🌹 في أسرار طول الغيبة
✅ العدالة رداؤه المختص به
عجل الله فرجه الشریف
1⃣ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ
عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ
أَنَّهُ قَالَ:
مَا يَكُونُ هَذَا اَلْأَمْرُ حَتَّى لاَ يَبْقَى صِنْفٌ مِنَ اَلنَّاسِ إِلاَّ وَ قَدْ وُلُّوا عَلَى اَلنَّاسِ حَتَّى لاَ يَقُولَ قَائِلٌ إِنَّا لَوْ وُلِّينَا لَعَدَلْنَا ثُمَّ يَقُومُ اَلْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَ اَلْعَدْلِ.
📚 الغيبة للنعماني ٢٧٤، ح٥٣
بحار الانوار ج٥٢ ، ص٢٤٤ ، ح١١٩
2⃣ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ
عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ
قَالَ:
دَوْلَتُنَا آخِرُ اَلدُّوَل
ِ وَ لَنْ يَبْقَ أَهْلُ بَيْتٍ لَهُمْ دَوْلَةٌ إِلاَّ مُلِّكُوا قَبْلَنَا لِئَلاَّ يَقُولُوا إِذَا رَأَوْا سِيرَتَنَا إِذَا مُلِّكْنَا سِرْنَا مِثْلَ سِيرَةِ هَؤُلاَءِ،
وَ هُوَ قَوْلُ اَللهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
وَ اَلْعٰاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ .
📚 الغيبة للطوسي ٤٧٢
بحار الانوار ج ٥٢ ، ص ٣٣٢ ، ح ٥٨
•┈┈••✾•🌱•✾••┈┈•
.
☘ #وزیر_فرهنگ #عراق سُنّی بودند. یک پسری داشتند که هرچه معالجهاش میکردند جواب نمیگرفتند.
🌺 برای #علامه_امینی نامه مینویسند و میگویند: اگر #علی_بن_ابیطالب شما #خلیفه بلافصل #پیغمبر است، باید بتواند فرزند مرا #شفا بدهد!
🌷 این نامه به دست مرحوم #علامه میرسد. ایشان میروند به #حرم_امیرالمومنین (علیه السلام)، چه صحبتی میشود را کسی خبر ندارد.
بعد برمیگردند به منزل و #نامه ای برای وزیر فرهنگ #عراق مینویسند و میگویند:
بچه تو شفا پیدا کرد!
🌹 وزیر تا نامه را میخوانند میبینند پسرش شفا پیدا کرده و خوب شده است!
#وزیر مجدداً نامه ای برای مرحوم علامه میفرستند و میگویند:
#پسر من شفا پیدا کرده و من میخواهم #شیعه بشوم اما نمیتوانم!
مرحوم علامه مجدد میروند حرم و باز میگردند و نامه مینویسند که:
شما #شیعه بشوید هچ مشکلی پیش نمیآید!
🌿 در نهایت خودِ وزیر و افراد قبیلهاش، با این ماجرا شیعه میشوند. برخی از این نامهها موجود است.
📗 گفتگو با مهدی کلباسی- نوه دختری علامه امینی
☘ کرامت و سخاوت در سیره اهل بیت (علیهم السلام)
✍ در حدیث صحيح از صفوان منقول است كه:
يكى از آزاد كردههاى حضرت امام رضا صلوات اللَّه و سلامه عليه
بر آن حضرت داخل شد،
☀حضرت فرمودند كه امروز چيزى در راه خدا دادى؟
او گفت : نه واللَّه .
☀حضرت فرمودند:
چون حق سبحانه و تعالى عوض بما كرامت فرمايد،
بده در راه خدا اگر چه يك درهم باشد.
و كالصحيح
☀از حضرت امير المؤمنين صلوات اللَّه و سلامه عليه
منقولست كه:
هرکس دست خود را به احسان و نيكى باز دارد، هر وقت كه هر چه را يابد دهد، حق سبحانه و تعالى عوض آن را در دنيا به او مى رساند و مضاعف مى كند برای او در آخرت.
