eitaa logo
یه جو انصاف
435 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.7هزار ویدیو
14 فایل
درود بر مخالف من هنر ما معاند را مخالف ساختن و مخالف را موافق ساختن است! آی دی کانال، @Yejoensaf ارتباط با مدیر : @alirezafander
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 ای کاش مرثیه خوان بودم! 🔹استاد حسن رمضانی: علامه روزی در یکی از مجالس روضه شرکت کرده بودند، شخص حراف و لوده ای که علامه را نمیشناخت در حضور ایشان شروع کرد به لودگی کردن و حرفهای بی ربط زدن؛ و توجه نداشت این آقایی که حضور دارد حضرت علامه طباطبایی است؛ چون علامه، بسیار کم حرف بودند و ظاهر بسیار معمولی و متعارفی داشتند. بعد از آنکه به آن شخص میگویند آقا! حداقل امروز که حضرت علامه طباطبایی حضور دارند مراعات کنید و در محضر ایشان مودب باشید و درست صحبت کنید! او می پرسد: حضرت علامه طباطبایی ایشان هستند؟ میگویند بله بعد آن بنده خدا می گوید: مــن خیال کردم ایشان مرثیه خوان است. فکر نمی کردم، ایشان علامه طباطبایی باشند. علامه با شنیدن این سخن میفرمایند: ای کاش من مرثیه خوان حضرت سید الشهدا بودم. من حاضرم همۀ این سالیانی که مشغول درس و تالیف و فعالیتهای علمی بوده ام بدهم و ثواب یک جلسه مرثیه خوانی ابا عبد الله الحسین را به من بدهند. (عرفان علامه طباطبائی، ص۲۶۹) ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
عرض ادب و سلام دارم خدمت همه شما متاسفانه مطلع شدیم که وضعیت نیروگاههای برق به حالت اضطرار دراومده. آنقدر حجم مصرف برق بالا رفته که هر آن احتمال داره یک یا چند نیروگاه در اثر فشار از مدار خارج بشن. خارج شدن نیروگاه از مدار یعنی خاموشی سراسری. چون اصلا این حجم مصرف برق سابقه نداشته‌. میخواستم ازتون خواهش کنم اگر ممکنه بعنوان یک کار جهادی روشنایی اضافه منزل رو خاموش کنید. وسایل برقی پر مصرف مثل اتو یا ماشین لباسشویی و ظرفشویی رو نیمه شبها استفاده کنید. حتی المقدور درجه کولر رو کم‌کنید و دمای رفاه رو رعایت کنید تا سیستم برق رسانی کشور دچار مشکلات کمتری بشه. ما خودمون باید به خودمون کمک کنیم. مطمئن باشید اگرهمین چند تا نکته ساده رو رعایت کنیم میتونیم به یاری خدا دوره پیک مصرف رو پشت سر بگذاریم اگر براتون مقدوره تا میتونید این موضوع رو تو گروه هایی که عضو هستید و یا برای دیگران نشر بدید ان شاءالله خداوند به شما عزیزان سلامتی عطا کنه و عاقبت بخیر باشید ╭═⊰🍃⚘🌼⚘🍃⊱═╮ 🇮🇷《بصیرت عاشورائی》🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/4284416026Ccfaf7037f7 ╰═⊰🍃⚘🌼⚘🍃⊱═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شاید از هر کسی به جز آیت الله بهجت (ره)این جمله را می‌شنیدیم برایمان قابل هضم نبود! 🔹️داستان عجیب کسی که به شیعیان و حضرت علی (ع) توهین کرده بود و عنایت آن حضرت به چنین شخصی! ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ پیام مردمی: این روزها این خبر رو زیاد شنیدیم که: (با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان(عج) اعضای شبکه گسترده تروریستی-صهیونیستی به همراه ۴۳ بمب بازداشت شدند) اما میتونست تیتر اخبار یکی از روزها هم این باشه: براه افتادن دریای خون با انفجار ۴۳ بمب در نقاط مختلف ایران . و مایی که خیلی راحت از کنار این خبر عبورکردیم... درود بر سربازان گمنام امام زمان(عج) و در این شبها دعا گویشان باشیم. 📌کانال /سراسری https://eitaa.com/joinchat/3170697458Cfd44a7e938
❇️ می‌خواهی چکاره بشوی؟ 🖌... آیت‌الله مهدوی کنی : پس از معمم شدن، برای سفارش لباس رفتیم سراغ مرحوم استاد شیخ رجبعلی خیاط و اولین لباس من را ایشان دوخت. 🖍... ایشان به من گفت : آقا می خواهی چه کاره بشوی؟ گفتم : می خواهم طلبه شوم. ✎... گفت : می خواهی آدم بشوی یا طلبه؟ گفتم : من آدم شدن را نمی فهمم یعنی چی؟ می خواهم طلبه شوم. ✎... گفت : اگر آدم بشوی بهتر است تا طلبه. آدم هم می تواند طلبه باشد و هم آدم. گفتم : چگونه می شود آدم شد؟ 🖌... گفت : هر کاری که می کنی برای خدا بکن. اگر چلوکباب هم می خوری برای خداوند بخور. گفتم : چلوکباب را که نمی شود برای خدا خورد! 🖍... گفت : چرا می شود، اگر برای شکم بارگی غذا خوردی، این هوا هوس است، اما اگر برای این هدف غذا بخوری که قدرتی بگیری تا خدمت و عبادت کنی، این می شود برای خدا. ✎... به من گفت : تا آخر عمرت یادت باشد که هر کاری می کنی برای خدا بکن ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf .
صادرات که افزایش یافته؛ پس پول نفت کجا می رود ؟! 🔹تعبیر سنگ پا، در توصیف وقاحت بانیان و حامیان خسارت های دولت روحانی، نارسا است. 🔹یکی شان، روزنامه سازندگی که در تحلیلی با عنوان "بی خوابی رئیسی"، دغذغه رئیس جمهور نسبت به فشار تورم بر معیشت مردم را به سخره گرفت. 🔹دومی، عباس عبدی که در روزنامه اعتماد نوشت: «چرا در دو دولت رئیسی و دولت احمدي‌نژاد به‌رغم بهبود درآمدهاي نفتي، وضع بدتر مي‌شود ولي در دولت خاتمي و روحاني، به‌رغم كاهش درآمدهاي نفتي وضع بهتر مي‌شود؟ ارزش صادرات نفت ايران در سال ۱۴۰۱، به ۴۳ ميليارد دلار رسيد كه در مقايسه با ۲۶ ميليارد دلار در سال ۱۴۰۰ و ۸ ميليارد دلار در سال ۱۳۹۹ و ۱۹ ميليارد دلار در سال ۱۳۹۸ افزايش چشمگيري داشته و به ميزان ۶۱ ميليارد دلار ارزش صادرات نفتي در سال ۱۳۹۷ كه تحريم‌هاي آمريكا احيا شد، نزديك شده. اينكه هر روز به فروش بيشتر نفت افتخار شود، مساله مردم نيست؛ آثار اين فروش در كسب و كار و سفره مردم مهم است». 🔹او به روی خود نمی آورد که دولت موفق شده "بدون برجام" و با وجود تحریم های دو برابر شده در اثر آن، صادرات نفت را از ۳۰۰ هزار بشکه در اواخر دولت روحانی، به حدود ۱/۵ تا ۱/۹ میلیون بشکه برساند. 🔹مصیبت بزرگ این است که می دانند چه میدان مین گسترده ای را پیش پای دولت بعدی پهن کردند، اما کتمان می کنند. به چند آمار بر جا مانده عنایت کنید: 🔻 کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی 🔻 جارو کرددن خزانه و پیش‌خور کردن بودجه ارزی سال ۱۴۰۰ 🔻 انتشار پول بی پشتوانه ( ۲۰۰ هزار میلیارد تومان) و انفجار نقدینگی، 🔻 بدهی ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی 🔻 سررسید اوراق فروخته شده به میزان ۵۳۲ هزار میلیارد تومان 🔹همچنین مرور کنید حجم بدهی ها و تعهدات و انتظارات ایجاد شده در دولت قبل که از سوی دولت فعلی، پرداخت شده است. فقط چند نمونه: 🔻تسویه ۲۷۰ هزار میلیاردتومان بدهی سود اوراق 🔻تسویه ۱۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی دولت قبل به صندوق‌های بازنشستگی 🔻اختصاص ۴۰ هزار میلیارد تومان برای رتبه‌بندی معلمان 🔻اختصاص ۵۴ هزارمیلیارد تومان برای تسویه بدهی بانک مرکزی و... 🔹تامین اعتباراین هزینه های هنگفت و نظایر آن (در کنار بودجه عمومی کشور) به واسطه افزایش درآمدهای نفتی و غیر نفتی انجام شده. یعنی با وجود "کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی"، ۴۶۴ هزار میلیارد تومان از بدهی ها و تعهدات دولت قبل هم تسویه شده است. 🔹معیشت مردم، گرفتار تورم سنگینی است و باید چاره جویی شود؛ همچنان که برخی مدیریت های ضعیف باید دستخوش تحول جدی شود و روند های غلط منتهی به توزیع رانت و تولید تورم اصلاح گردد. 🔹اما در عین حال باید عنایت داشت که دولت سابق، کشور را از نظر اقتصادی درست به همان بن بست مد نظر غرب کشانده بود و انتظار شان این بود که کشور در بن بست درآمدی، در ابعادی به مراتب خسارتبار تر از برجام، تسلیم غرب شود. 🔹اما به مدد الهی و تدابیر دولت در حوزه دیپلماسی تجاری، این بن بست شکسته شده و نرخ رشد اقتصادی که در دولت دوم روحانی به صفر نزدیک شده بود، اکنون به حدود ۴ درصد رسیده است. 🔹این نرخ می تواند و باید به بالای ۸ درصد برسد و ظرفیت های معطل بسیاری، قابلیت فعال سازی دارد. ✍ محمد ایمانی @jahadetabeen8
