🔸 مرحله جدید زندگی...
#رهبرانقلاب:
💢 در حقیقت از #شب_قدر، انسان مؤمن روزهدار، سال نوی را آغاز میکند.
💢 در شب قدر تقدیر او در دوران سال برای او از سوی کاتبان الهی نوشته میشود.
💢 انسان وارد یک سال نو، مرحلهی نو و در واقع یک حیات نو و ولادت نو میشود. در راهی به حرکت در میآید، با ذخیرهی تقوا این راه را طی میکند. (۱۳۸۸/۶/۲۹)
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🔸 در محضـــــر شهیــــــد....
📔 #خاطره
💖#مــادر_آن_دنیـا_را_برایت_آبـاد
مـےکنـم
✍روزهاے قبل از رفتنتش گوشه اے از اتاق نشسته بود، از من پرسید: «مامان از #دنیا چه چیزی میخواهی؟»
🍁گفتم: «خواسته خاصی ندارم و و دنیا را با تـو مےخواهم و دنیاے بدون تو برایم معنایی ندارد»،
🍂گفت: «زمانی ڪه من #نبودم چه ڪسی را داشتی؟» گفتم: «خدا را داشتم» ڪه در جوابم گفت:👌«خدا همان خداست، هیچ فرقـے ندارد، من هم ڪه نباشم #خدا را دارے.» ناراحت شدم و گفتم: «از این حرفها نزن.»
🍁بعد از این حرفم، مصطفی گفت: «مامان سعی ڪن #دل_بڪنی و #ببخشی تا دل نڪنی به معرفت نمیرسی، از دنیا و #تعلقاتش بگذر.
🍂 #برای_هرڪسی یڪ روز، روز عاشورا است، یعنی روزی ڪه امام حسین نداے "هل من ناصر" را داد و ڪسانی ڪه رفتند و با امام ماندند، #شهید و رستگار شدند، ولی ڪسانی ڪه نرفتند چه چیزی از آنها ماند، تا دنیا باقیست، #لعنت میشوند.»
🍁در جواب حرفهایش با خنده گفتم: « #مگر_توصداے "هل من ناصر" شنیدے» ڪه جوابم داد: «دوست دارے چه چیزی از من بشنوی؟»
🍂گفت: «مامان مے خواهم یڪ مژده بدهم، اگر از تـه قلـب #راضـی شوے ڪه به سوریه بروم، #آن_دنیـا_را_برایت_آباد_میڪنم و دنیاے زیبایی برایـت مےسازم ڪه در خواب هم نمیتوانی ببینی»
🥀#جوانترین_شهید_مدافع_حرم
#شهید_سیدمصطفی_موسوی
✨ #یــادش_بــا_صــلــوات ✨
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🌺
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و سوم: زینب علی .
.
❤️برگشتم بیمارستان…
وارد بخش که شدم، حالت نگاه همه عوض شده بود…
چشم های سرخ و صورت های پف کرده…
مثل مرده ها همه وجودم یخ کرد…
شقیقه هام شروع کرد به گز گز کردن…
با هر قدم، ضربانم کندتر می شد… .
– بردی علی جان؟ دخترت رو بردی؟
🦋هر قدم که به اتاق زینب نزدیک تر می شدم، التهاب همه بیشتر می شد…
حس می کردم روی یه پل معلق راه میرم… زمین زیر پام، بالا و پایین می شد…
می رفت و برمی گشت، مثل گهواره بچگی های زینب…
❤️به در اتاق که رسیدم بغض ها ترکید…
مثل مادری رو به موت ، ثانیه ها برای من متوقف شد…
رفتم توی اتاق…
زینب نشسته بود…
داشت با خوشحالی با نغمه حرف می زد…
تا چشمش بهم افتاد از جا بلند شد و از روی تخت، پرید توی بغلم…
بی حس تر از اون بودم که بتونم واکنشی نشون بدم…
هنوز باورم نمی شد…
🦋فقط محکم بغلش کردم، اونقدر محکم که ضربان قلب و نفس کشیدنش رو حس کنم…
دیگه چشم هام رو باور نمی کردم …
نغمه به سختی بغضش رو کنترل می کرد…
– حدود دو ساعت بعد از رفتنت، یهو پاشد نشست !حالش خوب شده بود!
❤️دیگه قدرت نگه داشتنش رو نداشتم… نشوندمش روی تخت…
– مامان! هر چی میگم امروز بابا اومد اینجا هیچ کی باور نمی کنه…
بابا با یه لباس خیلی قشنگ که همه اش نور بود، اومد بالای سرم…
من رو بوسید و روی سرم دست کشید…
بعد هم بهم گفت:
🦋به مادرت بگو، چشم هانیه جان…
اینکه شکایت نمی خواد…
ما رو شرمنده فاطمه زهرا (س) نکن…
مسئولیتش تا آخر با من…
اما زینب فقط چهره اش شبیه منه…
اون مثل تو می مونه، محکم و صبور!
