eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.9هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
101 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
صـبح اسـت بیا تا گرهی بـاز کنی با خـندهٔ خـود دوبـاره اعجاز کنی لب‌های به هم دوخـتهٔ خشک مرا بلبـل بـشــوی و غــرق آواز کـنـی
ولم کن لعنتی می روم از خانه ات آری، ولم کن لعنتی دل ندارد با تو چون کاری، ولم کن لعنتی خسته ام از بی وفایی، دست بردار از سرم باز هم در فکر آزاری، ولم کن لعنتی حرف هایت را تمامی مو به مو ازبر شدم می کنی اشک مرا جاری، ولم کن لعنتی بارها گفتم به تو دیگر نمی خواهم تو را هر شب از من، تو طلبکاری ولم کن لعنتی می گریزم از تو و از خاطرات تلخ تو می روم از خانه ات، آری ولم کن لعنتی 98/07/01
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن تو بگو من به تو مشتاق‌ترم یا تو به من؟
صبحی که با تو می شود آغاز دیدنی ست...😍
گیسوانم موج موج و شانه‌هایت سنگ سنگ موج را آغوش ِ سنگ آرام می‌سازد، بمان!
مَوّاج و دلفریب و پریشان و بی کران از موی تو نوشتم و دریا به خود گرفت
ای بی وفـای سـَنگ دلِ قدر ناشِناس از مَن همین ڪه دست ڪشیدی ، تو را سپـاس :) 💔
وصالم خجلت یار است و هجرم آتش هستی همان نسبت که گل با خار دارد، او به من دارد  ♥️°°♥️
🌱 اگرچه زود نگفتم که دوستت دارم ولی محبت بین من و تو دیرین بود…
.ـــــــــــ. آرزوی دل بیمار منی... صحتی ، عافیتی، درمانی . 🌾
نور خود چیست ؟ خندهٔ هستی خنده ای از نشاط سرمستی هستی از ذوق خویش سرمست است رقص مستانه‌اش ازین دست است نور در هفت پرده پیچیده‌ست تا درین آبگینه گردیده‌ست 🌾
ای وای از آن شهر که دیوانه ندارد صد عقل به مسجد شد و خمخانه ندارد در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم ویران شود این شهر که میخانه ندارد درخویش تپیدیم ولی داد فزون شد بیداد ز دادی که غم خانه ندارد دیوانه ترین مردم شهرم ، توکجایی؟ تا فاش بگویم چوتو افسانه ندارد گیسوی بلندت همه شب ماه نهان کرد آن مو که تورا هست دمی شانه ندارد؟ نغزی به مثل گفت همان طره ی زلفت گر روز شود شمع تو پروانه ندارد ما دلشدگان خیل اسیران شماییم این خیل دریغ از تن و کاشانه ندارد چون باز کنی پرده ز رخسار بگویی: این دام پر از صید چرا دانه ندارد رضا جمشیدی