eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
51 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🌺 پسر دلربای شاه عرب آمدی شد زمین گرفتارت، شد جهان با تو باصفا عباس خنده‌ها بر لب علی گل کرد، دید تا چهرۀ تو را عباس گل گلزار مصطفایی تو، میوۀ باغ مرتضایی تو شیر میدان کربلایی تو، آفرین بر تو مرحبا عباس ای رخت جلوۀ جمال علی، صولتت مظهر جلال علی دست‌هایت پناه آل علی، چه کسی مثل توست یا عباس؟ یاور حیدر و حسین و حسن، دلت از یاد فاطمه روشن زینبت با تو ایمن از دشمن، معدن غیرت و وفا عباس روی زیبای تو بهشت برین، ای به قربانت آسمان و زمین پسر باحیای امّ‌بنین، ای علمدار کربلا عباس شاه دین تکیه کرده بود به تو، صد سلام و دوصد درود به تو می‌کند کعبه هم سجود به تو، بندۀ صالح خدا عباس جلوه کردی بهشت نور گرفت، نینوا با دم تو شور گرفت شعرها با غمت شعور گرفت، گشت مهر تو کیمیا عباس پسر دلربای شاه عرب، وای اگر بر کسی کنی تو غضب آبرو از تو یافت شرم و ادب، ماه حُسن و گل حیا عباس چشم‌های تو آسمان حرم، قامتت سرو بوستان حرم ای نگهبان مهربان حرم، دست‌هایت گره‌گشا عباس ماه نورانی عشیره تویی، مؤمن نافذالبصیره تویی در صف کارزار چیره تویی بر دلیران اشقیا عباس مظهر حلم و مخزن کرمی، تو سپهدار و صاحب علمی هر زمانی حسین داشت غمی، کرده بی‌شک تو را صدا عباس تو برای حسین سرداری، غمگساری برادری یاری یاور و ساقی و علمداری، ای امامت ز تو رضا عباس عشق تو کرده در دلم خانه، دلِ بی یاد توست ویرانه می‌شود با گناه بیگانه، هرکه شد با تو آشنا عباس دردها می‌شود دوا با تو، حاجت عالمی روا با تو شد حسینیه سینه‌ها با تو، گاه در جمع ما بیا عباس
🌹یا عباس...🌹 هر حاجتمان بسته به نامش آمد صد شکر که قلبمان به دامش آمد🌸 سلطان ادب ببین که میلادش هم از روی ادب پس از امامش آمد🌸
در آن ساحت که ذره مهر عالم‌تاب می‌گردد به ایمای تو مجنون از اولوالالباب می‌گردد به دنبال تو ای ماه فروزان بنی هاشم کنشت و معبد و بتخانه و محراب می‌گردد به یمن عشق ساقی در کویر سرخ عطشانم محبت قطره قطره پیش او سیلاب می‌گردد به دور کعبه‌ی لب‌های تو آقای ساقی‌ها لب و پیمانه و صبر و قرار و آب می‌گردد قضا گر محکم است و با قدر محتوم می‌دانم قضا هم با قدر دور تو بی‌اسباب می‌گردد خدا می‌خواست تا مابین عالم بهترین باشی که از دیدار تو مولای من بی‌تاب می‌گردد چنان آیینه‌ای هستی تو از روح‌القدس، حتی که از دیدار رویت کافری تواب می‌گردد ستاره، ماه ،سیاره و هفتاد آسمان مستی به راز مِهر تو با مُهر اسطرلاب می‌گردد ببخش آقا که گاهی در میان عاشقی هایم کلامم مشتمل بر تسقط الاداب می‌گردد اگر چه قلب من یخ کرده باشد از غمی مبهم به گرمای انار دستهایت آب می‌گردد چنان با او صمیمی هست اشعارم که هر واژه برایش دور از هر پیچش اطناب می‌گردد ولی آقای من با این همه زیبایی ذاتی شود پروانه و دور سر ارباب می‌گردد...
