eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
240 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
130 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️☀️☀️ ✔️ 🍃حڪمت 441 تجربه ڪارى و شناخت مديران(سياسى ) درود خدا بر او، فرمود فرمانروايى، ميدان مسابقه مردان است. 🍃حڪمت 442 راه انتخاب شهرها براى زندگى(اجتماعى ) درود خدا بر او، فرمود هيچ شهرى براى تو از شهر ديگر بهتر نيست، بهترين شهرها آن است ڪه پذيراى تو باشد. 🍃حڪمت 443 ويژگى هاى مالک اشتر (اخلاقى ) درود خدا بر او، فرمود وقتى خبر شهادت مالک اشتر ڪه رحمت خدا بر او باد، به امام رسيد فرمود مالڪ!چه مالڪى؟!به خدا اگر ڪوه بود، در سرفرازى،ڪوهی بود يگانه بود، و اگر سنگ بود، سنگى سخت و محڪم بود، ڪه هيچ رونده اى به اوج قلّه او نمى رسيد، و هيچ پرنده اى بر فراز آن پرواز نمى ڪرد!.. (فند. ڪوهى است از ديگر ڪوهها ممتاز و جدا افتاده باشد) 🍃حڪمت 444 ارزش تداوم ڪار (علمى ) درود خدا بر او، فرمود چيز اندک ڪه با اشتياق تداوم يابد، بهتر از فراوانى است ڪه رنج آور باشد. 🍃حڪمت 445 انسان شناسى (اخلاقى ) درود خدا بر او، فرمود اگر در ڪسى خصلتى شگفت ديديد، همانند آن را نيز انتظار ڪشيد. 🍃حڪمت 446 ضرورت پرداخت ديون مردم(اقتصادى، حقوقى ) درود خدا بر او، فرمود امام به پدر فرزدق، غالب بن صعصعه فرمود«» شتران فراوانت چه شده اند؟.(پاسخ داد، اى امير مؤمنان!پرداخت حقوق، آنها را پراڪنده ساخت. امام فرمود: )اين بهترين راه مصرف آن بود. 🍃حڪمت 447 ضرورت فقه در تجارت (اقتصادى ) درود خدا بر او، فرمود ڪسى ڪه بدون آموزش فقه اسلامى تجارت ڪند، به ربا خوارى آلوده شود!. 🍃حڪمت 448 راه برخورد با مصيبتها (اعتقادى، اخلاقى ) درود خدا بر او، فرمود ڪسى ڪه مصيبتهاى ڪوچک را بزرگ شمارد، خدا او را به مصيبتهاى بزرگ مبتلا خواهد ڪرد. 🍃حڪمت 449 راه مبارزه با هوا پرستى (اخلاقى ) درود خدا بر او، فرمود ڪسى ڪه خود را گرامى دارد، هوا و هوس را خوار شمارد. 🍃حڪمت 450 پرهيز از شوخى ڪردن (اخلاق اجتماعى ) درود خدا بر او، فرمود هيچ ڪس شوخى بيجا نڪند جز آن ڪه مقدارى از عقل خويش را از دست بدهد. 🌴🌴🌴
💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🕊🍂 🌿🍂 🌸 🌸 وصیت نامه📝 شهید مدافع حرم هادی ذوالفقاری🌹 🌺امام زمان را تنها نگذارید 🌹از برادرانم می‌خواهم که غیر حرف آقا حرف کس دیگری را گوش ندهند جهان در حال تحول است دنیا دیگر طبیعی نیست الان دو جهاد در پیش داریم اول جهاد نفس که واجب‌تر است زیرا همه چیز لحظه آخر معلوم می‌شود که اهل جهنم هستیم یا بهشت، حتی در جهاد با دشمن‌ها احتمال می‌رود که طرف کشته شود ولی شهید به حساب نیاید چون برای هوا نفس رفته جبهه و اگر برای هوای نفس رفته باشید یعنی برای شیطان رفتید و در این حال چه فرقی است بین ما و دشمن؟ امام زمان را تنها نگذارید. آن‌ها اهل شیطان هستند و ما هم شیطانی. دین خودتان را حفظ کنید چون اگر امام زمان بیاید احتمال دارد روبه‌روی امام باشیم و با امام مخالفت کنیم. امام زمان را تنها نگذارید من که عمرم رفت و وقت از دست دادم تا به خودم آمدم دیدم که خیلی گناه کردم و پل‌های پشت سرم را شکانده‌ام و راه برگشت ندارم. بچه‌های ایران و عراق من دیر فهمیدم و خیلی گناه و کارهای بیهوده انجام داده‌ام و یکی از دلایلی که آمدم نجف به خاطر همین بود که پیشرفت کنم نجف شهری است که مثل تصفیه‌کُن است که گناه‌ها را به سرعت از آدم می‌گیرد و جای گناهان ثواب می‌دهد این مولای ما خیلی مهربان است. ⚡قسمت دوم 🌹شهید🌹هادی🌹ذوالفقاری🌹 🌷تاریخ ولادت: ۱۳۶۷ 🌷تاریخ شهادت: ۱۳۹۳ 🌹محل شهادت: سامراء 🌺شادی روح شهید صلوات 🌸 🌸 🌾🍂 🍃🕊🍂 💐🍃🌿🌸🍃🌼
