eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
222 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4هزار ویدیو
164 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه داستان آنسوی مرگ 👇
🌺🌺و اما خلاصه داستان دوم کتاب🌺🌺 ۷ مهندس، مایل نبود که با او گفت و گو کنیم . چند بار از قلاب ما فرار کرد ،اما بالاخره گیر افتاد. البته پس از آن که قول دادیم نامش را در کتاب ننویسیم . ما ، مهندس را در ساعت ۸ صبح ملاقات کردیم .توی اتاق کنفرانس شرکتی که ریاستش را به عهده داشت او کت و شلوار قهوه ای پوشیده بود .بدنی عضلانی، موهای بلند و لبخندی درخشان داشت . چشمان گیرا و سبز مهندس در چهره برنزه اش درشت‌تر به نظر می‌رسید .صورتش گرم ،خوش آمدگو و پر از وعده بود . بر همین اساس ، فهمیدم که مصاحبه خوبی در پی خواهیم داشت. شنیده بودم که مردی خود ساخته و درستکار است و در حرفه اش بسیار موفق است . بیخود نبود که آن همه اعتماد به ‌نفس در صورتش موج میزد. به او گفتم: _ شما خیلی سعی کردید که این مصاحبه انجام نگیرد چرا؟ _محجوبانه گفت: درست میفرمایید انکار نمی کنم قصد نداشتم زیر بار مصاحبه بروم اگر به این خاطر شما را رنجانده ام معذرت می خواهم. با همه وجودم تقاضای بخشش دارم خواهش می کنم رفتارم را به دل نگیرید برای اینکه بفهمید چرا از مصاحبه فرار می‌کردم باید چند دلیل را کنار هم بگذارم. اولا :از مدتها پیش تصمیم گرفتم که دیگر داستانم را برای کسی تعریف نکنم وقتی تعریف می کنم حس بدی بهم دست می دهد. ثانیاً: واهمه داشتم که اسمم را فاش کنید هنوز هم واهمه دارید؟ نه حالا به شما اعتماد دارم ثالثا : نمی خواستم و نمی‌خواهم فکر کنید آدمی توهم زده ، لاف زن و کمی دیوانه هستم . ۸ ما چنین فکری درباره شما نمی کنیم. برای گفتن این حرف خیلی زود است تا داستانم را نشنیده اید نمی توانید با اطمینان بگویید . داستان من بیش از حد انتظار عجیب است آن صحنه‌ها ... اتفاقات .... گفت و شنودها..... و برخی رازها که باید با خود به گور ببرم . رازخایی که اجازه فاش کردن شان را به من ندادند . انگشتانش را میان موهایش دواند و افزود : میدانید فقط خودم می‌‌توانم مطمئن باشم که آن ماجرا واقعی بوده .متاسفنه ، قادر نیستم این اطمینان را به شما منتقل کنم . شاید هم اصلاً لازم نباشد . شما در باور کردن یا باور نکردن قصه ام مختار هستید . البته می دانم که خواسته یا ناخواسته ، درباره مطالبی که میگویم فکر خواهید کرد . و به عقیده من همین بس است. قبل از اینکه داستانتان را بشنوم چند سوال کوچک .................. ۹ بسیار خوب مهندس حالا اجازه می خواهم که وارد موضوع اصلی شوم. می توانم؟ البته... شما جریان خارج شدن از جسم تان را تجربه کرده اید چه مدت پیش؟ این جریان دو بار برایم اتفاق افتاده. دو دفعه؟! واقعا؟! ً بله دفعه اول در ۵ سال پیش ،و در دفعه دوم در سال قبل از پارسال . تجربه اول من در غروب یک روز سه شنبه بود. در دفتر کارم با معمار یکی از ساختمان ها دعوا کردم . دعوای لفظی بود اما خیلی تند . هرگز تا آن حد عصبانی نشده بودم . چه چیز باعث شد که با او دعوا کنید ؟ حساسیت غریزی من نسبت به خیانت و دزدی . فهمیده بودم که دارد خیانت می کند . او از هر وانت سیمان ، فقط یک سومش را در ساختمان مصرف کرده بود. بقیه را به انبار مخفی خودش برده بود. می‌دانید ؟ من ، در کارم جدی هستم . معده من نمی تواند لقمه حرام را هضم کند . هیچ وقت حاضر نشده ام به خاطر نفع بیشتر به مشتری هایم خیانت کنم. برای هر مشتری ،طوری خانه میسازم که انگار دارم برای خودم میسازم . حتی شاید بیشتر از خود صاحب کار حساسیت داشته باشم. ۱۰ شما را خسته نکنم آن روز غروب کلی به معمار توپیدم، و بعد اخراجش کردم . آن وقت در نهایت عصبانیت سوار ماشین شدم و به سمت خانه ام راندم. توی راه برادرم زنگ زد ،میخواستم بابت موضوعی با من مشورت کند. به او گفتم که دارم به خانه می‌روم قرار گذاشتیم که تا یک ربع دیگر به خانه‌ام بیاید. آن موقع فصل تابستان بود وسط حیاط کنار حوض یک تخته چوبی بزرگ گذاشته بودم شب‌ها روی آن تخت می خوابیدم ،،، این را هم بگویم که در خانه رو به حیاط باز می‌شد فاصله تخت تا در خانه ۲۰ متر بود. ۱۱ چون تقریباً شب شده بود چراغ حیاط را روشن کردم ،و روی تخت نشستم و منتظر برادرم ماندم . چند دقیقه ای گذشت . ناگهان ،حالت سرگیجه به من دست داد احساس کردم از پیشانی تا میانه سرم بی حس شده . به خودم گفتم اگر کمی دراز بکشم حالم بهتر می‌شود. بنابر، این دستم را به سمت بالشتی که آن سو تر بود پیش بردم . میخواستم بالش را بردارم تا زیر سرم بگذارم اما ،،، اما دستم در میانه راه، قبل از رسیدن به بالشت متوقف شد .هر چه سعی کردم آن را پیشتر ببرم نتوانستم انگار قفل شده بود . انگار زمان ایستاده بود. در عین حال حس بسیار لطیفی داشتم. از آن لحظات فقط همین را به یاد می آورم.