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
‌‌ لیست تعدادی از کانال های ناب ادبی و شعر🍎 سرزمین شعرها 📚 @sarzaminesher آبادی شعر 📚 @abadiyesher شعرهای ناب 📚 @sherhaye_nab از هر دری سخن 📚 @azhardarisokhan میخانه 📚 @meikhaneh شعری برای او https://eitaa.com/joinchat/2749628920C1fe82386fb حبیب 📚 @hicheestan کافه دنج 📚 @dengcoffee مشاعره 📚 @moshaereh جوانه 📚 @ranginkamaneman مبتلا 📚 @mobtalaaa شعرکده گل و بلبل 📚 @golo_bolbol شعرناب 📚 @Shere_naab بهشت تو 📚 @beheshte_too128 نبض قلم 📚 @nabzeghalam آرایه های ادبی 📚 @arayehha کلبه شعر 📚 @shaeranehayemahkhaky نوای دل 📚 @navayedel بهانه های قلم 📚 @sogandbarqalam آسوگرافی 📚 @asoography چایخانه عشاق 📚 @chaykhaneoshagh دردنامه 📚 @DarDnameh محمدجواد منوچهری(گیدا) 📚 @gida13 نجوای باران 📚 @najvayebaran
وَأَقْبِلْ عَلَىَّ إِذا ناجَيْتُكَ، فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ، وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ اِنْ كانَ قَدْدَنا اَجَلى وَ لَمْ یُدْنِنى مِنْكَ عَمَلى فَقَدْ جَعَلْتُ الْاِقْرارَ بِالذَّنْبِ اِلَیْكَ وَسیلَتى. أَقْبِلْ عَلَىَّ، خسته و نالانم از خودم آغوش باز کن که گریزانم از خودم آغوش باز کن که به سوی تو آمدم اقرار میکنم که پشیمانم از خودم غیر از تلف شدن چه نصیبی مرا ز عمر؟! آنگونه ام که سیر شده جانم از خودم پوشانده ام درونِ خودم را ز دیگران این ننگ را چگونه بپوشانم از خودم؟! از غیر خود چگونه شکایت کنم؟! که من مانند گردباد پریشانم از خودم از دیگران کناره گرفتن که سخت نیست توفیق دِه که روی بگردانم از خودم
ای سرو که با تو باغ‌ها بالیدند معصوم به معصوم تو را تا دیدند چون شاخه گل محمدی، دست تو را بر دیدۀ خود نهاده و بوسیدند
روح خدا که در دلِ آدم دمیده شد عشق ِحسین بر دل ِعالم تنیده شد طوفانِ عشق خواست عالمداری اش کند عباس هم برای حسین آفریده شد✅ (ع) وروز جانبازمبارک🌺
مرد عاشق در عاشقی از چشم و دست و پا گذشته او از وجودِ خویش بی‌پروا گذشته بسیار بوده در دلش شوق رسیدن از هرچه مانع می‌شده، یک جا گذشته عشقش ابالفضل است و عمری، روزهایش در روضه‌های ظهر عاشورا گذشته تا وا کند از دست و پایش بندها را از بندبند هستی‌اش حتی گذشته او دست‌های خویش را داده در این راه با بال‌های خویش از دنیا گذشته گفتم بگویم از بزرگی مثل دریاست دیدم که وصفش خیلی از دریا گذشته ما در غم امروز خود ماندیم یک عمر او راحت از امروز و از فردا گذشته می‌شد بماند مثل ما در بندِ دنیا می‌شد بماند مثل ما، اَمّا گذشته این پیکرِ رنجور، عزمی جزم دارد فرقی نکرده اقتدارش با گذشته جانباز تعریفی‌ست از زیبایی محض از بس که از دل‌بستگی زیبا گذشته گفتم مبارک باد روزت مرد عاشق آرام با لبخند گفت از ما گذشته تعریف می‌خواهد چکار این راست قامت این عاشق آزاده از این‌ها گذشته
🌸🌸یاقمر بنی هاشم🌸🌸 کرده درگیر خودش احساس را تا نهایت برده‌ است اخلاص را در مرام و معرفت ضرب‌المثل مال خود کرده مقامی خاص را ای فدای آن حرم،آن نور محض آب کرده قلب هر عکاس را پاسداری کرده از اهلِ حسین نازکرده غنچه‌های یاس را در ولادت هم ادب کرده به او ای بنازم حضرت عباس را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سرود سلام فرمانده ۳ منتشر شد سلام فرمانده مهدی، سلام آقای خوبم
آقاجان سایه ات مستدام ...روزت مبارک🌹🌹🌼🌼😍
یکی اینجا دلش تنگ است،آنجا را نمیدانم من از کاشانه ای دورم که آن را کربلا نامند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم ِافیونی افغان تو ،منگم می کند صد فغان!رنگ لبت،دارد مشنگم می کند شیشه باشم،تخته سنگت،سنگ باشم تیشه ات مستعد خودکشی همچون نهنگم می کند من درختم، آرزو دارم شوم گهواره ات... حیف چون تقدیر، قنداق تفنگم می کند ماه اگر روی تو را دارد به ناز وافرش برکه ها و نقش ماهی ها، پلنگم می کند گاه بر فرش زمین، گاهی به عرش آسمان تاب و بی تابی ِدل، الاکلنگم می کند ساده هستم، مثل گندمزار و بوی روستا دست باد و موی تو درگیرِجنگم می کند من کماندارم، تولد یافتم در برج تیر تیر ِ ابروی کمانت،هفت رنگم می کند . .
