صلواتِ آتش نشان!
از مرحوم حاج سید حمزه موسوی تبریزی نقل شده که ایشان مریض شدند و من به عیادت شان رفتم و یک کتیبه که صلوات حضرت رضا علیه السلام را بر آن نوشته بود برای ایشان به عنوان هدیه بردم. وقتی باز کردند این جریان را نقل نمودند که:
«من معمولا قبل از اذان صبح به حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مشرف می شدم و وقتی بر می گشتم هنوز آفتاب طلوع نکرده بود و اهل خانه را ا برای نماز بیدار می کردم. روزی خواستم از حرم مطهر بیرون بیایم، به یاد مدفونین در یکی از قبرستان های تبریز افتادم. برگشتم و یک صلوات خاصه حضرت رضا علیه السلام را برای آنان خواندم و به منزل برگشتم. تا اهل خانه را بیدار کردم، همسرم سراسیمه بیدار شد و گفت: کجا بودید، گفتم: حرم مطهر مشرف بودم. گفت: چه کردید؟ جریان را گفتم. گفت: خواب دیدم که وارد آن قبرستان در تبریز شدم و دیدم از قبرها آتش بیرون می آید، شما آمدید و آتش فرو نشست!»
📚نسیم های گره گُشا، ص 350.
به پیشگاه رئوف ترین امام، صلوات فاطمی هدیه بفرمائید.
#نکته_های_ناب
#یاد_اموات
🍃 #در_شب_جمعه_اموات_رو_فراموش_نکنیم
➖ امام صادق علیهالسلام:
هرکس که در شب جمعه برای ده نفر از دوستان مؤمن خود که از دنیا رفته اند دعا و طلب مغفرت نماید، از اهل بهشت قرار خواهد گرفت.
📝 مَنْ دَعا لِعَشْرَهٍ مِنْ إخْوانِهِ الْمَوْتی لَیْلَهَ الْجُمُعَهِ أوْجَبَ الله لَهُ الْجَنَّهَ.
📚 جامع احادیث الشیعه: ج۶، ص۱۷۸، ح۷۸
🔷 در قم دکتری بود به نام مدرّسی (دکتر مدرسی ریاست بیمارستان فاطمی و نیز ریاست بهداری قم را بر عهده داشت.) ایشان هر جا که می رفت، مرض را تشخیص می داد.
🔷 اگر مریض رفتنی بود، به اطرافیان میگفت: دیگر اذیّتش نکنید، علی القاعده تا عصر می رود و بیشتر جا ندارد که زنده بماند؛ اتّفاقاً نظرش هم مُصاب در میآمد.
🔷 یک زنی از اهل کهک را پیش ایشان آوردند. پسرش نقل کرد که تا دکتر مدرّسی گفت: این را باید به حال خودش بگذارید، این رفتنی است؛ من خدمت دختر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام رفتم.
🔷 از این اشخاصی که در کنار حرم بودند خواهش کردم که روضهی حضرت ابوالفضل علیه السلام بخوانند و توسّل پیدا کنند که مادرم خوب شود.
🔷 بعد به سراغ مادرم آمدم و گفتم: مادرم چطور است؟ گفتند: وضعیتش هنوز همان جور است. دوباره به حرم برگشتم و به خادمین پول دادم و گفتم: این دفعه روضه حضرت موسی بن جعفر علیه السلام را بخوانید و نوحهای دم بدهید.
🔷 یک مرتبه از حال عادی خارج شدم و دیدم که از داخل حرم مطهّر، یک خانم مجلّله بیرون آمد، در همان لحظه یک مرتبه گفتند: حضرت امام رضا علیه السلام برای زیارت خواهرشان آمدهاند، و ایشان هم تجلیلاً لمقام ولایت، برای استقبال آمدند.
🔷 تا خانم به حضرت رضا علیه السلام رسیدند، بعد از سلام و علیک، عرض کردند: برادر؛ این شخص کهکی ما را رها نمی کند، حضرت فرمودند: پیمانه مادر این فرد پر شده است.
🔷 خانم گفتند: حالا ما تقاضا میکنیم چون این فرد ملتجی است، فرمودند: بسیار خوب ما دعا میکنیم و شما هم آمین بگویید! بعد حضرت دعا می کنند و خانم هم آمین می گویند و بعد به آن فرد کهکی می گویند:«بلند شو برو مادرت شفا داده شد».
