پاییز می رسد که مرا مبتلا کند
با رنگ های تازه مرا آشنا کند
او قول داده است که امسال از سفر
اندوه های تازه بیارد، خدا کند...
او می رسد که باز هم عاشق کند مرا
او قول داده است به قولش وفا کند
پاییز عاشق است و راهی نمانده است
جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ
شاید اثر کند و خداوند فصل ها
یک فصل را به خاطر او جا به جا کند
تقویم خواست از تو بگیرد بهار را
تقدیر خواست راه شما را جدا کند
خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر
در را به روی حضرت پاییز وا کند...
#شعر
•✾•❀﴾@aavaregi﴿❀•✾•