ای خنده ات مخلوطی از افیون افغانت هر دانه الماس ِبدخشان است ، دندانت در چشم تو مُرفین و تریاکی است دُز بالا در من درشت افتاده عکس ِچشم ِرقصانت ابرو ملک! گیسو فرشته! چشم اسرافیل پیدایش ِ ماه است از لب های خندانت هر دفعه میخندی زمین بی وزن میگردد با این توّهم های موزون چیست درمانت؟ مویت هنر خوانده، گرایش های اسلیمی از چشم ِ باد افتد پلی تکنیک تهرانت ای مافیای قلب، عضو ِ قابل پیوند دل می ربایی از زن و مردان ایرانت با چشم، جادوی سیاهت را نشان دادی باید پناه آورد بر اعجاز ِ یزدانت
به لب دارند دریاهای لب‌تشنه سلامت را به دل دارند امواج رها ماه تمامت را علی را قُرّةُالعینی، همان فی مقعد صدقی به نفسی انتَ می‌داند بلندای مقامت را به غم‌ها کاشف‌الکربی، ابالغوثی، ابالفضلی که در سختی فراوان برده‌ام با بغض، نامت را شکوه دست‌های تو عمود خیمه‌ی دین شد رساندی تا به فرداها و فرداها پیامت را نه آب است این‌که چون جان عزیزش دوست می‌داری به دندان می‌بری با مشک خود حرف امامت را...
❤ماه دیگر ماه نیست!❤ تا تو را دیدم به چشمم ماه دیگر ماه نیست هیچ شاهی با وجودت در دو عالم شاه نیست آنچه من بینم در این آیینه می دانم کسی جز خدا حتی ملک زین ماجرا آگاه نیست زائرش بر شاخ طوبی جام میگیرد مدام در فلک هم مثل این مضجع زیارتگاه نیست آب خواهد تا که آهی از جگر بر آورد حیف آن بیچاره اصلا در بساطش آه نیست دیده ام با صد تفاخر خواجه را بر بام عرش چون نبی تا حضرتش جز قاب قوسین راه نیست اندرین درگاه باید تا قیامت سر نهاد در جهان مانند این در، گشته ام درگاه نیست ماه را در عمر خود زیبا میخواندم ولی تا تو را دیدم به چشمم ماه دیگر ماه نیست در وصف حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام #م.ح_شاد
بدون دست آری دستگیر عالمینی تو چه باید گفت در مدحت؟ علمدار حسینی تو علیه السلام
وقتی که فروغ ازلی دیدن داشت انوار خداوند جلی دیدن داشت با دیدن فرزند عزیزش سجاد لبخند حسین بن علی دیدن داشت :: محبوب حریم حق تعالی آمد تفسیرگر نور و تجلا آمد در فصل شکفتنش سروشی می‌گفت سجاده نشینِ عرش اعلا آمد
از سکوتم صدا درست کنید ذکر یا ربنا درست کنید ببرید و بیاورید مرا بلکه از من گدا درست کنید در دلم گر بناست خانه کنید اول این خانه را درست کنید می‌شود سنگ دستتان بدهم می‌شود که طلا درست کنید هر چه میل شماست تسلیمیم یا خرابم و یا درست کنید فقر ما را کسی درست نکرد ای کریمان! شما درست کنید شد اگر، شکر؛ اگر نشد یک وقت می‌نشینم تا درست کنید بعد از آن که مدینه‌ام بردید سفر کربلا درست کنید از لب ما دعا نمی‌افتد کربلا، کربلا نمی‌افتد این قبیله همه شبیه هم‌اند این کَرَم‌زاده‌ها چه با کرم‌اند چه نیازی‌ست تا بزرگ شوند در همان کودکی مسیح دم‌اند زنده‌ام می‌کنند مثل مسیح بر تن مرده‌ام اگر بدمند همه آماده‌ی بلا هستند جاده‌های عروج پیچ و خم‌اند عاشقان بیشتر پی نامند عاشقانی که عاشقند کم‌اند عاشقان در نگاه آل علی گر اسیرند باز محترم‌اند دختران قبیله‌های عرب خادم شهربانوی عجم‌اند عجمی کرده‌اند جانان را آبرو داده‌اند ایران را ای مناجات تا خدا رفته عرش را تا به انتها رفته کیسه کیسه به شانه نان برده خانه خانه سوی گدا رفته بی تو معراج هم کسی برود بی وضو محضر خدا رفته بس که در حال سجده افتاده رنگ پیشانی شما رفته برکت می‌رسد غلامت اگر... سر سجاده‌ی دعا رفته محمل ما به گِل فرو رفته محمل ما شکسته وا رفته چاره‌ای کن برای ما، ور نه رمضان، آبروی ما