eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.4هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مراسم افتتاح مکان جدید دفتر مرجعیت دینی و علمی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله العالی و تودیع و معارفه مسئول محترم دفتر معظم له استان مازندران شهرستان ساری 🔸 حضرت حجت الاسلام و المسلمین دکتر مرتضی جوادی آملی مسئول محترم دفتر مرجعیت دینی و علمی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی مد ظله العالی و ریاست محترم بنیاد بین المللی علوم و حیانی اسراء در این مراسم ضمن تبریک عید مبارک در ادامه فرمودند: حرکت درخشنده و تابناکی را که از مرجعیت عراق حضرت آیت الله سیستانی در دیدار پاپ همگان شاهد بودیم، طول موج حضور مرجعیت را روشن کرد. امروز مرجعیت می تواند فضا را برای فراهم آورد. ایشان همچنان ، خطاب به روحانیت مازندران فرمودند: همفکری را قدر بدانید! با هم بودن را غنیمت بشمارید! ساری جایگاه ویژه و خاصی در استان دارد. ایشان به طور نمونه فرمودند حضرت آیت الله عبدالله نظری خادم الشریعه (ره) واقعاً در حفظ کیان روحانیت و دین تلاش مشهودی داشتند و کمر خدمت بسته بودند تا دین و دیانت را در جایگاه اصلی خود قرار دهند. روحانیت این شهرستان بایستی با آشنایی با این اندیشه، تلاش بیشتری را در فهم صحیح و معرفت اصیل دینی داشته باشند. باید منابر و تریبون های مستدل، حکیمانه، برهانی و قابل قبولی داشته باشیم . 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عالی ترین درجه 🔹 فرمود: ﴿وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ﴾؛ اینها که در راه خدا شربت شهادت نوشیدند، هیچ عملی از اعمال اینها گُم نمی شود و همه اعمال اینها محفوظ است! هر کار خیری که کردند و هر قدمی که برداشتند! در بخش های پایانی سوره مبارکه «توبه» فرمود: ﴿وَ لاَ ینفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَ لاَ كَبِیرَةً﴾؛[1] یک بند کفشی، یک بند پوتینی، یک مجاهدی یک سربازی به سرباز دیگر کمک کرد در او محفوظ است! ﴿وَ لاَ ینفِقُونَ نَفَقَةً﴾؛ یک تکه نانی را کسی به دیگری داد یا یک شربت آبی را به او داد ﴿وَ لاَ ینفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَ لاَ كَبِیرَةً وَ لاَ یقْطَعُونَ وَادِیاً﴾؛ هیچ قدمی بر نمی دارند در میدان شلمچه یا غیر شلمچه، مگر اینکه همه آنها را ما می نویسیم و نزد ما است! ﴿وَ لاَ ینفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَ لاَ كَبِیرَةً وَ لاَ یقْطَعُونَ وَادِیاً﴾؛ هیچ دشمنی را نمی ترسانند، مگر اینکه این در نامه عملشان ثبت است؛ هیچ دوستی را خوشحال نمی کنند، مگر اینکه در نامه عملشان ثبت است. این تثبیت اعمال ریز و درشت در بخش های پایانی سوره مبارکه «توبه» هست، این‌ جا می فرماید همه اعمال این شهدا محفوظ است، بعد ﴿سَیهْدِیهِمْ﴾، اینها زنده اند! یک شخص واحد که نیستند، اینها سازماندهی می خواهند؛ هم اعمال اینها را حساب شده به آنها می دهیم، هم راهی را که اینها در برزخ باید طی کنند به اینها نشان می دهیم، هم راهی که از برزخ به بهشت می رسند را به آنها نشان می دهیم، هم مقصد را به ایشان نشان می دهیم و هم مقصود را در مقصد به ایشان نشان می دهیم! همه اینها است، هدایت هایی که مربوط به برزخ و «ساهره» قیامت است، در طریق بهشت است و در خود بهشت است! هدایت این پنج ـ شش مرحله را ما به عهده داریم و ﴿سَیهْدِیهِمْ وَ یصْلِحُ بَالَهُمْ﴾؛ شأن اینها را اصلاح می کنیم. مهم ترین شأنی که شهید دارد، این است که است ببیند که همراهان او در کجا هستند؟! مستحضرید که دیگران هم البته به اعمال خیرشان می رسند؛ اما آن‌طوری که برای مجاهدان و مهاجران و قرآن کریم برنامه ریزی کرده، به صورت مبسوط برای دیگران چنین برنامه ریزی نکرده است. 