eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
51 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
دیگر بس است هرچه غریبانه زیستید از این به بعد سرو شوید و بایستید دیگر بس است هرچه که برشانه های هم مانند ابرهای بهاری گریستید از این به بعد سبزتر و استوارتر سربرکشید تا که بگویید کیستید سر برکشید سبز و به دنیا نشان دهید جز سرو سرفراز و سپیدار نیستید ای کوه های محکم و مظلوم و مقتدر تا پای جان برای رهایی بایستید!
مثل سکوت‌های بین دو کلاغ برهنه بودیم تاریکیِ این مزرعه‌ی متروک جنگ سیاهانی بود که قبلِ رنگ‌ها مُردار بودند حالا در صدای خردادیم مانده‌ایم و هیمه می‌سوزانیم تا تنوره‌ی عشق به برافراشتن پرچم هیاهوی بی تاب جهان تعبیر نمی‌شود و ملخ ها هرگز به مزرعه باز نمی‌گردند لابلای دود آتش هامان ما نسلی بودیم که قبلِ آزادی مُردیم و بعد از آن تا ولیعصر پیاده می‌رفتیم جمعه‌های پایان رمضان را «همینگوی» هیچگاه نمی‌دانست که پیرمرد دریا را پرسه می‌زند _ بغداد تا پاریس _ که پیوند دهد بُعد تاریخ را به جغرافیا هیچکس حتی نمی‌دانست ... هیچکس ... تنها پیرمرد بود و دریا و پرسه‌ی آزادی در خاورمیانه «عصر بخیر جمعه های بیت‌المقدس»...
🚩 بازی امروز بت‌شکنی ایستاد و گفت شهادت سینه‌زنی ایستاد و گفت شهادت مادری آشفته می‌دوید و به دستش پیرهنی... ایستاد و گفت شهادت پاسخ پروانه ساده بود، به قدرِ سوختنی ایستاد و گفت شهادت! لاله که پرپر شد و بنفشه که افتاد، یاسمنی ایستاد و گفت شهادت یکسره می‌رفت تا سقوط کند شهر خط‌شکنی ایستاد و گفت شهادت بازی امروزِ کودکان فلسطین چیست؟... زنی ایستاد و گفت شهادت
🖤 [ برای چشم‌ها و دستان مجروح حزب‌الله... ] یک کاسه خون... چشم غروب‌آلود آفاق است هر صبح و شب دنیا به خون تازه مشتاق است رو می‌کند هر روز طرزی تازه از کشتن ماییم و حیرت؛ بس که این سلاخ خلّاق است از چشم ما گر بنگری این زخم‌ها مرهم از چشم ما گر بنگری این زهر تریاق است این چشم‌های غرق خون، دستان بی‌پیکر تعبیر بانگ «کُلّنا عباسِ» عشاق است رفته‌ست آه کودکان تشنه تا عیّوق ای اذن میدان! طاقت عباس‌ها طاق است
هزار سوگ چشیدیم و داغدار شدیم چه شد که نسل خبرهای ناگوار شدیم؟ صدای شیون بیروت در جهان پیچید شبی که باز پر از بهت انفجار شدیم چقدر دیر به خود آمدیم وقت وداع چقدر زود به نادیدنت دچار شدیم دوباره روضه به سمت نیامدن رفت… آه دوباره خیره به یک اسب بی‌سوار شدیم آهای سیبِ سر نیزه! یاد ما هم باش ببین چطور به خون جگر انار شدیم نگاه تو همه را برد سمت سرچشمه تو رفتی و همه با اشک، آبشار شدیم اگر به خاک نشستیم، از شکست نبود که گرم خواندن آیات سجده‌دار شدیم قسم به ماه که ما پیشمرگ حضرت صبح… قسم به سرو که قربانی بهار شدیم | |
پاییز مرگ‌ها و بهار مقاومت آلاله‌های سرخ دیار مقاومت سید حسن، حجازی و یاسین و مغنیه جانم فدای ایل و تبار مقاومت از باغ‌های غم‌زده سرریز می‌شود دردانه ‌های صبر انار مقاومت ای انعکاس روشن جولان زندگی زنده است کوه دامنه دار مقاومت گل بوته‌های زخمی و اسلیمی امید آمیزه‌های نقش و نگار مقاومت بار امانتی است که بر شانه‌های ماست بر دوش ماست قرعه‌ی کار مقاوت تا انتهای جاده‌ی تاریخ می‌رویم از ابتدای راه کنار مقاومت عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان سر زنده ایم بر سر دار مقاومت @abadiyesher
تمام پنجره‌های ده آشنای تواند چکاوکان همه دیوانهٔ صدای تواند ستاره و سحر و ماه با تو همسایه درخت و چشمه و گل اهل روستای تواند هزار قطرهٔ بارانِ در صف بارش هنوز در طلب بوسه بر عبای تواند بدون بودنت ای کوه! گریه هم سخت است که ابرها همگی جلد شانه‌های تواند دویده‌اند کسانی به سمت درک غمت دویده‌اند ولی تازه ابتدای تواند بخوان! دوباره بخوان خطبه‌ای به وسعت درد خوشا به آن کلماتی که مبتلای تواند به صبح خیره شو، از بزم آفتاب بگو که سایه‌ها همه افتاده پیش پای تواند مباد فتح‌نکرده _نبُرده_ برگردند جماعتی که به دنبال خون‌بهای تواند | | @abadiyesher
دریغ… سرخ‌ترین اتفاق سال شدی همین که از شبِ آوارها سوال شدی چه شد که دیدن تو حسرت مدامم شد؟ ای آرزوی قدیمی! چرا محال شدی؟ غمت چه آتش گسترده‌ای‌ است در عالم چطور باعث این حجم از اشتعال شدی؟ به جشن چیده شدن پا گذاشتی، رفتی و خواهش همهٔ سیب‌های کال شدی شکافتی افق شرق و غرب را با خون ادامه‌دارتر از جبههٔ شمال شدی زمانه خواست تو را در گذشته دفن کند تو تا قیام قیامت زمان حال شدی | | @abadiyesher
آغاز نصرالله.mp3
5.13M
قسم به قرآن و به سوره فتح قسم به خون شاه شیب الخضیب وعده نصرت الهی اینه نصر من الله و فتح قریب 🎤 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ ❇️ 🔸 پیشنهاد دانلود @abadiyesher
با جنون مرز مشترک داریم ضاحیه، غزه، بعلبک داریم بید مجنون، صنوبر دردیم وقت غم،وسایه‌ای خنک داریم زیر آوار و روی آواریم زنده یا مرده‌ایم، شک داریم! روی یاقوت زخمی دلمان "نحن ابناء عشق" حک داریم مات و شرمنده شعر می‌گوییم قصد همدردی و کمک داریم! هر چه تو زخم تازه‌ای داری ما فقط اشک پرنمک داریم! غزه، بیروت، سوریه، لبنان ما همه درد مشترک داریم @abadiyesher