ادبیات مع المعارف.mp3
1.01M
💠 روز بیست و سوم ماه #ذی_الحجه 1441
🔹 ادبیات مع المعارف
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ادبیات مع المعارف
🔹 مرحوم آقا شیخ عباس قمی را خدا رحمت كند! ایشان در شرح حال خودش در آن فوائد رضویه می فرماید من در جوانی علاقه به ادبیات داشتم، افتادم در مقامات حریری و حمیدی و اینها؛ شاید كم و بیش مستحضر باشید این مقامات حریری و حمیدی بعضی فارسی است و بعضی عربی، اما اینها فولاد گونه نوشته شده، این طور نیست كه كسی بتواند مقامات حریری را همین طور مطالعه كند، دو طرفش باید پر از كتاب لغت باشد تا بتواند یك صفحه اش را مطالعه كند، اما گفت دفعتاً بیدار شدم كه این چه كاری است كه من دارم می كنم! من ادبیات می خواهم «منهای معارف» یا ادبیات می خواهم «مع المعارف»! مگر این مقامات حریری چیزی به من یاد می دهد؟! این درباره سورچرانی است و سفره چرانی و پذیرایی كردن و میهمانی و میهمان سرایی و چطوری میهمانی گرفتن و چقدر خوردن و اینهاست، یعنی گدایی، یعنی شكم چرانی، خب من بروم یك كتابی بخوانم كه هم ادبیات در آن باشد و هم معارف؛ لذا برنامههایم را از مقامات حریری به نهج البلاغه برگرداندم.
🔹 شما می بینید آثار عُجمه در نوشته های عربی مرحوم آقا شیخ عباس نیست یا خیلی كم است، این قلم های عربی او ـ نفس المأمور هم نوشته ـ نشان می دهد كه یك عربی نویس خوبی است، گفت من ادبیات را با معارف می طلبم نه ادبیات... . سبعه معلقه یك ادبیات آنچنانی است كه با ولیمه است، نهج البلاغه یك ادبیات این چنینی است؛ یعنی با عزیمه است.
🔹 خود وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) می فرماید بعضی از چیزها با هم جمع نمی شوند «لَا تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ»[1] «لَا تَجْتَمِعُ الْفِطْنَةُ وَ الْبِطْنَةُ»؛[2] چند چیز است فرمود با هم جمع نمی شوند، یك كسی بخواهد محقق بشود سورچرانی و میهمانی رفتن و پرخوری با تحقیق جمع نمی شود، اهل ولیمه بودن که فلان جا سور میدهند، فلان جا میهمانی است، امشب فلان جا سور فردا فلان جا سور این بخواهد آدم بشود نیست، كسی اهل عزیمت نباشد به جایی نمی رسد، پرخوری هم با فطانت جمع نمی شود. خب یك مقدار غذایی كه برای انسان كافی است همان را بخورد، بیش از آن مقدار جلوی هوش آدم را هم می گیرد، فرمود پرخوری با فطن و زیرك بودن جمع نمی شود، سورچرانی هم با عزم و تصمیم جمع نمی شود، این راه حضرت امیر بود.
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح), خطبه241.
[2]. غرر الحكم و درر الكلم، ص772.
#سال_روز_رحلت_حاج_شیخ_عباس_قمی
#اهل_عزم
#نهج_البلاغه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس تفسیر سوره مبارکه هود ـ جلسه 91
تاریخ: 1383
🆔 @a_javadiamoli_esra
❇️اهمیت #مباهله در بیان آیت الله العظمی جوادی آملی
🔹لزوم توجه بیشتر رسانه ها و مجامع علمی به بزرگداشت روز مباهله
https://t.me/a_javadiamoli_esra/3498
🔹تعبیر پیامبر اسلام که "علی منی و انا من علی" به چه معناست
https://t.me/a_javadiamoli_esra/5406
🔹اهمیت روز مباهله
https://t.me/a_javadiamoli_esra/5405
🔹استدلال امام رضا به آیه مباهله
https://t.me/a_javadiamoli_esra/5399
🔹آیت الله العظمی جوادی آملی: روز مباهله را یک روز علمی تلقی کنید
https://t.me/a_javadiamoli_esra/5396
🔹از منظر قرآن کریم پیامبر (ص) و علی (ع) یک حقیقت و یک نور واحدند
https://t.me/a_javadiamoli_esra/3496
💠 نور واحد
🔸 اسلام گذشته از اینکه یک سلسله احکام فقهی برای ظاهر دارد، گاهی هم آن اسرار باطنی را در فقه هم می آورد. «بِهال» یک تضرّع و زاری است که «دعای ابتهال، دعای ابتهال» می گویند یعنی تضرّع و زاری. در این بِهال، لعان هم مطرح است و اصلاً لعان را قسمی از مباهله دانستند و این لعان گاهی در اصول دین است و گاهی در فروع دین. در اصول دین همان جریان مباهله معروف با نصارای نجران است که همین لعان است و غیر از لعان چیز دیگری نبود. در فروع دین همین مسئله «نفی ولد» است.