🔻و در صحيح از بزنطى منقول است كه:
☀حضرت امام رضا صلوات اللَّه عليه نامهای به حضرت امام جواد علیه السلام نوشته بودند
و من خواندم آن مكتوب را؛
☀حضرت نوشته بودند كه:
خبر بمن رسيده که غلامان تُرا از درب كوچك بيرون مىبرند از جهت بُخلِ خود كه مبادا چيزى به فقرا دهى،
و قسم مىدهم ترا به حقى كه مرا بر تو هست كه در وقت بيرون رفتن و داخل شدن از درب بزرگ داخل شو و بيرون رو،
چون سوار شوى مىبايد كه طلا و نقره همراه تو باشد و هرکس از تو چيزى طلب كند بدهى و كسى را رد نكنى...
----------------------
غرض آنست كه حق سبحانه و تعالى ترا بلند مرتبه كند به جود و عطا
پس بده و مترس
كه خداوندى كه عرش را به قدرت كامله خود آفريده است بر او آسانست كه رزق را بر تو تنگ نكند.
📚 لوامع صاحبقرانى ، ج ۶ ، ص ٦٩ .
#داستان_و_عبرت
اللّهم عجّل لولیک الفرج
اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما
✨
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علامه جعفری به نقل از آیت الله العظمی خوئی درباره میرزای نائینی!
میرزا شبی به خواب شاگردشان آمدند و فرمودند:
▪️كس نمیداند در اين بحر عميق
▪️سنگ ريزه قُرب دارد يا عقيق!
🌿🌿🌿🌿🌿
#فضائل_امیرالمؤمنین_علیه_السلام
🌻اندر فضائل بی شمار حضرت شاه ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام...
⚔جنگ حنين....
🗡چهارم شوّال؛ سالروز جنگ حُنین...
📜برگ زرّینی از فضایل و افتخارات حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام که متأسّفانه بسیار کم به آن پرداخته شده است‼️
در این روز در سال ۸ هـ بعد از ۱۵ روز از فتح مکّه، غزوهء حُنَین به وقوع پیوست.(۱)
تعداد لشکر اسلام ۲ هزار نفر از مکّه و ده هزار نفر از مدینه بودند. در این جنگ چهار نفر شهید شدند، و تعداد ۳۰۰ نفر از کفّار «هوازن» کشته شدند.(۲)
در این جنگ، حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام جنگجوترین اصحاب رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله، بودند که قتال میکردند.(۳)
👈یکی از موارد فرار ابوبکر و عُمَر در همین جنگ بوده است.(۴)
تاریخ این جنگ را ماه رمضان، و ۳ و ۵ و ۱۰ و ۱۱ و ۱۵ شوّال هم نقل کرده اند.(۵)
📚منابع:
۱)مستدرک سفینة البحار، ج ۶، ص ۶۵
وقائع الشّهور، ص ۱۹۲
۲)توضیح المقاصد، ص ۲۶ و...
۳)کنز العمّال، ج ۱۰، ص ۴۵۸ و...
۴)بحار الأنوار، ج ۲۱، ص ۱۸۵ ـ ۱۴۶
الزام النّواصب، ص ۱۸۸
الصّحیح من السّیرة، ج ۵، ص ۱۶۴
الغدیر، ج ۵، ص ۲۰۹ _ ۲۰۵
صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۰۱ و...
۵)توضیح المقاصد، ص ۲۶ و...
🤲«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج والنصر و العافیه »
هدایت شده از 🏴{تنها مولود کعبه}🏴
♨️کسی که مخالف ولایت اهل بیت علیهم السّلام را گرامی بدارد شیعه نیست
✍️شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت می کند:
🔸حدَّثَنَا مُحَمَّد بْنُ اَلْحَسَن بْنِ اَلْوَلِيدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ اَلصَّفَّارِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَن اِبْنِ فَضَّالٍ
قَالَ:
سَمِعْتُ اَلرِّضَا علیه السّلام
☀ يَقُولُ :
مَنْ وَاصَلَ لَنَا قَاطِعاً
أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلا
ً أَوْمَدَحَ لَنَا عَائِباً
أَوْ أَكْرَمَ لَنَا مُخَالِفاً
فَلَيْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ.
🔹ابن فضال رضوان الله علیه گوید:
☀از علی بن موسی رضا
علیه السّلام
شنیدم که می فرمودند :
کسی که با قطع کننده ولایت ما اهل بیت ارتباط برقرار کند
یا کسی که با دوستدار ما قطع رابطه نماید
و یا مخالف ما را ستایش کرده و گرامی بدارد،
از ما نیست و ما نیز از او نیستیم.