🔹 بنابراین با مُرده های دیگر فرق می کنند، مُرده های دیگر مُرده اند و در کارهای خودشان هستند؛ البته هر کسی نعمتی دارد و در همان خودش است. همان ‌طوری که در دنیا به فکر دیگری نبود، آن ‌جا هم هست به فکر دیگری نیست و به فکر خودش است؛ آدم خوبی بود ـ إن شاء الله ـ اهل صلاح و فلاح است! اما این که شهید بود به فکر دیگران بود، چون به فکر دیگران بود الان مرتّب از خدا سؤال می کند و توفیق طلب می ‌کند که خدایا! اینها را توفیق بده، تأییدشان کن که زودتر راه بیفتند و مشکل آنها را حلّ بکن که به ما برسند. به ما برسند نه یعنی بشوند! گاهی ممکن است کسی شهید بشود و گاهی هم ممکن است که ! چون شهادت اوج مقام انسانیت نیست، آن است که انسان بتواند کلّ را حفظ بکند. می بینید مبارک حضرت امیر شهید هم شد، جنگ خیبر را هم او فتح کرد؛ ولی درباره شهادت حضرت امیر که نیامده «شَهادَةُ عَلِی یوم کَذا و کَذا تَعْدِلُ»، این «لَضَرْبَةُ عَلِی لِعَمْرٍو یوْمَ الْخَنْدَقِ تَعْدِلُ عِبَادَةَ الثَّقَلَین‏»[2] این است! پس گاهی انسان فاتح است، ثواب یک به مراتب بیش از شهداست! ثواب آن جنگ خندق حضرت امیر از شهادت او هم بالاتر است، برای اینکه اگر ـ خدای ناکرده ـ در آن جنگ اسلام رفته بود و کفر بود دیگر علی و اولاد علی نمی ماند! شهادتی نمی بود! قَدری نمی بود! ماه مبارک رمضانی نبود! 🔹 گاهی ممکن است انسان پیروز بشود و ثواب پیروزی او از شهادت شهید بالاتر باشد، ما که نمی دانیم! این است که آدم باید از ذات اقدس الهی خَیر بخواهد! این عزیزانی که می گویند ما شهید بشویم، گاهی به اینها عرض می شود که شما بگویید خدایا! آن را به ما بده! هر چه که هست! گاهی انسان شهید می شود؛ البته ثواب آن مشخص است؛ گاهی فاتح می شود و دین را از هر خطری حفظ می کند، یقیناً آن پیروزی بالاتر از این شهادت است! [1]. سوره توبه, آیه121. [2]. عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج‏4، ص86. 📚 سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و آله و سلّم ـ جلسه 3 1395/02/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ناصح 🔹 مرحوم صدر المتألهین شعر کم نقل می ‌کند، ولی در کتاب مبدأ و معاد یک بیت از مرحوم فردوسی نقل می ‌کند؛ می‌گوید فردوسی این را گفته است: خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی[1] مرحوم صدر المتألهین در این شعر خیلی اعجاب می‌ کند، می‌ گوید این «یاء» یای خطاب نیست، یای ضمیر نیست، یای مصدری است. یک وقت است که می‌ گوید من نمی ‌شناسم شما هر چه هستی هستی. این که کمال نیست؛ اما یک وقت می ‌گوید نه، من می ‌شناسم. تویی! خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی یعنی تمامْ‎حقیقتِ هستی تویی! ملاصدرا کسی نیست که حرف کسی را نقل بکند، این را با احترام از فردوسی نقل می ‌کند. 🔹 مرحوم فردوسی می‌ گوید بعضی ‌ها در مدت عمر فقط ظرف آب دستشان است، دارند این درخت قَتاد را مدام آب می ‌دهند، به این بد بگویند به آن بگویند به این بگویند، نزد این آن را بکنند و بیندازند، در و در کارشان همین است. برخی ‌ها تمام تلاش و کوشش آنها این است که را نرم بکنند، حرف فردوسی این است: اگر بار خار است خود کِشته ‌ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ‌ای[2] این بیان نورانی برخی از انبیا (علیهم السلام) که فرمود: ﴿وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحین‏﴾؛[3] فرمود من ناصح ملّت هستم، نه یعنی سخنران، نه یعنی موعظه ‎کننده، نه یعنی کسی که درس اخلاق می ‌دهد، نصیحت چیزی دیگر است. «نَصاح» آن نخ بادوام را می‌ گویند «نصاح». سوزن را می ‌گویند «مِنْصِحَة». خیاط را «ناصح»می ‌گویند. نصیحت «لأئمة المسلمین» برای کسی است که بتواند را در بدن مسئولین، بدن مردم، بدن همه این جامه تقوا را خیاطی کند. با سخنرانی خیاطی نمی‌ شود، با حرف زدن با مقاله نوشتن، خیاطی یک سوزن می ‌خواهد، یک نخ می‌ خواهد، یک قلب پاک می‌ خواهد، به خیاط می ‌گویند ناصح. آن کسی که جامه تقوا را بُرِش می ‌کند و به بدن مسئولین می ‌زند به بدن مردم می ‌زند که جامعه بشود ﴿وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِكَ خَیر﴾،[4] او ناصح می ‌شود. حالا معلوم می ‌شود که قرآن، پیغمبر را می ‌داند، مکتب را می ‌داند، دین را نصیحت می‌ داند. 