eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑 شهادت امام زین‌العابدین، حضرت سجاد علیه‌السلام تسلیت باد
بودی علی شبیه علی مقتدا شدی با درد خو گرفته و دار الشفا شدی در کارزار واقعه ی تلخ کربلا از شاهدان غربت خون خدا شدی از حمله ی حرامی و از غارت خیام تا شاهد اسارت و صاحب عزا شدی در بند تب اسیر و در آن بحر سرخ گون تا ناخدای کشتی غرق بلا شدی از کوفه تا به شام،چهل روزِ سیل غم هر ثانیه به درد و غمی مبتلا شدی با خطبه ها و هم قدم زینب علی روشنگر حقایق کرب و بلا شدی خون گریه ها و داغ چهل سال آزگار شد جاودان و بانی این روضه ها شدی زین العباد گشته ای از کثرت دعا با سیل گریه خامس اهل بکا شدی بودی شهید زنده ی دشت بلا ولی مسموم زهر گشتی و حاجت روا شدی چون مجتبی (ع)و باقر(ع) و صادق(ع) ،امام عشق بی بارگاه و گنبد و صحن و سرا شدی...
Mehdi Rasouli - Havato Kardam [SevilMusic].mp3
10.43M
◾️مناجات 🥀هواتو کردم. اسیر دردم بذار بیام منم حرم دورت بگردم.... ◾️حاج مهدی رسولی
«نور سجاد مطهر گر رسد بر هرکسی او بود کافر همان لحظه مسلمان می‌شود» خط زند عشقش گناهان محو گردد هر بدی هر کژی از حب او چون خط بطلان می‌شود در میان سجده هایش فخر بفروشد زمین چون که غرق بوی خوب رب منان می‌شود زینت عُبّاد باشد مقتدای ساجدان محو نوع سجده اش شخصی چو سلمان می‌شود نور او عالم کند محو تجلی هر زمان با حضور او به سجده شمس پنهان می‌شود هر دعایش همچو نغمه صیقلی بخش دل است روشنی بخش دل مخلوق و انسان می شود از دعاهایش مشو غافل که مفتاح است آن هر مریضی با دعایش زود درمان می‌شود خود خدا داند که این از روی کفر و شرک نیست گر بخواهد ساجدین هر آنچه را آن می‌شود
ماییم که هستیم پریشان حسین محزون ز غم و دیدهٔ گریان حسین ای‌کاش که در کرب‌وبلایش بودیم ای‌کاش‌که می‌شدیم قربان حسین
هدایت شده از اشعار "عاصی"
🌹یا حضرت سجاد علیه السلام 🌹 سالهای عمر تو آقای مظلومم گذشت... بهر گریه از برای شاه مظلومان حسین(ع) "عاصی" ⚫️در شب شهادت امام سجاد(ع) ، هدیه به حضرت ۳صلوات 🍃🖤🍃😭
یک لشکر و کودکان بی‌پشت و پناه یک خواهر داغ‌دیده، داغی جانکاه جز تــــو احــدی ندیـد این‌گونه بلا لا یَـــــومْ کَیـــومُـــکَ ابـــاعبـــدالله @andisheysabz
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد
سالیانی‌ است که من سنگ صبور خودمم
کجا رَوم که ببینم تو را؟ نمی‌دانم ... به جستجوی تو امشب به خواب هم رفتم! 
دریغ و درد که نشناختیم شان عزا را خدا به خیر کند بی سواد بودن ما را کجا گریزم از این دسته ای که مرثیه خوانش قسم به لاکِ زنی می دهد ولی خدا را! کدام راه بپویم؟ چه گویم و چه نگویم؟ عوام کشتۀ الفت، خواص اسیرِ مدارا بدا به ریش سفیدان قوم، کودکِ کویی به پردۀ طرب انگیز اگر که خوانده رثا را قبول خاطر خون خدا کجا و کسانی که خود هرآینه کم کرده اند روی غنا را قدیم، روضۀ ارباب...بگذریم برادر خدا قبول کند این صدا و «زیر صدا» را
دل من تنگ تو شد، کاش که پیدا بشوی که بیایی و در این تنگیِ دل جا بشوی تو فقط آمده بودی که دل از من ببری؟ بروی، دور شوی، قصه و رویا بشوی؟