صـبح اسـت بیا تا گرهی بـاز کنی
با خـندهٔ خـود دوبـاره اعجاز کنی
لبهای به هم دوخـتهٔ خشک مرا
بلبـل بـشــوی و غــرق آواز کـنـی
#زینب_نجفی
#راجی
ولم کن لعنتی
می روم از خانه ات آری، ولم کن لعنتی
دل ندارد با تو چون کاری، ولم کن لعنتی
خسته ام از بی وفایی، دست بردار از سرم
باز هم در فکر آزاری، ولم کن لعنتی
حرف هایت را تمامی مو به مو ازبر شدم
می کنی اشک مرا جاری، ولم کن لعنتی
بارها گفتم به تو دیگر نمی خواهم تو را
هر شب از من، تو طلبکاری ولم کن لعنتی
می گریزم از تو و از خاطرات تلخ تو
می روم از خانه ات، آری ولم کن لعنتی
#یاس_توکلی
98/07/01
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاقترم یا تو به من؟
#فاضل_نظری
گیسوانم موج موج و شانههایت سنگ سنگ
موج را آغوش ِ سنگ آرام میسازد، بمان!
#مژگان_عباسلو
مَوّاج و دلفریب و پریشان و بی کران
از موی تو نوشتم و دریا به خود گرفت
#صادق_داوری
#مویبلند
ای بی وفـای سـَنگ دلِ قدر ناشِناس
از مَن همین ڪه دست ڪشیدی ، تو را سپـاس :)
💔 #فاضل_نظری
وصالم خجلت یار است و هجرم آتش هستی
همان نسبت که گل با خار دارد، او به من دارد
#صیدی_تهرانی
♥️°°♥️
نور خود چیست ؟ خندهٔ هستی
خنده ای از نشاط سرمستی
هستی از ذوق خویش سرمست است
رقص مستانهاش ازین دست است
نور در هفت پرده پیچیدهست
تا درین آبگینه گردیدهست
#هوشنگ_ابتهاج
🌾
ای وای از آن شهر که دیوانه ندارد
صد عقل به مسجد شد و خمخانه ندارد
در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم
ویران شود این شهر که میخانه ندارد
درخویش تپیدیم ولی داد فزون شد
بیداد ز دادی که غم خانه ندارد
دیوانه ترین مردم شهرم ، توکجایی؟
تا فاش بگویم چوتو افسانه ندارد
گیسوی بلندت همه شب ماه نهان کرد
آن مو که تورا هست دمی شانه ندارد؟
نغزی به مثل گفت همان طره ی زلفت
گر روز شود شمع تو پروانه ندارد
ما دلشدگان خیل اسیران شماییم
این خیل دریغ از تن و کاشانه ندارد
چون باز کنی پرده ز رخسار بگویی:
این دام پر از صید چرا دانه ندارد
رضا جمشیدی