عشــ♡ــق
لبخنـدنجیبـےست
ڪہروےلبتوسـت...
خندهاتعلتِ
آغازغزلخوانےهاست...🍃
-سَـرداردلھـآ♥️
#حاج_قاسم
• @YekAsheghaneAheste •
#شهیدانه
احتیاط کن تو ذهنت باشد
که یکی دارد مرا میبیند.
یک آقایی دارد مرا میبیند.
دست از پا خطا نکنم،
مهدی فاطمه خجالت بکشد.
وقتی میرود خدمت مادرش
گزارش بدهد شرمنده شود
و سرش را پایین بیندازد...💔
#شهیدسیدمجتبیعلمدار🪴
• @YekAsheghaneAheste •
❌️ همونایی که نسخه میپیچیدن واسه اربابتون امان حسین مشکی نپوشید واسه اربابا شون #اسرائیل مشکي پوشیدن!
#تفکر
#فلسطین
@YekAsheghaneAheste
شکست سکوت عبدالحمید در قبال #طوفان_الاقصی
▪️موضعگیری به نفع کودککشهای صهیونیست!
🔹مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی بعد از قریب ۳ روز از عملیات طوفانالاقصی، شب گذشته در توئیتی به این مسئله واکنش نشان داد.
🔹موضع امام جماعت مسجد مکی نه در حمایت از حق دفاع مشروع فلسطینیان و یا محکوم کردن جنایات اسرائیل، بلکه به نحوی میتوان آن را در حمایت از رژیم اشغالگر دانست.
🔹عبدالحمید در شبکههای اجتماعی نوشت: درگیری اخیر اسرائیل و فلسطینیان باعث تلفات سنگین انسانی مخصوصا در میان غیرنظامیان شده است. جامعه جهانی به وظیفه خود برای توقف فوری این درگیری و پایان دادن به منازعه طولانی طرفین و حلوفصل عادلانه این قضیه که تضمینکننده حقوق مسلّم و امنیت پایدار باشد، عمل کند.
🔹وسط ایستادن عبدالحمید در مسئلهای که کاملاً انسانی و اسلامی است، نشان میدهد که او در این مسئله هم مانند برخی دیگر از مواضع قبلی و فتواهای سابق خود دچار چرخش شده است.
🔹امام جماعت مسجد مکی زاهدان که در زمان اغتشاشات سال گذشته هر هفته در خطبههای نماز جمعه تلاش میکرد تا در راستای اخلال در امنیت آنجا صحبت کند، چندینبار با دفاع از طرح دو کشوری، خواستار صلح میان اسرائیلی ها و فلسطینیها شده بود.
#تفکر
#فلسطین
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ #part_32 اخرای شام بود که با صدای در محمد رفت ببینه کیه _ این وقت شب کسی نمیاد ا
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂
#part_33
_ تو چرا مهلت نمیدی من توضیح بدم؟ عزیزم من فقط دارم میرم برای کمک و نه چیزه دیگه
_ کمک؟تو چه کاری از دستت برمیاد؟من دکترم منو ببر اونجا پس
_ یه زن اونجا چیکار داره اخه؟ در ضمن پزشک مرد داریم به اندازه کافی
_ پس آدم هایی هستن که به جای تو میتونن برن کمک و لازم نکرده تو بری
نگاهم کرد. قطره اشکی از گوشه چشمش اومد پایین که سرم و انداختم پایین
_ میدونی آرزوم بوده...
_ وقتی داشتم میومدم تو زندگیت باید قبلش بهم میگفتی یه روزی برای رفتن و نبودنت باید گریه کنم
_ تو میدونستی من حتی امیر چقدر دلمون میخواست همراه سجاد باشیم
_ همین چند وقت پیش خودت مگه نگفتی حاجی قول تموم شدن این قضیه رو داده؟
_ عزیزم گفتم و تموم شد. هر جنگی آثار و تلفاتی داره من میخوام برم کمک
رومو ازش گرفتم
_ من نه راضی هستم بری و نه میزارم که پاشی بری
_ واقعا نمیزاری؟
زل زدم به چشماش و جدی گفتم
_ نه نمیزارم تمومش کن این بحث رو...
چادرم و انداختم رو دستم. اشکام و پاک کردم و رفتم داخل خونه
_خوبی ریحانه؟
_ آره عزیزم خوبم
مامان شیرین اومد سمتم
_ کی بود مادر؟چیشده؟
_ هیچی ما دیگه رفع زحمت کنیم
_ کجا میخواید برید اخه؟
محمد که اومد حرفم و خوردم. به سمت اشپزخونه رفتم و ظرف ها رو جمع کردم
_ ول کن ریحانه جمع میکنم
بی محل کاره خودم رو ادامه دادم
_ تو حالت خوبه؟ چی گفت محمد تو حیاط؟
_ هیچی نگفت، دستت رو بردار بزار جمع کنم
_ ریحانه چرا لج میکنی؟نمیخوا دست بزنی خودم بعده اینکه جمعشون کردم میچینم داخل ماشین
_ پس من برم حاضر شم که بریم
منتظر حرفی از جانبش نشدم و رفتم سمت اتاق.
