🕊در صبح اولین روز از هفته #شهدا رو یاد کنیم با صلواتی بر محمد و آل محمد:
"اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم"
#ماه_رمضان #امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
جدیدترین تصویر از فرزند شهید حججی
فرزندان شهدا در روز قدس در میدان امام اصفهان
از سمت چپ به ترتیب
فرزند شهید مدافع حرم سید سجاد حسینی
فرزند شهید مدافع حرم محسن حججی
فرزند شهید مدافع حرم حمیدرضا مرادی
و فرزند شهید حسین اکبری
#امام_زمان #ماه_رمضان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرگذشت جالب راهزنی که بخاطرش مسلمان میشدند!
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
سینـهخـیزرفتـندرآنشرایـط
بـاآنسرمـاوبـرفدشـواربـود؛
امـااواحـمدبـود:)
#امام_زمان #حجاب
#لبیک_یا_خامنه_ای
@YekAsheghaneAheste
عجیبهولیچندوقتکهازازدواجدونفر
میگذرهمیبینیچقدرشبیههمفکر
میکنند،رفتارمیکنند،ادبیاتو
رفتارشونچقدرشبیههمه...(:
پن:کسیوانتخابکنیدکهاگهبهتون
بگنقرارهشبیهشبشین،حسقشنگی
وجودتونروبگیره🖐🏻
#ازدواجمناسب #حجاب
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
اکثراغتشاشگرهاروکهمیگیرن میگن:
″بهماپولدادنتابیایمتوخیابون″
اونوقتهمونامیگنشهداواسهپولمیرفتن:)
#شهیدانہ
#تلنگرانہ
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی
هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست
#حجاب💖
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
ماجرای فروش زمین فلسطینیان به صهیونیست،در یک تصویر
#روز_قدس
@YekAsheghaneAheste
چراخانمهاشهیدنمیشن؟!!
-چونبه #شهادت احتیاجندارند،
آنآقایون
هستندکهبایدشهیدبشنتابهسعادتبرسند!
خانمهایکتحملبکننددرخانه،
اجریکشهیدرابه آنهامیدهند . .
دیگه نمیخوادکارزیادی کنند
خانمهاواقعاامکانات #معنوی شانبالاست،
"فقطبایدبدانندکهکجابایدچه کارکنند..!"💛
*البته خانم های شهیدی هم داریم....
#استادپناهیان
#شهیدانه
#امام_زمان #حجاب
@YekAsheghaneAheste
*حدیث خانم تو سن ۱۴ سالگی داره کارشناسی ارشد می خونه، خواهرشم نابغه هست. اما خب چون با حجابن باید بایکوت بشن.🙂
هشتگ: زن زندگی آزادی
#حجاب
#پیشرفت
#زنایرانی
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_134 با شنیدن صدای محمد نفس عمیقی کشیدم که گفت _مزاحمت شدن داداش؟ _نه فکر کر
꧁༒•بخت سفید•༒꧂
#part_135
"ریحانه"
"چهار روز بعد..."
زمان به سرعت میگذشت و تو این مدت دلارام اصلا باهام تماس نگرفته بود و این نشون دهنده قهری طولانی مدت از جانبش بودم.
دروغ چرا واقعا دلم براش تنگ شده بود!
اما مطمئن بودم اگر هم دیگر رو ببینیم میخواد کلی غر بزنه و تهش هم بگه بیا بریم یه حا حال و هوامون عوض بشه...
منم حوصله مهمونی های اونجوری رو نداشتم پس ترجیح میدادم فعلا به دلارام زنگ نزنم..
امروز قرار بود بریم خونه مادرجون و طبق معمول مامان خروج از خونه رو ممنوع کرده بود!
امیر نفهمیدم کی بیرون رفت ولی من فقط مونده بودم و میخواستم یه حوری بپچونم....
مانتو زرشکی نسبتا کوتاهی که قدش تا بالای زانوم بود رو با شلوار دمپایی پوشیدم..
