eitaa logo
زندگی بعد از مرگ
3.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
68 فایل
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۱۱ خرداد ۱۴۰۲ میلادی: Thursday - 01 June 2023 قمری: الخميس، 12 ذو القعدة 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: ا 🔹نوشتن نامه حضرت مسلم خطاب به امام حسین علیهما السلام، 60ه-ق 📆 روزشمار: ▪️18 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام ▪️25 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️27 روز تا روز عرفه ▪️28 روز تا عید سعید قربان ▪️33 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام 🔗 🔗 ➖➖🔴 —---------- 🇮🇷 كانال تقویم شیعه 📡 https://eitaa.com/joinchat/457310487C2a9ac724ac
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقویم قرآنی، حدیثی تصویری روزانه https://eitaa.com/joinchat/2889875711C877184be50
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┏━━━━━━━━━┈💥 ╏ 💥 ⚰قبری در مغازه ابن بطوطه : در سفرنامه اش می نویسد: در شیراز سه روز بودم و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم، مردم در این مسجد اعتکاف می کردند که این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است بعد رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک نفر نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در آن نشسته قرآن می خواند، رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد، گفتم شما اینجا چه می کنی؟ گفت: من شغلم تجارت است هرگاه مشتری نباشد قرآن می خوانم، نگاه کن فرش‌ها را عقب زد دیدم قبر است، گفت: این گور خودم است، کنار قبر خودم می نشینم برای خودم قرآن می خوانم، قبرم را در مغازه ام قرار داده ام که گول دنیا را نخورم. ‌ 💜 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 💜 📝از انچه بر دیگران گذشت‌‌، درست زیستن را بیاموزیم°';🕯;'`° 💥 ╏ ┗━━━━━━━━━┈💥 ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭─🌱✨🔥────• │ 𝐉𝐨𝐢𝐧➴ ╰➛با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_270538606995571405.mp3
1.22M
{اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَالذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إِلَیْهِ فِی‌قَضَاءِ حَوَائِجِهِ}🤲 ❇️ تجدید عهد روزانه با امام زمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) هرروز بعد از نماز صبح✨ 🎧 با‌‌صدای‌دلنشین‌:‌استاد فرهمند دعای عهدهرروزصبح، روزانه https://eitaa.com/joinchat/1255801129C0054c696b1 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🍃✨🍃
🌹 سلام 🌸✨آخر هفته تون زیبا و شاد 💕✨الهے قشنگترین لحظه ها 🌸✨در انتظارتون باشه 💕✨الهے هرگز لبخند از رو 🌸✨لباتون نیفته 💕✨الهے خوشبختی، مثل سایه 🌸✨همراهتون باشه 💕✨الهے آخرهفته تون پر باشه 🌸✨از خبرای خوب و اتفاقای زیبا 💕✨روزتـون زیبـا و در پنـاه خــدا ارسال روزانه پیام صبحگاهی https://eitaa.com/joinchat/4153016507Cae85e74751 ببینید، بعد عضو شوید @PeyameSobhgahi https://eitaa.com/PeyameSobhgahi ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*دعـــــــای فــــــــرج* بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ،وَ بَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ والرَّخاءِ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، اُولِی الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانی فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُرانی فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛ يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْنی اَدْرِكْنی اَدْرِكْنی، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ اگر همه یڪدل و یڪصدا برای ظهور دعا ڪنیم، قطعاً، امر شریف ظهور به زودی محقق خواهد شد الّلهُـــمَّ عَجِّـــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج ✅دعای دسته