🔸 قرآن کریم هر دو را مطرح کرده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» و سوره مبارکه «نور»[1] این دو بخش مطرح شده است؛ در سوره مبارکه «آل عمران» لعان و مباهلهای که به اصول دین برمیگردد، در سوره مبارکه «نور» بِهال و لعانی که به حکم فقهی برمیگردد. در سوره مبارکه «آل عمران» آیه شصت و 61 این است: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلاَ تَكُن مِنَ الْمُمْتَرِینَ ٭ فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ﴾ در همین حق، ﴿مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْم﴾ برای تو مطلب مسلّم است، ﴿فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با ابتهال و تضرّع ـ چه ما و چه شما ـ منکر حق را لعنت می کنیم، ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل﴾ با تضرّع از خدا می خواهیم که منکر حق را لعنت کن! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ﴾؛ آن قدر این بِهال اثر دارد که نمی گوییم خدایا تو او را لعنت کن! وقتی ما به جایی رسیدیم که دعای ما مستجاب است، خود ما لعنت را بر آن شخص قرار می دهیم، نه «نَسئَلُ اللهَ أن یلعَنَهُ»! حالا این مطلب در خصوص این ذوات قدسی است و نمی شود این را به همه جا سرایت داد. نفرمودند ما از خدا می خواهیم که خدایا او را لعنت کن، ما با ابتهال به جایی می رسیم که کلید لعنت به دست ماست! ما آنها را لعن می کنیم و لعن یعنی طرد، این کم حرفی نیست! ﴿ثُمَّ نَبْتَهِل فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللّهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ﴾. بعد هم فردا شد و آن ذوات قدسی را آوردند.
🔸 به عرضتان رسید که این جریان «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[2] (سلام الله علیهما)، انسان خیال میکرد به اینکه «حُسَینٌ مِنِّی» (سلام الله علیهما) برای اینکه نوه اوست؛ «أَنَا مِنْ حُسَین» برای اینکه به وسیله کربلا و عاشورا و شهادت این خاندان، دین زنده شد، این توجیهی بود که قبلاً می کردند. بعد معلوم شد که این حرف درباره وجود مبارک امام حسن (سلام الله علیه) هم هست،[3] یا این دو تعبیر درباره وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) هم هست: «عَلِی مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِی»،[4] این یک قدری توجیه می خواست. وقتی شما به آیه «مباهله» برمی خورید می بینید که خیلی روشن و شفاف است؛ وقتی می فرماید: ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾،[5] این ذات همان ذات است، «عَلِی مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِی»، این نیازی به توجیه ندارد؛ چون اینها «مِنْ نُورٍ وَاحِد»[6] هستند، «حَسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»،[7] «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»، «فَاطِمَةُ مِنِّی»[8] (سلام الله علیهما)، ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾!
🔸 بنابراین آنها برکات دیگری است؛ دین را یاری کردند، جانشین او بودند، امامت را حفظ کردند، اینها سر جایش محفوظ است؛ اما مصحّح این دو جمله ﴿وَ أَنْفُسَنَا وَ أَنْفُسَكُمْ﴾ است، «عَلِی مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِی» یا «فَاطِمَةُ مِنِّی»، اینها یکی هستند.
[1]. سوره نور، آیات4 الی 10.
[2]. كامل الزیارات، النص، ص52.
[3]. بشارة المصطفی لشیعة المرتضی (ط ـ القدیمة)، النص، ص156؛ «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص حَسَنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه».
[4]. الأمالی (للصدوق)، النص، ص9.
[5]. سوره آل عمران، آیه61.
[6]. علل الشرائع، ج1، ص134.
[7]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج43، ص306.
[8]. وسائل الشیعة، ج20، ص232.
