eitaa logo
دخــتــࢪان ســـ💚ـــیــدعـلے
178 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
418 فایل
بـسـم رب شــهیـده💔 دخـترانی از تـبـار زهـراس🧕🏻 وسـربازان جنگ نرم ✌️ مادختران ‌نیز پای کار حسین میمانیم💚 رهبرم‌فرمان‌دهد‌جان‌رانثارش میکنم✌️ کپی؟: حلال به‌شرط‌یک‌صلوات‌برای‌ظهور‌آقا💚 @Zhdjdvzk آیدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا نه گفتن به دوستی با نامحرم..؟ +ارتباط حرام با نامحرم شاید اوایل خوب باشه امـا زخم هايی را به جا میگذارد🙂 ۰ 1_گناه و عدم رضایت خدا 2_ خیانت به همسر آینده 3_عدم احساس و شادی{ افسردگی} 4_از بین رفتن حیا و آخرت ویران 5_عدم امنیت و... بسی خدا به آنچه انجام میدهید بیناست🍃 •♥️✨•❁ @BOYE_PELAK
هدایت شده از 🙏گشودن طلسم و دعاها 🙏
☘🌸 خوشبختی زمانی اتفاق می‌افتد که... آنچه به زبان می‌آوری و آنچه انجام میدهی، یکسان باشند... آنگاه دریافتش می‌کنی. ✨مهاتما گاندی✨ 🎨 ♥️🚶‍♀ @Soleimaniam🌼🍂
هدایت شده از 🙏گشودن طلسم و دعاها 🙏
ـــــ🌙 ♥️🌼 داداش‌بابک‌میگفت: یه‌طوری‌زندگی‌کن که‌هرکس‌تورو‌دید؛ بگه‌این‌قطعا‌شهـیدمیشه... . . _❁𑁍❁_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ ♥️🚶‍♀ @Soleimaniam🌼🍂
هدایت شده از 🙏گشودن طلسم و دعاها 🙏
🦋 ... •{تو آدم نیستی؛[✨♥️] این‌راخدادرگوش‌من‌گفته.....:)🌸 ببین! بیرون زده از‌ زیر چادر بال‌ پروازت..♡🍃}• 💓 ‌♥️🚶‍♀ @Soleimaniam🌼🍂
تو برگزیده ای بانو پس با چادرت به آسمان ها پرواز کن❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از -هُوَالهُو-
1.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•زندگے‌زیباست‌🙃• •اما‌شهادت‌از‌ان‌زیباترست^^💔• ✋🏾🕊 ∞| ♡ʝσiŋ📲↷ 『 @zahrayi_315』∞♡
هدایت شده از 🌸چادری ها فرشته اند🌸
꧁༼ ༽꧂ ⛅️حجابــــ یعــــــنے... 🌼 حـ = حُریتــــ🦋 🌸 جـ = جذبـــه💪🏻 🌼 ا = آبرو و شرفــــ👜 🌸 بـــ = بندگــے❣ 🚦حجابــــ بࢪاے خانم ، مثل چراغ راهنمایـے رانندگیه ، اما با این تفاوتــــ ڪه☟☟☟ ⛔️ ورود به حریمم ممنو؏ ⚠️ ورود با حدود شرعی ❇️ برای بدون حدود 🌸🍀🌸 🌱اۍشڪوفه‌ۍ‌خــــــدا ؛ اگه چراغ راهــنمایۍ‌اتــــ خاموش‌باشه😓 شهرڪ شلوغ پࢪآسیـبـــ میشه😲 ➳➳➳➳➳💘 💜 💜 ا❌ ❌❌❌❌❌❌❌❌❌ ❌ا ا❌ بدون‌یادگاری‌مادرم‌زهرا=‌❌ا ا❌ ❌❌❌❌❌❌❌❌❌ ❌ا 🧐گــــــفتے یا نہ🙄🤔 💝دلیلش و تو کانال بیشتࢪ میگم☺️ 🤩😍☟☟☟ 😌 @dokhtaranechadori1😷
مجنــــون مـــن کجــــایی؟ ب کمکـ زینب خواهرم چادرم رو سر میکنم سیدجواد به سمت خونه باغ حرکت میکنه همزمان با رسیدن ما بسته های غذا (قیمه نثار) آماده شده بودن الاناست که بچه های هئیت از راه برسن زینب منو میبره بالا تو یکی از اتاقا میخوابونه -رقیه من میرم پایین کمک خاستی صدام کن _باشه آجی با آرام بخشی بهم تزریق شده بود پا به دنیایی بی خبری گذاشتم با صدای زنگ تلفن هراسان از خواب پریدم الو الو صدای نیومد یهو صدای حسین داداش اومد :رقیه جان تویی تمامـ سعیموکردم اشک نریزم سلام داداش کجایی؟ پس کی میای &&داداش فدای اون صدای بغض آلودت برهـ ان شاالله پس فردا دم دمای غروب خونم -نه &&چی نه رقیه جان -بمون فرودگاه ما میایم تهران دنبالت یه ساعت زودترم یه ساعت &&‌من فدای آجی خانمم بشم باشه عزیزم گوشی گذاشتم بدون توجه ب ظاهرم از پله ها دویدم تو حیاط فقط خوبه روسری سرم بود مـــــــــــــــامـــــــــــــان چیه عزیزم ؟خونه روگذاشتی سرت _داداشم زنگ زد کف گیر از دست مامان افتاد گفت: خوب چی گفت ان شاالله پس فردا صبح تهرانه گفتم میریم دنبالش مامان دستاشو برد بالا گفت خدایا شکرت که امیدمو ناامید نکردی به قلم: بانو_ش
دوستان ببخشید دیروز نشد ارسال کنم امشب رو ارسال کردم