Pain
ازت متنفرم. "مشتش را تا سطح آینه میبردُ و برمیگرداند" -
چقد امروز هوا خوبه.
"کمی قبل از مردن در سیل"
-
یه شب دست خودم رو میگیرم
میبرم پشتبوم چایی میخورم باهاش، سیگار میکشم باهاش، بعد جوریکه نفهمه هلش میدم پایین.
-