چادر مشکیم و انداختم روی سرم و کیفم رو برداشتم.
خواستم برم سمت در که محمد اومد تو...
_ واسه چی اینجوری میکنی؟مامان نگران میشه
_ مامانت بخاطره کارای من نگران نمیشه بفهمه میخوای کجا بری و چیکار کنی نگرانش میکنه
_ تمومش کن ریحانه
_ باشه من تمومش میکنم تو هم حرف رفتن رو بزار کنار
_ بریم خونه راجبش حرف میزنیم
_ من حرفی ندارم در این مورد
کنار زدمش و خواستم از در برم بیرون ولی نفهمیدم و یهویی چشمم سیاهی رفت..
آستین محمد و گرفتم که قبل اینکه بیوفتم زمین منو گرفت
_ ریحانه.. خوبی؟ریحانه...
نشستم رو تخت
_ وایسا برات آب بیارم
_ نمیخوام چیزی بخورم
_ لجبازی میکنی؟
_ نه، بریم خونه
دستی به ريشش کشید و سری تکون داد
زیره لب دعای مسخرهای کردم و با خودم گفتم
حالا که محمد میخواد بره ای کاش منم تومورم برگشته باشه و اینجوری بمیرم تا شاهده رفتنش نباشم...!
...
کپی ممنوع ⛔️
@YekAsheghaneAheste
ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂ #part_33 _ تو چرا مهلت نمیدی من توضیح بدم؟ عزیزم من فقط دارم میرم برای کمک و نه
꧁༒•²بخت سفید•༒꧂
#part_34
تا خوده خونه که رسیدیم حرفی نزدم و اونم تو خودش بود.
رفتم اتاق و مشغول لباس عوض کردن شدم
با تقهای در باز شد
_ میخوام باهات حرف بزنم
_ من حرفی باهات ندارم بزنم
لباس ها رو تا کردم و گذاشتم داخل کمد
رو تخت چهار زانو نشست و کارای منو زیر نظر داشت
در خونسردی همه چیز و مرتب کردم
_ اگه نگاه کردنت تموم شد برو کنار میخوام بخوابم سرم درد میکنه
_ هنوزم نمیزاری حرف بزنم؟
_ حرف جدیدی هست یا میخوای توجیه کنی خودتو؟
_ دلت میاد من نرم؟
_ تو دلت میاد منو ول کنی اینجا بری؟ وقتی میدونی کسی رو هم ندارم...
سکوت کرد. نمیدونم شاید کارم و حرفام خودخواهی بود!
ولی اگر قراره داشتن محمد خودخواهی محسوب بشه من میخوام خودخواه ترین آدم روی زمین باشم..!
رفت بیرون که آبی به دست و صورتش بزنه. منم چراغ رو خاموش کردم و خوابیدم..
.
صبح که بلند شدم محمد و ندیدمش!
از جام بلند شدم و رفتم بیرون اتاق ولی انگار صبح زود رفته بود...
حتما باهام قهر کرده یا ازم دلگیره
اما تقصیر من نیست که.. میخواست وقتی منو وارده زندگیش میکنه بهم بگه آدم موندن نیست.
اشتهایی به صبحونه خوردن نداشتم پس چیزی آماده نکردم
لباس پوشیدم و سریع حاضر شدم که برم بیمارستان.
یک ربعه رسیدم جلوی پارکینگ ولی دلش رو نداشتم برم بالا
استرس گرفته بودم اما یاده زمزمه زیره لب دیشبم افتادم
سرم و گرفتم روبه بالا و دوباره گفتم
خدایا من طاقت ندارم این بره هاا ! اگر بخواد ولم کنه من تحمل نمیکنم و امیدوارم برگشته باشه مریضیم..
به عقل خودم برای خدا خط و نشون کشیدم و سوار آسانسور شدم.
اول رختکن روپوشم و پوشیدم و دیدم قسمت پذیرش شلوغه
_ سلام، رها اومده؟
_ سلام عزیزم نمیدونم اگر باشه رفته بخش قلب
_ چخبره اینجا؟
_ هیچی یه خانمی تو اتوبوس سکته کرده همه خانواده ریختن اینجا!
_ خب زنگ بزن حراست بیاد بالا
_ زنگ زدم ولی مگه نمیبینی چقدر شلوغش کردن...؟!
