eitaa logo
زنده باد یاد شهدا
239 دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
3.7هزار ویدیو
130 فایل
امروز فضیلت زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از شهادت نیست *مقام معظم رهبری* yazeinab14 به یاد شهید مدافع حرم حامد جوانی 🌷⚘🌺 وشهید دفاع مقدس مرتضی طلایی 🌷🌺🌹 @Zendebadyadeh_shohadayeh_golgun
مشاهده در ایتا
دانلود
همانطوریکه ولادت پیامبر اسلام، صلی الله علیه وآله، و حوادث بعد از آن خارق العاده بود همچنین گفتار و کردار دوران کودکی آن حضرت او را از سایر کودکان ممتاز می ساخت. ابوطالب عموی محمد، صلی الله علیه وآله، می گفت: هرگز از محمد، صلی الله علیه وآله، دروغ و کار ناشایست و جاهلانه ندیدیم، نه بیجا می خندید و نه سخنان بیهوده می گفت و بیشتر تنها بود.
هنگامیکه محمد، صلی الله علیه وآله، هفت ساله بود یهود گفتند ما در کتابهایمان خوانده ایم که پیامبر اسلام از غذای حرام و شبهه دار اجتناب می نماید، خوب است او را امتحان کنیم. لذا مرغی ربودند و برای ابوطالب فرستادند، همه از آن خوردند چون نمی دانستند، ولی محمد، صلی الله علیه وآله، به آن دست نزد، وقتی علت آن را پرسیدند در جواب فرمود: آن حرام است و خداوند مرا از حرام حفظ می فرماید... سپس مرغ همسایه را گرفته و فرستادند به خیال اینکه بعدا پولش را بپردازند آن حضرت باز هم میل نکرد و فرمود این غذا شبهه ناک است و... آنگاه یهود گفتند این طفل دارای شان و مقام عالی و ارجمندی است.
با ایشان بزرگ قریش «عبدالمطلب» با محمد، صلی الله علیه وآله، مانند سایر کودکان رفتار نمی کرد، بلکه برای او مقام و مرتبه ای رفیع قائل بود. هنگامیکه برای عبدالمطلب جایگاهی در کنار کعبه ترتیب می دادند و فرزندانش اطراف جایگاه مخصوص را احاطه می کردند عظمت و ابهت او مانع بود که شخصی به آنجا وارد شود، ولی محمد، صلی الله علیه وآله، مقهور آن جلال و جبروت نمی شد و یکراست به جایگاه مخصوص می رفت. عبدالمطلب به فرزندانش که مانع ورود محمد، صلی الله علیه وآله، می شدند می گفت: پسرم را رها کنید، به خدا سوگند او دارای شان عظیمی است... آنگاه محمد، صلی الله علیه وآله، با بزرگ قریش عبدالمطلب می نشست و با او به سخن می پرداخت.
او زندگی را از صفر شروع کرد. پیش از ولادت پدر جوانش وفات یافت. پنج ساله بود مادرش را نیز از دست داد. در نه سالگی سرپرست و غمخوار خود عبدالمطلب جد بزرگوارش بدرود زندگانی گفت، و او به خانه عموی بزرگوارش ابوطالب آمد. در سن دوازده سالگی همراه عمویش ابوطالب به سفر تجاری شام رفت. در همان سن و سال چنان محبوبیت یافت که مردم مکه به وی لقب «امین» دادند. محمد امین هرگز با مردم مکه و بزم های شبانه و عبش و نوشهای آنها میانه ای نداشت. از آنها کناره می گرفت و روی به خارج شهر می نهاد و در افکار عمیقی فرو می رفت. به پاس زحماتی که عمویش ابوطالب برای او متحمل شده بود، گوسفندان او را به چرا می برد، و در اطراف مکه چوپانی می نمود.
همیشه مشغول به خود بود، و از وضع موجود رنج می برد. رنج می برد که چرا مردان و زنان مکه آلوده اند، و اوقات گرانبهای خود را به میگساری و بی بند و باری می گذرانند؟ رنج می برد که تا کی اکثریت مردم مفلوک عرب باید در منجلاب زندگی مرگ آور غوطه ور باشند، و تا کی باید در این خواب طولانی به سر برند؟ هرچند او فردی از قریش بود، ولی از راه و رسم بت پرستی و مادیگری آنها سخت در عذاب بود. عذابی که پیوسته او را می آزرد. به طور خلاصه آداب و رسوم خرافی که میان اعراب جاهلی و به خصوص مردم مکه و قریش معمول بود، چنان او را رنج می داد که سالی چند بار پناه به دامنه کوه حرا می برد، و در آنجا قله کوه به تنهائی می گذرانید، و به عبادت خداوند اشتغال داشت.
