هدایت شده از به وقت شاعری
والله که قصدم، زدنِ حرف دلم بود
هربار که در محضرِ تو، حاشیه رفتم...🥀🍂
#طلا_کاظمی
#سه_گانی:
مثل گنجشک، پر در آوردند؛
آرزوهای دور و نزدیکم
عاقبت از تو سر در آوردند.
#علیرضا_مهران
@abadiyesher
سلام
سهشنبههای ماه
♨️ همنشینی ماهانه شاعران استان اصفهان
📌 شانزدهمین نشست سهشنبههای ماه؛
در همسایگی گنبدهای فیروزهای
🗓 زمان: سهشنبه 4 دی ماه 1403، ساعت 16
⌚ لازم به ذکر است جلسات ماه رأس ساعت اعلام شده، شروع خواهند شد.
🧑🏼🏫 مهمان ویژه:
خانم مریم کرباسی
📝موضوع :
و چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبی است
🏛 مکان:
خیابان استانداری/گذر سعدی/ عمارت تاریخی سعدی، سالن فیروزه
🅿️ پارکینگ در محل تشکیل جلسه جهت خودروهای شخصی موجود می باشد.
🔰شبکه اطلاعرسانی حوزههنری اصفهان
ℹ️Instagram.com/artesfahan.ir
🌐www.artesfahan.ir
🔘eitaa.com/art_esfahan
✨ ble.ir/artesfahan
🔰 کانالِ ماه:
https://eitaa.com/maahpoet
حوزههنری قلب تپنده فرهنگ و هنر نصفجهان
اهمیتی ندارد دیگران چه نظری در مورد ما دارند ؛
پوشیدن کفش بهتر از فرش کردن دنیاس
هرگز نمیشود همه را راضی نگه داشت
پس بهتر است به راه خود ادامه دهید.
@abadiyesher
عشق کمیاب است اما بی گمان نایاب نیست
آفتابِ مهربانی تا ابد در خواب نیست
میرسد روزی که دلتنگِ تماشایم شوی
هیچکس مانند من از دوریات بیتاب نیست
طاقتم کم میشود وقتی که پیشم نیستی
ماهِ من، انگار در هفت آسمان مهتاب نیست
بعدِ تو هر اشک بغضم را به آتش میکشد
کاش میگفتی که آتش همنشین آب نیست
میروی و از تو در آغوشِ من جا مانده است
تیک تیک ِساعت و عکسی که از تو قاب نیست
کاش میپرسیدی احوالِ مرا قبل از سفر
بی تو اکنون، حال و روز شعرهایم ناب نیست
#صفیه_قومنجانی
@abadiyesher
باز گیر افتاد دل در پیچ و تاب موی تو
پارهپاره شد جگر با خنجر ابروی تو
این دل زار از ازل با خُلق و خویت خو گرفت
ای به قربان دل و قربان خُلق و خوی تو
من نمیدانم کجایی، یک نشانی میدهی ؟
تا سراسیمه بیایم با دلی خون سوی تو
آخرش مییابمت، هر چند هستی دور دور
حتم دارم میشوم آخر گدای کوی تو
آمدی تا که نسازی، این مرام عشق نیست
ناز کمتر کن که بنشینم کمی پهلوی تو
درد من این است که، از باد هم کمتر شدم
یک نسیم از تو خبر آورد و آمد بوی تو
#محمدحسین_شهسواری
@abadiyesher
به یک رفیقِ موافق بساز در عالم
منافقانِ جهان را به هم گذار و برو
#صائب_تبریزی
@abadiyesher
لا حول و لا ز چشم و ز ابرویش
با هول و ولا نگاه کردم رویش
ای وای، اگر که مو پریشان بکند
صد دام بلاست پیچش هر مویش
#مریم_احمدی
#حضرت_باران
@abadiyesher
هر شب دلم بهانهی تو ...هیچ ...بگذریم
امشب دلم دوباره تو را...هیچ...#شب_بخیر
#حسین_قربانی
@abadiyesher
زلالِ چشمهی جوشیده از دل سنگی
الا که آینهی صبحِ بی غبار تویی
دلم هوای تو دارد، هوای زمزمهات
بخوان که جاریِ آواز جویبار تویی..
#حسین_منزوی
@abadiyesher
نخستین بار گفتش: از کجایی؟
بگفت: از دارِ مُلکِ آشنایی
بگفتا: آنجا به صنعت در چه کوشند؟
بگفت: اَندُه خرند و جان فروشند!
بگفتا: جانفروشی در ادب نیست
بگفت: از عشقبازان این عجب نیست
بگفتا: از دل شدی عاشق بدینسان؟
بگفت: از دل تو میگویی؛ من از جان
بگفتا: عشق شیرین بر تو چون است؟
بگفت: از جان شیرینم فزون است
بگفتا: هر شبَش بینی چو مهتاب؟
بگفت: آری، چو خواب آید؛ کجا خواب؟
بگفتا: دل ز مِهرش کی کنی پاک
بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک
#نظامی_گنجوی
@abadiyesher