جمعی فرج https://eitaa.com/joinchat/2333081799C138ca798c2 ❇️ارتباط با ادمین؛ @valayat 🌷❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 *قسمت 7⃣* *دبیرستان شریعتی* شب من و محمدحسین داخل شبستان مسجد جامع نشسته بودیم و راجع به پیام امام درباره تعطیلی مدارس صحبت می‌کردیم محمدحسین به این فکر بود که کاری کند تا هر طور شده فردا مدرسه تعطیل شود بالاخره نقشه طرح کرد قرار شد همان شب وارد عمل شویم برای اجرای این نقشه نیاز به اسپری در رنگ های مختلف بود آن را تهیه کردیم و حوالی ساعت ۱۰ به طرف مدرسه شاهپور راه افتادیم نقشه ما تغییر نام مدرسه شاهپور به شریعتی بود و دیگر اینکه دانش‌آموزان باید از اطلاعیه امام آگاه می شدند وقتی به مدرسه رسیدیم کسی در محوطه نبود کوچه خلوت و بن‌بست بود محمد حسین که خطش از من بهتر بود اسپری را برداشت بزرگ روی سردر مدرسه نوشت دبیرستان پسرانه دکتر شریعتی و بعد پایین آمد دوتایی محوطه را گشت زدیم نه خبری از نیروهای گشتی که شهر را قرق کرده بودند بود و نه از عابر پیاده نقشه اول اجرا شد و به خیر گذشت کنار تابلوی مدرسه تخته سنگ سفید و تمیزی بود که خیلی به درد شعار نوشتن می‌خورد روی آن نوشت «به فرمان امام خمینی اعتصاب عمومی است» تا فردا وقتی دانش آموزان می خواهند وارد مدرسه شوند آن را ببینند و مدرسه تعطیل شود همان لحظه به ذهنمان رسید که شاید مسئولین مدرسه آن را ببینند و پاک کنند تصمیم گرفتیم بالای سر آبخوری مدرسه شعاری بنویسیم که هم از دید مسئولین مخفی باشد و هم بیشتر بچه ها آن را ببینند محمدحسین بلافاصله از دیوار بالا رفت و خودش را به آبخوری رساند آنجا نوشت *مرگ بر این سلسله پهلوی* من هم اینطرف کشیک می دادم وقتی کارمون تموم شد از نیمه شب گذشته بود باور کنید ما خودمان من هم روی برگشت به خانه را نداشتیم اما کار مان کمی طول کشید همانطور که همسرم تعریف می‌کرد مو به تنم راست شده بود خدایا اگر محمد حسین را در حال شعار نوشتن می‌گرفتند چه بلایی سرش می آمد؟ از همسرم پرسیدم شما نپرسیدی اگر نیروها می‌آمدند شما چطور می خواستید همدیگر را خبر کنید؟ گفت چرا سوال کردم علیرضا گفت قرار بود اگر اتفاقی افتاد من فریاد بزنم و محمدحسین خودش را در جایی مخفی کند خب سوال نکردی عکس العمل مدیر مدرسه چه بود؟ آنها بویی نبردند که این کار محمدحسین است؟ -چرا از او سوال کردم پاسخ داد فردا صبح وقتی ما وارد خیابان مدرسه شدیم از ابتدا تا انتهای خیابان نیرو گذاشته بودند غوغایی برپا شده بود گشت شهربانی رفتارها را زیر نظر داشت مستخدم مدرسه با شلنگ آب افتاده بود به جان سنگ سفید سر در مدرسه تا آن را پاک کند اما فایده ای نداشت شروع کرد به ساییدن آن باز هم آن طور که باید و شاید پاک نشد مسئولین مدرسه دست و پای خود را گم کرده بودند چون قرار بود استاندار به مناسبت بازگشایی مدرسه ها سخنرانی کند اما هنوز هیچ مقدماتی فراهم نشده بود خوشحالی در چشمان من و محمدحسین موج می زد هرچند کسی آن را نمی‌دید خلاصه بچه ها متفرق شدند و مدرسه به حالت نیمه تعطیل درآمد وقتی صحبت‌های همسرم تمام شد گفتم آقا من خیلی نگران محمد حسین هستم می‌ترسم این شجاعت و بی باکی اش کار دستش بدهد گفت وقتی کار را به خدا سپردی نگرانی معنا ندارد *مسجد جامع* از این ماجرا دو سه هفته‌ای گذشت فعالیت‌های انقلابیون ادامه داشت یک بعد از ظهر شنیدم که قرار است فردای آن روز ‌یعنی بیست و چهارم مهر ۱۳۵۷ به مناسبت اربعین شهدای میدان ژاله و همچنین سالگرد شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی رحمة الله علیه جمع کثیری از مردم به دعوت روحانیون در مسجد جامع کرمان تجمع کنند همچنین در جریان بودم که قرار است محمدحسین همراه با برادرانش و تعدادی از دوستانش در این تجمع شرکت نمایند شب که بچه‌ها آمدند آنچه از رادیو در مورد سرکوبی تظاهرات و تجمعات شنیده بودم گفتم بعد سفارش های لازم را کردم آنها قول دادند که مراقب باشند صبح که از خانه بیرون رفتند با دعا و قرآن حصارشان کردم و به خدا سپردم شان ادامه دارد... برگرفته از کتاب حسین پسر غلامحسین هدیه به روح بلند شهدا صلوات داستان حسین پسر غلامحسین https://eitaa.com/joinchat/1776877880C962befbd58 📚 (این کتاب زندگینامه و خاطراتی از شهید محمدحسین یوسف الهی است. کتاب حسین پسر غلامحسین، ضمن معرفی شهید محمدحسین یوسف الهی به رابطه سردار حاج قاسم اشاره دارد)