دیگر چیزی نفهمیدم، تا این که یک وقت ، صدای زنگ خانه را شنیدم . به محض شنیدن صدای زنگ سریع از جا برخاستم . با سرعت زیاد به سمت در خانه دویدم ،پشت درک رسیدم ، خواستم ضامن قفل را پس بکشم تا در را باز کنم ، ولی موفق نشدم. انگشتانم از ضامن در عبور کرد آن موقع ، هنوز به حقیقت قضیه پی نبرده بودم . نمی‌دانستم که این بدنی که با او به در خانه رسیده‌ام ،جسم مثالی من است . اصلاً متوجه نبودم که بدن مادیم روی تخت چوبی جا مانده .😳 داستان ادامه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام شهر به ووهان چین لقب گرفته واز نظر رعایت وبیرون نرفتن مردم رتبه اول ایران نامیده شده و گفته شده که شهر# اصفهان تنها شهر ایران است که مردمانش واقعا به سلامت خویش و همشهریان اهمیت میدند حالا این رو بخونید : های عزیز باز در نوروز زبان زد شد 🌹 سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد مردم # اصفهان نشان دادند که به سلامت خود و جامعه بیشتر از شهرهای دیگر اهمیت میدهند ففط چندروز دیگه تا شکست کرونا فاصله داریم تو روخدا زحماتمون رو به باد ندیم این پیام رو میگم👇👇 انتشار بدید لطفا ممنون هم استانی و اصفهانی بافرهنگ 😘😘😘 احسنت بر مردم فهیم و بااصالت 👏🏻 🙏🏻🌹
3.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢گذشت دورانی که رئیس جمهوری بود که در اوج بحران و جنگ، به جای کاخ‌نشینی و تماس تلفنی و ویدئوکنفرانس، وسط میدان و پا به پای رزمندگان و مردم بود
امشب شب مـیلاد🎉🌸 علمدار حسین است🎉🌸 میلاد علمدار وفادار حسیـن است 🎉🌸 گر بود علی مـحرم اسـرار مـحمـّد 🎉🌸 عباس علی محرم اسرارحسیـن است 🎉🌸 ولادت حضرت ابوالفضل مبارک🎉🌸
ذکر کاشفیه را فراموش نکنیم امشب شب ولادت باب الحوائج حضرت ابالفضل العباس علیه السلام است دو رکعت مثل نماز صبح تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها 34 مرتبه الله اکبر 33 مرتبه الحمدلله 33 مرتبه سبحان الله و بعد 133 مرتبه یا کاشف الکرب عن وجه الحسین علیه السلام اکشف کروبنا بحق اخیک الحسین علیه السلام و بعد 14 مرتبه اللهم عجل لولیک الفرج
بخونین قشنگه 🌔چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام🌔 🌗--تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند 🌗--تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است 🌗--تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند 🌗--تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسیدند 🌗--تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند. 🌗--تنها امامی که در زمان حیات خود پدر دو شهید شدند( علی اکبر علیه السلام و علی اصغر علیه السلام ) 🌗— تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند 🌗— تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست 🌗— تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند 🌗— تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد. 🌗--تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند 🌗--تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند. 🌗— تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند. 🌗--تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست 🌗--تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد 🌗--تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می رسد 🌗--تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند! 🌗--تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است 🌗--تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین خدایا به خون امام حسین ع قسمت میدهم هر کس این را کپی کرد غم دلش رو رفع کن و حاجت دلش را براورده کن. آمین اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ هر چقدر به امام حسین ع ارادت دارید کپی کنید.... ميخواهیم تا آخر شب هزاران نفر به امام حسين سلام بدهند خودم شروع ميکنم : اَلسلامُ عَلی الحُسین وَعَلی علی بن الحُسین وَعَلی اُولاد الـحسین وعَلی اَصحاب الحُسین. به اندازه ارادتت ارسال کن
🌸ولادت با سعادت آقا و مولای ما قمر منیر بنی هاشم، باب الحوائج، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام و روز جانباز بر تمام شهیدان زنده عرصه ایثار و مجاهدت و خاصه علمدار نظام اسلامی، امامناالخامنه ای مبارک ‌باد.