#خاطره1955
سلام دوستان یکی از آشناهام بعداز مدتها بهم پیام داد و چت کردیم درباب های مختلف وسط چت کردن و داغ بودن موضوع اذان شد😒
حالا از یطرف خدا داره مرا صدا میزنه
ازیطرف آشنام که مدتها هم ازش خبری نداشتم ونگران اوضاعش بودم
بهش گفتم عزیزم بیابریم؟
گف کجا؟
گفتم درمحراب نماز
گف بی مزه و وقت نشناس😳😳(خب ینی چی اینجور گفت)
گفتم چرا اینجورمیگی نماز خوندن بی مزگی داره؟گف نه ولی باید وقت شناس باشی 😢
گفتم صدالبته که وقت شناس بودم که گفتم الان بریم😍
گف واقعن که من دارم باهات حرف میزنم اونوخ تو میگی بریم نماز
گفتم عزیزم پای تو خشه ولی پای خدا خیلی خش تره
یاعلی مدد
گف برو .... نادون اگه قرار بود جواب بگیری از نماز خوندن تاحالا گرفته بودی
و من جوابی بهش ندادم
حالا دوستان بد موقعی بهش گفته بودم که اینقدر داغ کرد؟
شماجای من بودد چطور مگفتد؟