📎نام عملیات: بدر 📎تاریخ عملیات: ۱۳۶۳/۱۲/۲۰ 📎ساعت عملیات: ۲۳:۰۰ 📎مدت عملیات: ۸ روز 📎رمز عملیات: یا فاطمه الزهرا(س) 📎اهداف عملیات: دستیابی و تسلط بر جاده بصره_ و راهیابی به مرکز اصلی هورهای غرب دجله 📎نتایج بدست آمده: پاکسازی پد خندق و روستای ترابه،لحوک،نهروان،فجره و تصرف زمین های زیاد 📎ارگان های عمل کننده: ارتش جمهوری اسلامی(شامل سه لشکر و یک تیپ) و سپاه پاسداران جمهوری اسلامی(شامل نه لشکر و هفت تیپ) 📎تلفات دشمن: انهدام ۷ تیپ و ۵لشکر دشمن، از صد تا بیست درصد زحمی،۱۸۲۰۰ اسیر، و تعداد انبوهی سلاح سبک و سنگین قسمت هفتم
roghaye3-۱.mp3
6.09M
💔🌱 یک چیزی میگم به هیچ کسی نگو چشمام از گرسنگی تار شده بابا حسین بابا حسین...😭 تقدیم به دختران عزیز شهدا و دختر ؛ فاطمه جانم 🎙محمود کریمی @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌺🍃
وقتی ڪار فرهنگی شروع می ڪنید با اولین چیزی ڪہ باید بجنگیم خودمان هـستیم وقتی ڪہ ڪارتان می گیرد تازہ اول مبارزہ است شیطان بہ سراغتان می آید
💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 💐✍100 خاطره کوتاه از شهید قسمت: 3 11- از نماز جمعه ماجراي طبس را شنيدم . چون توي سرويس خبر روزنامه بود. صبر نكرده بود ؛ صبح زود با عكاس روزنامه رفته بود طبس. ★★★★★★★★★★ 12- روزها ی اول جنگ كسي به كسي نبود. از سوسنگرد كه برمي گشتم، استاندار خوزستان را با حسن ديدم.نمي شناختمش . هرچي سؤال مي كرد، من رو به استاندار جواب مي دادم. همين طور كه حرف ميزدم، اسم بعضي جاها را غلط مي گفتم. خودش درستش را مي گفت. تند تند هم از حرف هام يادداشت برمي داشت. ★★★★★★★★★★ 13- چهار ماه از جنگ مي رفت. بين عراقي هاي محور بستان و جفير ارتباطي نبود .حسن بعد از شناسايي گفت« عراقي ها روي كرخه و نيسان و سابله پل مي زنند تا ارتباط نيروهاشون برقرار بشه. منتظر باشين كه خيلي زود هم اين كارو بكنن.» يك هفته بعد، همان طور شد. نيروهاي دشمن در آن محور ها باهم دست دادن. ★★★★★★★★★★ 14- باشگاه گلف اهواز شده بود پايگاه منتظران شهادت . يكي از اتاق هاي كوچكش را با فيبر جدا كرد ؛ محل استراحت و كار. روي در هم نوشت « 100% شناسايي، 100% موفقيت.» گفت «حتی با يه بي سيم كوچيك هم شده بايد بي سيم هاي عراقي را گوش كنيد. هرچي سند و نامه هم پيدا مي كنيد بايد ترجمه بشه.» از شناسايي كه مي آمد ، با سر و صورت خاكي مي رفت اتاقش . اطلاعات را روي نقشه مي نوشت. گزارش هاي روزانه رانگاه مي كرد. ★★★★★★★★★★ 15- ريز به ريز اطلاعات و گزارشها را روي نقشه مي نوشت.اتاقش كه مي رفتي ، انگار تمام جبهه را ديده باشي. چند روزي بود كه دو طرف به هواي عراقي بودن سمت هم مي زدند. بين دو جبهه نيرويي نبود. بايد الحاق مي شد و ونيروها با هم دست مي دادند . حسن آمد و از روي نقشه نشان داد. ادامه دارد منبع: http://emtedadiha.blogfa.com/post/182 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
☀️☀️☀️ ✔️ 🍃حڪمت 451 روش برخورد با مردم (اجتماعى، تربيتى ) درود خدا بر او، فرمود دورى تو از آن ڪس ڪه خواهان تو است نشانه ڪمبود بهره تو در دوستى است، و گرايش تو به آن ڪس ڪه تو را نخواهد، سبب خوارى تو است. 🍃حڪمت 452 معيار شناخت فقر و غنا (اعتقادى، اقتصادى ) درود خدا بر او، فرمود فقر و بى نيازى ما پس از عرضه شدن بر خدا آشڪار خواهد شد. 