49.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️یکبار برای همیشه ببینید| مهسا امینی کشته شد یا فوت؟ ❌تــــــــــوهین به فـــــــــهم و شعـــــــــــــور 80 میلیــــــــــــــون ایـــــــــــــــــــــرانی👌 📌تیرخلاص به یاوه‌گویی‌های پدر و هواداران 📌علت اصلی موضوع کشف‌حجاب‌ها و تحلیل مختصر سناریوی جنگ شناختی با 🎙به‌روایت محمد جوانی ✍️آنقدر این کلیپ را در مجازی و حقیقی انتشار دهید تا بساط مرده‌خواری سیاسی در سالگرد مهسا محدودتر شود. 😂در دروغی آشکار پدر مهسا امینی مدعی میشود ک؛ «فرزندم حتی برای یک سرماخوردگی ساده هم به بیمارستان نرفته است» بعد ک گندش در میاد و دروغش آشکار میشه یعنی اون پزشک معالج جراح دختر در 8 سالگی مهسا خبر جراحی مهسا را رسانه ای میکند این بار پدر مهسا مجبور به اذعان به واقعیت و رسوا میشود اما در همین اذعان و اقرار هم با وکیل خودش هماهنگی نمیکند طوریکه پدر میگوید: «یک کیستی در👌 سرش بوده و عمل کردیم....» و وکیل خانواده مهسا امینی میگوید: «بخاطر یک خال در پیشانی 😂 عمل جراحی بر روی مهسا عمل شد»‼️❓ توروخدا ببینید ملت رو چجور دست انداختن❓‼️ (یعنی پدر و جناب وکیل مدافع دروغ هاشونو باهم چک نمیکنن و یک ملت رو سرکار میزارن❓‼️‼️) بعد هم هشتگ میزنن: دیکتاتوری آخوندی😳 👌به یاد داشته باشیم بزرگترین توهین به هر انسانی «تــــــــــوهین به فـــــــــهم و شعـــــــــــــور مخاطــــــــب‌» و در این قضیه تــــــــــوهین به فـــــــــهم و شعـــــــــــــور 80 میلیــــــــــــــون ایـــــــــــــــــــــرانی است.👌 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🏴 متن و ترجمه فارسی «خطبة زینب بنت علي علیهما السلام فی الکوفه» الحمدلله و الصلاة علی ابی محمد و آله الطیبین الاخیار. اما بعد، یا اهل الکوفه، یا اهل الختل و الغدر! أتبکون؟ فلا رقاب الدمعه، و لا هدات الرنه. انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوه انکاثا، تتخذون ایمانکم دخلا بینکم. الا و هل فیکم الا الطیف النطف؟ والصدر الشنف؟ و ملق الاماء؟ و غمز العداء؟ او کمر علی دمنه؟ اوکفضه علی ملحوده؟ الا ساء ما قدمت لکم انفسکم ان سخط الله علیکم و فی العذاب انتم خالدون. اتبکون ؟ و تنتحبون؟ ای و الله، فابکوا کثیراً و اضحکوا قلیلاً. فلقد ذهبتم بعارها و شنارها، و لن ترحضوها بغسل بعدها ابداً. و انی ترحضون قتل سلیل خاتم النبوه و معدن الرساله، و سید شباب اهل الجنه، و ملاذ خیرتکم و مفزع نازلتکم، و منار حجتکم، و مدره سنتکم؟ الا ساء ما تزرون. و بعدا لکم و سحقاً، فلقد خاب السعی و تبت الایدی و خسرت الصفقه و بوتم بغضب من الله و ضربت علیکم الذله و المسکنه. ویلکم یا اهل کوفه! اتدرون ای کبد لرسول الله فریتم؟! و ای کریمه له ابرزتم؟! و ای دم له سفکتم؟! و ای حرمه له هتکتم؟! لقد جئتم بها صلعاء عنقاء سودا فقماء خرقاء شوهاء کطلاع الرض و ملء السماء. افعجبتم ان مطرت السماء دما؟ و لعذاب الاخره اخزی و انتم لا تنصرون. فلا یستخفنکم المهل، فانه لا یحفزه البدار، و لا یخاف فوت الثار و ان ربکم لباالمرصاد. حمد و ستایش خداوند را و درود و صلوات بر پدرم محمد و اهل بیت پاک و برگزیده او. ای مردم کوفه! ای صاحبان مکر و خدعه! آیا بر ما گریه می کنید؟ هرگز آب دیدگان شما فرو نایستد و ناله های شما ساکت نگردد. مثل شما مثل زنی است که رشته های خود را نیکو ببافد و سپس از هم باز کند. شما ایمان خود را مایه مکر و خیانت در میان خود ساختید و رشته ایمان را بستید و دو مرتبه باز کردید. در میان شما جز خودستایی و تملقی چون تملق کنیزان و غمازی با دشمنان، خصلتی نیست. شما مانند گیاههای زباله دانها هستید که قابل خوردن نیستند و به نقره ای می مانید که زینت قبور باشد و از آن استفاده نمی گردد و عذاب جاویدان برای شما آماده شد. آیا پس از کشتن ما بر ما گریه می کنید و خود را سرزنش می نمایید؟ آری، به خدا قسم زیاد گریه کنید و کم بخندید. همانا شما لکه عار روزگار را به دامان خود افکندید که به هیچ آبی نمی توان شست و شویش داد. چگونه شسته شود قتل پسر پیغمبر و سید جوانان اهل بهشت و آن کسی که در جنگها و گرفتاریها ملجأ شما، و در مقام محاجه با دشمنان، رهنمای شما بود، و کسی که در سختیها به او پناه می بردید و دین و شریعت را از او می آموختید. بدانید و آگاه باشید که وزر و وبال بزرگی بجا آوردید. دور باشید از رحمت خدا، و هلاکت بر شما باد. به تحقیق که کوشش شما به ناامیدی کشید و دستهای شما (از رحمت) کوتاه شد و معامله شما، موجب خسران و زیانتان گردید. همانا به غضب خدا بازگشت نمودید و ذلت و بیچارگی شما را احاطه کرد. وای بر شما ای اهل کوفه! آیا می دانید چه جگری از رسول خدا شکافتید؟ و چه گوهرهایی از حرم او را آشکار ساختید و چه خونی از او بر زمین ریختید؟ و چه حرمتی از او هتک نمودید؟! کار زشت و ناشایسته ای انجام دادید و جنایت بزرگی مرتکب شدید و ظلم و ستمی عظیم به بزرگی زمین و آسمان نمودید، آیا تعجب می کنید که آسمان خون بارید؟ و بی شبهه عذاب آخرت سخت تر و خوار کننده تر است و در آن روز شما را یاوری نخواهد بود، پس این مهلتی را که خداوند به شما داده است شما را سبک نکند و از حد خود خارج نسازد. 📚اللهوف فی قتلی الطفوف، سید ابن طاووس حسنی، ص176 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷خـــــــــــــــــــــطبه تاریخــــــــــــــــی حضرت زینـــــــــــــــب در مجلـــــــــــس یـــــــــــــــــزید در مجلس یزید، هنگامى كه چشم زينب كبرى(عليها السلام) به سر خونين برادرش امام حسين(عليه السلام) افتاد، با صداى محزونى كه دل ها را به وحشت مى انداخت فرياد زد: «يا حُسَيْناهُ! يا حَبيبَ رَسُولِ اللهِ! يَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى، يَابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةَ النِّساءِ، يَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى»؛ (اى حسين اى محبوب رسول خدا، اى پسر مكه و منا، اى پسر فاطمه زهرا، بانوى همه زنان جهان، اى پسر دختر [محمد] مصطفى). راوى اين ماجرا نقل مى كند: به خدا سوگند با اين نداى زينب(عليها السلام)، تمام كسانى كه در مجلس بودند گريستند و در آن حال يزيد ساكت بود...!! يزيد دستور داد چوب خيزرانش را آوردند و با آن به لب