❤️❤️جانم عباس❤️❤️
من اباالفضلم که دستم ، دستیار ِ دستهاست
دست ِ من دست ِ علی ، دست ِ علی دست ِ خداست
دستها از دست ِ من هرگز نگشته ناامید
دست بر دامان ِ من زَن ، دست ِ من مشگلگشاست
@abalfazleeaam
❁﷽❁
#حسین_جان♥️
هر ڪس بہ گدایےِ تو مشهور شود
باید بہ خودش نازد و مغرور شود
ما نوڪریَٺ را بہ دو عالم ندهیم
تا چشمِ حسودانِ جهان ڪور شود
#ارباب_شدے☘
#ڪه_رو_بہ_هر_ڪس_نزنم☘
❤️ @abalfazleeaam ❤️
✾🌸✾🌸✾🌸✾🌸✾🌸✾
#امام_زمان_عج
ماييم و دلے زعشق رويت سرشار
اے مرد خدا ، سوار آيينه تبار
هر فاصلہ ترجمان دلتنگے ماست
بازآ و همہ فاصلہ ها را بردار
#اللهمعجللولیکالفرج
#فرجمولاصلوات
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
✾🌸✾🌸✾🌸✾🌸✾🌸✾
❤️ @abalfazleeaam ❤️
#صلوات
اللّهُمَّصَلِّعَلي مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلفَرَجَهُــم
O Allah!
Send blessings
upon Mohammad
and the progeny
of Mohammad and
hasten their victory!
•-----≈•¤🌺⚜🌺⚜🌺¤•≈•-----•
❤️ @abalfazleeaam ❤️
↞🌹↠🕊↞🌹↠
#شهدا_را_بشناسیم
#شهید_ابراهیم_هادے
باشگاه کشتی بودیم که یکی از بچهها به ابراهیم گفت:
«ابرام جـون! تیپ و هیکـلت خیلی جالـب شده. توی راه که میاومدی
دو تا دختر پشت سرت بودند و مرتب از تو حرف میزدند». بعد ادامه داد: «شلوار و پیرهن شیک که پوشیدی، ساک ورزشی هم که دست گرفتی، کاملاً معلومه ورزشکاری!» ابراهیم خیلی ناراحت شد. رفت توی فکر. اصلا توقع چنین چیزی را نداشت. جلسه بعد که ابراهیم را دیدم خندهام گرفت؛ پیراهن بلند پوشیده بود و شلوار گشاد! به جای ساک ورزشی هم کیسه پلاستیکی دست گرفته بود. تیپش به هر آدمی میخورد غیر از کشتیگیر. بچهها میگفتند: «تو دیگه چه جور آدمی هستی! ما باشگاه میایم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم. بعد هم لباس تنگ بپوشیم. اما تو با این هیکل قشنگ و رو فُرم، آخه این چه لباس هائیه که می پوشی؟!» ابراهیم به این حرف ها اهمیت نمی داد و به بچه ها توصیه می کرد: «ورزش اگه برای خدا باشه، عبادته؛ به هر نیت دیگهای باشه، فقط ضرره».
شهید ابراهیم هادی
کتاب سلام بر ابراهیم، ص41
↞🌹↠🕊↞🌹↠
❤️ @abalfazleeaam ❤️