📚 فقه سیاسی مطیع بودن حضرت عباس، قدرت و وفای ایشان
شیعه عقلی (نه شیعه اعتقادی) همگِل و همدل با اهل بیت (ع) است و با اندوه آنان میاندوهد و دست و چشم و قلب عباس، پارهای از آنان نیز هست:
«السلام علیک ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله»
◾️عبد، بالاترین مقام در عالم است که خدا این وصف حضرت محمد را بر مقام رسالت وی مقدم می دارد؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»؛
◾️«صالح» یعنی در اینجا منظور از عبد، همان «عبد» حقیقی است نه صرفاً کسی که آفریده خدا است؛ و خدا واجب کرد که هر روز پنج بار روضه ابوالفضل در معراج مؤمن (نماز) خوانده شود؛ بر همه واجب است: «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» مصداق برجسته «عبد صالح» حضرت عباس است؛
◾️«مطیع» یعنی از دل، فرمان پذیر است؛
◾️در اینجا باید مطیع دو دسته بود؛ یکی مطیع «خدا» و دیگری مطیع «پیامبر خدا» و این دو، هیچکدام جای دیگری را نمیگیرد. مطیع خدا بودن لازم است، اما باید مطیع رسول خدا هم بود. احکام خدا از طریق پیامبر به ما میرسد؛ مانند نماز. اما این احکام، احکام خدا است؛ نه حکم رسول خدا.
حکم رسول خدا و اولی الامر، غیر از حکم خدا است. حکمی است که «امام» برای اداره جامعه بیان میکند: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکمْ» نساء، ۵۹.
در روز قیامت، مردم عادی نیز میان اطاعت از خدا و اطاعت از پیامبر خدا را جدا می کردند: یا لَیتَنا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولَا» احزاب، ۶۶
✅ نتیجه؛ نفی حسبنا کتاب الله و حسبنا مرجع التقلید
پس معلوم میشود که احکام الهی و احکام ولایی، دو چیز اند. نخستین اثر فهم درست این دو چیز، رسوا کردن شیطان است که اطاعت از خدا را شش هزار سال پذیرفت ولی حاضر با اطاعت از رسول خدا (حضرت آدم) نشد.
چنان که در پایان سلسله انبیاء نیز برخی با گفتن «حسبنا کتاب الله» حاضر به اطاعت از پیامبر و امیرالمؤمنین (علیهما السلام) نشدند و فاجعه کربلا به سبب نفی همین نکته بود.
امروزه نیز برخی با گفتن «حسبنا مرجع التقلید» در پی نپذیرفتن امتداد «اولی الامر» در ولیّ فقیه هستند.
◾️خب نگاه کنیم الان اطاعت از ولی فقیه آیا آسان است؟ چیز سادهای نیست؛ وگرنه عباس را با آن توصیف نمیکردند. مگر میشود حضرت عباس را در زیارت نامهاش به یک فضیلت ساده و دست یافتنی توصیف کرد؟
◾️سخن امام صادق (ع) درباره کسانی که به زبان میگویند «امام»ی هستند و به نام امام آویزان میشوند: «یقُولُون إِمامٌ، أَما و اللَّهِ ما أَنا بِإِمامٍ إِلّا لِمَن أَطاعَنی، فَأَمّا مَن عَصانی فَلَستُ له بِإمامٍ، لِمَ یتَعَلَّقون بِاسمی؟» کافی، ۱۵: ۸۲۰.
✅ گرانیگاه زیارت حضرت عباس: مطیع بودن؛ یعنی توان خدایی کردن
❌ برخی میگویند که حضرت عباس افراد زیادی را کشته است یا میتوانست بکشد. اما قدرت ایشان، چقدر است؟ آیا راست است که حریف همه بود، پس چرا نتوانستند آب بیاورند؟
◾️خدا میفرماید: «أنا مطیعٌ لمن أَطَاعَنی». هر کس مطیع خدا باشد، خدا مطیع وی است؛ یعنی او مانند خدا، خدایی میکند. آیا کسی حریف خدا هست؟ آیا خدا میتوانست برای طفلان امام حسین (ع) آب بیاورد؟ برای حضرت عباس، آب آوردن، مثل آبِ خوردن، بود؛ مثل «آب» نوشیدن.
◾️اگر کسی بپندارد که حضرت عباس نمیتوانست آب بیاورد، اما حتما میگوید که میتوانست آب بنوشد. پس چرا ننوشید؟ به همین سبب که نتوانست آب بنوشد، نتوانست آب بیاورد.