از تو کشو روسری که هارمونی قشنگی با زرشکی داشت رو انتخاب کردم و بعد از بستن موهام،روی سرم انداختم....
آرایش ملایمی به صورتم زدم و بعد از برداشتن کیف از اتاق اومدم بیرون..
اروم شرایط رو بررسی کردم و وقتی دیدم اوضاع ارومه از پله ها اومدم پایین...
یواش در رو باز کردم و رفتم از خونه بیرون.
ماشین رو هنوز روشن نکرده بودم که گوشیم زنگ خورد.
از کیفم بیرون اووردمش و با دیدن اسم مامان فهمیدم دیده از خونه اومدم بیرون...
جوابش رو ندادم و گوشی رو گذاشتم صندلی کنارم...
از پارکینگ اومدم بیرون و افتادم تو اتوبان...
صدای ضبط رو کمی زیاد کردم و غرق در فکر بودم...
خواستم مسیری رو بپیچم که ماشین پرایدی توجهم رو جلب کرد!
تکون هایی عجیب از ماشین میومد که یهو دختری از ماشین پرید بیرون...
بعد چند لحظه از در جلویی مردی هم پیاده شد.
صدای ضبط رو کم کردم و با کنجکاوی کمی جلوتر کنار جاده نگه داشتم.
از اینه داشتم حرکات رو نگاه میکردم..
دختری تقریبا به سن و سال خودم با چادر مشکی دیوانه وار داشت فریاد میزد.
حدس زدم ممکنه اتفاق بدی افتاده باشه.
قفل فرمون رو برداشتم و از ماشین پیاده شدم.
در ماشین رو آروم بستم و با قدمی هایی یواش به سمتشون رفتم.
_میشه چمدون من رو بدید من از اینجا به بعدش رو خودم میرم...
_مگه میشه تا اینجا اومدیم نمیتونم مسافرم رو ول کنم
_آقای محترم من اصن میخوام اینجا پیاده بشم
_ولی مقصد که اینجا نبود تشریف بیارید میبرمتون.
_چه اصراریه میگم نمیخوام آقا!
معلوم بود راننده دنبال یه بهونه میگرده اون دختر رو سوار کنه. با صدای تقریبا بلندی گفتم
_مشکلی هست؟
راننده با ترس به سمتم برگشت که وقتی دید یک نفرم و دخترم نگاه ترسیدش رو ازم گرفت
_خیر مشکلی نیست خودمون حلش میکنیم
_چیو حل میکنیم! نه خانم این آقا اصرار داره به زور منو سوار ماشین کنه...
_چه زوری؟اینکه میخوام ببرمتون به مقصد مورو نظر...
_مگه نمیبینی نمیخواد بره جایی؟....
...
کپی ممنوع ⛔
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•بخت سفید•༒꧂ #part_135 "ریحانه" "چهار روز بعد..." زمان به سرعت میگذشت و تو این مدت دلارام ا
꧁༒•بخت سفید•༒꧂
#part_136
_خانم شما بفرمایید دخالت نکنید...
فهمیدم از این ادم های سمج و بد قلقه!
پشت سرش ایستادم و گفتم
_میری یا زنگ بزنم پلیس؟
روبه من برگشت
_خانم میگم دخالت نکن،پلیس چی میگه این وسط؟
_منم میگم این خانم نمیخواد باهات بیاد راهت و بکش و برو
_به شما چه وکیل وصیشی؟
بیخیال دوباره برگشت سمت اون خانم و خواست قدمی برداره سمتش که قفل فرمون و بلند کردم و اینبار گفتم
_همین الان نری شیشه های ماشینت رو میارم پایین...
با ترس نگاهی به پشت سرش کرد و هجوم اوورد سمتم که با جا خالی که دادم محکم خورد به کاپوت ماشین...
_مگه باهات شوخی دارم؟برو رد کارت تا کاری دستت ندادم...
_به تو چه که دخالت میکنی؟
_مثل اینکه نمیفهمی نه؟!