#لبیک_یا_حسین
#گریه_بر_امام_حسین_علیه_السلام
♻️شب اول قبر و گریه بر امام حسین علیه السلام
مرحوم آیت الله اصفهانی (ره) این عالم ربّانی از شیفتگان خاندان رسالت و امام حسین علیه السلام بود.
هرسال دهه ی محرم درمنزل خود مجلس روضه برپا می کرد
وشب شام غریبان نیز مجلس روضه داشت
وبسیار گریه می کرد
و یاد مصائب امام حسین علیه السلام بسیار برایش جگرسوز بود،
به طوری که اسم امام حسین علیه السلام او را گریان می کرد.
نقل کردند:
وقتی که ازدنیا رفت یکی از بزرگان او را درعالم خواب دید
و احوال او را پرسید،
اوگفت:
وقتی که مرا در قبر نهادند دو فرشته نکیر و منکر برای سوال و جواب آمدند از توحید و نبوت سوال کردند،
جواب دادم
تا این که از امامان علیه السلام پرسیدند،نام امیر مومنان علی علیه السلام را به زبان آوردم که امام اول من است،
سپس از امام حسن علیه السلام نام بردم؛
ولی
وقتی که نام امام حسین علیه السلام را به عنوان امام سومم به زبان آوردم بی اختیار گریه کردم،
آن دو فرشته نیز منقلب شده، گریه می کردند.
سپس به یکدیگر گفتند:
آزادش کنیم کار این آقا با امام حسین علیه السلام است دیگر نیازی به سوال نیست.
مرا آزاد نمودند و رفتند
واینک می بینی که شاد وخرسند درجایگاه خوبی هستم.
📚منابع:
کرامات امام حسین علیه السلام صفحه ی 178
فرازهایی جذاب وخواندنی از زندگانی امام حسین علیه السلام – امیرحسین علیقلی صفحه36و37
☀
سهچیز برای حل معضلات و گرفتاری خیلی مؤثر است.
اولی، کشتن گوسفند؛
کسانی که تمکن مالی دارند، گوسفند ذبح کنند و به فقرا بدهند.
کشتن گوسفند و خونریختن خیلی از بلاها را رفع میکند.
دومی، حدیث کساء است.
«و ادفعوا أمواج البلاء بالدّعاء»،
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم چندبار قسم خوردند که اگر کسی این حدیث را بخواند، اگر غمگین باشد، غمش برداشته میشود،
صاحب حاجت حاجتش برآورده میشود.
سومی هم، چهاردههزار مرتبه صلوات فرستادن است.
حالا چهاردههزار مرتبه را چندنفر یا در چند جلسه بفرستند فرقی نمیکند. ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
گاهی برای اموات صلوات را هدیه کرده اند و اثرات عجیبی هم دیده اند.
خواب دیده شده فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه شده دوباره در خواب دیده اند، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
شخصی گفته است:
مادرم چندسال قبل مرده بود،
یک شب خوابش را دیدم،
گفت:
پسرم!
هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛
بهترین هدیه که به من میدهی، این ذکر است.
☀🌹
❇️ کمک به علویه سالخورده و توفیق زیارت و پذیرایی
☑️ یکی از اخیار زمان به نام حاج محمد علی فشندی تهرانی نقل کرد:
▫️ قریب سی سال قبل عازم کربلا شدیم برای زیارت اربعین، موقعی بود که برای هر نفر جهت گذرنامه چهارصد تومان میگرفتند، بعد از گرفتن گذرنامه، خانواده گفت من هم میآیم، ناراحت شدم که چرا قبلاً نگفته بود، خلاصه بدون گذرنامه حرکت نمودیم و جمعیت ما پانزده نفر بود چهار مرد و یازده زن و یک علویه (خانم از سادات) همراه بود که قرابت (و خویشاوندی) با دو نفر از همراهان (داشت) و عمر آن علویه ۱۰۵ سال بود، خیلی به زحمت او را حرکت دادیم و با سهولت و نداشتن گذرنامه، خانواده را از دو مرز ایران و عراق گذراندیم و کربلا مشرف شدیم قبل از اربعین و بعد از اربعین، به نجفاشرف مشرف شدیم و بعد از ۱۷ ربیعالاول قصد کاظمین و سامرا را نمودیم آن دو نفر مرد که از خویشان آن علویه بودند از بردن علویه ناراحت بودند و میگفتند:
🔸 او را در نجف میگذاریم تا (به کاظمین رفته و) برگردیم.
▫️ من گفتم:
🔹 زحمت این علویه با من است.
▫️ و حرکت نمودیم در ایستگاه ترن کاظمین برای سامرا جمعیت بسیار بود و همه در انتظار آمدن ترن بودند که از کرکوکِ موصل بیاید برود بغداد و بعد از بغداد بیاید و مسافرها را سوار کند و حرکت کنند و با این جمعیت تهیه بلیط و محل بسیار مشکل بود.
✨ ناگاه سید عربی که شال سبزی به کمر بسته بود نزد ما آمد و گفت:
🔶 حاج محمدعلی! سلامعلیکم! شما پانزده نفر هستید؟
▫️ گفتم:
🔹 بله،
▫️ فرمود:
🔶 شما اینجا باشید؛ این پانزده بلیط را بگیرید، من میروم بغداد، بعد از نیمساعت با قطار برمیگردم، یک اطاق دربست برای شما نگاه میدارم. شما از جای خود حرکت نکنید.
🚂 قطار از کرکوک آمد و سید سوار شد و رفت.
🕧 بعد از نیم ساعت قطار آمد، جمعیت هجوم آوردند، رفقا خواستند بروند؛ من مانع شدم. قدری ناراحت شدند. همه سوار شدند. آن سید آمد و ما را سوار قطار نمود. یک اطاق دربست (برایمان گرفته بود.) تا وارد سامرا شدیم، آن آقا سید گفت:
🔶 شما را میبرم منزل سیدعباس خادم.
▫️ و رفتیم منزل سیدعباس، من رفتم نزد سیدعباس گفتم:
🔹 ما پانزده نفر هستیم و دو اطاق میخواهیم و شش روز هم اینجا هستیم چه مقدار به شما بدهم؟
▫️ گفت:
🔸 یک آقا سیدی کرایه ی شش روز شما را داد؛ با تمام مخارج خوراک و زیارتنامه خوان، (قرار شد) روزی دو مرتبه هم شما را ببرم سرداب و حرم.
▫️ گفتم:
🔹 سید کجاست؟
▫️ گفت:
🔸 الآن از پلههای عمارت پایین رفت.
▫️ هرچند دنبالش رفتیم او را ندیدیم. گفتم:
🔹 از ما طلب دارد. پانزده بلیط برای ما خریداری نموده.
▫️ گفت:
🔸 من نمیدانم تمام مخارج شما را هم داد.
▫️ خلاصه بعد از شش روز آمدیم کربلا نزد مرحوم آقا میرزا مهدی شیرازی رفتم و جریان را گفتم سؤال نمودم راجع به بدهی نسبت به سید، مرحوم میرزا مهدی گفت:
🔸 با شما از سادات کسی هست؟
▫️ گفتم:
🔹 یک علویه است.
▫️ فرمود:
🔸 او امام زمان علیه السلام بوده وشما را مهمان فرموده.
---------------------------------------
💡 و محتمل است که یکی از رجالالغیب یا ابدال که ملازم خدمت (=در خدمت) آن حضرتند، بوده است.
⬅️ داستانهای شگفت، ، جلد ۱، صفحه ۲۴۵
♦️توصیه به زیارت عاشورا
🔻 داستان ها و قضایایى از کسانى که پیوسته زیارت عاشورا مى خواندند و به این صورت، متوسل مى شدند، گردآورى و چاپ شده است.
🔺 متن زیارت عاشورا، بر عظمت آن گواه است؛
خصوصا با ملاحظه آنچه در سند زیارت رسیده است که حضرت صادق
(علیه السلام)
به صفوان مى فرمایند:
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
این زیارت و دعا را بخوان
و بر آن مواظبت کن.
به درستى که من چند چیز را بر خواننده آن تضمین مى کنم:
1. زیارتش قبول شود.
2. سعى و کوشش وى مشکور باشد 3. حاجات او هرچه باشد، برآورده شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد.
🔺اى صفوان!
این زیارت را با این ضمان، از پدرم یافتم و پدرم از پدرش…تا امیرالمؤمنین (علیه السلام) و حضرت امیر نیز از رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) و رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) از جبرئیل
و او هم از خداى متعال نقل می کند و هرکدام این زیارت را با این ضمان، تضمین کرده اند
و خداوند به ذات اقدس خود قسم یاد نموده که:
هرکس این زیارت و دعا را بخواند، دعا و زیارت وى را بپذیرم
و خواسته اش هر چه باشد، برآورده سازم.