🔹 مرحوم غزالی می ‌گوید که خلاصه تلاش و کوشش چهل ساله مرا فردوسی در این بیت خلاصه کرده است. تا ما خیاط نباشیم جامعه است! این ﴿لِباسُ التَّقْوی﴾ را ما باید بپوشیم! حوزه باید خیاطی کند، سخنرانی کار آسانی است یا سخن‌ خوانی است یک چیزی آدم می ‌نویسد می‌ خواند یا سخنرانی است. با سخنرانی و سخن‌ خوانی جامعه برهنه بدنش در بر نمی‌ کند. این پیغمبر که فرمود شعیب و اینها که من نصیحت می‌ کنم ﴿وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ﴾ من خیاط هستم امیدواریم ـ إن‌ شاء الله ـ همه ما این چنین باشیم! [1]. شاهنامه فردوسی. [2]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20. [3] . سوره اعراف، آیه79. [4] . سوره اعراف، آیه26. 📚 سوره مبارکه طور ـ جلسه 6 تاریخ: 1395/11/19 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ماه شعبان 🔹 ماه شعبان وقتی که رسید، وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صریحاً اعلام کرد که ماه من است و خدا رحمت کند کسی را که مرا یاری بکند در این ماه! من کارم در این ماه روزه گرفتن است با سایر شؤونی که دارد و اگر کسی روزه بگیرد مرا یاری کرده است. معلوم می ‌شود این دین را همان یاری می‌کند، دین را با رهبران الهی یاری می ‌کند. این بیان نورانی حضرت بود.[1] 🔹 برخی‌ها نقل کردند در آخرین جمعه ماه شعبان، بعضی‌ه ا نقل کردند در آخرین روز ماه شعبان؛ ولی إبن طاووس (رضوان الله تعالی علیه) دارد که در یکی از روزهای وجود مبارک حضرت این خطبه را ایراد کردند. ایشان می‌ فرمایند به اینکه «رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِی ... قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یوْم‏»، نه آخرین روز ماه شعبان بود، نه آخرین جمعه ماه شعبان؛ یکی از روزهای ماه شعبان این خطبه را ایراد کرد که فرمود: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُور» که با بسیاری از اینها شما مأنوس هستید. در بخشی از این خطبه فرمود: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ وَ ظُهُورُكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏»؛ فرمود به اینکه شما احساس سنگینی می ‌کنید ـ اینکه می ‌بینید بعضی‌ها می ‌گویند من هر چه می ‌خواهم خودم را کنترل کنم نمی ‌توانم یا می‌ خواهم سحر بلند شوم نمی ‌توانم یا فلان کار خیری را می خواهم انجام بدهم نمی ‌توانم، راست می‌ گویند ـ حضرت اینجا تحلیل کرده است، فرمود انسانی که ـ خدای ناکرده ـ خلاف کرده بدهکار حق است، این مطلب اول؛ انسان باید گرو بسپارد، این دو؛ در مسائل مالی اگر کسی مالی بدهکار است، زمین خود، خانه خود، فرش خود را گرو می‌ دهد؛ اما اگر کسی کرده، نمی ‌تواند خانه خود یا زمین خود را به خدایی که «مالک السماوات و الأرض» است گرو بگذارد، خود او را گرو می‌ گیرند. 🔹 اینکه در دو جای قرآن فرمود: ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾[2] و در جای دیگر: ﴿كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهینٌ﴾[3] هر کسی رهن خلاف ‌های خودش است، برای همین است. یک انسان بدهکار باید گرو بسپارد. اگر بدهکاری مالی باشد در دنیا، به هر حال انسان زمین و خانه و فرش و مانند آن را گرو می ‌سپارد؛ اما بدهکاری ‌ای، ، ؛ یعنی معصیتی کرده، خود او را گرو می‌گیرند. لذا او آزاد نیست، بعضی از کارها را می کند بعد پشیمان می ‌شود، معلوم می ‌شود که نبود. این «رهین» که در دو جای قرآن کریم آمده است، این بر وزن «فعیل» به معنای مفعول است منتها یک جا مؤنث است و یک جا مذکر، گرچه «رهین» فعیل به معنای مفعول مذکر و مؤنث در آن یکسان است لکن آنجا که دارد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾ نه چون نفس مؤنث است، این «رهینة» اسم است و صبغه مبالغی هم دارد انسان را گرو می ‌گیرند. 🔹 یک بیان نورانی مرحوم صدوق در توحید از وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل می ‌کند که چرا ما دلمان می‌ خواهد بخوانیم اما موفق نمی ‌شویم؟ فرمود: این گناهی که روز انجام دادید شما را بسته است.[4] بنابراین انسان آزاد نیست. حُرّیت از است. فکّ رهن کنید، با توبه، با انابه، با تطهیر، خودتان را آزاد کنید، با استغفار کردن خودتان را آزاد کنید. [1]. المقنعة، ص370؛ «شَعْبَانُ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَی شَهْرِی».‏ [2]. سوره مدّثّر، آیه38. [3]. سوره طور، آیه21. [4]. التوحید(للصدوق)، ص97. 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 444 تاریخ: 1398/02/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 انديشه و معرفت 📒نام کتاب: «دانش و روش بندگی» 📕مؤلف: «آیت الله جوادی آملی» 📚خرید کتاب: b2n.ir/z19943 🌐 Nashresra.ir 📱 @nashresrair ◀️ ارتباط با ما: @nashresra_ir_admin
لزوم محاسبه در ماه شعبان؛ ✳️ماه پربركت شعبان، آخر سال اخلاقی ماست 🔷 هر كسی براي خود يك سالی دارد، كشاورزان معمولاً اول سالشان اول پاييز است، و برخي‌ها هم اول سالشان فروردين است؛ اما كسانی كه در مسائل اخلاقی كار مي‌كنند اول سالشان ماه مبارك رمضان است، لذا ماه شعبان آخر سال اخلاقی اينهاست. 🔷 در آخر سال نظير اينكه نزديك امتحانات كنكور مي‌شود انسان چگونه تلاش و كوشش مي‌كند مطالعه كند و حضور ذهن داشته باشد, اينها كه سال اخلاقي دارند تمام تلاش و كوشش آنها اين است كه در اين ماه شعبان بدهكاري‌هايشان را بدهند حقّ‌الله دارند حقّ‌الناس دارند توبه‌اي بايد بكنند واجبي ترك كردند حرامي مبتلا شدند تمام اين دِيْن‌هاي حقّ‌اللهي و حقّ‌الناسي را در ماه شعبان بدهند كه وقتي اول سال فرا مي‌رسد اينها با سود همراه باشند. 🔺منبع: news.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مناجات شعبانیه 🔹 مستحضرید که ماه نظیر ماه مبارک رمضان مِهرش با قهر آماده است، نازش با نیاز آماده است. ماه‌های دیگر ماه نیاز است; اما در ماه پُر برکت شعبان و ماه پُر برکت رمضان که در پیش است نیازش با ناز آمیخته است. 🔹 خدای سبحان به ما دو راه نشان داد که اینها «مانعة الخلو» است اجتماع را شاید[سزاوار است]؛ از راه نیاز یا از راه ناز خواسته ‌های خود را با او در میان بگذاریم. راه نیاز همان است که از ذات أقدس الهی می‌ گوییم: ﴿أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ﴾[1] اما راه ناز را خود ائمه (علیهم السلام) به ما آموختند. در دعای «افتتاح» شب‌ های ماه مبارک رمضان ذات أقدس الهی به وسیله وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه) این دعا را به ما آموخت که شما در هر شب از شب‌های ماه مبارک رمضان وقتی روزه گرفتید و به ضیافت الهی بار یافتید این دعای «افتتاح»، «اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ أَفْتَتِحُ‏ الثَّنَاءَ بِحَمْدِك‏»[2] این جمله‌ های را می‌ خوانید تا به این جا می ‌رسید: «مُدِلًّا عَلَیك‏»[3] یعنی پروردگارا من مهمان تو هستم می ‌خواهم با تو دَلال کنم با تو غَنج و ناز کنم، نیاز سرجای خود محفوظ است، من صدر و ساقه هستی ‌ام نیاز است: ﴿أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾[4] اما ولی تو به من اجازه داد که با تو ناز کنم من دَلال کنم, إدلال از دَلال و غنج و ناز است: «مُدِلًّا عَلَیك‏». 