زندگی بعد از مرگ
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۲۰)* ✅ *از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟* *گف
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۲۰)* ✅ *از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟* *گفت: اسامی افرادیکه حق مردم را بر گردن دارند در دست مامورین است و پس از شناسایی مجرم از عبور او جلوگیری میکنند.* ⁉️ *گفتم: تا کی باید اینجا بمانند؟ گفت : مدت توقف و گرفتاری آنها متفاوت است. برخی ماهها و برخی سالهای سال..* ⚠️ *با تعجب گفتم: مگر رسیدگی به پرونده ی حق الناس چقدر طول میکشد؟ نیک گفت: در اینجا عدل خدا حاکم است و از مظلوم حق ظالم را میگیرد مگر اینکه خود مظلوم از گناه ظالم بگذرد. اگر از گناه ظالم نگذرند از نیکیهای ظالم به مظلوم میدهند تا راضی شود و اگر ظالم کار نیکی نداشت از گناههای مظلوم به ظالم میدهند تا مظلوم راضی شود.* 🔰 *با شنیدن این سخنان ترس و اضطرابم بیش از پیش شد. ولی چون چاره ای نبود به نیک گفتم: بیا برویم.* ⛔️ *سراشیبی را پیمودیم و به گذرگاه مرصاد قدم گذاشتیم.چیزی نگذشت که خود را در مقابل مامورین الهی دید.* ❌ *در یک آن با اشاره ی یکی از انها زنجیر ضخیمی به گردنم انداخته شد و بدون اینکه کوچکترین مهلتی بدهند تا از آنها سوال کنم کشان کشان مرا از جاده بیرون بردند...* ❎ *بی جهت دست و پا میزدم تا شاید از دست آنها خلاصی پیدا کنم. اما تلاشهایم بی فایده بود. از نیک خواستم از آنها بپرسد علت کارشان را.* *ولی نیک بدون اینکه سوالی از آنها بپرسد نزد من آمد و گفت: خوب فکر کن چه کرده ای. این مامورین بی جهت کسی را گرفتار نمیکنند.* 💠 *کمی فکر کردم و یادم آمد که پولی از همسایه ام قرض گرفته بودم که به علت مسافرتی که پیش آمد و بعد از آن مریضی که منجر به مرگم شد ،نتوانستم آن را برگردانم. این را به نیک گفتم و پرسیدم : حالا چه کار کنیم؟* 🌹 *نیک اندکی فکر کرد و گفت: اگر بتوانی به خواب بستگانت بروی و از آنها بخواهی تا قرضت را ادا کنند امیدی به نجاتت هست وگرنه همینطور اسیر خواهی ماند.* ☘ *با کمک نیک به خواب پسر بزرگم رفتم و از او خواستم تا قرضم را ادا کند.* 🍃 *همانطور که منتظر جواب بستگانم بودم شخصی را دیدم که زنجیر آتشینی*🔥 *بر کمر داشت و پیوسته به این سو و آن سو* *میگریخت و فریاد میزد :* *وای بر من ! اموالی که با گناه به دست آوردم اینگونه مرا گرفتار کرد در حالیکه وارثانم آن را در راه خدا انفاق کردند و به سعادت رسیدند...* ⚔ *کمی آن طرفتر هم عده ای به شخصی حمله ور شده بودند و از او مطالبه ی حقشان را میکردند.* 🔴 *با دیدن این صحنه های وحشتناک به فکر فرو رفتم و با خود گفتم:* *اگر میدانستم حقوق مردم تا این حد مهم و نابخشودنی است تا زنده بودم در برخورد با مردم و معامله و حتی شهادت دادن و صحبت کردن با آنها نهایت دقت را به عمل می آوردم...* 🔷 *آنگاه از شدت ناراحتی فریاد زدم: وای از این راه که براستی گذرگاه بدبختی و فلاکت است...* *در این هنگام ماموران به سراغم آمدند و زنجیرها را از گردنم باز کردند.* 🔶 *اول فکر کردم بخاطر فریادم بوده ولی بعد نیک مرا با خوشحالی در آغوش گرفت و گفت: بیا برویم . قرضت ادا شد...* 🔵 *نبرد سرنوشت ساز!* ♦️ *بعد از گذر از گذرگاه سخت و طاقت فرسای مرصاد کمی که جلو رفتیم چشمم به هیکل سیاه و عجیبی در وسط جاده افتاد.* 🔘 *وقتی جلوتر آمدیم او را شناختم.گناه بود با هیکلی کوچکتر و لاغرتر و لباسی عجیب!* ✅ *همدوش نیک تا چند قدمی او رفتیم. او با چهره ای خشن و بوی متعفن و چشمانی خون گرفته در حالیکه شمشیری مانند اره بر دوش گرفته بود با غضب به من مینگریست.