و دندان امام حسين(عليه السلام) مى زد. ابو برزه اسلمى (كه از صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) بود و در آن مجلس حضور داشت) خطاب به يزيد گفت: اى يزيد! آيا با چوبدستى ات به دندان حسين فرزند فاطمه مى زنى؟! من به چشم خود ديدم كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)، لب و دندان حسين(عليه السلام) و برادرش حسن(عليه السلام) را مى بوسيد و مى فرمود: «أَنْتُما سَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنَّةِ، فَقَتَلَ اللهُ قاتِلَكُما وَلَعَنَهُ، وَأَعَدَّلَهُ جَهَنَّمَ َوساءَتْ مَصيراً»؛ (شما دو نفر، سرور جوانان اهل بهشتيد، خداوند كشنده شما را بكشد و مورد لعن قرار دهد و براى او جهنم را فراهم ساخته و بد جايگاهى است). يزيد خشمگين شد و دستور داد او را از مجلس بيرون كردند. يزيد كه سرمست از باده غرور بود و گمان مى كرد در كربلا پيروز شده، اين اشعار را كه سند زنده ديگرى بر عدم ايمان او و آل اميه، نسبت به مبانى اسلام بود، با صداى بلند خواند: (1) 🔻«لَيْتَ أَشْياخي بِبَدْر شَهِدُوا *** جَزِعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَْسَلْ فَأَهَلُّوا وَ اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا يايَزيدُ لاتَشَلْ لَسْتُ مِنْ خِنْدَفَ إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ *** مِنْ بَني أَحْمَدَ، ما كـانَ فَعَلْ»؛ (كاش بزرگان من كه در جنگ بدر، كشته شده بودند، امروز مى ديدند كه قبيله خزرج چگونه از ضربات نيزه به زارى آمده است. در آن حال، از شادى فرياد مى زدند و مى گفتند: اى يزيد! دستت درد نكند! من از فرزندان «خندف» (2) نيستم، اگر از فرزندان احمد [رسول خدا(صلى الله عليه وآله)] انتقام نگيرم). اينجا بود كه زينب دختر على بن ابى طالب(عليه السلام) برخاست و خطبه اى غرّا خواند و فرمود: «أَلْحَمْدُللهِِ رَبِّ الْعالَمينَ، وَصَلَّى اللهُ عَلى رَسُولِهِ وَآلِهِ أجْمَعينَ، صَدَقَ اللهُ كَذلِكَ يَقُولُ: ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون. (3) أَظَنَنْتَ يا يَزِيدُ حَيْثُ أَخَذْتَ عَلَيْنا أَقْطارَ الاَْرْضِ وَآفاقَ السَّماءِ، فَأَصْبَحْنا نُساقُ كَما تسُاقُ الأُسارى أَنَّ بِنا عَلَى اللهِ هَواناً، وَبِكَ عَلَيْهِ كَرامَةً وَأَنَّ ذلِكَ لِعِظَمِ خَطَرِكَ عِنْدَهُ، فَشَمَخْتَ بِأَنْفِكَ، وَنَظَرْتَ فِي عِطْفِكَ جَذْلانَ مَسْرُوراً حِينَ رَأَيْتَ الدُّنْيا لَكَ مُسْتَوْثِقَةٌ وَالاُْمُورَ مُتَّسِقَةٌ وَحِينَ صَفا لَكَ مُلْكُنا وَسُلْطانُنا، فَمَهْلاً مَهْلاً، أَنَسِيتَ قَوْلَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ: وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لاَِّنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛ (4) (حمد وسپاس مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا كه فرمود: «عاقبت آنان كه اعمال بد مرتكب شدند، به جايى رسيد كه آيات خدا را تكذيب كردند وآن را به سخره گرفتند». اى يزيد! آيا اكنون كه زمين و آسمان را [از جهات گوناگون] بر ما تنگ كردى و ما را همانند اسيران به هر سو كشاندى، مى پندارى ما به نزد خدا خوار شديم و تو نزد او عزيز و گرامى مى باشى؟ و تصور كردى اين نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از اين رو، باد غرور به بينى انداخته و به خود باليدى و خرم و شادمان شدى از اينكه ديدى دنيا در كمند تو در آمده و امور تو سامان يافته و مُلك و خلافت ما در اختيار تو قرار گرفته؛ پس كمى آهسته تر! آيا سخن خداوند را فراموش كردى كه فرمود: «آنها كه كافر شدند [و راه طغيان پيش گرفتند] تصوّر نكنند اگر به آنان مهلت مى دهيم، به سودشان است. ما به آنان مهلت مى دهيم تا بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها عذاب خوار كننده اى [آماده شده] است).
🔻در ادامه اين خطبه كوبنده فرمود: «أَ مِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُّلَقاءِ! تَخْدِيرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِمائَكَ، وَ سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّم سَبايا، قَدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ، تَحْدُو بِهِنَّ الاَْعداءُ مِنْ بَلد اِلى بَلد، يَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَناهِلِ وَ الْمَناقِلِ، وَ يَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِيبُ وَ الْبَعِيدُ، وَ الدَّنِيُّ وَ الشَّرِيفُ، لَيْسَ مَعَهُنَّ مِنْ رِجالِهِنَّ وَلِيُّ، وَ لا مِنْ حُماتِهِنَّ حَمِيٌّ، وَ كَيْفَ يُرْتَجى مُراقَبَةُ مَنْ لَفَظَ فُوهُ أَكْبادَ الاَْزْكِياءِ، وَ نَبَتَ لَحْمُهُ مِنْ دِماءِ الشُّهَداءِ، وَ كَيْفَ يَسْتَبْطِأُ فِي بُغْضِنا أَهْلَ الْبَيْتِ مَنْ نَظَرَ إِلَيْنا بِالشَّنَفِ وَ الشَّنَآنِ وَ الاِْحَنِ وَ الاَْضْغانِ، ثُمَّ تَقُولُ غَيْرَ مُتَّأَثِّم وَ لا مُسْتَعْظِم: لاََهَلُّوا و اسْتَهَلُّوا فَرَحاً *** ثُمَّ قالُوا يا يَزيدُ لا تَشَلْ مُنْتَحِياً عَلى ثَنايا أَبِي عَبْدِاللهِ سَيِّدِ شَبابِ أَهْلِ الجَنَّةِ، تَنْكُتُها بِمِخْصَرَتِكَ، وَ كَيْفَ لا تَقُولُ ذلِكَ وَ قَدْ نَكَأْتَ الْقَرْحَةَ، وَ اسْتَأْصَلْتَ الشَّأْفَةَ بِإِراقَتِكَ دِماءَ ذُرّيَةِ مُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَ نُجُومِ الاَْرْضِ مِنْ آلِ عَبْدِالمُطَّلِبِ، وَ تَهْتِفُ بِأَشْياخِكَ، زَعَمْتَ أَنَّكَ تُنادِيهِمْ، فَلَتَرِدَنَّ وَ شِيكاً مَوْرِدَهُمْ وَ لَتَوَدَّنَّ أَنَّكَ شَلَلْتَ وَ بَكِمْتَ، وَ لَمْ تَكُنْ قُلْتَ ما قُلْتَ وَ فَعَلْتَ ما فَعَلْتَ»؛ (اى پسر كفّار آزاد شده! (5) آيا اين از عدالت است كه تو زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها بنشانى، ولى دختران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) را اسير كرده و به اين سو و آن سو بكشانى و در حالى كه پرده حرمت آنان را دريده و چهره هاى آنان را در معرض ديد مردم قرار داده اى، آنها را توسط دشمنان در شهرهاى مختلف بگردانى، تا مردم هر كوى و برزن به تماشاى آنان بنشينند و افراد دور و نزديك و پست و شريف به چهره هايشان چشم بدوزند، با آنكه همراه آنان مردان و حمايت گرانشان نبودند؛ [ولى چه سود از اين سخنان، زيرا] چگونه مى توان به حمايت و مراقبت آن كس اميد داشت كه [مادرش] جگر پاكان را به دهان گرفته [اشاره به داستان هند جگرخوار مادر بزرگ يزيد است] و گوشتش از خون شهيدان روييده؟! و چگونه در دشمنى ما اهل بيت شتاب نكند آن كس كه به ما با غرور و با نفرت، خشمگينانه و كينه توزانه نگاه مى كند و آنگاه ـ بى آنكه احساس گناه كند و ظلم و ستم خود را بزرگ بشمارد ـ [و مغرورانه] مى گويد: «اى كاش اجداد من بودند و اين صحنه ها را مى ديدند و از شادى و سرور فرياد مى زدند و مى گفتند: اى يزيد! دست مريزاد». 