eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
239 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
130 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌐 تصویر کمتر دیده شده از شهید حاج قاسم سلیمانی در کنار پدرشان
‍ ‍ ✨ ماجرای رزمندگانی که با توسل به (س) از دست کوسه نجات پیدا کردند‼️ 🔻 اگه کوچکترین صدایی درمی‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم👇 من بودم و شهید امیر فرهادیان‌فرد و شهید عباس رضایی. یک چیزی خورد به تنه‌ام، به خودم اومدم. قد یه کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد». آروم گفتم: «امیر، کوسه!» گفت: هیس!... دارم می‌بینمش... دیدم داره ذکر می‌خونه. من هم شروع کردم. همین‌طور داشت حرکت می‌کرد. اگه کوچکترین صدایی در می‌اومد با تیر عراقی‌ها سوراخ سوراخ می‌شدیم و اگه کاری نمی‌کردیم با دندون‌های کوسه تیکه تیکه می‌شدیم. کوسه به ما پشت کرد و مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست. آروم گفتم: امیر... گفت: هیس!... شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما رو کرد، برگشت و نزدیک و نزدیک‌تر شد. امیر ذکر می‌گفت؛ من هم همین‌طور. نزدیک‌تر شد. با خودم گفتم لعنتی! یا شروع کن، یا برو، انگار گرسنه نیستی... کوسه شروع کرد دورمون چرخید. می‌گفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش می‌چرخه، بعد حمله می‌کنه و دیگه تمومه. دور اول دورمون زده بود. من اشهدم رو خونده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همه‌چیز و همه‌کس خداحافظی کردم: خانواده‌ام، بر و بچه‌های شناسایی، غواص‌ها و... نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچ‌وقت یادم نمی‌ره: - یا مادر، یا فاطمه زهرا(س)، خودت کمک‌مون کن... کوسه داشت همین‌طور نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. دیگه با ما فاصله‌ای نداشت. گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم. کوسه از کنارمون رد شد. اون طرف‌تر ایستاد. صدای امیر یک بار دیگه به گوشم رسید: - یا مادر... کوسه از ما دور شد و رفت. امیر توی آب گریه‌اش گرفت. باورمون نمی‌شد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، عجیب عوض شده بود. این‌قدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگه‌اس. بیشتر وقت‌ها غیبش می‌زد. پیداش که می‌کردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و قرآن زیپی کوچیکش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از عملیات والفجر هشت افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا(س) رو می‌شنید، گریه امونش نمی‌داد. 🗣راوی: احمد شیخ حسینی 📚منبع: کتاب آسمان زیر آب
✅به نقل ازخواهر آقا ابراهیم هادی: 🔸اگر سر راهش تلفن پیدا می‌شد زنگ می‌زد. می‌پرسیدیم کجایی؟ می‌گفت سرزمین خدا. همین قدر. حرف بیشتری نمی‌زد. اصلاً درباره کار‌های بزرگی که می‌کرد با ما حرف نمی‌زد. مرخصی هم هر وقت مجروح و مجبور می‌شد می‌آمد. چند بار زخم‌های آنچنانی برداشت و گرنه نمی‌آمد و آنجا را رها نمی‌کرد. 💠🌸🔹🌸💠