* 🔆 *نیک ایستاد و من هم پشت سر او ایستادم.. نیک مهربانانه به من نگاه کرد و گفت خودت را برای نبرد با گناه آماده کن!* ❓ *با وحشت و ترس و تعجب گفتم: جنگ؟ برای چه؟* 🌹 *نیک که متوجه ترس من شده بود گفت: در این سفر و در* *اینجا،اولیای خدا،مومنین و انساهای خوب و پاک و ..نباید بترسند.* *از سخنان نیک قوت قلب گرفتم ،از او پرسیدم: جنگ با دست خالی در برابر کسی که مسلح هست غیر ممکن است!* 🔰 *نیک گفت: نگران نباش فرشته ای الهی تو را تجهیز خواهد کرد. به نیک گفتم: تو چه میکنی؟ گفت: من تو را آماده و تشویق میکنم..* 🌟 *سپس دستم را فشرد و گفت:* *گناه پس از آنکه در گذرگاه ارتداد و و جاده های انحرافی و ... از تو* *ناامید شد این بار با تمام قوا جلوی تو ایستاده،او اینبار لباس دنیا را برتن کرده و شمشیر شهوات را در دست گرفته.* 🍂 *مواظب دندانه های شمشیرش که هرکدام نشانه ی یکی از شهوات است و بسیار برنده و تیز* *میباشد ،باش که اگر یکی از انها به تو اصابت کند در مسیر به مشکل میخوریم...* ✍ *ادامه دارد...*
زندگی بعد از مرگ
🔴 *سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۲۰)* ✅ *از نیک پرسیدم: افراد در اینجا چگونه شناسایی میشوند؟* *گف
با حضور کارشناسان در خصوص عوالم پس از مرگ و تجربه های مشرف به مرگ با شما به گفتگو می نشیند. تالار مشارکت جمعی کاربران https://eitaa.com/joinchat/3499425974C6b90c8c12b ارتباط با ادمین @valayat لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/4042326142C04e6938c99 🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گروه مکتب شهیدحاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/3067478296Cd283611856 مکتب شهیدحاج قاسم سلیمانی https://eitaa.com/joinchat/2214199570Cf962afa323 ارتباط با مدیر گروه؛ @Valayat
📮انتشار حداکثری با شما. ✅گروه جهاد تبیین https://eitaa.com/joinchat/3439853763C3525cede24 ✅کانال جهاد تبیین https://eitaa.com/joinchat/3254517953C292c42baa2 @jehadetabeen | جهــادِتبییــنــــ ⁦⁦⁦ ارتباط با ادمین @valayat
روز پنج شنبه به نام امام حسن عسکری علیه السلام گروه این امام بزرگوار خالی نباشه 👇👇👇 💠گروه امام حسن عسکری علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/3835560256C44e1a93294 با حضورتون و نشر برای دیگران در ثواب مشارکت عمومی سهیم باشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیرات اموات پنج شنبه گروه خیرات برای اموات https://eitaa.com/joinchat/2945581308C8c77f6bb68 در این گروه روزانه، دو روز یک بار، هفتگی به یاد امواتتون افتادید ازش به نام یاد کنید تا لیستی از اموات تهیه شود و به یادشون قرائت قران، ادعیه و اذکار کنیم.
*یادمان باشد سلاممان بوی نیاز ندهد*...!!! .... یکی از مراجع می گفت: ما یک گاریچی در محله مان بود که نفت می برد و به او عمو نفتی میگفتند. یک روز مرا دید و گفت:حاج آقا سلام،ببخشید خانه تان را گاز کشی کرده اید؟ گفتم بله! *گفت:فهمیدم چون سلام هایتان تغییر کرده* ....!!!!!..... آقا تعجب کرد و گفت:یعنی چه؟. !!.. گفت:قبل از اینکه خانه ات گاز کشی شود،خوب مرا تحویل می گرفتی،حالم را می پرسیدی،همه اهل محل هم همین طورهستند. هر کس خانه اش گاز کشی می شود دید و سلام علیک او تغییر میکند. این آقا که از بزرگان است فرمود:*من فهمیدم سی سال،سلامم بوی نفت می داد،عوض آنکه بوی خدا بدهد*. سی سال او را با اخلاق اسلامی تحویل گرفتم. خیال می کردم اسلام است. ولی حال که خانه را گاز کشی کرده ام نا خودآگاه فکر کردم نیازی نیست به او سلام کنم. *یادمان باشد سلاممان بوی نیاز ندهد* ..!!!!!.. 📚 📖 *لینگ گروه زنگ تفریح، در پیام رسان ایتا بجهت دعوت دوستان* ┄┅═══❉💠❉═══┅┄ . 🌼 کانال،گروه زنگ تفریح ایتا،مسابقات ┏━━━🍀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌺🍀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┓ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1090978209C68b5fc02b2 ┗━━━🍀🌺🍀‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌━━━┛