eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
239 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
130 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار پدرشان
‍ ‍ ✨ ماجرای رزمندگانی که با توسل به (س) از دست کوسه نجات پیدا کردند‼️ 🔻 اگه کوچکترین صدایی درمی‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم👇 من بودم و شهید امیر فرهادیان‌فرد و شهید عباس رضایی. یک چیزی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. قد یه کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد». آروم گفتم: «امیر، کوسه!» گفت: هیس!... دارم می‌بینمش... دیدم داره ذکر می‌خونه. من هم شروع کردم. همین‌طور داشت حرکت می‌کرد. اگه کوچکترین صدایی در می‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم. کوسه به ما پشت کرد و مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست. آروم گفتم: امیر... گفت: هیس!... شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما رو کرد، برگشت و نزدیک و نزدیک‌تر شد. امیر ذکر می‌گفت؛ من هم همین‌طور. نزدیک‌تر شد. با خودم گفتم لعنتی! یا شروع کن، یا برو، انگار گرسنه نیستی... کوسه شروع کرد دورمون چرخید. می‌گفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش می‌چرخه، بعد حمله می‌کنه و دیگه تمومه. دور اول دورمون زده بود. من اشهدم رو خونده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همه‌چیز و همه‌کس خداحافظی کردم: خانواده‌ام، بر و بچه‌های شناسایی، غواص‌ها و... نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچ‌وقت یادم نمی‌ره: - یا مادر، یا فاطمه زهرا(س)، خودت کمک‌مون کن... کوسه داشت همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. دیگه با ما فاصله‌ای نداشت. گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم. کوسه از کنارمون رد شد. اون طرف‌تر ایستاد. صدای امیر یک بار دیگه به گوشم رسید: - یا مادر... کوسه از ما دور شد و رفت. امیر توی آب گریه‌اش گرفت. باورمون نمی‌شد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، عجیب عوض شده بود. این‌قدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگه‌اس. بیشتر وقت‌ها غیبش می‌زد. پیداش که می‌کردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و قرآن زیپی کوچیکش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از عملیات والفجر هشت افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا(س) رو می‌شنید، گریه امونش نمی‌داد. 🗣راوی: احمد شیخ حسینی 📚منبع: کتاب آسمان زیر آب
✅به نقل ازخواهر آقا ابراهیم هادی: 🔸اگر سر راهش تلفن پیدا می‌شد زنگ می‌زد. می‌پرسیدیم کجایی؟ می‌گفت سرزمین خدا. همین قدر. حرف بیشتری نمی‌زد. اصلاً درباره کار‌های بزرگی که می‌کرد با ما حرف نمی‌زد. مرخصی هم هر وقت مجروح و مجبور می‌شد می‌آمد. چند بار زخم‌های آنچنانی برداشت و گرنه نمی‌آمد و آنجا را رها نمی‌کرد. 💠🌸🔹🌸💠
🍃برخی آفریده می‌شوند برای جان‌فشانی برای حفظ امنیت،برای فداکاری، برای شهادت مثل شهید یوسف رضا ابوالفتحی اویی که متولد بهار است و در دامان انقلاب جوانی کرده.پا‌به‌پای فدائیان خمینی_ره_ برای این انقلاب جنگیده است. برایِ پاسداری از خاکش، لحظه ای از پای ننشسته! از همان ابتدای انقلاب ردپایش را در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان و مسلحین می‌توان دید. پایش به کردستان کشیده شد آن زمان که رژیم بعث، شیرینیِ خوابِ تسلط بر ایران را مزه می‌کرد 🍃سالهای بعد هم، به رغمِ لیاقت‌هایش؛ مسئولیت های بزرگ را به دوش می‌کشید. آنقدر بزرگ و موفق که شمردنی نیست! این دلیر مرد مو سپید کرده،پایِ امنیت این خاک ماند.آنقدر شجاع و غیور که حتی بهترین شبِ زندگی فرزندش را هم فدای این امنیت کرد. او تمام زندگی خود را وقف این مرز و بوم و مردم کرده بود.و حالا وقتش بود، کمی تن خسته را استراحت دهد استراحتی ابدی از جنس شهادت 🍃درگيری با اشرار مسلح و آدم ربايان در شهرستان فسا، واقع در ناحيه انتظامی فارس در حالی كه شهيد فرماندهی عمليات را برعهده داشت، آخرین ورق دلداگی او برای این خاک و مردم بود. نقص فنی بالگرد و سقوط به دریاچه، بهانه است. اصل خریده شدن توسط اوست که الحق یوسف رضا خوب خریده شده بود. شهادت این دلیر مرد امنیت نشان می‌دهد؛ می‌شود حتی پس از گذشت سالها از انقلاب و جنگ، باز هم شهید شد.فقط باید برای او، خالصانه خدمت کرد. *حاج قاسم: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند. پروازت مبارک؛ شیرمرد امنیت نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز شهادت