رفته آبرودار پنجم شعبان دارد از راه می‌رسد رمضان چه مقامی‌ست مادر تو شدن مثل پروانه‌ی سر تو شدن بال جبريلِ عرش مال خودش راضي‌ام با كبوتر تو شدن علیِ اكبر است و آرزوي چند سالي برادر تو شدن می‌شود برتر از سليمان شد ظرف يك روز نوكر تو شدن اين غلام سياه را نفروش كردم عادت به قنبر تو شدن به خداي يگانه می‌ارزد كشته‌ی نام اطهر تو شدن پدرت هم به تو "ولی" می‌گفت «بابي أنت يا علي» می‌گفت آمدي و حسين خندان شد همه جا جز بقيع چراغان شد آمدي و به بركت نامت نام جدت علي فراوان شد مادرت شد عروس زهرا و افتخارش نصيب ايران شد آشنا با صحيفه‌اش كردي هر كه بر سفره‌ي تو مهمان شد رمضان ماهِ سِرِّ شعبان است رمضان شرح ماه شعبان است ابر و خورشيد و ماه در كارند خاكي از زير پات بر دارند تب تو تب نبود، درمان بود راويان تب تو بيمارند دوستان قديمي زهرا به تو و مادرت بدهكارند در اسيري مادرت حتي از مقامات او خبر دارند هر چه مِهريه‌اش گران باشد باز قوم علي خريدارند به غلامت بگو دعا بكند اين گرفتارها گرفتارند با مناجات تو ملائكه هم سر شب تا به صبح بيدارند تا نگاهي به بالشان بكني از كرم خوش به حالشان بكني كاش مي‌شد بنا درست كنند گنبدي از طلا درست كنند همه جاي مدينه را نه، نه لااقل پنج تا درست كنند گرد و خاك بقيع را ببرند تا برايم دوا درست كنند شيعيان حاضرند با گريه آستان تو را درست كنند با النگوي دختران عجم چند ايوانْ طلا درست كنند سنگ‌ها می‌خورد بر سر تو تا كه شايد صدا درست كنند عمه را زد ولي سر تو شكست هم سر عمه، هم سر تو شكست ای مناجاتی سرای حسین ذکر آمین ربنای حسین ای تمام صحیفه‌ات شرحِ آخرین ناله و دعای حسین مقتل تو صحیفه‌ات باشد داده‌ای شرح کربلای حسین کاش مثل تو روضه‌خوان بشویم تا اقامه کنیم عزای حسین به زبان دعا بیان کردی چه کشیدند بچه‌های حسین آه تیر سه شعبه و حلقِ طفل معصوم بی خطای حسین الامان از حکایت زینب وای از روز ماجرای حسین بعد از آن که بدن مرتب شد سر بنه روی بوریای حسین روی قبرش نوشتی یا مظلوم! لک روحی فدا ابا المهموم!
باسمه تعالی بی‌تو افتاد در این شهر به هرجا گذرم هر کجا روی کنم باز تویی در نظرم به هوای تو خیابان به خیابان گشتم دیدی از دوری‌ات ای دوست چه آمد به سرم؟ شک ندارم که ز احوال دلم با خبری وای بر من اگر از حال دلت بی‌خبرم عصرِ پاییزم و دلگیر‌ترین منظره‌ام ابرِ دلتنگم و در مزرعه‌ها در به درم همه‌جا جلوه‌ی زیباییِ رویاییِ توست هرکجا را که ببینم به رُخت می‌نگرم به کجا بارِ سفر بندم از این‌‌شهر که من تا به یادِ تو و چشمانِ توام در سفرم هر زمانی که در آیینه خودت را دیدی یادِ من کن که به دیدارِ تو محتاج‌ترم عهد می‌بندم از این راه نگردانم روی عهد می‌بندم از این عشق بسوزد جگرم تا لبی تَر کنم از کامِ تو کاش آخرِ کار از هیاهوی جهان سَر به سلامت ببرم
4_5949564542970234682.mp3
4.66M
🌺 (ع) 💐وزیر شاه کربلاسن 💐غلام درگه ولاسن مهدی رسولی
از این به بعد من از دوست، شر نخواهم دید سفر به خیر، تو را من دگر نخواهم دید دگر برای کسی درددل نخواهم کرد دگر ز دست خودم دردسر نخواهم دید به ریگ هم‌سفر رودخانه می‌گفتم از این به بعد تو را هم‌سفر نخواهم دید قبول کن که نفاق از فراق تلخ‌تر است قبول کن که از این تلخ‌تر نخواهم دید فقط به صاحب اسمم سپردمت، زیرا که تیر آهم را بی‌اثر نخواهم دید
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
بیهوده است معذرت از خرده‌‌شیشه‌ها دل گر شکست، آن دل سابق‌ نمی‌شود