وه چه شیرین است!
رنج بردن؛ پافشردن
در ره یک آرزو مردانه مردن؛
وندر امیدِ بزرگ خویش
با سرود زندگی بر لب، جان سپردن =)
- #ابتهاج
در مکث زمان اگر چه پر جزر و مَدیم
ما مجرم محکوم به حبس ابدیم
یا پوچ دو دست سرد دنیاست و یا
ما پشت همان دست که پوچ است زدیم
#محمدجواد_منوچهری
چنان غرق مرکـّب کرده ای چشـــم سیاهت را
دل هر خوش نویسی مشق نستعلیق می خواهد!
#انیسه_ارزومندی
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺟﻔﺎﯾﺖ ﺧﻮﺷﻢ، ﺗﺮﮎ ﺟﻔﺎ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺵ ﺗﺎﺯﻩ ﺭﺍ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻨﺎ ﮐﺮﺩﻩﺍﯼ
#فروغی_بسطامی
نخورده می چه داند شراب یعنی چه
ندیده آب چه داند سراب یعنی چه؛
درست نیست که بگویم چه حالتی دارم
مرا ببین که بدانی خراب یعنی چه
دوباره فطریه ام را عسل بدادم و قند
که قوت غالبِ شعرم فقط لبان تو بود😉
-
قدر بشناسید مستان ؛ آخرین پیمانھ را
ساقے امشب میکند تعطیل این میخانھ را
گو به مھمانان ؛ کھ مھمانے بھ پایانش رسید
خوردهیاناخوره باید ترک کرد این خانھ را 😔😔😔😢😢
از تو یک پرسش احوال ، مرا شاعر کرد عشق پیدا شد و فی الحال مرا شاعر کرد پَرشال تو پر از زمزمه ی شالی بود در نسیمی پرٍ یک شال مرا شاعر کرد پونه ها با گل پامچال تبانی کردند عطر پونه،گل پامچال مرا شاعر کرد سر چشمان تو در مدرسه غوغایی بود ازدحامی شد و جنجال مرا شاعرکرد
شعر بهانہ مےشود تا برسد بہ دسٺ یار...
منتظر معجزه اے نشستہ ام تا برسد پیام تو .....