نگاهی انداختم. معلوم بود مادرشون اینجا بستری شده و همه بچه ها و عروس داماد ها اومدن
داشتم به سمت بخش عروقی میرفتم که رها رو دیدم
_ عه سلام ریحانه
_ سلام جوابش اومد؟
_ آره ولی نرفتم آزمایشگاه
_ نمیرسی بیای من خودم برم
_ برو از آقای بلوچی بگیر
سری تکون دادم و با قدم هایی نسبتا بلند رفتم داخل آزمایشگاه
_ سلام خانم حدادی
_ سلام خوبید؟
_ شکر
_ ببینم جواب ازمایشات رسیده؟
_ من صبح دوتا تحویل گرفتم شما آزمایش داشتید؟
_ آره آزمایش خون بود سپرده بودم رها امروز حاضر بشه
_ پس رو میز گذاشتم ببینید هست اسمتون یا نه
با همون استرسی که داشتم ورقه های آزمایش رو برداشتم
اولیش برای یه آقای ۵۰ ساله بود که زدمش کنار و دومیش اسم من بود...
سریع پاکت آزمایش رو باز کردم.
یا حسین فاطمه...!
یه صندلی پیدا کردم و آروم نشستم روش.
از چیزی که میدیدم متحیر مونده بودم!
من...
الان من حاملهام؟؟؟
....
کپی ممنوع ⛔️
@YekAsheghaneAheste
تقوا یعنے:👇🏼
اگہ توی جمع
همہ گناه میڪردند😔
تو جوگیر نشوے🤭
.
.
یادٺ باشہ ڪه🙃
خدایے هسٺ🌿
و حساب و ڪتابی...🍃
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️🏼
@YekAsheghaneAheste
در غزه پس از بمباران یک خانه؛ تنها آیه ای که از قرآن باقی مانده است:
﴿جُندَنَا لَهُمُ ٱلۡغَٰلِبُونَ﴾ و این سپاه ماست که پیروز خواهد شد...!
#فلسطین #الله_اکبر
@YekAsheghaneAheste
#ثواب_یهویی🙃
متولدچه ماهی هستی؟!
فروردین:۵صلوات
اردیبهشت:۸صلوات
خرداد:۱۰صلوات
تیر:۶صلوات
مرداد:۱۲صلوات
شهریور:۹صلوات
مهر:۲صلوات
آبان:۴صلوات
آذر:۱۸صلوات
دی:۲۵صلوات
بهمن:۱۶صلوات
اسفند:۷صلوات
#تعجیل_درفرج_امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴 سگ موساد در شبکههای اجتماعی ضایع شد
🔹 «ایدی کوهن» ژورنالیست عضو سازمان اطلاعات و امنیت رژیم صهیونیستی که مامور پیشبرد دیپلماسی عمومی و رسانهای اسرائیل است، در شبکههای اجتماعی از مخاطبان عربزبان خود نظرسنجی کرد که آیا از رفتار و عملکرد حماس دفاع میکنند؟
🔹همانگونه که در تصویر مشاهده میکنید، سهچهارم مشارکتکنندگان (75 درصد) پاسخ "بله" دادند و با حمایت حداکثری از حماس، پروژه تبلیغاتی این عنصر صهیونیست را ناکام گذاشتند.
😂😂😂😂😂 #ناکامی
#فلسطین
@YekAsheghaneAheste
🌙🔴🌍شکست #غیر_قابل_ترمیم رژیم غاصب صیونیستی در نگاه عمیق رهبر حکیم انقلاب، بدان معنی است که بعد از این اسرائیل هیچگاه آن رژیم قلدر سابق نخواهد شد، و همین عدم بازگشت به جایگاه پیشین یعنی پذیرش قدرت روز افزون مقاومت در #فلسطین و افتادن در شیب تند سقوط! با این سرعت نابودی شان دور نیست!
@YekAsheghaneAheste
[رُبمایُساقإليكقدرٌمنَاللّٰه
خیرٌمنکلأحلامك]
شايدتقديرىازسوىخدابه
سمتتوراندهشود،كهازهمه
آرزوهايتبهترباشد!(:✨️
#خدا 🌻
#تلنگر 🌿
@YekAsheghaneAheste
🔴 جاسوس خبرنگار روزنامه شرق از ایران فرار کرد
🔹نازیلا معروفیان که نقش موثری در تشدید فتنه زن زندگی آزادی داشت، به آرزوی خود رسید.
🔹او با حمایت گروهک کومله از کشور خارج شد. البته وی میگوید در زندان سلیمانیه عراق مورد تعرض قرار گرفته است که قطعا در این مورد، دوستان تجزیهطلب او در اقلیم کردستان باید توضیح بدهند که چرا به عامل نفوذی خود هم رحم نمیکنند.