🌷 🔹ساعت ۲ نصف شب بود . پادگان دوکوهه خیر سرم داشتم میرفتم نماز شب بخونم رفتم سمت دست شویی برای تجدید وضو دیدم صدای خس خس میاد ، ۴ تا دستشویی از حدود ۲۵ تا رو شسته بود رفته بود سراغ پنجمی ...کنجکاو شدم که این آدم مخلص کیه ؟ 🔸پشت دیواری قایم شدم... اومد بیرون چند لحظه ای سرش روگرفت رو به آسمان. نور ماه افتاد رو صورتش ... تعجب کردم . باورم نمیشد ، اسدالله بود ؛فرمانده گردان ... 🔹با یه دست داشت دست شویی هارو می شست...تا سحر درگیر بودم با خودم فرمانده 2 تا گردان با یه دست داشت دست شویی های پادگان دوکوهه رو تمیز میکرد ... 📎فرماندهٔ گردان حمزه ، مسئول‌آموزش و فرمانده محورلشگر ۲۷محمدرسول‌الله 🌷 🌹ولادت : ۱۳۴۳/۲/۲ پاکدشت ، تهران 🌹شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۱۱ فاو ، عملیات والفجر۸
سلام امامحسین من.. ).mp3
7.65M
🍃ســلام‌هـمه‌ے‌زندگـیم 🍃ســلام‌امــام‌حسـین‌مــن! 🎤کربلایی حسین‌_خلجے ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6010312551814924260.mp3
15.93M
شبای دلتنگی چه بی طاقت بودم بخدا دلتنگ شب هیئت بودم مداح|
🍃🌸بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام یاحسین تا آخرین قطره خون نمی‌گذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود. تنها دلخوشی من برادرزاده‌ام علی این است که وقتی او بزرگ شد بگوید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته و شهید شده است، بگذارید علی افتخار کند. 🍃🌸مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتید در عزای من گریه نکنید چرا که دشمنان اسلام شاد و خرم می‌شوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمی‌کنم و نیز مادرم بنده اذن‌شاءالله در این سفر که به سوریه می‌روم عمودی می‌روم و افقی به ایران باز می‌گردم و نیز به گروه موزیک لشکر بگویید، چون من با شما سابقه دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز بصورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید. 🍃🌷پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه می‌باشد و می‌دانم که شهید خواهم شد لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید.‌ ❤️ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین (ع) می‌جنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنه‌ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم؛ لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می‌شوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم. ۲۵ فروردین حامد جوانی ۱۳۹۴ @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷🍃
🌹نامه شصت ودو ✨💫نامه به مردم مصر . 🎯مظلومیت امام در خلافت 🍃« اين نامه را با مالك اشتر هنگامى كه حكومت مصر را به او داده بود، فرستاد . » 🍃🌼اما بعد . خداوند سبحان محمد ( صلى الله عليه و آله ) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . 💕🍃به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمى گذشت كه عرب پس از رحلت محمد ( صلى الله عليه و آله ) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد ، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد ✨☘ و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او . 🍃✨من چندى از بيعت دست باز داشتم ، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دين محمد ( ص ) را از بن بر افكنند . 💕✨ ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانيى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدنِ حكومت كردن بر شما بود . 🌿✨آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد ، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند . 💕💫درگير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت . ✨✨💫✨✨💫
🌷 بهار عبادت | هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتی از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ی نعمتهای دنیا پوچ است؛ یعنی میتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهی را به دست آورد. ۶۹/۱۱/۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا