خدا! من مردی مستجاب الدعوه هستم، اگر دوست داری دعا کنم تا خدا دیدگانت را به تو برگرداند؟ گفت: نمی‌خواهم، زیرا خدا نابینایی را برایم خواسته و من راضی به رضای او هستم. حضرت موسی ـ علیه السلام ـ فرمود: شنیدم می‌گفتی: یا بـــــــــــــــــار و یا وصــــــــــــــــول ای نیکو کننده و صله رساننده! منظورت از این جملات چه بود؟ گفت: در این آبادی غیر از من، کسی خدا را نمی‌شناسد و یا پرسش نمی‌کند (چه نیکی و صله‌ای بالاتر از این که خدا مرا با خود آشنا کرده است.) موسی ـ علیه السلام ـ شگفت‌زده شد و گفت: این عابدترین خلق خدا در دنیاست. مقام «رضایت» یکی از مقام‌هایی است که بندگان خالص شاخص خداوند به این مقام می‌رسند. اهمیت و جایگاه ویژه‌ای که فضیلتی مانند «رضایت از خداوند» در پی دارد، با دیگر فضایل قابل مقایسه نیست. همۀ خوبی‌های انسان یک طرف، همۀ اطاعت‌هایی که انسان از خداوند متعال دارد و همۀ امر و نهی‌هایی که اجرا می‌کند، یک طرف، راضی بودن به قضاء الهی شدن هم یک طرف. مشهورترین لقب امام هشتم «رضا» است. درست است که همه امامان صادق، کاظم، رضا، جواد و هادی و... بودند، ولی برای هر یک به مناسبتی لقب به خصوص تعیین گشته است. چه کسی و چرا امام هشتم را به این لقب ملقب نموده است؟ این لقب چه پیامی برای دوستداران امام هشتم دارد؟ چگونه می‌توان این لقب را در خود نهادینه ساخت؟! ابونصر بزنطی ـ رضوان‌الله تعالی علیه ـ می‌گوید: به امام جواد ـ علیه‌السلام ـ گفتم: گروهی از مخالفان شما می‌گویند: مأمون، لقب رضا را به پدرت داده است! زیرا او به ولایت‌عهدی راضی شد. امام جواد ـ علیه السلام ـ فرمودند: به خدا سوگند، دروغ گفته و گناهکار شده‌اند. پدرم را خدای تعالی رضا لقب داده است؛ زیرا که او به خداوندی خدا در آسمانش و به رسالت رسول الله و ائمه در زمینش راضی بود. گفتم: مگر همه پدرانت چنین نبودند؟ فرمود: آری. گفتم: پس چرا فقط پدرت به این لقب ملقب شده است؟ فرمود: چون مخالفان از دشمنانش مانند موافقان از دوستانش از وی راضی شدند و چنین چیزی برای پدرانش به وجود نیامد، لذا از میان همه به رضا ملقب گردید. ناگفته نماند: مخالفان خواسته‌اند از این طریق نقصی بر آن حضرت فراهم آوردند، ولی چنانکه مرور شد این لقب از جانب خدا بوده است. 📚 منبع علل الشرایع، ج ۲، ص ۲۳۷، باب ۱۷۲ ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷🆚 مقایــــســـــــــه صبر، رضا و تسليم سؤال:تفاوت «صبر»، «رضا» و «تسليم» چيست؟ جواب: ممكن است در برخي موارد مسامحهاي شود و صبر، رضا و تسليم جاي يكديگر استعمال شود، ليكن اينها در طول يكديگر است و از جهت مفهوم با هم فرق دارد. «صبر» در لغت به مادهاي تلخ و مهوّع اطلاق ميگردد كه از شيره گياهي به همين نام گرفته ميشود و استفاده دارويي دارد. به آن «طبرزد» و «تبرزد» نيز گفته ميشود. از آنجا كه خوردن اين مادّه تحمّل فوق العادهاي ميطلبد به همين مناسبت به هرگونه تحمّل در برابر سختي و مصيبت صبر گفته ميشود: تهاجم ناگواريها در اين مرحله ـ كه پايينتر از دو مرحله ديگر است ـ بر انسان فشاري سنگين وارد ميكند و لذا تحمل آن بسيار دشوار است ليكن انسان صابر خود را نگه ميدارد، در