در زمانی که پیغمبر آینده اسلام سی و پنج ساله بود، خانه کعبه به وسیله سیل مهیبی که از کوه های مجاور مکه سرازیر شده بود، ویران شد. رؤسای قریش اجتماع کردند و دیوار کعبه را بار دیگر بالا آوردند. چون در آن روزها یک کشتی مصری در نزدیکی مکه به ساحل برخورد کرده و درهم شکسته بود، بزرگان قریش چوبهای آن را خریدند و کار ساختمان سقف کعبه را به وسیله یک نجار مصری که ساکن شهر مکه بود با آن چوبها به انجام رساندند. نوبت به آن رسید که «حجرالاسود» را در جای خود کار گذارند. افراد سرشناس قبیله «عبدالدار» و «عدی» در صدد برآمدند که نگذارند این افتخارنصیب دیگران شود. بدین گونه میان رؤسای قریش بر سر کار گذاشتن «حجرالاسود» اختلاف افتاد، و موجب تعصیل کار شد. بیم آن می رفت که بر سر آن موضوع نزاع سختی درگیرد. در آن میان «ابوامیة بن مغیره مخزومی» که پیری سالخورده و محترم بود، پیشنهاد کرد به منظور رفع غائله همگی توافق کنند نخستین کسی که از در مسجدالحرام از سمت کوه صفا وارد شود، او را به حکمیت بپذیرند. همه حاضران این رای را پذیرفتند، و چشم به دری که از سمت صفا باز می شد دوختند. لحظه ای نگذشت که «محمد امین» نمودار گردید، و قریش شاد شدند، و گفتند: محمد امین است، به حکمیت او رضا می دهیم! وقتی موضوع را به حضرت اطلاع دادند، دستور داد، گلیمی آوردند و با دست خود «حجر الاسود» را برداشت و به نمایندگی از طرف قبائل عرب و مردم قریش در آن نهاد، سپس دستور داد، سران قبائل اطراف پارچه را بگیرند و ببرند به محل نصب آن نزدیک رکن یمانی. همین که نزدیک آوردند، «محمد» آنرا گرفت و در جای خود کار گذاشت و بدین گونه غائله در میان هلهله و شادی عموم خاتمه یافت. در حقیقت محمد امین رؤسای بقیه قبائل را نیز در کار گذاشتن حجرالاسود شرکت داد. در آن ایام این کار را یکی از دلائل عقل و تدبیر و هوش و فراست محمد امین جوانمرد محبوب قریش به شمار می آورند.
پیغمبر اسلام قبل از بعثت به آنچه فرشته مامور خود، «روح القدس» به وی تلقین می کرد عمل می نموده است، هر چند جزئیات آن اعمال را ندانیم و تاریخ و احادیث اسلامی نقل نکرده باشد. او دراصول اعتقادی همچون ابراهیم خلیل یکتاپرست بوده است. همه انبیاء بعد از ابراهیم نیز چنین بوده اند، و به روش او می رفتند، و در فروع عملی تابع الهاماتی بوده که به وسیله روح القدس به وی می رسیده و آن را معمول می داشته است. پس او قبل از بعثت مانند عیسی و یحیی نبی و پیغمبر بود، اما نه رسول و مامور به تبلیغ! رسالت وی در سن چهل سالگی بر فراز کوه حرا آغاز شد. بهترین گواه بر این که پیغمبر قبل از بعثت مانند عیسی و یحیی پیغمبر بوده است، حالات و روحیات اوست که در تورایخ آمده است. زیرا این حالات و روحیات از کودکی و نوجوانی در محیط مکه و میان مردمی آنچنان،کاملا غیر عادی می نماید، و نظیر آن از هیچیک از اقوام و بستگان خود او حتی عبدالمطلب جدش و عبدالله پدرش و ابوطالب عمویش که همگی یکتاپرست و موحد بودند، هم دیده نشده و نقل نکرده اند.
🍃🌺پایان قسمت اول ✨در روزهای آینده منتظر قسمت دوم و سوم باشید. با تشکر از همراهی شما عزیزان... معرفی رو با هدیه ۱۴ صلوات به پیامبر اکرم به پایان میبریم...😊🌹 🌺🍃اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