🍃برخی آفریده می‌شوند برای جان‌فشانی برای حفظ امنیت،برای فداکاری، برای شهادت مثل شهید یوسف رضا ابوالفتحی اویی که متولد بهار است و در دامان انقلاب جوانی کرده.پا‌به‌پای فدائیان خمینی_ره_ برای این انقلاب جنگیده است. برایِ پاسداری از خاکش، لحظه ای از پای ننشسته! از همان ابتدای انقلاب ردپایش را در مبارزه با اشرار و قاچاقچیان و مسلحین می‌توان دید. پایش به کردستان کشیده شد آن زمان که رژیم بعث، شیرینیِ خوابِ تسلط بر ایران را مزه می‌کرد 🍃سالهای بعد هم، به رغمِ لیاقت‌هایش؛ مسئولیت های بزرگ را به دوش می‌کشید. آنقدر بزرگ و موفق که شمردنی نیست! این دلیر مرد مو سپید کرده،پایِ امنیت این خاک ماند.آنقدر شجاع و غیور که حتی بهترین شبِ زندگی فرزندش را هم فدای این امنیت کرد. او تمام زندگی خود را وقف این مرز و بوم و مردم کرده بود.و حالا وقتش بود، کمی تن خسته را استراحت دهد استراحتی ابدی از جنس شهادت 🍃درگيری با اشرار مسلح و آدم ربايان در شهرستان فسا، واقع در ناحيه انتظامی فارس در حالی كه شهيد فرماندهی عمليات را برعهده داشت، آخرین ورق دلداگی او برای این خاک و مردم بود. نقص فنی بالگرد و سقوط به دریاچه، بهانه است. اصل خریده شدن توسط اوست که الحق یوسف رضا خوب خریده شده بود. شهادت این دلیر مرد امنیت نشان می‌دهد؛ می‌شود حتی پس از گذشت سالها از انقلاب و جنگ، باز هم شهید شد.فقط باید برای او، خالصانه خدمت کرد. *حاج قاسم: باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم! آنکس که باید ببیند، می‌بیند. پروازت مبارک؛ شیرمرد امنیت نویسنده: 🌹به مناسبت سالروز شهادت
🌷 🔹ساعت ۲ نصف شب بود . پادگان دوکوهه خیر سرم داشتم میرفتم نماز شب بخونم رفتم سمت دست شویی برای تجدید وضو دیدم صدای خس خس میاد ، ۴ تا دستشویی از حدود ۲۵ تا رو شسته بود رفته بود سراغ پنجمی ...کنجکاو شدم که این آدم مخلص کیه ؟ 🔸پشت دیواری قایم شدم... اومد بیرون چند لحظه ای سرش روگرفت رو به آسمان. نور ماه افتاد رو صورتش ... تعجب کردم . باورم نمیشد ، اسدالله بود ؛فرمانده گردان ... 🔹با یه دست داشت دست شویی هارو می شست...تا سحر درگیر بودم با خودم فرمانده 2 تا گردان با یه دست داشت دست شویی های پادگان دوکوهه رو تمیز میکرد ... 📎فرماندهٔ گردان حمزه ، مسئول‌آموزش و فرمانده محورلشگر ۲۷محمدرسول‌الله 🌷 🌹ولادت : ۱۳۴۳/۲/۲ پاکدشت ، تهران 🌹شهادت : ۱۳۶۴/۱۲/۱۱ فاو ، عملیات والفجر۸
سلام امامحسین من.. ).mp3
7.65M
🍃ســلام‌هـمه‌ے‌زندگـیم 🍃ســلام‌امــام‌حسـین‌مــن! 🎤کربلایی حسین‌_خلجے ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6010312551814924260.mp3
15.93M
شبای دلتنگی چه بی طاقت بودم بخدا دلتنگ شب هیئت بودم مداح|
🍃🌸بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام یاحسین تا آخرین قطره خون نمی‌گذاریم دوباره خواهرت به اسارت برود. تنها دلخوشی من برادرزاده‌ام علی این است که وقتی او بزرگ شد بگوید که عمویت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) رفته و شهید شده است، بگذارید علی افتخار کند. 🍃🌸مادر عزیزم اگر بنده توفیق شهادت پیدا کردم و برای من مجلس یادبود گرفتید در عزای من گریه نکنید چرا که دشمنان اسلام شاد و خرم می‌شوند و اگر گریه کنی در روز قیامت حلال نمی‌کنم و نیز مادرم بنده اذن‌شاءالله در این سفر که به سوریه می‌روم عمودی می‌روم و افقی به ایران باز می‌گردم و نیز به گروه موزیک لشکر بگویید، چون من با شما سابقه دوستی و همکاری داشتم موقع ورود پیکر من به تبریز بصورت عالی و منظم به نواختن موزیک بپردازید. 🍃🌷پدر عزیزم به دلم افتاده که این آخرین سفر من به سوریه می‌باشد و می‌دانم که شهید خواهم شد لذا از صمیم قلب مرا حلال کنید.‌ ❤️ای عاشقان اهل بیت رسول الله! من خیلی آرزو داشتم که ۱۴۰۰ سال پیش بودم و در رکاب مولایم امام حسین (ع) می‌جنگیدم تا شهید شوم و حال، وقت آن رسیده که به فرمان مولایم امام خامنه‌ای لبیک گفته و از اهل بیت پیامبر دفاع بکنم؛ لذا به همین منظور عازم دفاع از حرمین به سوریه می‌شوم و آرزو دارم همچون حضرت عباس (ع) در دفاع از خواهر بزرگوارشان شهید بشوم. ۲۵ فروردین حامد جوانی ۱۳۹۴ @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun 🌷🌷🌷🍃
