eitaa logo
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
1.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
فکر کن‌بری گـلزار شهــدا . .! روی قبرا‌رو‌بخونی و‌برسی به یه شهید‌هم‌سنت..(: اونوقته که میخوای سربه تنت‌نباشه.! آره رفیق هم‌سن و سالای ما شهید شدن بعد ما هنوز تو فکر ترک گناهیم!( : ^شرایطمون ' @tablighat1a -
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰🕊💔⊱ • • همیشہ‌میگفت: زیباترین‌شھادت‌رامیخواهم! یڪبارپرسیدم: شھادت‌خودش‌‌زیباست؛ زیباترین‌‌شھادت‌چگونه‌‌است؟! درجواب‌گفت: زیباترین‌‌شھادت‌این‌‌است‌ڪه جنازه‌ا‌ۍهم‌‌ازانسان‌‌باقۍنماندシ @YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_114 "ریحانه" بعد از زیارت ضریح برگشتیم سمت صحن گوهرشاد. آقای رسولی و به ه
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ _خبر شهادتش رو خوده برادرت به ما گفت! ابرویی بالا انداختم و متعجب نگاش کردم.. امیر؟! به امیر چه ربطی داشت؟ _داداش من داشت برمی‌گشت که امیر آقا خبر شهادتش رو داد... _نفهمیدم مگه داداش من... _اره،میشناختن داداشم رو! آقا محمد،امیر آقا،آقا جواد و سجاد. چارتا رفیق دانشجو بودن که باهم اینطرف اونطرف میرفتن... سجاد بالاخره تونسته بود بعده کلی برو و بیا رضایت مریم رو بگیره. مریم رو میشناسی؟ _نه! خواهر آقا محمد. الان هم داره اصفهان درس میخونه.. سری تکون دادم و منتظر شدم بقیه‌اش رو تعریف کنه... _وقتی مریم فهمید سجاد میخواد بره سوریه خیلی حالش گرفته شد.همش تو خودش بود و با کسی حرف نمیزد... جواب تلفن های سجاد رو نمی‌داد و کلا گرفته بود. البته حق هم داشت. من که خواهرش بودم قبلم داشت از جاش کنده میشد... مامانم که هیچ... یه روز مامانم مریم و خانواده‌اش رو دعوت کردن خونمون. جواد تازه از پایگاه اومد که با دیدن مریم اینا خیلی جا خورد... خلاصه اون شب گذشت که جواد گفت میخوام با مریم حرف بزنم‌... نمیدونم چقدر طول کشید و چی گفت که در کمال تعجب مریم با لب خندون اومد تو سالن و جواد گفت که تایید اولیه رو از مریم گرفته... خلاصه حال و هوای خونه خیلی عوض شد. یه شوری افتاده بود بین هر دو خانواده که غیر قابل وصف بود.. یک هفته همینطور به خوشی گذشت تا اینکه پنجشنبه شب سر سفره شام سجاد گفت دارن اعزامش میکنن سوریه... لیخند رو لب هممون خشک شد. مامان میگفت پس مریم و مراسم چی! سجاد میگفت با مریم حرف زده و قرار شده وقتی برگشت مراسم بگیرن... اما باید حال مادرم رو میدیدی داغون... تا رفتن سجاد خیلی سرد و دلگیر بود. جوری که سجاد داشت منصرف میشد ولی بابا راهیش کرد... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_115 _خبر شهادتش رو خوده برادرت به ما گفت! ابرویی بالا انداختم و متعجب نگاش
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ از رفتن سجاد چند ماهی میگذشت. بهمون زنگ میزد... از حال و هواش خبر داشتیم... میگفت هم جاش خوبه هم حال دلش. یه روز که زنگ زد گفت میخواد با بابا حرف بزنه... گوشی رو دادم دست بابا... مدتی گذشت که چشم های بابا برق شوقی زد.. گوشی رو که قطع کرد گفت مرضیه خانم حاضر شو که پسرت داره برمیگرده... مامان بابا رو قسم میداد که بابا با خوشحالی سرش رو تکون میداد... دوباره روح برگشت به خونه... زنگ زدم مریم‌‌. خواستم خبر دسته اول رو از من بگیره... اومد خونمون... خوشحال بود،مثل همه ما... مامان میگفت سور و سات رو بچینیم که سجاد اومد دیگه کاری نباشه... ما همه موافق بودیم‌‌‌. روزا میرفتیم خرید و می‌گشتیم و خیلی خوشحال بودیم. آقا محمد رفته بود و با پرس و جوها متوجه شده بود سجاد روز پنجشنبه میاد تهران‌. دل تو دلم نبود. خیلی خوشحال بودم‌. بعدازظهر پنجشنبه بود که به اصرار مامان مریم و خانواده‌خانواده‌اش اومدن پیش ما... پذیرایی میکردیم و امید به اینکه آقا محمد وقتی میاد جواد هم همراهش باشه..‌ ساعت از ۱۹ شب هم گذشت که مامان همش اصرار داشت تماس بگیریم ببینیم کجا موندن. خواستم تماس بگیرم که صدای زنگ در اومد... مامان جلو تر از همه رفت سمت در حیاط و اون رو باز کرد. آقا محمد و امیر آقا اومدن وسط حیاط... دل تو دلم نبود... همه فکر می‌کردیم چند دقیقه دیگه سجاد میاد تو... اشک روی صورت امیر آقا کار خودش رو کرد. پاهام شل شده بود... طاقت نیووردم و خودم رو رسوندم دستشویی... نمیتونستم تحمل کنم. نبود سجاد... دیگه نبود!... باید چیکار میکردم من؟بدون داداشم... یاده قلب مامانم که افتادم سریع اومدم بیرون که دیدم حالش بد شده و همه دورش جمع شدن... ... کپی ممنوع ⛔ @YekAsheghaneAheste
5.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 استاد 🔷«و خداوندی که در این نزدیکی است» 🔹سخنرانی جنود عقل و جهل ۴٣ @YekAsheghaneAheste
📸 مروری بر زندگی جاویدالأثر «حاج‌احمد متوسلیان» @YekAsheghaneAheste
ولی مردی که نسبت به بی‌حجابی محارمش بی‌تفاوته خیلی ترسناکه!😔 @YekAsheghaneAheste
سلام علیکم به نیابت از سردار سلیمانی ۱۴ صلوات برای سلامتی و ظهور عجل الله تعالی فرجه الشریف التماااس دعای فرج 🤲🤲💐 @YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊ‌ܢܚ݅ܧߊ‌ࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
◖🎞🧷◗
خدایا...! چمران‌نیستم‌کــه‌بـراایت‌زیبـٰابنویسم همت‌نیستم‌کـه‌برایت‌زیبـٰاشهیـدشوم آوینی‌نیستم‌کـه‌برایت‌زیبـٰا تصویرگری‌کـنم متوسلیـٰان‌نیستم‌کـه‌برایت‌زیبـٰا جاوید‌شوم بابایی‌نیستم‌کـه‌برایت‌زیبا‌پروازکـنم.. پرنده‌پرشکـستـه‌ای‌هستـم کـه‌نیـٰازبـه‌مرهـم‌دارم پس‌پروردگاراخودت‌مرهم‌زخمهــٰایم‌باش مرهم‌مـٰاظهـــورحجت‌توســت...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 انقلاب، عصر امروز: حجاب محدودیت و قانونی است/ کشف حجاب شرعی و سیاسی است/ خیلی از کسانی که کشف می‌کنند اگر بدانند پشت کار آنها چه سیاستی است قطعاً این کار را نمی‌کنند / دشمن با برنامه وارد شده ما هم باید با برنامه وارد شویم / کارهای بی‌قاعده نباید انجام بگیرد @YekAsheghaneAheste