eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی که فراقت ببرد روشنی از چشم تنم یوسف من! چشم دلم باز کن از پیرهنت
باریده  بلا بر سرمان ، ادرکنا از سمت زمین و آسمان، ادرکنا محتاج  نگاه  حضرت  بارانیم یا حضرت صاحب الزمان، ادرکنا اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب صبور سلام الله علیها آمین یا رب العالمین 🤲
. زن زندگی آزادیِ بیمار شده گیسو گیسو خرمنِ خونبار شده آغوش به رایگان و زن بی‌مقدار تحویل شما، داعشیِ هار شده
زندگی يعنی چه يعنی آرزو كم داشتن چون قناعت‌ پيشگان روح مكرّم داشتن جامه‌ی زيبا بر اندام شرف آراستن غير لفظ آدمی، معنای آدم داشتن قطره اشكي به شبهای عبادت ريختن بر نگين گونه ها الماس شبنم داشتن نيم‌شب‌ها گردشي مستانه در باغ نياز پاكي عيسی گزيدن عطر مريم داشتن با صفای دل ستردن اشك بی تاب يتيم در مقام كعبه چشمی هم به زمزم داشتن تا برآيد عطر مستی از دل جام نشاط در گلاب شادمانی شربت غم داشتن مهتر رمز بزرگي در بشر داني كه چيست مردم محتاج را بر خود مقدم داشتن ... مهدی_سهیلی
مانده ام تا وسط معرکه گیری چه کنم؟ نشود پاره اگر بند اسیری چه کنم؟ عاشقی خواسته ام بود ولی حیرانم بپذیری چه کنم یا نپذیری چه کنم! تن تو شعله‌ی عشق است که گُر می‌گیرد پس بگو با تنم این جسم حریری چه کنم! تو زلیخایی و آخر تو جوان خواهی شد من بیچاره ولی با غم پیری چه کنم؟ کاسه‌های چه کنم را تو به دستم دادی! بی تو با درد نداری و فقیری چه کنم؟
. هرچند که کوهیم و پر از توحیدیم از غصه‌ی این ترور، ولی باریدیم امروز شعار تازه چی آوردید؟! "زن، زندگی، آزادیِ‌"تان را دیدیم! 😭 🏴
تو ایستاده ای اما توان دم زدنت نیست خموشی ات همه فریاد و خود به لب سخنت نیست چه تلخ خورده ای از دست روزگار که دیگر چنان گذشته ی شیرین لب شکرشکنت نیست چه جای غم که ندارم تو را که در نظر من سعادتی به جهان مثل دوست داشتنت نیست چگونه می سپری تن به بوسه های رقیبم؟ نشانه بوسه ی من در کدام سوی تنت نیست؟ من از تو، اصل تو را برگزیده ام که همیشه دلت مراست ،تو خود گفته ای، اگر بدنت نیست چنین که عطر تنت ره به هر نسیم گرفته است تو با منی و نیازی به بوی پیرهنت نیست
خدااااااا قوت واقعا😬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهسا کلید فتنه ،رمز عبور از دین آشوب را رقم زد، مشتی دلار چرکین شیراز غرق خون شد، اما سکوت باید چون آب و نان ندارد هشتک برای
بذر عشقی که تو آن را به دلم کاشته ای آبیاری شده با خون که برافراشته ای آمدی با تبرت ریشهٔ من قطع کنی آه راجع به من اصلا تو چه پنداشته ای ‌‌ من تو را بهر خودم خواسته بودم افسوس ساده دل بوده ام اما تو که را داشته ای من تعصب کش محضت شده بودم تو ولی همه را جز خود من پیش نگهداشته ای بعد یک عمر نهالم به ثمر هم ننشست چون تو از عشق برای همه برداشته ای