به همین زودی گذشت. چند ماه دیگه عیده چشم روهم بزاریم ۶ ماهه دوم سال تموم میشه. مثل همه ی سالهای گذشته. انگار دیروز بودشد۱۳۸۰ سریع رسیدیم به ۱۳۹۰ رسیدیم ۱۴۰۰ یادتونه ابتدای ۱۴۰۰ همه اشتباه میکردیم و زبون نمیچرخید بگیم ۱۴۰۰،میگفتیم هزارو سیصدوچهارصد(۱۳۴۰۰😂) چرا سخت بود برامون؟ چون همه مون از وقتی که چشم باز کردیم تو ۱۳۰۰ بودیم حالا یکی دهه ۵۰ یکی ۷۰. اما اومدیم قرن جدید دیگه به ۱۴۰۰ گفتن عادت کردیم همونطوری که به زندگی کردن عادی عادت کردیم. کاری کنیم که تو ۱۴۰۰ بدرخشه. بگیم از وقتی وارد ۱۴۰۰ شدیم خیییلی فرق میکرد با ۱۳۰۰. نه اینکه ماه ها سالها بگذره و تنها کارمون سوخت بلیط عمرمون باشه. تقریبا سه سال از ۱۴۰۰ گذشت. بقیه ش رو دریابیم. 🖌زینب آین @Zeinab_Ayann

اگه خوشت اومد بفرست برای بقیه🌹

#خاطره_نویسی میدونید قضیه چیه؟ ما دوساعت بیکاری بهمون نمیاد.😃 وقتی فقط دوساعت منو شوهرم بیکار بشینیم کنار هم دست به کارهایی میزنیم که دیگه پشیمونی سودی نداره😁 مثلا دیروز،عصر جمعه، بعد سینمای منو دخترم،منو همسر داشتیم چایی میخوردیم ی دفعه تصمیم گرفتیم کل وسایل خونه رو بشوریم😅 بعد نماز مغرب شروع کردیم بشور بساب تا آخر شب🥴 وتنها دلداری به خودمون این بود: النظافه من الایمان😁 هرکدوم از بچه ها هم،خودش پتوی خودش رو(البته با کمک ما)شستن. بنده خدا ها ماتصمیم میگیریم،اونا باید اجراش کنن😂 🌱زندگی هاتون طعم چایی با شستن قالی😁🌱 @Zeinab_Ayann

نمیدونم چقد روی نماز حساس هستید اما که نیستید بشید حساس بودن به نماز آدم رو عاقبت بخیر میکنه. نگفتم وسواس گفتم حساس. حساس به نماز اول وقت اگه شد با حضور قلب ی مدت مداومت کنید،معجزاتش رو تو زندگی هاتون میبینید. ما خودمون رو ی وقتایی از انرژی مثبت عبادات دور میکنیم،اونوقت ناله میکنیم نمیدونم چرااینقد تو زندگیم بدبیاری دارم، عزیزِمن، چون اتصالت رو با منبع انرژی های مثبت،خدای یکتا قطع کردی. آرامش در دنیا وصله به آرامشی که از خالق دنیا میگیریم که خودش فرموده راه اصلی ارتباط با من نمازه. ی ذره حساس بشیم.... 🖌زینب آین @Zeinab_Ayann

💜

شهادت اولین بانوی ایرانی مادر ۵ فرزندی بزرگترین فرزند۱۸ساله و کوچکترین ۲ساله همسر شهید عواضه لبنانی را تبریک و تسلیت میگیم. 😭 @Zeinab_Ayann زینب آین

امروز این تماس روزم رو ساخت😍 ان شاالله رسیدم خونه میام تعریف میکنم که جریانش چی بوده😊