و از سند او استفاده مى شود که زیارت عاشورا از احادیث قدسى است و همین مطالب، سبب شده است که علماى بزرگ ما و استادان بزرگ شیعه – با آن همه مشغولیت هاى علمى و مراجعاتى که داشتند – به خواندن آن مقید بودند تا جایى که ، مرحوم حاج شیخ محمد حسین اصفهانى، از خداوند خواسته بودند که در آخر عمرشان، زیارت عاشورا را بخوانند و سپس قبض روح شوند
و دعایشان هم مستجاب شد
و پس از پایان این زیارت، درگذشتند.
❤تقیدمرحوم شیخ صدرا بادکوبه ای به زیارت عاشورا:
شیخ صدرا بادکوبه اى با تبحرش در علوم عقلى و نقلى، آنچنان مقید به زیارت عاشورا بود که به هیچ عنوان، آن را ترک نکرد
و کسى باورش نمى آمد که ایشان، این چنین پاى بند به عبادات و زیارت عاشورا باشد.
یکى از بزرگان هم نقل مى کردند: روزى به قبرستان وادى السلام رفتم، در مقام حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف) دیدم پیرمردى نورانى، مشغول زیارت عاشورا است و از حالات او معلوم شد که زائر است. نزدیک او رفتم ؛
حالت کشف براى من نمودار شد و حرم امام حسین (علیه السلام) و زائران آن حضرت را که مشغول رفت و آمد و زیارت بودند، مشاهده کردم! (شرح زیارت عاشوراء و داستان هاى شگفت آن: 33-36.)
📗منبع:
منبع: آینه حقیقت امام حسین علیه السلام
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#آیه_درمانے🍀ختم کارساز #دفع_جن🍀
💎🌙⭐️
در خانه ای که اهل آن را اجنه اذیت میکنند ویا جن درآن رفت و آمد دارد ،
روز اول 70 مرتبه آیات سخره را بخواند
و از روز دوم هر روز مداومت کند روزی یک بار بخواند.
آیات سخره،آیات ۵۴-۵۵-۵۶ سوره اعراف است ، از(ان ربکم الله ...تا ... قریب من المحسنین)
⚜حاجت روا باشید ان شاالله⚜
, ⁉️با نماز بدون حضور قلب چگونه برخورد می شود⁉️
الإمام الباقرُ والإمامُ الصّادقُ عليهماالسلام :
ما لَكَ مِن صلاتِكَ الاّ ما أقبَلتَ علَيهِ فيها ، فإن أوهَمَها كُلَّها أو غَفَلَ عن أدائها لُفَّت فَضُرِبَ بها وَجهُ صاحِبِها .
امام باقر و امام صادق عليهماالسلام :
تنها آن مقدار از نمازت بهره توست كه با توجّه قلبى همراه باشد . پس ، اگر كسى در همه نماز سهو كند (حواسش بكلّى پرت باشد) يا از اداى آن غفلت ورزد (به وقت نگزارد) آن نماز مچاله شده و به صورت صاحبش زده مىشود .
بحار الأنوار : 84 / 260 / 59
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
داستان کوتاه
یک بار از زنی موفق خواستم تا راز خود را با من در میان بگذارد، لبخندی زد و گفت:
موفقیت من زمانی آغاز شد که نبردهای کوچک را به جنگجویان کوچک واگذار کردم.
دست از جنگیدن با کسانی که غیبتم را میکردند برداشتم.
دست از جنگیدن با خانواده همسرم کشیدم.
دیگر به دنبال جنگیدن برای جلب توجه نبودم، سعی نکردم انتظارات دیگران را برآورده کنم و همه را شاد و راضی نگه دارم.
دیگر سعی نکردم کسی را راضی کنم که درباره من اشتباه میکند.
آنگاه شروع کردم به جنگیدن برای: اهدافم، رویاهایم، ایدههایم و سرنوشتم
روزی که جنگهای کوچک را متوقف کردم روزی بود که مسیر موفقیتم آغاز شد.
هر نبردی ارزش زمان و روزهای زندگی ما را ندارد.
نبردهایمان را عاقلانه انتخاب کنیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
#ثروت
🍃🍂 توسعه معیشت 🍂🍃
✍🏼 هرڪس هر روز بعد از
نماز عصر صد مرتبه «یا وَهّاب»
گوید البته و یقینا توسعه در امر
معیشتش پیدا شود✨
📚 گوهر شب چراغ ۱۰۳/۱
🌷