🔻اين جمله را در حالى مى گويى كه بر لب و دندان ابا عبدالله(عليه السلام) سيد جوانان اهل بهشت مى زنى! آرى، چرا چنين سخن نگويى، در حالى كه با ريختن خون فرزندان رسول خدا و ستارگان زمين از خاندان عبدالمطلب، زخم دل ما را گشودى و ريشه خاندان ما را مورد تهديد قرار دادى، تو پدرانت را صدا مى زنى و خيال مى كنى آنها صدايت را مى شنوند؟! [عجله نكن!] به زودى به آنها ملحق خواهى شد؛ آن روز آرزو مى كنى كه كاش دستت شل بود و زبانت لال و اين سخنان را نمى گفتى و اين كارها را انجام نمى دادى). سپس افزود: «أَللّهُمَّ خُذْ بِحَقِّنا، وَ انْتَقِمْ مِنْ ظالِمِنا، وَ أَحْلِلْ غَضَبَكَ بِمَنْ سَفَكَ دِماءَنا، وَ قَتَلَ حُماتَنا، فَوَاللهِ ما فَرَيْتَ إِلاّ جِلْدَكَ، وَلا حَزَزْتَ إِلاّ لَحْمَكَ، وَ لَتَرِدَنَّ عَلى رَسُولِ اللهِ بِما تَحَمَّلْتَ مِنْ سَفْكِ دِماءِ ذُرِّيَّتِهِ، وَ انْتَهَكْتَ مِنْ حُرْمَتِهِ فِي عَتْرَتِهِ وَ لُحْمَتِهِ، حَيْثُ يَجْمَعُ اللهُ شَمْلَهُمْ، وَ يَلُمُّ شَعْثَهُمْ، وَ يَأْخُذُ بِحَقِّهِمْ وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِى سَبِيلِ اللهِ أَمْوَاتاً بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ. (6) وَ حَسْبُكَ بِاللهِ حاكِماً، وَ بِمُحَمَّد صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَ سَلَّمَ خَصِيماً، وَ بِجَبْرَئِيلَ ظَهِيراً، وَ سَيَعْلَمُ مَنْ سَوّى لَكَ وَ مَكَّنَكَ مِنْ رِقابِ المُسْلِمِينَ، بِئْسَ لِلظّالِمِينَ بَدَلاً، وَ أَيُّكُمْ شَرٌّ مَكاناً، وَ أَضْعَفُ جُنْداً»؛ (خدايا! حقّ ما را بستان و از ستمگرانِ بر ما، انتقام بگير و خشمت را بر آن كس كه خون ما را بر زمين ريخت و حاميان ما را كشت فرو فرست. [اى يزيد] به خدا سوگند [با اين جنايت] جز پوست خود را ندريدى و جز گوشت خود را نبريدى و در حقيقت خود را نابود كردى؛ به يقين با حمل بارى كه ـ از ريختن خون فرزندان رسول خدا و هتك حرمت آن حضرت در ارتباط با خاندان و جگر گوشه هايش ـ بر دوش دارى، بر رسول خدا وارد خواهى شد؛ در آن جا خداوند آنان را گرد خواهد آورد و
پريشانى آنها را بر طرف خواهد ساخت و داد آنها را بستاند [آرى] «گمان مبر آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مرده اند، بلكه زندگان جاويدند و نزد پروردگارشان روزى مى خورند». 🔻همين بس كه در دادگاهى حاضر شوى كه داورش خداست و رسول خدا معارض تو و جبرئيل گواه و پشتيبان او. به زودى آن كس كه حكومت را براى تو هموار ساخت و تو را بر گرده مسلمين سوار كرد، خواهد دانست كه چه كيفر بدى نصيب ظالمان خواهد شد و خواهد فهميد كه جايگاه چه كسى بد است و لشكر چه كسى ضعيف تر و ناتوان تر است). آنگاه زينب كبرى(عليها السلام) با اين فراز از سخنان كوبنده اش، خطبه را به پايان برد: «وَ لَئِنْ جَرَّتْ عَلَيَّ الدَّواهِي مُخاطَبَتَكَ، إِنِّي لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَكَ، وَ أَسْتَعْظِمُ تَقْرِيعَكَ، وَ أَسْتَكْثِرُ تَوْبِيخَكَ، لكِنَّ العُيُونَ عَبْرى، وَ الصُّدُورَ حَرّى، أَلا فَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ حِزْبِ اللهِ النُّجَباءِ بِحِزْبِ الشَّيْطانِ الطُّلَقاءِ، فَهذِهِ الاَْيْدِي تَنْطِفُ مِنْ دِمائِنا، وَ الأَفْواهُ تَتَحَلَّبُ مِنْ لُحُومِنا، وَ تِلْكَ الجُثَثُ الطَّواهِرُ الزَّواكِي تَنْتابُها العَواسِلُ، وَ تُعَفِّرُها اُمَّهاتُ الْفَراعِلِ. وَ لَئِنِ اتَّخَذْتَنا مَغْنَماً لَتَجِدَ بِنا وَ شِيكاً مَغْرَماً حِيْنَ لا تَجِدُ إلاّ ما قَدَّمَتْ يَداكَ، وَ ما رَبُّكَ بِظَلاَّم لِلْعَبِيدِ، وَ إِلَى اللهِ الْمُشْتَكى، وَ عَلَيْهِ الْمُعَوَّلُ، فَكِدْ كَيْدَكَ، وَ اسْعَ سَعْيَكَ، وَ ناصِبْ جُهْدَكَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِكْرَنا، وَ لا تُمِيتُ وَحْيَنا، وَ لا تُدْرِكُ أَمَدَنا، وَ لا تَرْحَضُ عَنْكَ عارَها، وَ هَلْ رَأيُكَ إِلاّ فَنَدٌ، وَ أَيّامُكَ إِلاّ عَدَدٌ، وَ جَمْعُكَ إِلاّ بَدَدٌ؟ يَوْمَ يُنادِي الْمُنادِي: أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَى الظّالِمِينَ. وَ الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، أَلَّذِي خَتَمَ لاَِوَّلِنا بِالسَّعادَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ، وَ لاِخِرِنا بِالشَّهادَةِ وَ الرَّحْمَةِ. وَ نَسْأَلُ اللهَ أَنْ يُكْمِلَ لَهُمُ الثَّوابَ، وَ يُوجِبَ لَهُمُ الْمَزيدَ، وَ يُحْسِنَ عَلَيْنَا الْخِلافَةَ، إِنَّهُ رَحيمٌ وَدُودٌ، وَ حَسْبُنَا اللهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ»؛ (اگر مصيبت هاى بزرگ روزگار، كارم را به اينجا كشانده كه با تو سخن بگويم، ولى [بدان] من به يقين، ارزش تو را كوچك و ناچيز، و سرزنش تو را بزرگ مى شمارم و فراوان تو را توبيخ مى كنم، ولى چه كنم كه ديده ها گريان و سينه ها سوزان است. جاى شگفتى بسيار است كه گروهى الهى و برگزيده، به دست حزب شيطان و بردگانِ آزاد شده، كشته شوند و خون هاى ما از اين پنجه ها[ى ناپاك] بچكد و پاره هاى گوشت ما از دهان [ناپاك] شما بيرون بيفتد و شما گرگ هاى وحشى پيوسته به سراغ آن بدن هاى پاك و پاكيزه آئيد و بچه كفتارها آن ها را به خاك بمالند؟ اگر امروز [پيروزى بر] ما را غنيمتى براى خود مى دانى، به زودى آن را غرامت [و مايه زيان] خود خواهى يافت، در آن روز كه جز محصول كرده خويش را نخواهى يافت. و هرگز پروردگار، به بندگانش ستم نخواهد كرد. من فقط به خدا شكوه مى كنم و تنها بر او اعتماد مى کنم. 3. در بخش سوم، جمله هاى كفرآميز يزيد را يادآورى مى كند و تأكيد بر عدم ايمان او مى نمايد، و اينكه به زودى به سرنوشت اشياخ و اجدادش گرفتار شده و به جهنم واصل مى شود. 4. سپس تأكيد بر مقام والاى شهيدان مخصوصاً شهداى خاندان پيغمبر(صلى الله عليه وآله) در كربلا مى كند و افتخار به وجود آنها را امتياز بزرگ اين خاندان مى شمرد. 5. آنگاه به حضور يزيد در محكمه عدل الهى در قيامت اشاره مى كند، در آن دادگاهى كه قاضى آن خداست و خصم او پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و شاهدانش فرشتگان خدا هستند و پايان چنين دادگاهى روشن است. 6. سپس به تحقير فوق العاده يزيد مى پردازد تا آن حد كه مى فرمايد: اگر روزگار به من ستم كرد و مرا به صورت زنى اسير پاى تخت تو آورد، تصور نكنى من براى تو ارزشى قائلم، من تو را در حدى نمى دانم كه مخاطب سخنانم باشى و اگر با تو سخن مى گويم، از باب ناچارى است. 7. در آخرين بخش از سخنان خود، خداوند را بر نعمت هاى بيكرانش بر خاندان نبوت سپاس مى گويد كه با رحمت و سعادت آغاز شد و با شهادت و كرامت پايان يافت. (8) 📚پی نوشت: (1). بيت دوم اين ابيات از «عبدالله بن زَبْعَرِى» از دشمنان سرسخت رسول خداست، وى اشعارى را پس از جنگ احد و كشته شدن ياران رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سرود و در آن آرزو كرد كه كاش كشتگان ما در جنگ بدر امروز بودند و مى ديدند كه قبيله خزرج (از قبايل مسلمان مدينه) چگونه زارى مى كردند. يزيد از اين بيت استفاده كرد و بقيه را خود سروده است. (2). خندف از جدّه هاى اعلاى قريش و از جمله يزيد محسوب مى شود. (ر.ك: تاريخ طبرى، ج 1، ص 24 ـ 25). (3). سوره روم، آيه 10. (4). سوره آل عمران، آيه 178.
(5). اشاره است به ماجراى فتح مكه كه رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، ابوسفيان و معاويه و ديگر سران قريش و معاندان را بخشيد و فرمود: «إذْهَبُوا فَأَنتُمُ الطُّلَقاءُ»؛ (برويد! شما آزاديد). (رجوع كنيد به: بحارالانوار، ج 21، ص 106 و تاريخ طبرى، ج 2، ص 337). (6). سوره آل عمران، آيه 169. (7). مقتل الحسين مقرّم، ص 357 - 359؛ بحارالانوار، ج 45، ص 132 ـ 135 و احتجاج، ج 2، ص 122 ـ 130 (با مقدارى تفاوت).. 8. گرد آوري از کتاب: عاشورا ريشه ‏ها، انگيزه‏ ها، رويدادها، پيامدها، سعید داودی و مهدی رستم نژاد،(زیر نظر آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى)، امام على بن ابى طالب عليه السلام‏، قم‏، 1388 ه. ش‏، ص 596. برگرفته از سایت آیت الله مکارم شیرازی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷نشانــــــــــــــه هـــــــــای خـــــــــــــــــداوند‼️ حجم کلیپ: 30 ثانیه پرنده ای با چتر اما از جنس برگ😁 واقعاً زیباست👌 *سبحان الله العلی العظیم* چه کسی به این پرنده آموزش داده که برگ درختی راهمانندچتری برای محافظت خودازآفتاب وباران به کاربگیرد؟!!! ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷تغییـــــــــــــر از خــــــــــــــــــود‼️ بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب ... پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... معلم ..... پزشک.... روحانی .... قاضی .... وکیل... پلیس.... معتمد محل... جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ 👈 یادمان باشد جامعه مانند یک ساختمان است همانطور که اجزای یک ساختمان «آجرهای آن ساختمان» هستند ، من ، تو ، و.... «اجزای ساختمان جامعه» هستیم. مسئولین هر کشور از کرات دیگر نمی آیند "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم ...‼️ 👈این بار در دورهمی ها در شب نشینی های ( حقیقی یا مجازی) بجای نقد دیگران بجای تخریب دیگران از خود شروع کنیم... بسم الله...🙏 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷تغییـــــــــــــر از خــــــــــــــــــود‼️ بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب ... پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... معلم ..... پزشک.... روحانی .... قاضی .... وکیل... پلیس.... معتمد محل... جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ 👈 یادمان باشد جامعه مانند یک ساختمان است همانطور که اجزای یک ساختمان «آجرهای آن ساختمان» هستند ، من ، تو ، و.... «اجزای ساختمان جامعه» هستیم. مسئولین هر کشور از کرات دیگر نمی آیند "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم ...‼️ 👈این بار در دورهمی ها در شب نشینی های ( حقیقی یا مجازی) بجای نقد دیگران بجای تخریب دیگران از خود شروع کنیم... بسم الله...🙏 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷تغییـــــــــــــر از خــــــــــــــــــود‼️ بقال محل اجناس تاریخ مصرف گذشته را جلوی دست میچیند، به هوای اینکه نبینی و بخری...! میوه های خوبِ میوه فروش سوا شده و دو برابر قیمت فروخته می شود...! مرغ فروش، مرغهای مانده را در پیاز می خواباند و به عنوان جوجه کباب ... پزشک، از خانوادهٔ بیمار تصادفی، در حال مرگ، ۳میلیون پول نقد میخواهد تا برود داخل اتاق عمل...! در بانک، شش باجه وجود دارد اما کلاً یک نفر کار مردم را راه می اندازد...! صاحب مغازه با حیله و فریب و دروغ، پول شاگردش را نمیدهد یا با تاخیر میدهد ... معلم ..... پزشک.... روحانی .... قاضی .... وکیل... پلیس.... معتمد محل... جامعه مثل یک درخت است. ما ریشه ها و تنه ایم و مسئولین میوه و برگ... چطور از درختی که ریشه اَش پوسیده و تنه اَش آفت خورده، انتظار میوهٔ سالم داریم!؟ 👈 یادمان باشد جامعه مانند یک ساختمان است همانطور که اجزای یک ساختمان «آجرهای آن ساختمان» هستند ، من ، تو ، و.... «اجزای ساختمان جامعه» هستیم. مسئولین هر کشور از کرات دیگر نمی آیند "تغییر" را باید از خودمان شروع کنیم، درستکار باشیم ...‼️ 👈این بار در دورهمی ها در شب نشینی های ( حقیقی یا مجازی) بجای نقد دیگران بجای تخریب دیگران از خود شروع کنیم... بسم الله...🙏 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 گــــــــــــــزارش خطبـــــــه حضـــــــــرت زینــــــــــب از زبــــــــــان شهـــــــــــــید مطــــــــهری « یا یزید کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک‌ فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا👌» ...در شب عاشورا ، زینب یکی دو نوبت حتی نمی‌تواند جلوی‌ گریه‌اش را بگیرد ، یکبار آنقدر گریه می‌کند که بر روی دامن حسین بیهوش‌ می‌شود ، و حسین علیه‌السلام با صحبتهای خود زینب را آرام می‌کند . « لا یذهبن حلمک الشیطان » [1] . خواهر عزیزم ! مبادا هوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید ، صبر و تحمل را از تو برباید. 🔻وقتی حضرت به خواهرش می‌فرماید که چرا این طور میکنی ، مگر تو شاهد وفات جدم نبودی ؟ جد من از من بهتر بود ، پدر ما از ما بهتر بود ، برادر همین طور ، مادر همین طور ، زینب با حسین ( ع ) این چنین‌ صحبت می‌کند : برادر جان ! همه آنها اگر رفتند بالاخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم ، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمی‌ماند . اما همینکه‌ ایام عاشورا سپری می‌شود و زینب ، حسین علیه‌السلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعملها می‌بیند ، زینب ( س ) دیگری می‌شود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد . 🔻 امام سجاد: ما 12نفر بودیم و همه ما را بیک زنجیر بسته بودند که‌ یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگرش به بازوی عمه‌ام زینب بسته بود . 🔻می‌گویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم صفر بوده ،بنابراین‌ 22 روز از اسارت زینب ( س ) گذشته است ،22 روز رنج‌ متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزید می‌کنند ، یزیدی که کاخ اخضرش یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود ، آنچنان بارگاه مجللی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه ، خودش را می‌باخت. 🔻نوشته‌اند که افراد می‌بایست از 7 تالار می‌گذشتند تا به تالار آخری می‌رسیدند که یزید روی تخت مرصعی نشسته بود و تمام اشراف و اعاظم سفرای کشورها نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند . 🔻 در چنین شرایطی این اسراء وارد می‌کنند و همین زینب ( س ) اسیر رنج دیده و رنج کشیده ، در همان‌ محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که‌ یزید معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد . 🔻یزید اشعار ابن‌زبعری را با خودش می‌خواند،و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار میکند ک بخشی از این شعر میگوید: لعبَت هاشم بِالمُلک فَلا خَبرٌ جأ وَ لا وَحی نَزَ لیت أشیاخی ببدرٍ شَهِدوا جزعَ الخزرجِ من وَقْع الأسَل لأهلّوا و استهلّوا فرحا ثم قالوا یا یزید لاتشل 🔻زینب فریادش بلند میشود: «اظننت یا یزید حیث اخذت علینا اقطار الارض و آفاق السماء فاصبحنا نساق کما تساق الاساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه » ؟ ای یزید ! خیلی باد به دماغت انداخته‌ای « شمخت بانفک » تو خیال می‌کنی اینکه امروز ما را اسیر کرده‌ای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفته‌ای ، و ما در مشت نوکرهای تو هستیم ، یک نعمت و موهبتی از طرف‌ خداوند بر تو است ؟ ! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی ، و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم👍 🔻ببینید اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست داده‌اند . آن وقت شما توقع ندارید که یک همچون شخصیتی مانند شخصیت زینب ( س ) چنین حماسه‌ای بیافریند ، و در شام انقلاب به وجود بیاورد ؟ همان طور که انقلاب هم به وجود آورد . یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض بکند 🔻محترمانه اسراء را به مدینه بفرستد ، بعد تبری بکند و بگوید خدا لعنت‌ کند ابن زیاد را ، من چنان دستوری نداده بودم ، او از پیش خود این کار را کرد . چه کسی این کار را کرد ؟ زینب ( س ) چنین کاری را کرد . در آخر جمله‌هایش اینطور فرمود : « یا یزید کد کیدک واسع سعیک ناصب جهدک‌ فوالله لا تمحو ذکرنا و لا تمیت وحینا » [2] . زینب علیها السلام [ک به تعبیر امام حسین عالمة غير معلّمة، وفهمة غير مفهمة یعنی بانوی عالمه ای بدون معلم] به کسی که‌ مردم با هزار ترس و لرز به او یا امیرالمؤمنین می‌گفتند ، خطاب می‌کند که‌ یا یزید به تو می‌گویم ، هر حقه‌ای که می‌خواهی بزن و هرکاری که می‌توانی‌ انجام بده ، اما یقین داشته باش که اگر می‌خواهی نام ما را در دنیا محو بکنی ، نام ما محو شدنی نیست ، آنکه نابود می‌شود تویی👌 چنان خطبه‌ای خواند که یزید لال و ساکت باقی ماند و خشم‌ سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب را آتش بزند و زبان او را ساکت کند ، و برای اینکه زینب منقلب بشود ، دست به عمل ناجوانمردانه زد ، با عصای خیزران خود به لب و دندان‌ اباعبدالله ( ع )اشاره کرد. 📚 منابع [1] بحارالانوار 45/2 [2] بحار 45/135 ❤️حماسه حسینی شهید مطهری 1/177 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یـه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf .
❌⚠️اشعـــــــــــــار کفــــــــــــرآمیــــــــــــز یـــــــــــزید بن معاویـــــــــــه فرزند خبیث معاویه برای به رخ کشیدن بیشتر قدرت خود به حاضران و افزودن سیاهترین ورقها به پرونده تاریک و پراز جنایت و ظلم خود، دستور داد سر مقدس امام علیه السلام را در طشتی نهاده پیش رویش بگذارند. بر اساس نقل سید رحمه الله در کتاب «ملهوف» یزید دستورداد چوب خیزرانی برایش آوردند و با آن به دندانهای پیشین امام علیه السلام می زد و این اشعار راکه بصراحت کفر او را آشکار می ساخت ترّنم می کرد: لیت أشیاخی ببدرٍ شَهِدوا جزعَ الخزرجِ من وَقْع الأسَلْ (1) 1- ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، هم اکنون بودند و زاری قبیله خزرج را از زدن شمشیرها و نیزه ها می دیدند! لأهلّوا و استهلّوا فرحاًثُمّ قالوا یایزیدُ لاتُشَلْ (2) 2- در آن هنگام از شدت فرح و خوشحالی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید دستت درد نکند! قَدْقَتَلْنا القَرْم من ساداتهِمْ و عدَلْناه بِبَدْرٍ فاعتدَلْ (3) 3- ما بزرگان اینها را به جای کشتگانمان در بدر کشتیم که سربه سر شد. لعِبَتْ هاشمُ بالملکِ فلا خبرٌ جاءَ ولاوحی نَزَلْ (4) 4- بنی هاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند و گرنه خبری نیامده بود و وحیی نازل نشده بود لستُ من خُنْدُفٌ ان لم انتقمْ من بنی أحمدَ ماکانَ فَعَلْ (5) 5- اگر من نتوانم از فرزندان احمد انتقام کارهایشان بگیرم، از دودمان خندف نیستم! 👈 دو بیت أول و سوم از ابن زبعری است که در جنگ احد سروده بود سه بیت دیگر از خود آن بی شرم است. 📚توضیح اینکه «خندف» نام زنی است که نسب بنی امیه به او می رسد. این منظره و این اعمال ننگین به اندازه ای جنون آمیز و شرم آور بود که حاضران مجلس را متأثر و ناراحت کرد و صدای اعتراض از گوشه و کنار برخاست. ابوبرزه اسلمی یکی از حاضران به سخن آمد و گفت: وای بر تو ای یزید! آیا چوبدستی خود را به دهان حسین فرزند فاطمه می زنی؟ من گواهم و با چشمهای خودم دیدم که پیغمبر خدا لب ودندانهای او و برادرش حسن را می بوسید و به آنها می گفت: شما دو نفر آقای جوانان اهل بهشت هستید، خداوند قاتل شما رابکشد و لعنت کند و دوزخ را برای آنها آماده کند. یزید خشمناک شد و بی درنگ دستورداد ابوبرزه را از مجلس کشان کشان بیرون بردند. همچنین می نویسند: یکی از زنان هاشمی که در سرای یزید بود هنگام مشاهده آن منظره، شیون کنان فریادزد: «یا حُسَیناه! یا سَیِّد اهْل بَیْتاه!، یَابْن مُحَمَّداه! یا رَبیعَ الارامِلِ وَالیَتامی! یا قَتیلَ اوْلادِ الادْعِیاء!» شیخ مفید رحمه الله می نویسد: یحیی بن حکم برادر مروان که پیش یزید نشسته بود با خواندن دو شعر زیر مراتب انزجار وتأثر خود را از عمل پسر زیاد این گونه بیان داشت لَهامٌ بِأَدْنَی الطَّفِ ادْنی قَرَابَهً مِنْ ابنِ زِیادِ العَبْدِ ذِی الحَسَبِ الوَغْل (6) 6- سرهای جدا شده در کنار طف و کربلا، از نظر خویشاوندی نزدیکتر از پسر زیاد و بنده ای است که دارای نسب پستی است. امَیَّهُ امْسی نَسْلُها عَدَدَ الحَصی وَ بِنْتُ رَسُولِ اللَّهِ لَیسَ لَها نَسْل (7) 7- اکنون امیه روزگاری دارد که دودمانش به شماره ریگهاست اما دختر رسول خدا دودمانی ندارد؟! یزید با ناراحتی دست خود را محکم برسینه یحیی بن حکم زد و گفت: ساکت شو! در نقلی آمده است که زینب علیها السلام وقتی آن سر مطهر را دید دست به گریبان برد و گریبان چاک زد و با آوازی سوزناک گفت: «یا حُسَیناه! یا حَبیبَ اللَّهِ! یَابْنَ مَکَّهَ وَ مِنی! یَابنَ فاطِمَهَ الزَّهراءِ سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ! یَابْنَ بِنْتِ المُصْطَفی!» راوی این حدیث می گوید: به خدا سوگند این جمله زینب علیها السلام تمام حاضران در مجلس را گریانید و یزید خاموش نشسته بود. 📚 منبع زینب علیهاالسلام عقیله بنی هاشم ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🍷🍸🥃⚠️⛔️🍷🥃🍷🍸🍷⛔️🍷چ🍷🥃📛 شبهه پرتکرار در فضای مجازی و حقیقی الکل 900 سال پیش توسط رازی، کشف شده؛ چطور اسلام 1400 سال پیش حروم کرده؟ هرکس این بار با تمسخر به شما گفت : «اسلام قبل از اختراع الکل را حرام کرده » ازش بخواید فقط یک حدیث یا آیه قرآن(دقت کنید فقط حدیث و آیه) بیاورید ک در آن حدیث یا آیه آمده باشد؛ «الکـــــــل ممنــــــوع یا حــــــــــــــرام اســــــــت» 🥃⛔️و اما پاسخ سه جواب به شبهه «حرام شدن الکل در اسلام»👇 1-اسلام اسم الکل را حرام نکرده(الف-لام-کاف-لام) وحتی اسم الکل در دین نقل نشده است. بلکه هرچیز مست کننده را حرام کرده ( کل مسکر حرام) هر نوع «مست کننده » ای حرام است. حالا میخاد، اون چیز(عرق-آبجو-شراب و..) هرچیزی باشه. به این قیاس در فقه «قیاس منصوص العله» می‌گویند. 2-علت حرمت شراب و هر چیز دیگری مثل آن، مست کنندگی(مسکر بودن) است (الخمر حرام لانه مسکر) 3-مواد الکلی ومست کننده در مشروبات به قرار ذیل است: ⛔️ در آبجو(4/0) ⛔️ در شراب(16/0) ⛔️در عرق(40/0) ⚠️یک داستان تکان دهنده در حیره، یکی از صاحب منصبان لشکر منصور، عده ای را به مجلسی دعوت کرده بود و امام صادق نیز در آن مجس دعوت شده بود، مهمانان مشغول خوردن غذا بودند، یک نفر آب خواست. ظرفی از شراب آوردند، همین که ظرف شراب به دست آن مرد رسید، امام از جای خود حرکت نمود. پرسیدند: آقا چرا حرکت کردید؟ فرمود: پیامبر اکرم فرمودند: «ملعون است کسی که سر سفره ای بنشیند که شراب در آن سفره خورده می شود». [1] بحارالانوار، ج 47، ص 39 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میانبرهایی که موقع کار با کامپیوتر حتما نیاز میشه! 📡 آخرین خبر اینجاست: ⇩ http://eitaa.com/joinchat/1622999058C0293b71f29
🔷 مــــــــــــــــــاجرایی شگــــــفت انگیــــــــــــــز از یـــــــــــک نبـــــــــش قـــــــــــــبر ‼️ روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، جوانی آمد و مسئله ای پرسید . گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم و تقاضا کرد که نامه ای به مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت . بعد از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او غمگین و مضطرب بود و جواب نداد . بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم .....👇 ادامه مطلب در کانال زیر سنجاق شده است 👇 با لمس آیدی زیر بقیه داستان را خود بخوانید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 🎥 شیخ حسین انصاریان همان کسی است که یک روزی این حرفو زد و بهش حمله کردند و گفتند داری سیاه نمایی میکنی‌. اون زمان اگر مسئولین این حرفشو میشنیدن امروز کار به اینجا نمیرسید. ✅ کانال پاسداری از انقلاب 👇 @passdar ┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂یکم بخندیم😂 آقای بروکلی و....😂 باید به جای بهشت غرب اسمش رو میزاشتن دیوونه خونه غرب 🔹 یکی از یکی دیوونه تر! 🔸به قرارگاه سایبری امام رضایی ها بپیوندید↙️ @gharargah_saybri_emamrezayiha