برابر حوادث ناگوار طاقت و تحمل خود را از دست نميدهد، مضطرب نميشود و هيچ اعتراض و شكايتي هم ندارد. مرحله بعدي مقام «رضا» ست. تحمّل مشكلات و مصايبْ در اين مرحله نه تنها ناگوار و تلخ نيست، بلكه لذت بخش است. يكي درد و يكي درمان پسندد يكي وصل و يكي هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران ج پسندم آنچه را جانان پسندد (ديوان بابا طاهر) در دعايي كه صادق آل محمد(ص) به معلّي بن خنيس آموخته، آمده است: «أللّهمّ إِني أَسئلك صَبْر الشاكرين لك» يعني خدايا از تو ميخواهم به مقامي برسم كه تحمّل رنج و اندوه براي من گوارا باشد و من در برابر آن صبر شاكرانه داشته باشم. مقام «تسليم» از اين مرحله نيز بالاتر است. و چون اين مراحل طولي است، نه عَرْضي، كسي كه به مقام تسليم رسيده، ساير مقامها را نيز دارد. در مقام تسليم «خود»ي باقي نميماند تا انسان بگويد: آنچه را جانان ميپسندد، مورد پسند«من» است. بلكه خود و هرچه را كه در اختيار دارد تسليم مولاي خود ميكند و ميگويد: «حكم آنچه تو انديشي، لطف آن كه تو فرمايي». دل در اختيار عبد نيست تا نهال آرزو در آن بروياند. اين مقام مقام تفويض است. سخن ذبيح حق حضرت اسماعيل(ع) كه در جواب «يا بُنيّ إنّي أري في المَنام أَني أُذبحك» گفت: مأموريت خود را انجام بده كه اگر خدا بخواهد مرا صابر خواهي يافت: «يا أَبت افعل ما تُؤمر سَتَجدني إِن شاء الله مِن الصابرين» (اصول كافي 2/352) نشانه دستيابي او به مقام تسليم و تفويض است. و چون خود را به ديگري تسليم كرده، بر اساس حديث قرب نوافل «كنتُ... لسانه الذي يَنطق بِه» او نيست كه ميگويد: مرا صابر خواهي يافت، بلكه ديگري با زبان او چنين ميگويد. ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥این کلیپ ۴۵ثانیه ای رو ببینید تا خیالتون راحت باشه زباله ها و درندگان نمی توانند گزندی به نظام برسونند. 👈دقت کنید این حرف‌ها را کسب میرند ک در کوچکترین عناوین و القاب مثل دکتر مهندس آیت الله ، حجت‌الاسلام و.... ک براحتی برای همدیگر تیکه پاره میکنیم امتناع داشبه این راحتی لقب حجت‌الاسلام را برای کسی بکار نمیرد برای یک نفر که همه لقب آیت الله بکار می‌بردند بدون پیشوند یا حداکثر لقب معمولی برایش بکار می‌بردند. حتی نقل شده ک یک بار نامه ای را به صدا وسیما داده بود که برای مردم بخوانند گفته بود پس بیاورید و در آن تغییر کوچکی ایجاد کرد و سپس برای پخش به همان داد تا ببرد؛ مرحوم سید احمد فرزند امام خمینی میگوید من کنجکاویم گل کرد تا بپرسم علت این احضار و تغییر چ بود از امام پرسیدم، امام در پاسخ فرمودن: در نامه نوشته بودم؛ «من همیشه به شما رزمندگان عزیز دعا می‌کنم » وقتی با خود فکر کردم دیدم کلمه همیشه حیح نیست من همیشه از بندگان اسلام را دعا نمی‌کنم بلکه در مواقع خاص یا بعضی مواقع آنها را دعا می‌کنم آری آن بزرگوار حتی در تعارفات معمولی هم مواظب تعابیر و عناوین بودند.👌👌👌 ┄┅═✼🍃🌺🍃✼═┅┄ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جوان فلسطینی: به ما می‌گویند شیعه شدید! آره شیعه شدیم هر کسی بویی از شرف برده شیعه است ✅ کانال خبری 👇 https://eitaa.com/joinchat/232980563Cee52e8c637