🍃حڪمت 453 علل انحراف زبير (تاريخى، سياسى ) درود خدا بر او، فرمود زبير همواره با ما بود تا آن ڪه فرزند نامبارڪش عبد اللَّه، پا به جوانى گذاشت 🍃حڪمت 454 راه غرور زدايى (اعتقادى، علمى ) درود خدا بر او، فرمود فرزند آدم را با فخر فروشى چه ڪار او ڪه در آغاز نطفه اى گنديده، و در پايان مردارى بد بو است، نه مى تواند روزى خويشتن را فراهم ڪند، و نه مرگ را از خود دور نمايد. 🍃حڪمت 455 راه شناخت بزرگترين شاعر (هنرى، علمى ) درود خدا بر او، فرمود (از امام پرسيد«» بزرگترين شاعر عرب ڪيست؟حضرت فرمود:) شاعران در يک وادى روشنى نتاخته اند تا پايان ڪار معلوم شود، و اگر ناچار بايد داورى ڪرد، پس پادشاه گمراهان، بزرگترين شاعر است«». 🍃حڪمت 456 بهاى جان آدمى (اخلاقى) درود خدا بر او، فرمود آيا آزاد مردى نيست ڪه اين لقمه جويده حرام دنيا را به اهلش واگذارد همانا بهايى براى جان شما جز بهشت نيست، پس به ڪمتر از آن نفروشيد 🍃حڪمت 457 تشنگان مال و علم (اخلاقى، اقتصادى) درود خدا بر او، فرمود دو گرسنه هرگز سير نشوند جوينده علم و جوينده مال. 🍃حڪمت 458 نشانه هاى ايمان (اخلاق اجتماعى) درود خدا بر او، فرمود نشانه ايمان آن است ڪه راست بگويى، آنگاه ڪه تو را زيان رساند، و دروغ نگويى زمانے ڪه تو را سود رساند و آن ڪه بيش از مقدار عمل سخن نگويى، و چون از ديگران سخن گويى از خدا بترسى. 🍃حڪمت 459 شناخت جايگاه جبر و اختيار(اعتقادى ) درود خدا بر او، فرمود تقدير الهى چنان بر محاسبات ما چيره شود ڪه تدبير، سبب آفت زدگى باشد.«» مى گويم «مفهوم اين حڪمت در حڪمت 16 با عبارت ديگرى نقل شد» 🍃حڪمت 460 ارزش صبر و تحمّل (اخلاقى، اجتماعى ) درود خدا بر او، فرمود بردبارى و درنگ هم آهنگند و نتيجه آن بلند همّتى است. 🌴🌴🌴
🕊🍃🕊🍃🕊🍃 🕊🍃🕊🍃 🕊🍃 براي خدا گفت: سيد چي بگم؟! بعد مكثي كرد و با آرامش ادامه داد: من دست خالي مي آمدم عقب. ايشان در گوشه اي افتاده بود. پشت سر من هم کسي نبود. من تقريبًا آخرين نفر بودم. درآن تاريکي خونريزي پايش را با بند پوتين بستم و حركت كرديم. در راه به من مي گفت سيد، من هم فهميدم که بايد از رفقاي شما باشد. براي همين چيزي نگفتم. تا رسيديم به بچه هاي امدادگر. بعد از آن ابراهيم از دست من خيلي عصباني شد. چند روزي با من حرف نمي زد! علتش را مي دانستم. او هميشه مي گفت كاري كه براي خداست، گفتن ندارد. ٭٭٭ به همراه گروه شناسائي وارد مواضع دشمن شديم. مشغول شناسائي بوديم که ناگهان متوجه حضور يک گله گوسفند شديم. چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسيد: شما سربازهاي خميني هستيد!؟ ابراهيم جلو آمد و گفت: ما بنده هاي خدا هستيم. بعد پرسيد: پيرمرد توي اين دشت و کوه چه مي کني؟! گفت: زندگي مي کنم. دوباره پرسيد: پيرمرد مشکلي نداري؟! پيرمرد لبخندي زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اينجا مي رفتم. ابراهيم به سراغ وسايل تداركات رفت. يک جعبه خرما و تعدادي نان و کمي هم از آذوقه گروه را به پيرمرد داد و گفت: اينها هديه امام خميني (ره) براي شماست. پيرمرد خيلي خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شديم. بعضــي از بچه ها به ابراهيم اعتراض کردند؛ ما يك هفته بايد در اين منطقه باشيم. تو بيشتر آذوقه ما را به اين پيرمرد دادي! ً ابراهیم گفت: اولاً معلوم نيست کار ما چند روز طول بکشد. در ثاني مطمئن باشید این پیرمرد دیگر با ما دشــمني نمي کند. شما شــك نكنيد، كار براي رضاي خدا هميشــه جواب مي دهد. درآن شناسائي با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خيلي سريع انجام شد. حتي آذوقه اضافه هم آورديم. ⚡قسمت دوم 👤راوی: جمعی از دوستان شهید برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم خاطرات و زندگینامه شهید ابراهیم هادی 🕊🍃🕊🍃 🕊🍃🕊🍃🕊