❌⚠️معضل « شوتی ها » و سه پیامد امنیتی اجتماعی روز گذشته به هنگام ردشدن از عوارضی تهران ساوه(منتهی به سلفچگان) متوجه یک خودرو پژو شوتی بدون پلاک شدم ، وقتی دقت کردم دیدم حتی جلوی خودرو هم پلاک ندارد! از سرباز راهور مستقر در عوارضی خواستم جلویش را بگیرد خیلی رک و پوست کنده گفت: چجوری جلویش را بگیرم؟! در همین حال که در حین گفت و گو با سرباز راهور بودم دیدم یک سمند دیگر شوتی بدون پلاک در حال ردشدن از عوارضی است. ❌سه نکته مهم: 1.بنظر چنین می‌رسد بسیاری از این رانندگان نوعی سرکشی و وقاحت دارند که انگار ، مافوق قانون هستند و باصطلاح هرغلطی میکنند و توگویی هیچ کس جلودارشان نیست. بهترین موید این ادعا خبر تاسف بار شهادت یکی از افسران پلیس راهور که پس از زیر گرفتن آن مامور زحمت کش توسط یکی از این شوتی ها در جاده یاسوج اصفهان و متواری شدنش است که ساعاتی پیش این فاجعه بوقوع پیوسته است. 2.اگر یکی از منافقین یا اشرار در پوشش همین خودروها، در حال حمل بمب یا مواد انفجاری یا حتی مواد مخدر باشند چگونه این فاجعه قابل پیشگیری خواهد بود؟! 3. با رواج روزافزون پدیده شوتی ها آیا برای شهروندان عادی این پارادوکس و تناقض نما پیش نمی آید که ؛ چگونه است که یک شهروند عادی برای خراب بودن یک چراغ یا راهنمایش توسط مرجع انتظامی توقف و در مواردی به پارکینگ هدایت میشود اما این حضرات با این سطح آشکار از بی قانونی و نقض قانون آزادانه در حال تردد از همه گیت ها و.... هستند؟؟! بامید اقدام عاجل علیرضا فاندر از چالوس ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️اظهارات بسیار جالب و شنیدنی کارشناس ترکیه‌ای: 🔹"بعد از انقلاب ایران، قلعه آمریکا در منطقه فرو ریخت و ایران تنها کشوری است که آمریکا نتوانسته در آن وارد شود!" 🔹"وجود پایگاه های آمریکا در کشورهای مسلمان نشین اطراف ایران مایه ننگ و ذلت آنهاست؛ ایران بعد از انقلاب کنسولگری اسرائیل را تعطیل و آن را تبدیل به کنسولگری فلسطین کرده و تنها کشور نمونه ای است که اسرائیل را به رسمیت نمی شناسد؛ من به عنوان یک مسلمان نسبت به اعمال ایران احساس غرور می کنم." 📌کانال /سراسری https://eitaa.com/joinchat/3170697458Cfd44a7e938
🔷 7 نکتــــــــــه در بـــــــــــاره «تــــــــــــبذیر» (اسراف گران و تبذیر کنندگان برادران شیطان هستند.) 🆚 تفــــــــــــــاوت اســــــــــراف و تبــــذیــــــــــــر إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُواْ إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا ترجمه: همانا اسرافكاران برادران شيطان هايند و شيطان نسبت به پروردگارش بسيار ناسپاس بود. اسرا آیه 26 👈نکته ها 1. ((تبذير)) از ريشه ي ((بذر)) به معناي ريخت و پاش است . مانند آنكه براي دو نفر مهمان ، غذاي ده نفر را تهيه كنيم. 2. کلمه ((اخ )) در عربي هم به معناي برادر، هم به معناي ملازم و همراه مي باشد. مثل ((اخو السفر)) به كسي كه پيوسته در سفر است ، ((اخو الكرم )) به انسان كريم گفته مي شود. برادري گاهي نسبي است ، گاهي مسلكي ومرامي ; اسرافكاران برادران مسلكي شيطانند. ((اخوان الشياطين )) يعني كساني كه در مسير شيطان و همراه اويند. 3.مرحله بعد از وسوسه و ولایت شیطان؛ برادری و معاونت شیطان: قرآن ، پيوسته از وسوسه يا ولايت شيطان بر افراد، سخن به ميان آمده است ، اما تنها موردي كه ((اخوان الشياطين )) آمده اين آيه است ، يعني اسرافكاران همكار شيطانند، نه تحت امر او. پس كار از وسوسه شدن گذشته و به مرحله ي همكاري و معاونت رسيده است . 4.ا.مام صادق (ع) فرمود: هر كس چيزي را در غير مسير طاعت خدا مصرف كند، مبذّر است 5. مصـــــــــــادیق تبـــــــــذیــــــــر:(جمع بندی) گرچه بيشتر در مسائل مالي است ، ولي در مورد نعمت هاي ديگر نيز وجود دارد، مانند: ❌هدر دادن عمر و جواني ❌به كار گرفتن فكر، چشم ، گوش و زبان در راه ناصحيح ❌سپردن مسئوليّت ها به افراد ناصالح ، ❌پذيرش مسئوليّت بدون داشتن لياقت و بيش از حد توان و ظرفيّت ❌ آموزش و آموختن مطالب غير ضروري وغير مفيد و .... 6.. امام صادق علیه السلام در پاسخ به اين سؤال كه آيا در مخارج حلال نيز اسراف وجود دارد? فرمودند: بلي ، زيرا كسي كه دارايي خود را چنان بخشش كند كه چيزي براي خود نگذارد، در مصرف حلال اسراف كرده است . 7. تفاوت اسراف و تبذیر: اینکه میان اسراف و تبذیر چه تفاوتى است، بحث روشنى در این زمینه از مفسّران ندیده ایم، ولى با در نظر گرفتن ریشه این دو لغت، چنین به نظر مى رسد که وقتى این دو در مقابل هم قرار گیرند، اسراف به معنى؛ خارج شدن از حدّ اعتدال است بى آنکه چیزى را ظاهراً ضایع کرده باشد، مثل این که لباس گران قیمتى بپوشیم که بهایش 10 برابر لباس مورد نیاز ما باشد، و یا غذاى خود را آن چنان گران قیمت تهیّه کنیم که با قیمت آن بتوان عدّه زیادى را تغذیه کرد; در این جا از حد گذرانده ایم ولى ظاهراً چیزى نابود نشده است. 🆚 امّا «تبذیر» و «ریخت و پاش» آن است که آن چنان مصرف کنیم که به اتلاف و تضییع بینجامد; مثل این که براى دو نفر میهمان غذاى ده نفر را تهیّه ببینیم، و باقى مانده را در زباله دان بریزیم و اتلاف کنیم آن گونه که بعضى از ثروتمندان مى کنند. 🔻ولى ناگفته نماند که گاه این دو کلمه در یک معنى به کار مى رود و حتّى به عنوان تأکید پشت سر یکدیگر قرار مى گیرند.ت 🔻 على(علیه السلام) طبق آن چه در نهج البلاغه نقل شدهمى فرماید : ألا و أنّ إعطاء المال فی غیر حقّه تبذیر و اسراف و هو یرفع صاحبه فی الدّنیا ویضعه فی الآخرة ویکرمه فی النّاس ویهینه عندالله(خطبه ۱۲۶ نهج‌البلاغه) آگاه باشید مال را در غیر مورد استحقاق صرف کردن تبذیر و اسراف است، ممکن است این عمل انسان را در دنیا بلند مرتبه کند امّا مسلّماً در آخرت پست و حقیر خواهد کرد; در نظر توده مردم ممکن است سبب اکرام گردد، اما در پیشگاه خدا موجب سقوط مقام انسان خواهد شد. 📚 منابع تفسیر نور آقای قرائتی و تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 شهیـــــــدی بامـــــــــــــــزار مـــــرطوب و معطــــــــــــــــــر در بهشــــــت زهــــــــــــــــرا پلارك شهیدی از خطه آذربایجان شرقی است كه نماز شب و قرائت روزانه زیارت عاشورای او زبانزد عام و خاص بود پلارك در تاریخ 22 فروردین سال 66 در عملیات كربلای 8 زمانی كه 23 سال سن داشت به فیض شهادت نائل آمد و اكنون 26 سال از آسمانی شدن او می گذرد اما همچنان مزارش معطر و تر و تازه است بطوری كه این امر سبب حضور شمار زیادی از افرادی است كه روزانه برای مشاهده این مزار و استشمام بوی خوش آن از نزدیك به قطعه 26 بهشت زهرا مراجعه می كنند. علاوه بر معطر بودن مزار این شهید، سنگ قبر وی نیز همواره مرطوب است به گونه ای كه اگر سنگ قبر را خشك كنی مجددا خیس می شود. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
🔷 اقتـــــــــــــدار پــــــــــــــــهـــــــــــــلوی 🆚 اقتـــــــــــــــدار جمهـــــــــــــــــوری اسلامی بالاخره بدون حضور جمهوری اسلامی، اتفاق مهمی تو منطقه نمی افته! 🔹یادش بخیر! یه روزی هم رئیس جمهور آمریکا، نخست وزیر انگلیس و رهبر اتحاد جماهیر شوروی روزولت ، چرچیل و استالین اومدن تهران و با هم جلسه گذاشتن ولی شاه پهلوی رو دعوت نکردن! و طفللک رو آدم حساب نکردن صبح جمعه فهمید جلسه بوده!😂 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــــــه جــو انــــــصاف» به جمع ما بپیوندید👇 @Yejoensaf
❤️🌷یک داستان واقعی و عجیب از مجتهد مازندرانی نوری 9 مرداد 1288 یکی از عجیب ترین حوادث تاریخ ایران ، تکرار تاریخ حادثه عاشورا و کربلا بوقوع پیوست ‼️ 🔻 یک نکته از ناگفته‌های تاریخ در خصوص شیخ سرٕ دار شهید شیخ فضل‌الله نوری: پس از 18 ماه نبش قبر و انتقال جسد به قم کوچکترین بوی عفونتی به خود ندیده بود، (میدانید ،بدن آدمی پس از چند ساعت بو میگیرد).👌👌👌 ‼️روایتی سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری (۹ مرداد ۱۲۸۸)، کیفیت غسل،کفن و دفن ...😭😥‼️ در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری بپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند. 🔻به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را ... و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا ... ▪️تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. ۳ نفر از بستگان و ۳نفر از نوکر های شیخ توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. ▪️پس از تحویل جنازه به منزل شهید،شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد از کفن بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهدین را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ،کلوخ،پوشال، پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️۲ماه بعد از شهادت ،در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. 🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه میخواندند و میرفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند،پیراهن عثمان برای مقصد خودشان 🔻میرزا عبدالله سبوحی واعظ: یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار میگرید گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خوش و خندان بود ولی من میگریستم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند،سر منم آوردند. اینها می خواهند نعش  مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. 🔻همان شب تیغه را شکافته و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن و نمد پیچ و به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. 🔻شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد. 🔻نزدیک قم به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده میخواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا... این آیه ای است که روی قبر شهید شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ ✅و چه زیبا جلال آل احمد در وصف شیخ فرمود: «من ‌نعش‌ آن‌ بزرگوار را بر سر دار همچون‌ بيرقي‌ مي‌دانم‌ كه‌ به‌ علامت‌ استيلاي‌ غرب‌زدگي‌ پس‌ از 200 سال‌ كشمكش‌ بر بام‌ سراي‌ اين‌ مملكت‌ افراشته‌ شد» ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🔷 کانال «یــه جــو انــــصاف»👇 @Yejoensaf
🔷 مــــــــــــــاجرای اعــــــــــــــــدام حسیــــــــــن گونـــــــه شیـــــــــخ شهــــــــــید اهـــــل مـــــــــازندران (اول مجتهد تهران ، آیت الله شیخ فضل‌الله نوری) مناسب‌ است‌ داستان‌ دستگيري‌ شيخ‌ را از زبان‌ مديرنظام‌ بشنويم‌. وي‌ صاحب‌منصب‌ ژاندارم‌ و كشيك‌ نظميه‌ بوده است‌ كه‌ در آن‌ لحظات‌ به‌ دستور رئيس‌ نظميه‌ و به‌ دليل ‌دوستي‌ با حاج‌ شيخ‌ مسئول‌ حفاظت‌ وي‌ شده‌ بود. وي‌ داستان دستگيري شيخ را چنين نقل‌ مي‌كند: پس‌ از فتح‌ تهران ‌هر كسي‌ به‌ شيخ‌ پيشنهادي‌ مي‌داد. من گفتم‌: «من‌ دو چيز به‌ عقلم‌ مي‌رسد؛ يكي‌ اينكه ‌در خانه‌اي‌ پنهان‌ شويد و بعد مخفيانه‌ به‌ عتبات‌ برويد... فرمود: اين‌ كه‌ نشد. اگر من‌ پايم‌ را از اين‌ خانه‌ بيرون‌ بگذارم،‌ اسلام‌ رسوا خواهد شد... عرض‌ كردم‌، دوم‌ اينكه‌ مانندخيلي‌ها تشريف‌ ببريد به‌ سفارت‌. آقا تبسم‌ كرد و فرمود: شيخ‌ خيرالله‌! برو ببين‌ زير منبر چيست‌؟ شيخ‌ خيرالله‌ رفت‌ و از زير منبر يك‌ بقچه‌ قلمكار آورد... ديديم‌ يك‌ بيرق خارجي‌ است‌!... فرمود: حالا ديديد؟ اين‌ را فرستاده‌اند كه‌ من‌ بالاي‌ خانه‌ام‌ بزنم‌ و در امان‌ باشم‌، اما رواست‌ كه‌ من‌ پس‌ از 70 سال‌ كه‌ محاسنم‌ را براي‌ اسلام‌ سفيد كرده‌ام‌، حالا بيايم‌ و بروم‌ زير بيرق كفر؟! روز پنجم‌ يا ششم‌، آقا مرا خواست‌. رفتم‌ توي‌كتابخانه‌. گفت‌ فرزندم‌! تو جواني‌، جوان‌ رشيدي‌ هم‌ هستي‌ ـ بيست‌ و هفت‌، هشت‌ ساله‌بودم‌ ـ من‌ حيفم‌ مي‌آيد كه‌ تو بيخود كشته‌ شوي‌. اينجا مي‌ماني‌ چه‌ كني‌؟ برو فرزندم‌، ازاينجا برو!» 🔻بعد از چند روز نيروهاي‌ نظامي‌ مشروطه‌ منزل‌ حاج‌ شيخ‌ را محاصره‌ و پس‌ از دستگيري‌، او را در نظيمه‌، واقع‌ در ميدان‌ سپه ‌ـامام‌خميني‌ فعلي‌ـ زنداني‌ كردند. پس‌ از چند روز در عمارت‌ گلستان‌ يك‌ محاكمه‌‌ نمايشي‌ به‌ دادستاني‌ روحاني‌نماي‌ فراموسونر، شيخ‌ ابراهيم‌ زنجاني‌ بر پا و اول‌ مجتهد ايران‌ را به‌ اعدام‌ محكوم‌ كردند. 🔻شيخ‌ در اين ‌محاكمه‌ به‌ رغم‌ كهولت‌ سن‌ چنان‌ با صلابت‌ به‌ دفاع‌ از انديشه‌هاي‌ خود پرداخت‌ كه‌ نشانگر اعتقاد عميق‌ به‌ مواضع‌ خودش‌ بود. در اين‌ محاكمه‌ بارها دادستان‌ و فرمانده ‌شهرباني‌ را كه‌ در محكمه‌ حاضر بودند تحقير كرد. «پس‌ از محاكمه،‌ آقا را به‌ نظميه‌ برگرداندند و در حياط‌ وي‌ را نگه‌ داشتند. 🔻 آقا به‌ يكي‌ از مسئولين‌ مجاهدين‌ به‌ آرامي‌ گفت‌: اگر من‌ بايد بروم‌ آنجا (با دست‌ اطاق حبس‌ خود را نشان‌ داد) كه‌ معطلم‌ نكنيد و اگر بايد بروم‌ آنجا (با دست‌ چوبه‌‌ دار ميدان‌ توپخانه‌ را نشان‌ داد) كه‌ باز هم‌ معطلم‌ نكنيد. آن‌شخص‌ جواب‌ داد: الآن‌ تكليف‌ معين‌ مي‌شود و با سرعت‌ رفت‌ بالا و بلافاصله‌ برگشت‌ وگفت‌: بفرماييد آنجا (ميدان‌ توپخانه‌ را نشان‌ داد). آقا با طمأنينه‌ برخاست‌ و عصازنان‌ به‌طرف‌ در نظميه‌ رفت‌. جمعيت‌، جلوي در نظميه‌ را مسدود كرده‌ بود... آقا همان‌طور كه‌ زيردر ايستاده‌ بود نگاهي‌ به‌ مردم‌ انداخت‌ و رو به‌ آسمان‌ كرد و اين‌ آيه‌ را تلاوت‌ فرمود: «وَاُفَوِضُ‌ اَمري‌ اِلي‌اللهِ‌. أنَّ‌ اللهَ‌ بَصيرٌ بُالعِباد» و به‌ طرف‌ دار راه‌ افتاد. 🔻روز 13رجب‌ 1327ق روز تولد اميرالمؤمنين‌ علي‌(ع) بود. يك‌ ساعت‌ و نيم‌ به‌ غروب‌ مانده‌ بود. در همين‌گيراگير باد هم‌ گرفت‌ و هوا به‌ هم‌ خورد. آقا هفتاد ساله‌ بود و محاسنش‌ سفيد شده‌ بود. همين‌طور عصازنان‌ به‌ آرامي‌ و طمأنينه‌ به‌ طرف‌ دار مي‌رفت‌ و مردم‌ را تماشا مي‌كرد تا نزديك‌ چهارپايه‌‌ دار رسيد. 🔻يك‌ مرتبه‌ به‌ عقب‌ برگشت‌ و صدا زد: نادعلي‌! نادعلي‌خودش‌ را به‌ آقا رسانيد و گفت‌: بله‌ آقا! مردم‌ كه‌ يك‌ جار و جنجال‌ جهنمي‌ راه‌ انداخته‌ بودند، يك‌ مرتبه‌ ساكت‌ شدند و مي‌خواستند ببينند آقا چكار دارد... دست‌ آقا رفت‌ توي‌جيب‌ بغلش‌ و كيسه‌اي‌ در آورد و انداخت‌ جلوي نادعلي‌ و گفت‌: علي‌! اين‌ مهر را خُردكن‌... 👌👌👌👌[تا بعد از وفاتش سوءاستفاده نشود ] آقا بعد از اينكه‌ از خُرد شدن‌ مهرها مطمئن‌ شد به‌ نادعلي‌ گفت‌: برو! و دوباره‌ راه ‌افتاد و به‌ پاي‌ چهارپايه‌‌ زيردار رسيد.» 🔻آقا عصا و عباي‌ خود را به‌ طرف‌ مردم‌ انداخت‌ وآماده‌ بود تا او را كمك‌ كنند از چهارپايه‌‌ دار بالا برود. «زير بغل‌ آقا را گرفتند و از دست‌چپ‌ رفت‌ روي‌ چهار پايه‌... قريب‌ ده‌ دقيقه‌ براي‌ مردم‌ صحبت‌ كرد....: خدايا! تو شاهد باش‌ كه‌ من‌ آنچه‌ را كه‌ بايد بگويم‌ به‌ اين‌ مردم‌ گفتم‌... خدايا! تو خود شاهد باش‌ كه‌ دراين‌ دم‌ آخر هم‌ باز به‌ اين‌ مردم‌ مي‌گويم‌ كه‌ مؤسسين‌ اين‌ اساس،‌ لامذهبين‌ هستند كه ‌مردم‌ را فريب‌ دادند... اين‌ اساس‌، مخالف‌ اسلام‌ است‌.... محاكمه‌‌ من‌ و شما مردم‌ بماند پيش‌ پيامبر محمد بن‌ عبدالله(ص)...