#فراری
#کومله
@YekAsheghaneAheste
امـامخـمینی(ره):
به شهادت تاريخ، هيچ قدرتى
نمىتواند آتش قلب ملت مظلومى
را كه براى رسيدن به آزادى و استقلال
قيام كردهاست فرو نشاند..
#طوفان_الاقصی
#فلسطین 🇵🇸
• @YekAsheghaneAheste •
🌹
✨الهی...
🌸ای آرامش مطلق
✨ای که دلها
🌸با نام و یاد تو
✨آرام میگیرد
🌸عزت دوستان و عزیزانم را
✨تا عرش کبریایی خود بلند کن
🌸و عطا کن به آنان
✨هر آنچه برایشان خیر است
🌸و دلشان را لبریز کن
✨از شادی و محبت
شبتون پراز آرامش 🌸
@YekAsheghaneAheste
هدایت شده از ࡅ࡙ܭ ܫߊܢܚ݅ܧߊࡅ߭ܘ ߊ߬ܣܢܚࡅ߳ܘ
اعمالقبلازخواب☝️🏻🌸
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
التماسدعا✋🏻
#شب_بخیر
#امام_زمان
@YekAsheghaneAheste
به نام او ڪه رحمان و رحیم است
به احسان عادت وخُلقِ ڪریم است
الهی به امیدتو
صبحتون خــــــدایی❤️
@YekAsheghaneAheste
🍀❣🍀
در این روز نوزدهم مهر ماه🌸🍃
دهانمان را خوشبو کنیم به ذکر شریف
صلوات بر حضرت محمد (ص)
و خاندان مطهرش🍃🌸
(🌸)اللّهُمَّ
✨(🌸)صَلِّ
✨✨(🌸)عَلَی
✨✨✨(🌸)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(🌸) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(🌸)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(🌸)فَرَجَهُمْ
✨✨(🌸)وَ اَهْلِکْ
✨(🌸)اَعْدَائَهُمْ
(🌸)اَجْمَعِین
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@YekAsheghaneAheste
#الهی
امروز شروعی تازه باشد.
که با شکر گزاری خداوند برکت گرفته وزندگی ورفتارمان چراغی باشد. برای آنان که راه را گم کرده اند.
سلام صبحتون بخیر❤️🌸❤️
@YekAsheghaneAheste
°بهسویتبادل ِپُرآمدمدلخوبمیداند
°کهازدرگاه ِتوبادستخالیبرنمیگردد
●آقای ِامامرضا🥺
بغضهایازسَر ِدلتنگی ِمنرا؛... ᭂ
●روزقیامتبهخاطرداشتهباشید🫀°ᭂ
°●السَّلَامُعَلَیالْإِمَامالرَّئوف💚°
@YekAsheghaneAheste
روز #چهارشنبه به نام حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا و حضرت جواد و حضرت هادى عليهم السلام است.
در زيارت آن بزرگواران بگو:السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللَّهِ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ السَّلامُ عَلَيْكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى آلِ بَيْتِكُمْ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللَّهَ مُخْلِصِينَ وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَتَاكُمُ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أَعْدَاءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا إِبْرَاهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى يَا مَوْلايَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ أَنَا مَوْلًى لَكُمْ مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ جَهْرِكُمْ مُتَضَيِّفٌ بِكُمْ فِي يَوْمِكُمْ هَذَا وَ هُوَ يَوْمُ الْأَرْبِعَاءِ وَ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ فَأَضِيفُونِي وَ أَجِيرُونِي بِآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ.
سلام بر شما اى دوستان خدا، سلام بر شما اى حجتّ هاى خدا، سلام بر شما اى نور خدا در تاريكي هاى زمين، سلام بر شما، درودهاى خدا بر شما و بر خاندان پاكيزه و پاكتان، پدر و مادرم فدايتان، به راستى خدا را خالصانه پرستيديد و در راه خدا آنچنان كه شايسته بود جهاد نموديد تا مرگ شما را دربر گرفت، لعنت خدا بر دشمنانتان از تمام پريان و آدميان، من به سوى خدا و به سوى شما از دشمنانتان بيزارى می جويم، اى سرور من يا ابا ابراهيم موسى بن جعفر، اى سرور من يا ابا الحسن علی بن موسى، اى سرور من يا ابا جعفر محمّد بن على، اى سرور من يا ابا الحسن على بن محمّد، من دل بسته شما هستم، ايمان دارم به نهان و آشكار شما، در اين روز شما كه روز چهارشنبه است از شما درخواست پذيرايى دارم، و به بارگاه شما پناه می جويم، پس مرا پذيرا باشيد و پناهم دهيد، به حقّ خاندان پاكيزه و پاكتان.
|• @YekAsheghaneAheste