eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح آمده،آسمان غزلخوان شده است گرمـــا به تنِ پنــجره مــهمان شده است خــورشید دوبــاره مــــثل ِگـــل میتابد دنــیا پـــُر ازآفـتـابـگردان شــده است
برای وصف رویِ تو، لغت تنها عسل دارد برای از شما گفتن، فقط حافظ غزل دارد شما آنقدر زیبایی ، که آدم بهر توصیفت نیازی به هزاران شعر و صد ضرب‌المثل دارد چنان لرزانده‌ای دل را که دیشب با خودم گفتم که این یارِ پری چهره، چه نسبت با گُسل دارد؟ شما هر قدر زیبایی ، همان اندازه مجنونم ! جنون هم با دلم انگار ، پیوند از ازل دارد :) | 16:09 | ۷ مرداد ۱۴
از تن بِگُذر، تدارک رفتن کن تاریک نمان، چشم و دلی روشن کن عریانی محشر است، در پیش رفیق! احرام نبستی، کفنی بر تن کن  
همینکه مهرِ علی❤️ در میان سینه ی ماست یقین به فوز الهی رسیم در عقبی' 👌 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم پُرَم از حسِ دلگیری که نامش را نمی‌دانم تو اقیانوسِ سرشار از تلاطم‌های آرامی؛ و من دریاچه‌ی اشکی، که دائم رو به طغیانم بزن نِی، باز غوغا کن، بزن دَف، شور برپا کن به هر سوزی بگریانم، به هر سازی برقصانم ببین آیینه‌وار از حس تصویر تو لبریزم تو آرامی من آرامم، پریشانی پریشانم اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهِ توست که این دیوانگی‌ها را من از چشم تو می‌خوانم
خورده است سند "صبح" به زیبایی نامت پروانه به رقص آمده از عطر کلامت پرورده‌ی خورشید‌ سحرخیزی و  با شوق زیبا شده هر پنجره از باغ سلامت
این کیست گشوده خوش تر از صبح پیشانی بیکرانه در من؟ از شوق کدام گل شکفته است این باغ پر از جوانه در من؟
با دو پای خـــــود نرو در دام عشق تا نیفـــــتی ناگهــــان از بــام عشق راه را کـج کن اگــر جـــــایی رسید دست تو در زندگی پیغــــــام عشق از طلـــــوع و از غروب خود بترس می رســـد روزی به شب ایام عشق پر شده از تلخی و خون جگــــــــر آنچه را نامیده بودم جـــــام عشق باز می لــــــرزد گسل های دلـــــــم باز هـــــــم آمد به گوشم نام عشق ای دل عـــــاشق برو حـــــالا بسوز چون شدی از سادگی ها خام عشق ✍
‌سوز یه سری حرفا از سوز و سرمای زمستون بدتره مواظب حرف زدنمون باشیم...