#امامحسنعلیهالسلام:
[ در فرمایشی به برادر خود
محمد حنفیه فرمودند:
شما ظرف دانش باشيد
تا راه خود را ببينيد
و چراغ هدايت باشيد
تا به ديگران راه بدهيد!✨]
«❤️🩹🕊»
مانهازرفتنآنها
کهازماندنخویشدلتنگیم..!
"شهیدسیدمرتضیآوینی"
-۸روزتـآسـآلگردشهآدتِحـآجۍ..
❤️🩹¦↫ #بہوقتدلتنگی
🕊¦↫ #حاج_قاسم
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #قسمت_چهلوچهارم با دیدنش نفـسم حبـس میشود شروع بہ خواندنش میکنم : بسـمـ ربـ ال
#رمان_مسافر_عاشق❤️
#رمان_چهلوپنجم
بـدون اینکہ متوجہ کاغذ توے دسـتم باشی مرا بہ آغوش میکـشے و دوبـاره گـرماے تنـت آرامم میکـند
احـتمالا چـون کیفت را دیدے متوجہ گریہ ام شدے...
اشـک هایم را پاک میکنم سرم را بالا میگیرم چشـم هاے خیـست دوباره اشـک هایم را در مے آورد
_گـریہ نکـن خانومم...گـریہ نکن
هـق هـق هایم از سـر می گیـرد دسـتت را روے چـشمانت میگذارے و اشـک میریزے هم متعجــبم هم نگــرانم هم ناراحـت
خـودم را جدا میکنم و بہ صورتم نگاه میـکنم
آنـقدر گریہ میکنے کہ شانہ هایت تکان می خورد...بہ ریش هایـت دست میکشم
دسـتت را از روبروے صـورتت بر میداری و میگویی : بزار دل بـکنم مریـم...دارے دلمو میلرزونی...
قلبـم میشکند...
شـکستہ تر از هر وقـت دیگرے...تکہ هایـش را از میـان آغوشـت جمع میکنم...
دسـتم را باز میکنم و از میـانش برگہ ی مچالہ شده و خیـس از عرق دستم بر روے پایت می افتد
چشـم های خیسـت ، اشک هایت کہ محاسنـت را تر کرده ، چهره ے از همیـشہ زیباترت ، همہ ے این ها هم قلبم را تکہ تکہ میکند هم آرامم...
دوسـت دارم با تمام وجودم فـریاد بزنم بس کن محمــــــــد...برو...دل بکن...فقط دل مرا بہ آتش نکـش
اما نمی شود تو در بہ آتش کشیدن عاشقت استادے!
کاغذت را از روی پایت بر میداری و با دیدنش چشـمت را میبندی و سکوت میکنے...
از جایم بلنـد میشوم و دستی روی گونہ هاے خیسم میکشم لباست را بر میدارم و در لباس شویی مے اندازم
مو هایم را مرتـب میکنم و سفره ے صبحانہ را برایت حاضر میکـنم...
جـو خانہ سڪوت بود و سڪوت...!
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
#رمان_مسافر_عاشق❤️ #رمان_چهلوپنجم بـدون اینکہ متوجہ کاغذ توے دسـتم باشی مرا بہ آغوش میکـشے و دوبـ
#رمان_مسافر_عاشق❤️
#رمان_چهلوششم
لبـاس هاے خـشک شده ات را از بام خانہ بر میدارم و وسایلـت را یکے یکے در کیـفت میچینم
چنـدین خوراکے و میـوه و غذاے توراهے کہ برایـت پختہ بودم هم بر میدارم و در کولہ ات جا میدهم
چـند دقیقہ بعد کنارم مے نشینے و چند ثانیہ بہ حـرکاتم نگاه میکنی میـخواهم زیـب کیفت را ببندم کہ نزدیک تر میشـوی و دسـتم را میگیرے و بہ چـشمانم خیـره میشوی...وقتے بہ چهره ات نگاه میکنم دلم میـلرزد...
انـگار چهره ات فـرق کرده است!نـورانے تر...زیباتر...نمے دانم چہ در چشـمانت بود کہ قلبم را هـزار برابر عاشق خـودت کرد آرامـش خاصے در نگاهت بود کہ هیچ وقت دیگـر نداشتی...
میگـویی : مـریمم
چـند ثانیہ نگاهت میکنم و جواب میدهم : جـان دلم؟!
_یہ چیزے بگم؟
چشـمم را بہ علامت تایید باز و بستہ میکنم و ادامہ میدهے : اینبار...شاید مثل دفعہ ے قبل نباشہ...باید صبور تر باشے...
میـخواستم داد بزنم نــــــہ...مثل قـبل اسـت...تو برمیـگردے...اما گلویم خـشک میشود و هیـچ چیزے از زبانم بیرون نمی آید و تو همچـنان میگویی : نمے تونے باهام تمـاس بگیری...تا خـودم بهت زنگ بزنم...البتہ ایـن مثل دفعہ ے قبلہ...اما یہ چیز دیگہ کہ...
حـرفت را قطع میکنی و سرت را پایین می اندازی با دلهـره بہ چهره ات نگاه میکنم و منتـظرم تا ادامہ اش را بگویی...
اما تو همـچنان سکوت میکنی...بہ سـختی قفـل سینہ ام را میگشایم و میپـرسم : چہ چیز دیگہ اے؟
سکـوت میکنی و چـشمت را همـچنان بہ زمین می دوزے دوباره میـپرسم : مـحمـد...؟!
سـرت را بالا می اورے و با چشـم هایی کہ اشـک دورش را قاب گرفتہ است میگویی : فقـط مراقب خـودت باش...
بغـضم میشـکند و دوباره گریہ هایم شروع میشود
@YekAsheghaneAheste
[ Album ]
«💛🕊»
بسمربالرضا|❁
#وقت_سلام ✋
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا غَریبَ الغُرَباء
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُعینَ الضُّعَفاءِ
وَ الفُقَراء اَلسُّلطانَ اَبَاالحَسَنِ
عَلیَّ بنَ موُسَی الرِّضا وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ.
♡أَلسَّلامُعَلَیکَیاعَلۍاِبنِموسَۍأَلࢪّضآ♡
¦↫#بھوقتمشھدشآھسلامــعلیڪ
@YekAsheghaneAheste
ایخدایادمراازشھدادورنڪن
هرشب¹⁰صلواتهدیهبهروحمطھر
یڪیازشھداداریم..:)
هدیهمتعلقبهشھیدوالامقام:
شھیدمصطفیچمران🕊
شهدا برای ما حمدی بخوانید
که شما زندهاید و ما مرده...🕊
#شهیدسیدرضیموسوی
#شهیدانه
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
چرا #اسرائیل سردار سید رضی موسوی را ترور کرد ؟
@YekAsheghaneAheste