#مباهله
#طرد
#مقام_لعن
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس خارج فقه نکاح _ جلسه 308
تاریخ: 1396/11/25
🆔 @a_javadiamoli_esra
moredi_2539 ss---.mp3
5.36M
💠 صوتی #پیام_موضوعی
#باز_نشر
🔸 موضوع: مباهله
🔹 تاریخ: 1394/07/13
#حضرت_آيت_الله_جوادی_آملی
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 طهارت دل
🔹 در سورهٴ «حشر» سخن خدای سبحان این است كه مردان الهی از خدای سبحان طهارتِ دل می طلبند ﴿لا تَجْعَلْ فی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذینَ آمَنُوا﴾؛[1] خدایا توفیقی عطا كن، كه ما كینه كسی را در دل نداشته باشیم! یعنی بهشتی زندگی كنیم؛ یعنی شما در قرآن فرمودید، مردانی كه در بهشت زندگی می كنند، زنانی كه در بهشت زندگی می كنند، آنها اهل كینه نیستند، ﴿وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ﴾[2] بهشتی ها كینه یكدیگر را ندارند، مهربان، عطوف و ودود هستند. همان معنایی را كه بهشتی ها به عنوان حیاتِ سالم و سلامتِ دل و سلامتِ تن در بهشت دارند، همان را مردان الهی از خدا مسئلت می كنند و همان را امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: سخنان ما تأمین می كند، «وَ أَحَادِیثُنَا تُعَطِّفُ بَعْضَكُمْ عَلَی بَعْضٍ».[3]
🔹 مستحضر هستید، این مَثل معروف كه می گویند، سنگ روی سنگ، بند نمی شود، یك پایگاه و پناهگاه علمی و عقلی داشته و دارد و سخنی بر حقّ است. این برج هایی كه ساخته می شود، با ملات نرم بالا می رود؛ بین دو سنگ سخت و سرد، یك ملات رقیق و نرم است، آن نرمی ملات، این سنگ ها را كنار هم جمع می كند، وگرنه سنگ روی سنگ، بند نمی شود. جامعه را مهربانی و عطوفت و صداقت و لطف و صفا، سامان می بخشد، اگر بخواهند كاخ رفیع شوند، در سایه عطوفت و مهربانی است. اختلاف مرض است؛ كینه مرض است؛ دروغگویی مرض است؛ اختلاس مرض است؛ سرقت مرض است؛ روی میزی و زیر میزی گرفتن، هر دو مرض است. اگر ربا، ریا، «سُمعه» و مانند آن شد، اینها مرض است؛ با بیماری هرگز نمی تواند، كاخ رفیع امّت اسلامی را بنا نهاد، پس اساس قرآن، بنابر سورهٴ «انفال» حیات بخشی است و اساس قرآن بنابر سورهٴ «نحل» حیات طیب بخشی است.
🔹 سخنان نورانی امام ششم (سلام الله علیه) بر این است که جامعه را مهربانی، اداره می كند، كمك، اداره می كند، تعاون، اداره می كند، ایثار، اداره می كند. می فرماید، كمك یكدیگر باشید، ﴿تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی﴾،[4] نه تنها كمك یكدیگر باشید، دیگری را بر خود در وسایلی كه مورد نیاز است مقدّم دارید، ﴿وَ یؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ﴾.[5]
🔹 الگوی ایثار هم در سورهٴ «انسان» در جریان امیرمومنان و فاطمه زهرا و امام مجتبی و امام حسین (سلام الله علیهم) آمده است كه ﴿وَ یطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْكیناً وَ یتیماً وَ أَسیراً﴾،[6] آن معنا اگر مقدور ما نبود، كارِ انصار مدینه، مقدور ما هست. آن چه که گفته می شود، مقدور ما نیست یا بسیار دشوار است، آن است كه در سورهٴ «انسان» خدای سبحان، فرمود؛ اهل بیت (علیهم السلام) كه روزه گرفتند، هنگام افطار سهمیه خود را به یتیم و مسكین و اسیر دادند. مستحضر هستید، در مدینه اسیر مسلمان نبود و مسلمان در مدینه به اسارت در نمی آمد، جنگ هایی كه بین مسلمین و كفّار رخ می داد، از طرفین اسیر می گرفتند؛ مشركین و كفّاری كه در جنگ ها به اسارت مسلمان ها در می آمدند، در مدینه به سر می بردند. این اسیر ممكن است که اسلام آورده باشد; ولی سابقه كفر داشت و دلیلی هم بر اسلام آوردن او نبود و اگر علی و اولاد علی (سلام الله علیهم اجمعین)؛ یعنی اهل بیت روزه میگیرند و سهمیه افطار خود را به یك كافر میدهند، این نشان آن است كه حیاتِ جامعه در سایهٴ ایثار است.
🔹ما اگر نتوانیم، در پرتو قرآن، به این بارگاه رفیع بار یابیم، حداقل از كارگاهی كه در آن گرفتار هستیم باید نجات پیدا كنیم و برابر آیهٴ سوره «حشر» به ﴿وَ یؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ﴾ برسیم، اگر به آن نرسیدیم، لااقل به آیهٴ ﴿تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی﴾ برسیم.
[1]. سوره حشر، آیه10.
[2]. سوره اعراف، آیه43؛ سوره حجر، آیه47.
[3]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج2، ص186.
[4]. سوره مائده، آیه2.
[5]. سوره حشر، آیه9.
[6]. سوره انسان، آیه8.
#نزول_سوره_انسان
#روز_خانواده
#حیات_جامعه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام به همایش سلامت در پرتو قرآن مجید
تاریخ: 1393/08/18
🆔 @a_javadiamoli_esra