🔹 در که مناجات این ذوات قدسی (علیهم افضل صلوات المصلین) است به ما هم اجازه دادند که این مناجات را به بارگاه الهی عرضه کنیم، این است که در این مناجات اول منادات است، بعد مناجات بنده با خدا است، بعد به خدا عرض می ‌کنیم که خدایا حالا تو مناجات کن ما بشنویم! «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِكَ فَناجَیتَهُ سِرّاً»،[5] حالا ما که نفسمان تمام شد، تو مناجات بکن و ما گوش بدهیم. در این اثنا این جمله ‌ها عرض می ‌شود که خدایا! این مناجات برای علی و اولاد علی است، آنها امین بارگاه تو هستند, آنها برابر [6] تو به زبان اینها حرف می ‌زنی: «كُنْتُ ... لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ»[7] در فصل سوم یعنی مقام فعل، نه فصل اول که مقام ذات است منطقه ممنوعه است، نه فصل دوم که صفات ذات است که عین ذات است که آن جا هم منطقه ممنوعه است. در مقام فصل سوم که فعل خدا و فیض خدا و ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾[8] شدن و مانند آن است. در این فصل سوم که است آنها به شما عرض می ‌کنند ما هم اجازه یافتیم به شما عرض کنیم، بگوییم: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»[9] خدایا! حالا بنا شد ناز بکنیم. بگوییم اگر شما این ملت را شایسته رحمت نمی‌ دانی, شایسته تربیت نمی ‌دانی, شایسته هدایت نمی ‌دانی, می ‌گویید چون گناه کردند اگر اینها را, ما را و ملت ما را و جامعه ما را بخواهی مؤاخذه بکنی که چرا بد رفتید؟ چرا بی ‌راهه رفتید؟ چرا گناه کردید؟ ما هم مؤاخذه می ‌کنیم و می ‌گوییم تو که بزرگ‌ تر بودی و هستی چرا نبخشیدی؟! اگر تو مؤاخذه بکنی ما هم مؤاخذه می‌ کنیم! اگر تو بگویی چرا بد کردی؟ ما می‌ گوییم تو چرا خوب نمی ‌کنی؟ «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»، تو که بزرگ ‌تری، تو که حکیم محض هستی, علیم محض هستی, قادر محض هستی, حی محض هستی, ازلی، ابدی، سرمدی هستی, تو چرا نبخشیدی؟! [1]. سوره نمل، آیه62. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص577. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص58. [4]. سوره فاطر، آیه15. [5]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص299؛ زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص49. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص352؛ «... كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ ...». [7]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص352. [8]. سوره نور، آیه35. [9]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص296. 📚 پیام فرا رسیدن ماه شعبان تاریخ: 1399/01/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 یادگار امام 🔹 این بزرگوار هم در زمان حیات برادر بزرگ و بزرگوارش در خدمت پدر و امام بود، یار و یاور امام بود و هم بعد از ارتحال آن برادر بزرگوار كار آن برادر را هم به عهده گرفت و آثار امام را در همه این ابعاد یاد شده حفظ كرد. هم در سلامت امام تلاش و كوشش كرد، هم در هجرت امام سهم به سزایی داشت، هم در امام سهم به سزایی داشت، هم در نشر آثار امام در زمان خود امام سهم به سزایی داشت و هم در علمی امام بعد از ارتحال امام راحل سعی بلیغ داشت. ایشان در حقیقت را خوب درك كرد و امام در چنین فرزندی محفوظ مانده است. او هم به نوبه خود بود، به نوبه خود از علوم حوزوی برخوردار بود، شمّ سیاسی قابل قبولی داشت. بخشی از این شمّ سیاسی را كسب كرد و بخش دیگر به برد! مجموعه‌ ای از چهره انقلابی امام راحل را در خود مسجم كرده است او هم تلاش كرده است و ﴿وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذینَ كَفَرُوا السُّفْلی وَ كَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا﴾.[1] همان ‌طور كه رحلت برادر بزرگ و بزرگوارش مایه شد، ما از ذات اقدس الهی مسئلت می ‌كنیم كه این عزیز را كه زود از ما گرفت، لكن رحلت او را مایه شكوفایی كلمه علیای انقلاب قرار بدهد... . [1] . سوره توبه، آیه40. 📚 پیام رحلت حاج سید احمد خمینی تاریخ: 1373/12/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا