eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
74 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از اختِلافِ بِینِ «مَن» و «دَردِ بی کَسی» هَر جـا خَبَــر رِسیـد بِدانیـد شایِـعـه‌ست! @joolideh
نمِ باران نشسته روی شعرم... دفترم یعنی! نمی بینم تو را ابری ست در چشم تَرم یعنی سرم داغ است و یک کوره تبم، انگار خورشیدم فقط یکریز می گردد جهان دورِ سرم یعنی تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم تمام هستی ام نابود شد، بال و پرم یعنی نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم اذان گفتند و من کاری نکردم... کافرم یعنی؟ اگر ده سال بر می گشتم از امروز می دیدی  که من هم شور دارم عاشقی را از بَرَم یعنی تنِ تو موطِن من بوده پس در سینه پنهان کن پس از من آنچه می ماند به جا؛ خاکسترم یعنی نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم اگر منظورت این ها بود، خوبم... بهترم یعنی!
كنارت چای می نوشم به قدر يك غزل خواندن بقدری كه نفس تازه كنم ،خيلی نمی مانم
به قدر خوردن یک چای تلخ با من باش که تلخ با عزیزم هنوز شیرین است
روبروی چشم‌هایت ماه کم می‌آورد شعله‌ی آغوش گرمت چای دم‌ می‌آورد
نیمی از جان مرا بردی ، محبت داشتی ! نیمِ باقیمانده هم هر وقت فرصت داشتی ! بر زمین افتادم و دیدم به سویم می دوی دستِ یاری چیست ؟ سودای غنیمت داشتی ! خانه ای از جنس دلتنگی بنا کردم ولی چون پرستوها به ترکِ خانه عادت داشتی ای که ابرویت به خونریزی کمر بسته ست ! کاش اندکی در مهربانی نیز همّت داشتی من که خاکستر شدم اما تو هنگام وداع کاش قدری بر لبانت آهِ حسرت داشتی ...
چای داغی که دلم بود به دستت دادم آنقدر سرد شدم از دهنت افتادم
من همان واژه ی عشقم بہ زبانے دیگر ڪہ بہ صوت تو فقط قابلِ معنا شدنم ..
من همان دخترک ناز عروسک بازم که به یک خنده خود،کار دلی میسازم چین بر صورت! و یا برف به مو!،نقاشیست من هنوز عاشق آن لوزی در پروازم......
هی نمایش می‌دهی آن، هیکلِ پُر تاب را سیکسپک‌هایت بپوشان، جانِ من، دلبر نباش!😃😅
هدیه دادم قلب خود‌ را تا مگر یارم شود درعوض باران به چشمم یادگاری دادو رفت
از خدا صد دیده خواهم در تماشایت که هست دیده مشتاق تماشای تو صدچندان که بود ...