📚مصنفات الشیخ الصدوق، صفات الشیعة، حدیث ۱۰
☀
🏷 عطر خاک درت از عطر جنان خوبتر است
🔰محمد بن حسین اشنانی
گوید:
زمانی سپری شد که من از خوف مأموران متوکل نتوانستم به زیارت روم تا اینکه جان خود را به خطر انداخته و گفتم به هر ترتیبی شده به زیارت خواهم رفت
و در این مسیر یکی از عطر فروشان نیز مرا همراهی نمود،
پس هر دو به قصد زیارت بیرون زدیم و روزها پنهان شده و شبها راه میپیمودیم تا به اطراف غاضریه رسیدیم،
و نیمه شب از آنجا خارج شده و از میان دو سرباز مسلّح که در خواب بودند عبور کردیم،
ولی به جهت خرابی؛ محل قبر برای ما معلوم نگردید.
🔰 به همین جهت شروع کردیم به بوئیدن بخش بخش زمینهای آنجا تا به قبر مطهر رسیدیم،
دیدیم صندوق و ضریح مقدس کنده شده و آنرا سوزاندهاند
و در محل آن نیز آب بستهاند
و با فرو رفتن آبها آنجا همچون گودالی شده بود،
ما نیز همان نقطه را زیارت کرده و خود را بر خاک افکندیم
و آنچنان بویی خوش به مشاممان رسید که سابقۀ هیچ عطری را برایم تداعی نمیکرد،
از عطر فروش همراهم پرسیدم این چه عطری است؟
گفت:
تا حال چنین عطری به مشامم نرسیده.
باری ما نیز با قبر مطهر وداع گفته و علامات و نشانه هایی اطراف آن قبر نهادیم.
بعدها وقتی متوکل کشته شد به همراه تعدادی از طالبیون و شیعه اجتماع نموده
و گروهی به زیارت رفتیم
و آن نشانهها و علامات نصب شده را برداشتیم
و قبر را بنا نمودیم.
📚 مقاتل الطالبیین؛ ص۴۷۸
♥️اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج♥️
اثر دعای خیر...
🔸مرحوم حاج میرزا حسین نوری که از بزرگترین محدّثین جهان تشیّع است در کتاب علمی و با قیمت «دارالسلام» نقل میکند:
آیت الله میرزا حسین خلیل طهرانی در اوائل طلبگی در شهر قم در مدرسه دارالشفاء به تحصیل اشتغال داشت و از حیث فقر و تهیدستی در سختی و مضیقه بود، به طوری که بعضی شبها را گرسنه میخوابید.
شبی در فصل زمستان از مدرسه بیرون رفت تا قدری ذغال تهیه کند، به خانمی برخورد که با دو بچه کوچک کنار کوچه نشسته و با چشم گریان به آنها میگوید:
.
🔸من به هر کجا رفتم که منزل گرمی از برای شما تهیه کنم ممکن نشد، میترسم امشب در آغوش من از سرما تلف شوید!!
حاج میرزا خلیل میگوید از دیدن وضع آن زن زانوهایم از کار افتاد و به دیوار کوچه تکیه دادم، و به فکر فرو رفتم که چگونه جان این زن و بچههایش را از خطر تلف شدن برهانم.
.
🔸چون چاره ندیدم فوراً به مدرسه بازگشتم و چند جلد کتاب نفیسی که داشتم به کتاب فروشی بردم و به هر قیمت که او خواست به او فروختم، با پول آن چند مَن ذغال تهیه کردم و به مسافرخانهای که نزدیک مدرسه بود بردم و اطاقی با رختخواب و کرسی گرم در آن مکان تهیه کرده آن زن و بچههایش را به آنجا منتقل کردم، سپس قدری غذای گرم با همان پول خریداری نموده برای آن بندگان خدا بردم و اعلام نمودم تا فردا عصر این اطاق در اختیار شماست، جائی نروید تا باز من به سراغ شما بیایم.
.
🔸آنگاه به حجره بازگشتم و مقداری از ذغال را که آورده بودم برای کرسی خود روشن کردم، در این حال دیدم دو نفر با چراغ دستی وارد مدرسه شدند و به نزد من آمده گفتند مریضی داریم که به دل درد سخت مبتلاست، معالجه به او فائده نداده، اکنون از حیاتش ناامید شده به ما گفته یکی از طلاّب را بالای سرش ببریم شاید از برکت قدم و دعای او شفا بگیرد، ما به مدرسه آمدیم دیدیم تمام حجرات چراغش خاموش است مگر حجرهی شما،
.
🔸تقاضا داریم زودتر به بالین آن مریض بیائید و در حق او دعا کنید، من به اتّفاق آن دو نفر به بالین مریض رفتم و حالش را بسیار سخت دیدم! این حدیث شریف به نظرم آمد که حضرت مجتبی علیه السلام در طفولیّت دچار ناراحتی سختی شد، حضرت زهرا علیهاالسلام او را به نزد پدر برد و از آنجناب چاره خواست، حضرت فرمود قدح آبی بیاورید، چون آوردند چهل مرتبه سوره حمد بر آن خواندند و آب آن را به فرزند دلبندش پاشیدند بلافاصله تب قطع شد، و آثار بهبودی در وی ظاهر گشت، من هم قدح آبی طلبیدم و همان برنامه را اجرا کردم و به اطاقک خود در مدرسه بازگشتم!
.
🔸طولی نکشید که باز دیدم آن دو نفر به مدرسه آمدند و وجه قابلی به من دادند و گفتند: از برکت دعای شما مریض ما شفا یافت و این وجه را او برای شما فرستاده، من از آن روز در فکر تحصیل علم طب افتادم، و پس از گذراندن دورهای از علوم طب، مطبی در شهر قم باز کردم و از آن راه ثروت قابل ملاحظهای نصیبم شد، تا این که برای زیارت عتبات به عراق رفتم، جاذبه و معنویّت حضرت مولا مرا وادار به اقامت در نجف کرد.
.
🔸در آنجا هم به تحصیل علوم دینیه مشغول شدم و هم با بازکردن مطبّی منظم به مداوای بیماران پرداختم .
.
🔸روزی زنی علویه به مطب آمد و از کسالت خود سخن گفت، من پس از معاینه وی اعلام کردم علاج بیماری تو از اختیار من خارج است، به ناگاه به این حقیقت متوجه شدم که دانش طب من و ثروت دنیائی و مادّیام نتیجه رهانیدن یک زن و فرزندان سرمازدهاش در قم بود، چرا این زن علویه را ناامید کنم، با تکیه بر فضل حق او را معالجه میکنم، دنبالش دویدم و وی را به مطب بازگردانده به او گفتم گرچه علاج بیماری شما برای من خیلی سخت است، ولی امیدوارم بتوانم شما را معالجه کنم گرچه مخارج علاج شما از طرف خودم پرداخت شود، پس از مدتی با خریدن داروهای گران قیمت از پول خودم او را معالجه کردم چون از بیماری سختش به بهبودی رسید به من گفت: من از جبران خدمات تو عاجزم اکنون به حرم جدّم علی علیهالسلام مشرف میشوم و از وی تقاضای عوض دنیا و آخرت برای شما میکنم.
.
🔸حاج میرزا خلیل میفرماید خود من هرگاه به مرض سخت و درد صعب العلاجی دچار میشدم دنبال آن علویه میفرستادم و پیغام میدادم امروز وقت تلافی است، او به حرم میرفت و در حق من دعا میکرد و من به شفا میرسیدم .
پس از فوت حاج میرزا خلیل، آن زن علویه بر سر مزارش میآمد و پس از دعا و طلب مغفرت عرضه میداشت خدایا مقام حاجی را به من بنمایان!
.
🔸پس از مدّتی خواب دید وارد وادی السلام شده و آنجا همانند بهشت عنبر سرشت، همراه با قصرهای عالی است، چشمش به قصری زیبا افتاد، پرسید این قصر از کیست؟ گفتند از حاج میرزا خلیل، نزدیک قصر آمد جوانی را با صورتی بسیار زیبا مشاهده کرد، از او سراغ حاجی را گرفت، آن جوان خوش سیما گفت: حق داری مرا نشناسی من حاج میرزا خلیلم که بر اثر دعای تو و کارهای خیرم به این مقام رسیدم و به تو اعلام میکنم که حقّاً خدمت مرا تلاقی کردی!!
#داستان_و_عبرت
دوستان پدر👇
☀امام صادق عليه السلام
فرمودند:
با دوستان پدرت دوستى را قطع مكن زيرا نورت خاموش مىشود.
لاَ تَقْطَعْ أَوِدَّاءَ أَبِيكَ فَيُطْفَى نُورُكَ.
علل الشرایع