امروز این شماره با من تماس گرفتن؛ چون این روزها طبق معمول تماس ها برای دعوت به سخنرانی مجالس فاطمیه زیاد شده،حدس میزدم این شماره ی ناشناس هم برای دعوت بنده به مراسمشون تماس گرفتن. حدسم درست بود. اما با پیشنهادی که دادن شگفت زده شدم.😍 چی گفتن؟ ایشون گفتن تصمیم گرفتن که روضه ی هرساله شون رو که توی خونه برپا میکردن،امسال ببرن توی یکی از مدارس سطح شهر و روضه شون رو اونجا برگزار کنن. مثلا توی یکی از کلاسها، برای بچه های اون کلاس هم سخنرانی کوتاهی بشه هم مداحی هم پذیرایی. نمیدونید چقد لذت بردم وقتی متوجه شدم بانی مجلس اینقد آدم فهیم و دغدغه مندی هستن ؛ که مشتاق بودن اگر نوجوان ها حضورشون توی ایام عزاداری مثل فاطمیه کمرنگه،ما مجالس رو ببریم توی مدارس؛ که هم از فیض مجالس بی بهره نباشن و هم باب گپ و گفتی با دانش آموزان بشه. این بنظرم یعنی یک کار فوق فرهنگی و درجه یک. @Zeinab_Ayann زینب آین

اینجا دقیقا الان موقیعیت بندست‌ کجا؟ زیر آسمونِ خدا امشب دست بچه ها رو گرفتیم،جاپهن کردیم اومدیم توی حیاط بخوابیم. الان که مینویسم حدود دوساعتی هست که همه خوابیدن و صدای نفس های بچه ها هوا رو پر کرده. نگام به آسمونه به عظمت بی پایانش به ابهت چشمگیرش به زیبایی ستاره هاش به نورِماهش به سکوت محضش به خلوت بی انتهاش پراز قدرت ولطافت و شاید بخاطر این همه بزرگیِ شبِ که خدا تو قرآن گفته: وقسم به شب وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى  🖌زینب آین @Zeinab_Ayann

خدای خوبم درجستجوی آنچه برایم مقدر نکرده ای،خسته ام مکن.... (ی دعا چقد میتونه قشنگ باشه آخه 🥺) @Zeinab_Ayann

خیلی هارودیدیم که: نون دلشون رو میخورن. وخیلی هارو دیدیم که: چوب دلشون رو میخورن. شما جزو کسایی باشید که نونِ دلتون رو میخورید🌱 (یوقتایی اینقد آدم دلش خوبه که خدا بخاطردلش به زندگیش برکت میده؛ یوقتایی هم آدم اینقددلش سیاهه که برای کسی نمیخواد،اونجاست که چوب دلشو میخوره) @Zeinab_Ayann

امروز صبح که همسرم داشت میرفت بیرون،بهم سپرد که به مرغ هایی که داریم غذا بدم. (ما پشت باغچه خونمون ی چندتامرغ و خروس داریم.معتقدیم که توی خونه باید ی چیزایی باشه که بچه ها خیلی از طبیعت دور نشن و مصرف گرا بار نیان.حالا بعدا مفصل درباره این دوهدف توضیح میدم) خلاصه جونم براتون بگه،ما پشت باغچه رو دو قسمت کردیم،ی قسمت برای مرغ و خروس،ی قسمت هم برای جوجه های تازه بدنیا اومده،چون مرغ اذیتشون میکرد جداشون کردیم. اول برای مرغ وخروس غذا ریختم،بعد برای جوجه ها. وقتی به جوجه هاغذا میدادم، مرغ و خروس غذای خودشون رو رها کردن و شروع به سروصدا کردن برای غذای جوجه ها. دوباره رفتم به مرغ و خروس غذا دادم،اینبار دیدم جوجه ها غذای خودشون رو رها کردن و شروع به سروصدا کردن برای غذای مرغ و خروس. ی لحظه یاد خودمون آدما افتادم. ی وقتا نعمتهایی که خدا بهمون داده رو رها میکنیم و همش چشممون دنبال نعمت های بقیه ست ؛ اینطوری نه خودمون لذت میبریم از زندگی و نعمتهای خدا؛ و نه میزاریم دیگران زندگیشون رو بکنن. دقیقا همین روایت حضرت امیر(علیه السلام) الحریصُ تَعِبُ حریص همیشه در رنج است @Zeinab_Ayann زینب آین