eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
81 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یه دوست ریپورتم
‌🌹 دوباره می‌نویسمت‌... کنارِ بیت آخرم و چکه چکه می‌چکم...به سطر‌های دفترم تو تازیانه می‌زنی به زخمه‌ی خیال من من آب و دانه می‌دهم به خوش خیالِ باورم تو مثل ماهِ برکه‌ای... و من غریق مست شب دوباره تو... دوباره من... شناوری... شناورم شنیده‌ام ز پنجره سراغ من گرفته‌ای؟ هنوز مثل قاصدک... میانِ کوچه پرپرم گلایه از قفس کمی... کمی عجیب میرسد خودم قفس خریده‌ام... برای این کبوترم شبی بخواب دیدمت...میانِ تنگِ کوچه‌ها قدم زنان... قدم زنان... تو را به خانه می‌برم غزل بخواب می‌رود... به انتها رسیده‌ام تمام من چکیده شد... کنارِ بیت آخرم ...
یک نظر دیدن معشوقه حلال است بیا تو بیا وقت به هنگام وصال است بیا جمله عشاق پی گوشه نگاهت بودند دیدن چهرهٔ آن یار محال است بیا دلم از دوری تو در تپش ودر ضربان اندکی دوری و هجران که ملال است بیا من و شب در دل این‌کوی بلند مردنم در ره عشق تو جلال است بیا زاهدی نیست که قادرِ آن درک مقامت باشد پیروی از تو همان راه کمال است بیا قرعه نوکریت به اسم من افتاده اینکه سرباز تو ام احسن فال است بیا العجلْ العجلَ یا مولا آخرین جمعه گذشت و ته سال است بیا
از حاصل ضرب من و تو ، عشق بپا شد از خاطره ام عشق تو منها شدنی نیست🌼
حـسِ خوبِ سبک شـُدن دارد درد و دل با کـَسی کـه اسـت
این طلق زیر روسری از موی مش کرده بدتر دلم را برده چیز دیگرت کرده ست!!! تک بیت ابروهای تو هرچند پنهانند دیوانی و دیوانه ای هم از برت کرده ست
❣دلم را برده ای با رقصی از یک چادر مشکی تو تنها دلبری هستی که بی چادر نمی خواهم!
چشمم چو به چشم خویش، چشم تو بدید بی چشم تو خواب چشم از چشم رمید ای چشم همه چشم به چشمت روشن چون چشم تو چشم من دگر چشم ندید
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟ سر به تایید تکان دادی و گفتی آری ! ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری روی دیوار دلم سایه‌ای از قامت توست مثل تنهایی من قد بلندی داری ...
یک پیاله شعر تازه ، یک وجب دلواپسی ! زیر قیمت می فروشم ، مشتری دارد کسی؟ با شما ارزان حسابش می کنم ، لطفا بخر ! بوسه جایش می دهی ، با رنگ و بوی اطلسی ؟؟ من شنیدم ، گفته ای باید فراموشت کنم؟؟ من نمردم ، آدم زنده نمی خواهد وصی ! مرگ من ، آنروز می آید که تو با دیگری ! می روی و من بمانم با هجوم بی کسی ! نوشدارو را نیاور ، جامه مشکی بپوش ! تسلیت باید بـــگویی ، تا کنـــــــــــــــارم می رسی...
فکرِ من پیشِ تو و فکر تو پیش دیگریست🙄 دیگری هم عاشقِ یک ثالثِ دیگر تریست چون که این چرخه فراوان گشته است در بینِ ما😐 جمله تنهائیم و بر این نکته می باید گریست😫😉👌
آسمان وقت قرار من و تو ابری بود تازه، با رفتن تو وضع هوا بدتر شد چاره دارو و دوا نیست که حال بد من بی تو با خوردن دارو و دوا بدتر شد
تا کی بدوم سوی سرابی که تو باشی هر شب بپرم از دل خوابی که تو باشی جا داد خدا در صدف سینه‌‌ام آرام با دست خودش گوهر‌نابی که تو باشی آن عمر هدر رفته به یک لحظه نیرزد یک لحظه از این حال‌خرابی که تو باشی من لب نزدم  بر لب جامت که همیشه مستم کند از بوی شرابی که تو باشی قلبم گل‌سرخی‌ ست که می‌خواست بجوشد هرروز در آن دیگ گلابی که تو باشی