eitaa logo
『جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』
2.8هزار دنبال‌کننده
10هزار عکس
3.8هزار ویدیو
39 فایل
بسـم‌الله . شرو؏مـون‌از ‌1401.8.19(: حوالۍِ‌ساعت‌12.30🫀 ‌ ‹تحت‌لوای ِآقای313› -مـحـلی‌بـرای‌تسـکـین‌قـلب‌وروح‌انســان‌✨ | خادم‌المهدی🌱↶ @Modfe313 مدیرتبادلات↓ @dore_najaff110 کپی #حلال🙂
مشاهده در ایتا
دانلود
ٺابو؎ گل ند‌؎ پروانھ سمٺٺ نمیاد‌!
هدایت شده از 𝙏𝙖𝙗 𝙮𝙖𝙨
یه نوجوون خوش‌صدای دهه‌هشتادی اومده ایتا و با صداش دل همه رو برده کربلا ؛))) معتادِ مداحیاشمم .. @'Nijavvon_maddah ❤️‍🩹 .
🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸 💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗 💗🌸💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗🌸💗 💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗 💗🌸💗 🌸💗 🌸 📗 بعد از اینکه تموم شد،از خستگی نشستیم تا وقتی که مردم بیان هیئت که دیدیم در زده شد. من که چادر سرم بود رفتم درو باز کردم . و دیدم که بلههههههه. آقا ایمان . _ ببخشید، حاجی گفتن این ظرف غذا هارو براتون بیارم . صدای مردونه و بمی داشت چیزی نگفتم و فقط سر تکون دادم. نمیدونم چرا اصلا نمیتونستم سرمو ببرم بالا. غذا ها رو گذاشت رو میز کنار در و رفت . خیلی خیلی سر به زیر نبود. ولی تو صورت طرف نگاه نمیکرد و تو چشمای آدمم زل نمیزد غذا هارو بردم برای بچها و بچها هم مثل همیشه اوووووو میکشیدن. هانیه گفت: _بالاخره دیدی آقا ایمانو؟ .بله .آقا ایمانتونم دیدیم. _حالا نظرت چیه؟ .چطور؟ مگه خواستگارمه؟ _اگه یه روزی شد چی؟ .می بینم که قوّه ی تخیلاتتونم رفته بالا مائده گفت: _قشنگ معلومه داری از زیر سوال در میری _وای که چقد گرسنم همگی خندون پاشدن و ظرفای غذا رو برداشتن و شروع کردن به خوردن روز ها به سختی میگذشتن و من وقت سر خاروندن هم نداشتم. هم باشگاهم مهم بود و هم مدرسه ام . چون توی باشگاه اردوی تیم ملی داشتم و دو سال آخر زیر ۱۹ سال بودیم و باید تمام فکر و ذکرمونو باشگاه میذاشتیم. رفیقام توی باشگاه بیشترشون هم سنم بودن اونا هیچکدوم درس رو جدی نمیگرفتن و باشگاه و تیم ملی رو هدف اصلی قرار داده بودن و درکنارش فقط یه نمره ی قبولی میخواستن برای اینکه رد نشن و بتونن حداقل دیپلمشون رو بگیرن.
🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸 💗🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗🌸💗🌸💗 💗🌸💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗🌸💗 💗🌸💗🌸💗 🌸💗🌸💗 💗🌸💗 🌸💗 🌸 📗 ولی من آینده ای که میخواستم متفاوت بود. من همیشه طرز تفکرم این بود که ورزشکار بودن به سن وابسته است ولی خوب دکتر و جراح و ... بودن به سن نیست . تو نمیتونی تو پنجاه سالگی ات ورزشکار عالی ای باشی . ولی میتونی جراح خیلی با سابقه ای باشی! مگه نه؟ هر روز خیلی تحت فشار بودن و شبا رو بی هوش میشدم . مامان و بابا دعوام میکردن که دنیا رو دو دستی گرفتم و هم خدا رو میخوام و هم خرما رو ولی من واقعا نمیتونستم از هیچکدوم دست بکشم. کل بچگی و نوجوونیم توی فکر دانشگاه شهید بهشتی گذشته بود و باید بدست میاوردمش مامانم میگفت که خیلی از خودم کار میکشم و در حق خودم ظلم میکنم . و خیلی چیزا رو باهم میخوام ولی یادمه یه بار بابا جون وقتی کلاس سوم بودم بهم گفت: _ دخترم وقتی از خدا چیزی میخوای چیزای بزرگ بخواه خدا، خدای کوچیکی نیست که ازش چیزای کوچیک بخوای، خدا میتونه همه چی بهت بده. توکل داشته باش و تلاشتم بکن همیشه به این حرفش اعتماد داشتم و هیچوقت هم یادم نرفت . مهر ماه شروع شد و مثل هر سال با زهرا و مائده هم کلاس بودیم . فاطمه کوثر هم کلاس ریاضی دو بود . سال کنکورم،شیرین ترین و سختتتتتتت ترین سال عمرم بود. میشد گفت که یه تقریبا نه ماه بیشتر از شیش ساعت نخوابیدم و شبای امتحان نزدیکای اذان صبح میخوابیدم . نصف اون روزا از فشار زیاد توی حموم یا زیر پتو رو تخت گریه میکردم و خدا خدا میکردم که فقط تموم بشه درحد مرگ خودمو عذاب میدادم تا به چیزی که میخوام برسم صد خودم رو برای کنکور گذاشتم . من آینده ی متفاوتی میخواستم. آینده ای که روی پای خودم وایستم و مستقل باشم. زحمتای پدر و مادرم رو جبران کنم و برای اولین بار با حقوق خودم برای امیر علی کادو بخرم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای ❤️ قرار عاشقی❣ 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جمعه ها شرح دلم یک غزل کوتاه است که ردیفش همه دلتنگ توام می آید… 🌿اللهم عجل لولیک الفرج🌿 『❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•