🌹نامه شصت ودو ✨💫نامه به مردم مصر . 🎯مظلومیت امام در خلافت 🍃« اين نامه را با مالك اشتر هنگامى كه حكومت مصر را به او داده بود، فرستاد . » 🍃🌼اما بعد . خداوند سبحان محمد ( صلى الله عليه و آله ) را فرستاد تا مردم جهان را بيم دهد و گواه بر پيامبران باشد . چون رسول الله ( ص ) درگذشت ، مسلمانان در امر خلافت به نزاع پرداختند . 💕🍃به خدا سوگند ، هرگز در خاطرم نمى گذشت كه عرب پس از رحلت محمد ( صلى الله عليه و آله ) خلافت را از اهل بيت او به ديگرى واگذارد ، يا مرا پس از او از جانشينيش باز دارد ✨☘ و مرا به رنج نيفكند جز شتافتن مردم به سوى فلان و بيعت كردن با او . 🍃✨من چندى از بيعت دست باز داشتم ، تا آنكه ديدم گروهى از مردم از اسلام بر مى گردند و مى خواهند دين محمد ( ص ) را از بن بر افكنند . 💕✨ ترسيدم كه اگر اسلام و مسلمانان را يارى ندهم در دين رخنه اى يا ويرانيى خواهم ديد كه براى من مصيبت بارتر از فوت شدنِ حكومت كردن بر شما بود . 🌿✨آن هم حكومتى كه اندك روزهايى بيش نپايد و چون سراب زايل گردد ، يا همانند ابرهايى كه هنوز به هم نپيوسته پراكنده شوند . 💕💫درگير و دار آن حوادث از جاى برخاستم تا باطل نيست و نابود شد و دين بر جاى خود آرام گرفت و استوارى يافت . ✨✨💫✨✨💫
🌷 بهار عبادت | هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتی از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ی نعمتهای دنیا پوچ است؛ یعنی میتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهی را به دست آورد. ۶۹/۱۱/۱۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹سردار شهید عبدالرسول زرین «برترین تک تیرانداز تاریخ نبردهای نظامی، با بیش از ۳۰۰۰ شلیک موفق» ❤️ولادت: ۱۳۲۰ در شهرستان گچساران. شهادت: ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون، توسط ترکش خمپاره. 🌹شادی روح پاکش بخوانیم حمد و سوره و صلوات.
🌹خوش به حال اونایی که توی این بمیر بمیر، شهید میشن 🕊سالروز شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❀↜ 🕊شهیدی که می توانید زنده بودن و مؤثر بودنش را تجربه کنید. 🌺 یاد شهدا با ذکر صلوات
خاطره ای از شهید اسماعیل اسدی👈 امروز 12 اسفند سالگرد این شهید بزرگوار در عملیات تکمیلی کربلای 5 در سال 65 در منطقه شلمچه است👈 شادی روح امام, شهدا و این شهید بزرگوار بخوانید 👐 فاتحه مع الصلوات👌
💠یک سال بعد از ازدواج به مشهد مقدس رفتیم وقتی روبروی ضریح مطهر رسیدیم به علی گفتم: پیش امام رضا به من قول بدهید که کاری برای من انجام بدهید. 💠میدانست که اهل مادیات نیستم ولی با شوخطبعی جیبهایش را گشت و گفت اگر پول داشتم چشم، میخرم. گفتم : اگر میشود آن دنیا شفاعت من را پیش خدا بکنید. 💠با روی گشاده و لبخندی گفت شما باید شفاعت ما را بکنید. تمام زحمات زندگی بر دوش شماست. از همه مهمتر بزرگ کردن فرزندانمان است، ولی اگر قسمتم شد و شهید شدم و اجازه داشتم که شفاعت یک نفر را بکنم حتما شفاعت شما را میکنم. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 📎فرماندهٔ گردان مقداد لشگر۲۷محمدرسول‌الله (ص) 🌷 ولادت : ۱۳۲۹/۱۰/۳۰ اصفهان شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۲ شلمچه ، عملیات کربلای ۵