رفتم کنار ماشینش و همونطور که قفل فرمون دستم بود محکم زدم به اینه بغل ماشین که از جا کنده شد...
_زنیکه روانی چه غلطی کردی؟
_بهت گفتم بری،بیشتر از اینجا بمونی بدتر میشه...
با عصبانیت نگام کرد و خواست قفل ماشین رو از دستم بگیره...
خیلی زورش زیاد بود و میدونستم یکم دیگه فشار بیارم دستم زخم میشه...
نگاهی به اون دختر کردم که دیدم سعی میکنه ماشین های دیگه رو نگه داره و کسی بهش توجه نمیکنه!
عجب ادمایی هستن!میبینن دوتا دختر اینجوری گیر افتادن و دریغ از اینکه ما رو ترمز بزارن...
دیدم نزدیک شیشه هستیم و مقاومت من هم داره تموم میشه...
با همون زور خودش قفل ماشین رو محکم کوبیدم به شیشه که از وسط ترکی خورد...
_اینقدر ارزش داره که به خاطرش این همه خسارت ماشینت رو نادیده میگیری؟
_تو چی که بیخودی گور خودت رو کندی!
_من اومدم نزارم خواهرم دست توعه عوضی بیوفته
_خواهرت؟! به اینجا رسید شد خواهرت؟
_میخواستم بیام دنبالش که بهش پیام دادم و گفت گیره راننده عوضی مثل تو افتاده و منم اومدم کمکش...
دخترهاج و واج نگام میکرد ولی معترض نشد.
_حالا میری یا زنگ بزنم پلیس؟
_وای به حالت به جایی زنگ بزنی
_در شرایط تهدید کردن نیستی برو پی کارت...
از تو ماشین چمدون رو پرت کرد وسط خیابون و در رو باز کرد و سوارش شد و رفت
نگاهی به دستم انداختم که دیدم پوست پوست شده...
برگشتم عقب،لبه جدول نشسته بود.
چمدون رو از وسط برداشتم و بردم کنارش...
با کمی فاصله کنارش نشستم و شاهد گریه کردنکردناش شدم...
_حالت خوبه؟
_دستم خیلی درد میکنه...
نگاهی به دستش انداختم و دیدم...
....
کپی ممنوع ⛔
@YekAsheghaneAheste
‹🍂💔›
از شهر و دیارِ خودم خسته گشته م ؛
ولگردِ کوچه هایِ عراقم کن حسین ( :
#السلامعلیکیاسیدالشهد
#ماه_رمضان
@YekAsheghaneAheste
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💭کدوم سیاست مداری کدوم رهبری وجود دارد که مردم کشورش اینقدر عاشقش باشن؟؟
#ماه_رمضان #امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@YekAsheghaneAheste
مَن و طُ بهترین ترکیبِ دنیاییم
وقتي کنارِ همیم
◗┋😋┋◖ #ٺـــــو چنان ،
در دلِمنرفتہ،ڪہجان، در بدنۍ
#عاشقانه #حجاب #امام_زمان
#دلتنگی
@YekAsheghaneAheste
🟢 اقامه نماز عید فطر به امامت رهبر انقلاب در مصلی
🌱 ستاد برگزاری نماز عید سعید فطر تهران اعلام کرد: نماز عید سعید فطر امسال در مصلای بزرگ امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و به امامت رهبر انقلاب اسلامی (مدظله العالی) برگزار خواهد شد.
#ماه_رمضان
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@YekAsheghaneAheste
هرگز برای #عاشق شدن،
منتظرِ باران و بابونه نباش!
گاهی در انتهای خارهای يک کاکتوس،
به غنچهای می رسی که زندگي ات را روشن میکند . . !
#ترنمعشق
@YekAsheghaneAheste
طوری کنارت می مانم
طوری برایت خاطره می سازم
که حتی اگر بخواهی هم نتوانی ترکم کنی
آخر من فکر میکنم هیچ رفتنی
حریف خاطره ها نمی شود
#دلتنگی