فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای روشنی گنبدت، رخشانتر از خورشید
تطهیر کن جان گدای خسته.جانت را
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
انگیزه ی اشتیاق و شورم هستی
بیت الغزل عشق و غرورم هستی
ای شعر نگفته که تو را خواهم گفت
در بغض گلو سنگ صبورم هستی
#محمدعلی_ساکی
♡
هرقدر آینۀ قلبمو پاک میکنم،
باز میبینم تصویر تو توش هست.
چراغ احساسمو خاموش میکنم که توی اتاق دلم نبینمت،
اما تو مثل یه ماه کامل توی شب تاریک، خودنمایی میکنی.
پنجرهء رؤیاهامو میبندم،
اما تو بازم از پشت شیشه سرک میکشی.
گل خیالت رو از گلدون قلبم میچینم و پرپر میکنم،
اما هیچجا از عطرت خالی نمیشه.
گوشهامو میگیرم،
ولی بازم صدای تو رو میشنوم.
برو لطفا
برو
#زینب_نجفی
در نگاهت رنگ آرامش نمایان می شود
آه می ترسم که دارد باز طوفان می شود
آرزوهایم ،همین کاخی که برپا کرده ام
زیر آن طوفان سنگین سخت ویران می شود
خوب می دانم که یک شب در طلسم دست تو
دامن پرهیز من تسلیم شیطان می شود
آنچه از سیمای من پیداست غیر از درد نیست
گرچه گاهی پشت یک لبخند پنهان می شود
عاقبت یک روز می بینی که در میدان شهر
یک نفر با خاطراتش تیر باران می شود
#محمد_سلمانی
او به من گفت که دیر آمده ام دیر شده است
دل من میل ندارد به شما، پیر شده است
صید شیری شده ام خسته و دل آزرده
هوس پنجه به دل مانده و او سیر شده است
چِقَدر گرگ که در حسرت من میسوزند
من کنار تو و قلبم به تو زنجیر شده است
حرف هایت چقدر آتش جانم بودند
دل بیچاره ام از حرف تو تحقیر شده است
چه بخواهی چه نخواهی چه مرا پس بزنی
با تو قلبم و وجودم همه در گیر شده است
#آراه_ریوندی
قفس کوچک دلتنگی من دنیا شد
هر چه غم بود در این سینه ی کوچک جا شد
لحظه ای من به نگاه تو پناه آوردم
پلک بر هم زدم و صورت تو پیدا شد
زندگی فاصلهی مستی و هشیاری بود
پیکها خالی و دنیای خدا زیبا شد
چیزی از فلسفه ی سیب نمیدانستم
گفتم آدم بشود دخترکم حوا شد
در کلافی که تو پیچیدی و من بافتمش
گرهای بود زمان رفت و به سرعت وا شد
عشق تاوان گناهی است که باور کردم
باید این باشد و آن جمع نباید ها شد
#مهری_مهرمنش
تو رفتی از دل و در سینه آرزوت بهجاست
که چون نهال شود کنده، ریشه میماند...
#فیاض_لاهیجی
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
4_5900261178860375758.pdf
19.48M
نزهةالمجالس
چهارهزار رباعی
تالیف: جمال خلیل شروانی
حدود ۸۰۰ سال پیش نوشته شده
#رباعی
شبهای هجر را گذراندیم و زنده ایم
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود
#شیخ_بهایی
امشب درون سینهی تنگم قرار نیست
آنقدر بیخودم که مرا اختیار نیست
جا مانده رد پای غمت روی صورتم
این دورهای آخر من بر مدار نیست
گم کردهام دوباره دلم را میان راه
گویا زمانه با دل من سازگار نیست
باید قبول کرد زمانه عوض شده است
دنیا به کام مردم این روزگار نیست
دیگر نکو نمیشود این سالهای شوم
گل میدمد ولی خبری از بهار نیست
افتاده باز کار دل من به دست تو
کاری که دست غیر تو باشد که کار نیست
#محمد_درّودی