برای همینم من همیشه، اینقدر دوستش داشتم…
❤️بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبی باشم و هر چی شما میگی گوش کنم…
وقتش که بشه خودش میاد دنبالم… .
زینب با ذوق و خوشحالی از اومدن پدرش تعریف می کرد…
دکتر و پرستارها توی در ایستاده بودن و گریه می کردن…
🦋اما من، دیگه صدایی رو نمی شنیدم، حرف های علی توی سرم می پیچید…
وجود خسته ام، کاملا سرد و بی حس شده بود…
دیگه هیچی نفهمیدم…
افتادم روی زمین ..
#ادامه_دارد
○°●○°•°♡◇♡°○°●°○
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
📌لحظات عاشقی
🔶ما بی غمان مست دل از دست دادهایم
همراز عشق و همنفس جام بادهایم
بر ما بسی کمان ملامت کشیدهاند
تا کار خود ز ابروی جانان گشادهایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیدهای
ما آن شقایقیم که با داغ زادهایم
#شهید تاسوعایی مدافع حرم# روح الله_ طالبی_اقدم
#شب قدر تون شهدایی
شهدا را با صلوات یاد کنیم
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
🔺پیامبر اکرم(ص):
🔹حق علی بر این امت هم چون حق پدر بر فرزندش است.
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
🍀نامه۴۷-وصيت به حسن و حسين علیهم السلام
🍀شما را به ترس از خدا سفارش مي كنم به دنيا روي نياوريد، گرچه به سراغ شما آيد، و بر آنچه از دنيا از دست مي دهيد اندوهناك مباشيد، حق را بگوييد، و براي پاداش الهي عمل كنيد. دشمن ستمگر و ياور ستمديده باشيد. شما را، و تمام فرزندان و خاندانم را، و كساني را كه اين وصيت به آنها مي رسد، به ترس از خدا، و نظم در امور زندگي، و ايجاد صلح و آشتي در ميانتان سفارش مي كنم، زيرا من از جد شما پيامبر (ص) شنيدم كه مي گفت: (اصلاح دادن بين مردم از نماز و روزه برتر است.)
خدا را! خدا را! درباره يتيمان، نكند آنان گاهي سير و گاه گرسنه بمانند، و حقوقشان ضايع گردد. خدا را! خدا را! درباره همسايگان، حقوقشان را رعايت كنيد كه وصيت پيامبر (ص) شماست، همواره به خوش رفتاري با همسايگان سفارش مي كرد تا آنجا كه گمان برديم براي آنان ارثي معين خواهد كرد.
خدا را! خدا را! درباره قرآن، مبادا ديگران در عمل كردن به دستوراتش از شما پيشي گيرند.
خدا را! خدا را! درباره نماز همانا كه ستون دين شماست.
خدا را! خدا را! درباره خانه خدا، تا هستيد آن را خالي مگذاريد، زيرا اگر كعبه خالي شود مهلت داده نمي شويد.
خدا را! خدا را! درباره جهاد با اموال و جانها و زبانهاي خويش در راه خدا. بر شما باد به پيوستن با يكديگر، و بخشش همديگر، مبادا از هم روي گردانيد، و پيوند دوستي را از بين ببريد، امر به معروف و نهي از منكر را ترك كنيد كه بدان شما بر شما مسلط مي گرداند، آنگاه هر چه خدا را بخوانيد جواب ندهد.
سپس فرمود:
🍀اي فرزندان عبدالمطلب: مبادا پس از من دست به خون مسلمين فرو بريد و بگوييد: امير مومنان كشته شد، بدانيد جز كشنده من كسي ديگر نبايد كشته شود. درست بنگريد! اگر من از ضربت او مردم، او را تنها يك ضربت بزنيد، و دست و پا و ديگر اعضاي او را مبريد، من از رسول خدا (ص) شنيدم كه فرمود: (بپرهيزيد از بريدن اعضاي مرده، هر چند سگ ديوانه باشد.)
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸 🕊🌺
🔻رهبرانقلاب: آن ذهن و فکری که میتواند ماهواره را تولید کند و برای ارسال ماهواره بعدی در مدار ۳۶ هزار کیلومتری هدفگذاری کند، قطعاً چنین روحیه، ابتکار و خلاقیت برای تولید خودرو با مصرف ۵ لیتر بنزین در یکصد کیلومتر و در دیگر بخشهای تولید نیز دارد. ۱۳۹۹/۲/۱۷
#سپاه_خودرو_بساز
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
🌹امام خمینی (ره)
🔸بایک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت وشرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر توطئه علیه خود را از دشمنان سلب نمایید
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
🟢حواستون هست که حاج قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه....
مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت
دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم بریم.
همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر شهادتش را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ...
فردا پیکرش به وطن برمی گردد و پنج شنبه تشییع می شود تا در شب قدر به خاک سپرده شود.
خوشا به سعادتش
چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با پیکرش باید به کشور بازگردند
روحش شاد
#خداحافظ_رفیق
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
#رمان_بی_تو_هرگز "بر اساس داستان واقعی
#قسمت چهل و چهارم: کودک بی پدر .
❤️مادرم مدام بهم اصرار می کرد که خونه رو پس بدیم و بریم پیش اونها…
می گفت خونه شما برای شیش تا آدم کوچیکه…
پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ تر میشه…
اونجا که بریم، منم به شما میرسم و توی نگهداری بچه ها کمک می کنم… مهمتر از همه دیگه لازم نبود اجاره بدیم…
🦋همه دوره ام کرده بودن، اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم…
– چند ماه دیگه یازده سال میشه…
از اولین روزی که من، پام رو توی این خونه گذاشتم…
بغضم ترکید…
این خونه رو علی کرایه کرد…
علی دست من رو گرفت آورد توی این خونه…
هنوز دو ماه از شهادت علی نمی گذره…
گوشه گوشه اینجا بوی علی رو میده…
دیگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد.
❤️من موندم و پنج تا یادگاری علی…
اول فکر می کردن، یه مدت که بگذره از اون خونه دل می کنم اما اشتباه می کردن…
حتی بعد از گذشت یک سال هم، حضور علی رو توی اون خونه می شد حس کرد…
🦋کار می کردم و از بچه ها مراقبت می کردم… همه خیلی حواسشون به ما بود…
حتی صابخونه خیلی مراعات حال مون رو می کرد…
آقا اسماعیل، خودش پدر شده بود اما بیشتر از همه برای بچه های من پدری می کرد، حتی گاهی حس می کردم توی خونه خودشون کمتر خرج می کردن تا برای بچه ها چیزی بخرن… .
❤️تمام این لطف ها، حتی یه ثانیه از جای خالی علی رو پر نمی کرد…
روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود…
تنها دل خوشیم شده بود زینب…
حرف های علی چنان توی روح این بچه ده ساله نشسته بود که بی اذن من، آب هم نمی خورد…
درس می خوند، پا به پای من از بچه ها مراقبت می کرد…
🦋وقتی از سر کار برمی گشتم،خیلی اوقات، تمام کارهای خونه رو هم کرده بود… .
هر روز بیشتر شبیه علی می شد…
نگاهش که می کردیم انگار خود علی بود…
دلم که تنگ می شد، فقط به زینب نگاه می کردم،
اونقدر علی شده بود که گاهی آقا اسماعیل، با صلوات، پیشونی زینب رو می بوسید… عین علی، هرگز از چیزی شکایت نمی کرد… حتی از دلتنگی ها و غصه هاش…
به جز اون روز … .
❤️از مدرسه که اومد، رفتم جلوی در استقبالش…
چهره اش گرفته بود…
تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست…
گریه کنان دوید توی اتاق و در رو بست…
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸
شهیدان لالهزار آفتابند
شهیدان شاهدان انقلابند
کتاب عشق را کاتب حسین(ع)است
شهیدان برگهای این کتابند
#شهید مدافع حرم آل الله# روح الله_ طالبی_اقدم
سلام صبحتون شهدایی ✋
🌸🌺کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺
⚠️امام صادق عليه السلام:
🔸سرنوشت (مُقَدَّر شدن)، در شب نوزدهم است
و محكم ساختن، در شب بيست و يكم
و امضا (حتمى سازى)، در شب بيست و سوم
بخشیده شدن ما از سوی خدا ، موقوف به رضایت خلیفه ی خودش بر روی زمینه..
باید این شبا دل امام زمان رو راضی کنیم..خدا هم میبخشه..
«يا وَلِيَّ اللّهِ ! إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ»
🌹«اى ولىّ خدا! بىگمان ميان من و خداوند عزوجل، گناهانى است كه جز رضایت شما، آنها را محو نمىكند»
زیارت جامعه کبیره
#یک_شب_بهتر_از_هزار_ماه
#یک_شب_بهتر_از_هشتادوسه_سال
#یک_شب_بهتر_از_یک_عمر
کانال رسمی شهیدمدافع حرم ابا حنانه روح الله طالبی اقدم
https://eitaa.com/abahannane🌺🌸🕊🌺