دوش، یاران خـبر سوختنش را آوردند صبح، خاکسـتر خونین تنش را آوردند یارب این کشته عریانِ کدامین عرصه است که ز بازار تجــرّد، کفـنش را آوردند... 🌷معرفی 💠 ارائه : جناب جامانده از شهدا 📆سه شنبه ۹۹.۱۲.۱۲ ⏰ ساعت ۲۱:۳۰ 🕊گروه به یاد شهدا http://eitaa.com/joinchat/2098397195C755e168b84 کانال غواص ها بوی نعنا می دهند👇🍃 eitaa.com/booyenaena
🌹نامه شصت وسه ☘✨نامه به ابو موسى اشعرى كه فرماندار امام در كوفه. 🍃🌸در آستانه جنگ جمل، سال۳۶هجری خبر رسید که ابوموسی اشعری، مردم را از پیوستن به امام (ع) بازمی دارد. 🎯بازداشتن ابوموسی از فتنه انگیزی ✨💫از بنده خدا ، امير المؤمنين به عبد الله بن قيس (ابوموسی اشعری). اما بعد ، از تو به من سخنى رسيده كه هم به سود توست و هم بر زيان تو . 🍃✨ چون فرستاده من ، با پيام من نزد تو آيد ، دامن بر ميان زن و بند كمر استوار نماى و از سوراخت بيرون آى و ، كسانى را كه با تو هستند ، فراخوان .(مردم را برای جنگ بسیج کن) 🌸✨ اگر ديدى كه بايد از من اطاعت كنى ، به نزد من آى و اگر در ترديد بودى از آن مقام كه تو را داده ام كناره گير . ✨🌿به خدا سوگند ، هر جا كه باشى تو را بياورند و رهايت نكنند تا راه چاره بر تو بسته شود و سرگردان مانى و كره ات با شير و گداخته ات با ناگداخته آميخته شود . ☘✨ تو را وادارند كه بشتاب از جاى برخيزى و از پيش رويت چنان ترسان شوى كه از پشت سرت . ✨☘ اين مهم(حوادث جاری کشور) را آسان مپندار كه بلايى است بزرگ . بايد بر اشترش نشست و توسنش را رام كرد(سختی هایی آن را هموار کرد) و كوه هايش را چون دشت هموار ساخت . ✨💫پس عقلت را به فرمان آور و رشته كار خود به دست گير . و نصيب و بهره خويش درياب . 🌿✨ اگر آمدن را خوش ندارى از كار كناره گير و به تنگناى خود گريز . جايى كه در آن ، راه رهايى بسته است . ☘✨ سزاست كه ديگران آن كار را كفايت كنند و تو در خواب باشى آنسان ، كه هرگز كس نپرسد كه فلان كجاست ؟ 🍃✨ به خدا سوگند ، كه اين جنگ جنگى است بر حق . همراه كسى كه او نيز بر حق است . و او را باكى نيست كه ملحدان چه كردند . ✨💫والسلام✨💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ✨ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ☀️ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ☀️ ❤️ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢ☀️ُ 💜ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ☀️ 💙ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ☀️ 💚ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ☀️ 💛ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ☀️ ❤️السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی☀️ ✨یاخلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان... ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ✨ ✨اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج✨ ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ °✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺°🌺⚜°✺
درشفاعت شهدا دستِ‌درازی دارند عکسشان را بنگر چــهره نازی دارند مابه یادآوری خاطره ها محتاجیـم ورنه آنان‌به من‌وتو چه نیازی‌دارند!؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹شهدای ماه اسفند 🌹 🌹عجب ماهیه این اسفند ماه شهید حمید باکری ۶ اسفند شهید حسین خرازی ۸ اسفند شهید امیر حاج امینی ۱۰ اسفند شهید حاج ابراهیم همت ۱۷ اسفند شهید حجت الله رحیمی ۱۸ اسفند شهید عبد الحسین برونسی ۲۳ اسفند شهید حاج عباس کریمی ۲۴ اسفند شهید مهدی باکری ۲۵ اسفند 🌹لقاء الله مبارک شما باد، عارفان گمنام و مردان بی ادعا 🌹هدیه به روح مطهرشان صلوات.
📚 این داستان مربوط به قبرستان تخت فولاد اصفهان است یکی از آقایان نقل می کند: برادرم را که مدتی پیش فوت کرده بود در خواب دیدم با وضع و لباس خوبی که موجب شگفتی بود. گفتم: داداش دیگر آن دنیا کلاه چه را برداشتی؟! گفت: من کلاه کسی را برنداشتم. گفتم: من تو را می شناسم. این لباس و این موقعیت از آن تو نیست. گفت: آری . دیشب، شب اول قبرِ مادر قبرکن بود. آقا سید الشهدا(ع) به دیدن آن زن تشریف آوردند و به کسانی که اطراف آن قبر بودند خلعت بخشیدند و من هم از آن عنایات بهره مند شدم. بدین جهت از دیشب وضع و حال ما خوب شده و این لباس فاخر را پوشیده ام از خواب بیدار شدم ، نزدیک اذان صبح بود. کارهای خود را انجام داده و حرکت کردم به سمت تخت فولاد. برای تحقیقات سر قبر برادرم رفتم. بعضی قرآن خوان ها کنار قبرها قرآن می خواندند. از قبرهای تازه پرسیدم، قبر مادر قبرکن را معرفی کردند. رفتم نزد آقای قبر کن احوال پرسی کردم و از فوت مادرش سوال کردم، گفت: دیشب شب اول قبر او بود گفتم: روضه خوانی می کرد؟ روضه خوان بود؟ کربلا رفته بود؟ گفت: خیر ، برای چه می پرسی؟ داستان را گفتم ، او گفت: هر روز زیارت عاشورا می خواند 📚حکایاتی از عنایات حسینی، ص111
🔹شب قبل از شهادتش خواب امام حسين (علیه السلام) را ديده بود كه به او گفته بود فردا خودت را براي سفر آماده كن. صبح همان روز خوابش را براي من تعريف كرد. به همين خاطر نزد فرمانده رفتم و به او گفتم: ايشان چنين خوابي را ديده است. بهتر است امروز او را همراه خود به خط نبريم، امكان دارد او به شهادت برسد. 🔸وقتي اين موضوع را مطرح كردم، ايشان گفت: بهتر است برويم با روحاني قرارگاه مشورت كنيم. نزد ايشان رفتيم و ماجرا را برايش تعريف كرديم. روحاني گفت: اگر قرار باشد برایش اتفاقي بيفتد كسي نمي تواند مانع شود. خلاصه به اتفاق ايشان و چند نفر ديگر به خط رفتيم. موقع برگشتن در بين راه يك مجروح را سوار ماشين كرديم. 🔹به نزديكي قرارگاه كه رسيديم، با خود گفتم: خدا را شكر تا الان كه هيچ اتفاقي نيفتاده است در همين حين يك دفعه خمپاره اي در كنار ماشين به زمين خورد، وقتي به جلوي ماشين نگاه كردم، ديدم سر آقاي نيكنامي روي شانه هاي مجروح افتاد. پياده شدم به جلو رفتم هر چه ايشان را صدا زدم جواب نداد. 🔸به سرعت خودمان را به قرارگاه رسانديم. در آنجا پزشك او را از ناحيه چشم معاينه كرد اما متوجه نشد كه يكي از چشمانش مصنوعي است به همين خاطر فكر كرد علايم حيات هنوز در وجودش هست. ايشان را بلافاصله به بيمارستان صحرايي انتقال داديم. بعد از معاينه ي دوباره، پزشكان گفتند: ايشان در جبهه به شهادت رسيده است. اما چون يكي از چشمانش مصنوعي بوده پزشك قرارگاه فكر كرده او هنوز زنده است. 🔹به خاطر اينكه شهادت ايشان در بيمارستان مورد تائيد پزشكان قرار گرفته بود روي جواز دفن نوشته بودند نياز به غسل و كفن دارد! موقع تشيع جنازه او را غسل و كفن كرديم. بعد از مدتي كه وصيت نامه اش را پيدا كرديم او خواسته بود وقتي به شهادت رسيد همچون يك فرد عادي غسلش بدهيم و كفن بر تنش كنيم. به لطف و قدرت خدا همانطور شد كه وصيت كرده بود. 📎جانشین گردان یدالله لشگر۵نصر 🌷 ولادت : ۱۳۴۳ مشهد شهادت : ۱۳۶۵/۱۲/۱۳ شلمچه ، عملیات کربلای ۵