✅👈اما او چنین نکرد، چون نسبت تدبیر خدا ادب و وفا داشت و هم آب خوردن و هم آب بردن، چون هر دو، ترک اولی بود، ترک وفا بود، ترک ادب بود و باید برخی قوانین ظاهری عالم را در هم می شکست: «إلهی أَقِمْنِی بِتَدْبِیرِک لِی عَنْ تَدْبِیرِی وَ [بـ]اخْتِیارِک لِی عَنِ اخْتِیارِی» ابن طاووس، علی، إقبال الأعمال، ۱: ۳۴۹.
◾️آری عباس زیباچشم بود، اما «نافذ البصیرة» بود؛ وگرنه رد امان شمر برای تراز ابوالفضل (ع)، بصیرت بیشینه نیست؛ این بدترین دشنام به ابوالفضل (ع) بود؛ او را کشت که شمر بیحیا در وی طمع کرده بود؛ او را کشت.
✍️نوشته کامل در ابرنگار
فقه سیاسی مواضع اعلامی ایران نسبت به افغانستان
به نام خدای مهرای ویژامهر
مقدمه (طرح شبهه) یک مقاله که حدود دو ماه پیش از سقوط دولت اشرف غنی نوشته شده است را در این جا می آوریم و پاسخ آن در اصل مقاله در پایگاه «ابرنگار» آمده است.
با توجه به همسایگی ایران و افغانستان و مسلمان و مظلوم بودن مردم افغانستان و به ویژه مظلومیت بسیار طولانی و ژرف و گسترده شیعیان افغانستان، چرا واکنش ایران نسبت به ستمهای که به این مردم میشود، برجسته نیست و در برابر واکنش ایران نسبت به فلسطین بسیار برجسته است؟ چرا کشتههای سنی سلفی فلسطینی را عموم رسانههای ایران شهید اعلام میکنند اما کشتههای شیعیان علوی افغانستان را گاهی شهید و گاه قربانی تروریزم اعلام میکنند؟
در حالی که طبق شبههای که تشیع انگلیسی ترویج میکند، باید دشمنی ایران بیشتر با کسانی باشد که دشمن اهل بیت (ع) بوده و هستند نه کسانی که دشمن دشمنان اهل بیت یعنی دشمن فلسطینیها هستند؛ یعنی با اسرائیل و آمریکا!
پس ایران در هر دو سو اشتباه میکند؛ هم در دلسوزی برای فلسطین سنی سلفی به جای شیعیان افغانی علوی و هم در دشمنی کردن؛ که به جای دشمنی با وهابیت و سلفیها، به سراغ دشمنی با آمریکا و اسرائیل میرود و حتی دلسوز سلفیها میشود!
تشیع انگلیسی آنگاه نتیجه میگیرد که ایران چهل سال است به جای مبارزه با دشمنان ضعیف اهل بیت یعنی عربستان، به سوی مبارزه با یک ابرقدرت جهان رفته است که مسیحی است و قاعدتا جزء نزدیکترین افراد به مؤمنین هستند. پس ایران بزرگترین ضربه را به آرمان شیعه میزند؛ زیرا دشمن را یعنی سلفیهای فلسطین و عربستان را رها کرده است و با کسانی که میتوانند با شیعه دوست باشند، میجنگد و خود را تباه میکند و فرصت برای تقویت وهابیت ایجاد کرده است!
❌معنای این شبهه این است که از هر طرف که به انقلاب ایران نگاه میکنیم، بیمهری به شیعیان و قربانی کردن آنان و خدمت به اهل سنت و وهابیت و سلفیگری را می بینیم!
پاسخ بسیار دقیق و فقهی به این شبهه را در ابرنگار بخوانید.
در این مقاله، هم چنین به مبانی فقه سیاسی شیوه مواجهه ایران با مسائل افغانستان تبیین شده است.
📚ابرفقه
1.62M
🖌 پرسش: طب اسلامی داریم یا نه؟
📚 پاسخ ابوالفضل امامی؛ دکترای فقه سیاسی و کاشف ابرفقه
۱. بود یا نبود نظام سلامت اسلام و نظام درمان اسلام: اکنون نیست!
۲. وجود داشتن نظام سلامت اسلام و نظام درمان در اسلام: بله چنین چیزی در اسلام هست.
۳. نبود نظام سلام و نظام درمان در غرب
۴. وجود نظامواره سلامت و درمان در غرب
۵. نبود دو قطبی بین فقه طب (طب اسلامی) و طب تجربی
📚گونههای سخن و سنجههای هر یک؛
... جان من! خطا اینجاست!
«ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» فراخوان به راه پروردگارت با حکمت و اندرز نیک و جدال کن با آنان به گونهای که نیکوتر است؛ هانا که پرورگارت، همو به آنکه از راهش گم شد داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است.
◾️در گفتگوی درست با مردم، هم سخن تراز هست، هم اندرز هست و هم #جدال احسن.
◽️برای نمونه هنگامی که سرورمان ابراهیم، درودش باد، در سخنی تراز، به نمرود فرمود که: پروردگارم، اوست که میزیاند و میمیراند! [نمرود] گفت «من»، میزیانم و میمیرانم» و با کشتن یک بیگناه و ول کردن یک اعدامی، مردم را فریب داد؛ در این هنگام حضرت ابراهیم به جدال نیکو رو آورد و با باوری، که از دید علمی نادرست است، به نمرود گفت: «هانا که خدا خورشید را از خاور میآورد، پس تواش از باختر بیاور! پس آن که [راستی را] پوشاند، بُهتش زد! ما میدانیم که زمین بر گرد خورشید میچرخد نه خورشید که بخواهد خدا او را از خاور بیاورد و دیگری بخواهد از باختر!
◾️پس در رویارویی خردورزانه با سخن درست، باید گونههای سخن را به درستی شناخت و با سنجه ویژه خودش، آن را ترازو کرد؛ «حکمت» را با سنجه حکمت باید سنجید، اندرز را با سنجه خود و جدال را نیز با سنجه جدلی.
روشن است که گزاره «خدا خورشید را از خاور میآورد» سخنی است که برای پذیرش عمومی گفته شده است؛ نه در آموزشگاه اخترشناسی؛ پس آن را باید با هنجارهای فهم متناسب با بافت تخاطب، سنجید؛ نه با هنجارهای اخترشناسی.
🔷 «سخن شناس نهای جان من، خطا این جاست»!
🔻در سخن رهبری درباره واکسن اِمریکایی و انگلیسی نیز ما یک بخش تراز داریم که آن همانا «بیاعتمادی به دشمن» است؛ که آشکارترین و استوارترین استدلال است. این بخش، ستون سخن است! و یک بخشهایی نیز به گونه جدلی به میان آمده است؛ که هر کدام را باید با سنجه خود، ترازو کرد.
👈 آ. بخش استدلالی سخن ولیّامر
حکومتی که کانون بیوتروریزم است و متهم به تولید ویروس و نیز دشمن جانی «ایران» و «اسلام ناب» است؛ نمیتوان به دارویی درمان یا واکسنی پیشگیریاش، اعتماد کرد. این سخن را باید با موشکافی علمی و استدلالی واکاوی کرد.
👈ب. بخش جدلی سخن رهبری
اگر آمریکا واکسندرستکن است، چرا این اوضاع کشتار کروناییاش است؟ دشمنی که خودش در بحران است، آیا حاضر است همان زمان به حل همان بحران، اما در کشور دشمنش کمک کند؟!
◾️این سخن نیز یک کُبرا و هنجار کلی دارد که درست است و یک صغرای جزئی دارد که باید با نگاه جدلی به آن نگریست؛ و آن این است که اگر فایزرشان دردی درمان میکند، چرا این همه کشته دارند؟ خُب این سخن برگردان ضربالمثل «کَل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی» است. خب ممکن است کسی بگوید چه ربطی دارد؟ بله از نظر منطقی و علمی این سخن نادرست است؛ چون ممکن است که فرایند درمان ریزش موی کَل، طول بکشد و دارویی که به کار رفته، به این زودی اثر نکند! اما اگر شنونده عاقل باشد و با نگاه جدلی و به جان ماجرا نگاه کند، در حد خود، تقریبا سخن درستی است!
خب در اینجا مخاطب سخن رهبری، مراکز واکسن شناسی نیستند که با هنجارهای آنان سخن را بسنجیم، بلکه عموم مردم هستند و باید سخنی گفت که با منطق فهم عادی (نه منطق فهم علمی) سازگار باشد: آمریکای فایزرساز اگر چاره ساز است، سرِ کَلِ خودش را دوا کند.
❌ اگر برخی ذهنها لغزیده نیست، چرا به تجربه بسیار پیروزمندانه چین در مهار کرونا نگاه نمیکنند؟ چین با فایزر و اساساً با واکسن کرونا را مهار کرد؟
نهادهایی که بزرگانشان در پی کاهش جمعیت جهان در پوشش واکسن و دارو بودهاند و حتی داروی بیماران پروانهای را برای کودکان معصوم و زخمالود به ایران نمیدهند، آیا باید کشور را معطل «برجام واکسنیشان» کرد؟ آن هم واکسنهای مستعد بیوتروریزم و تغییرات ژنتیکی!
آری ستون استدلالی رهبری (بیاعتمادی)، درست و استوار است و بخشهای دیگر سخن را باید با سنجههای همگن آن سخن سنجید. بله اگر مشکل بیاعتمادی واگشاید، چیزهای دیگر، بسته به شرایط، بازنگریپذیر است.
🔥اهانت به رهبری در این ماجرا خواست گلوبالیستها است؛ تا از غوره شکستشان، شراب پیروزی بگسارند.
🌹 لغزش بزرگی است که «أعِزَّةٍ عَلی الکافرین» را تکبر در برابر حق یا مردم و مؤمنین بپنداریم.
🌼 گرم گل نرگس باشیم
👈 وای از ستم به طب ایرانی اسلامی و تشیع گلوبالی
16.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 فقه مایهکوبی عمومی
امام خامنهای: «واکسیناسیون عمومی مسئله بسیار مهمّی است که حتماً باید انجام بگیرد و قرنطینه هوشمند»
۱. واکسیناسیون: اسم مصدر؛ در نقش نهاد
۲. عمومی: بستار (قید)
۳. واکسیناسیون عمومی: پیوست بستاری (ترکیب قیدی) که معمولا ترکیب وصفی پنداشته میشود که نادرست است
۴. باید انجام شود: بیان امری. انجامشدن، یعنی انجامشدن؛ نه فراهمش امکان انجام
۵. چرای مجهول بودن فعل؟ فاعلش کیست؟ دولت یا مردم؟ هر دو!
۶. معنای واکسیناسیون عمومی؟ عمومی در اینجا یعنی فراگیر و گویا در برابر اختصاصی است؛ نه خصوصی
۷. فرق است میان حملونقل #عمومی و مایهکوبی #عمومی؛ اولی در برابر خصوصی است و دومی در برابر اختصاصی
۸. ظاهراً بستار (قید) #عمومی در اینجا #عام_جمعی است نه عام مجموعی و نه عام استغراقی. گویا عام جمعی و پیوست بستاری، در سال ۹۳ کشف شد
۹. در عام مجموعی، حتی اگر یک نفر واکسن نزند، فرمان ولیّ امر امتثال نشده؛ مانند شماره تماس که اگر یک رقمش کم باشد سودی ندارد!
۱۰. عام استغراقی: هر نفری که واکسن بزنند، به همان اندازه امتثال امر شده و اثربخش است؛ اما چون اقدام بخشی از مردم، اثر مطلوب ندارد، پس «عمومی»، عام استغراقی هم نیست!
۱۱. عام جمعی: آن اندازه از کسانی که از دید متخصصین، فراهمآور هدف (ایمنی مطلوب) هستند، باید واکسن بزنند؛ مثلا ۹۰ درصد
۱۲. پس گویا مایهکوبی از آن رو که بتواند ایمنساز باشد، معنای قید «عمومی» است و گویا بر همگان، واجب کفایی باشد
۱۳. گویا هم محدود کردن «گستره عام جمعی» تخلف باشد و هم «الزام» برای بازتر کردن گستره افرادی که باید واکسن بزنند
📚 فقه ضد ولایت فقیه در مایهکوبی عمومی
ابوالفضل امامی؛ دکترای فقه سیاسی
1️⃣ خاستگاه احتمالی مرگ بر ضد ولایت فقیه
امام (ع)، حجت خدا است و ولی فقیه هم حجت امام است و هر کس که ولی فقیه را #ردکند امام را ردکرده است و رد کردن امام (ع)، بر حد #شرک به خدا است. اگر ردکردن را ردکردن عملی و آشکار سازی دشمنی و خروج بر ولی فقیه بدانیم؛ در این حال، عنوان ضد ولایت فقیه به عناوین #ناصبی و #خوارج نزدیک میشود.
2️⃣ گونههای افراد
آ. مؤمن: آنکه حق را میشناسد و آن را میپذیرد
ب. کافر: آنکه حق را میشناسد و آن را میستیزد
ج. ضال یا مستضعف: آنکه یا توانش شناخت حق را ندارد یا توانش شناخت حق را دارد، اما به سبب شرایط محیطی، از شناخت حق محروم شده. استضعاف، گاهی در یک یا چند مساله است.
3️⃣ تعریف ضد ولایت فقیه
گویا ضد ولیّ امر، کسی است که اولاً میتواند ولیّ امر را بشناسد و میتواند او را بپذیرد، اما نه تنها نمیپذیردش، بلکه با او میستیزد.
اما اگر کسی ولیّ امر را میپذیرد ولی در عمل، به سبب خطا یا شبهه، دچار سرپیچی از فرمان ولیّ امر یا خدا میشود، او ضد ولیّ یا ضد خدا نیست.
بلکه حتی اگر آگاهانه و اختیاراً از فرمان خدا یا ولی امر سرپیچی کرده باشد، او دچار فسق شده است؛ ولی ضد ولیّ امر نیست.
👈اما نگاه خوارج این بود که فسق با گناه کبیره، سبب کفر میشود.
◽️پس گویا کسی که با مایهکوبی مخالف است، ضد ولایت فقیه نیست و حتی کسی که به سبب خطا در فهم محتوا یا جهت صدور دستور رهبری درباره واکسن، به #اعلام مخالفت با مایهکوبی میپردازد نیز ضد ولایت فقیه نیست؛ اما این کار اشتباه است و اگر آگاهانه و اختیاری باشد، فسق و خروج از عدالت است و چنانکه جرم انگاری شده باشد، مجرم نیز است.
4️⃣ بیان امام خامنهای درباره ضد ولایت فقیه
«مراقب باشید، مواظب باشید، نمیشود هر کسی را #بهمجرد_یک_خطائی یا اشتباهی گفت منافق؛ نمیشود هر کسی را بهمجرد اینکه یک کلمه حرفی برخلاف آنچه که من و شما فکر میکنیم، زد، بگوئیم آقا این ضد ولایت فقیه است. در تشخیصها خیلی باید مراقبت کنید» ۴ آذر ۸۸
«برادر عزیزمان میگوید «ضد ولایت فقیه» را معرفی کنید. خوب، «ضد» معلوم است معنایش چیست؛ ضدیت، یعنی پنجه در افکندن، #دشمنی_کردن؛ نه معتقد نبودن. اگر بنده به شما معتقد نباشم، ضد شما نیستم؛ ممکن است کسی معتقد به کسی نیست. البته این ضد ولایت فقیه که در کلمات هست، آیه مُنزل از آسمان نیست که بگوئیم باید حدود این کلمه را درست معین کرد؛ به هر حال یک عرفی است. #اعتراض به سیاستهای اصل ۴۴، ضدیت با ولایت فقیه نیست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست. #دشمنی_نباید_کرد ... #ردکردن_حرف، به معنای مخالفت کردن، به معنای ضدیت کردن نیست؛ این مفاهیم را #باید از هم جدا کرد!» ۱۷ مهر ۸۶
5⃣ مایهکوبی عمومی #باید انجام شود؛
لکن واژه عمومی، ظهور در عام جمعی و وجوب کفایی دارد نه عام مجموعی و وجوب عینی بر یکایک مردم
🌼 با ولی امر، زنده و برازنده ظهور باشیم
⬛️ در کنار «کنار گذاشتن» امام جمعه لواسان
1️⃣ حکم حکومتی ولیّ امر برای نقد دستگاه ها
امام خامنه ای: «هیچ دستگاهی نباید خود را از انتقاد و نقد مصون و از عیب خالی بداند؛ همهی دستگاههای كشور #باید مورد نقد منصفانه قرار بگیرند و همه در جهت اهداف نظام و در چهارچوب آن، رفتار خود را اصلاح كنند.۱۳۸۳/۰۱/۰۲
2️⃣ حکم حکومتی بر وجوب انتقاد عمومی
امام خامنه ای: «گاهی اوقات انتقاد #باید_عمومی هم باشد؛ ما همیشه معتقد نیستیم که انتقاد باید درِگوشی باشد؛ نه، گاهی هم #باید عمومی باشد، امّا اینکه ما به نحوی انتقاد بکنیم که آن شنوندهی انتقاد به تعبیر رایج بندِ دلش پاره بشود و بگوید «دیگر همه چیز از دست رفت، پدرمان درآمد»، اینجوری نباید انتقاد بکنیم؛ ما گاهی اوقات اشتباه میکنیم در کیفیّت انتقاد کردن و اینجوری کار میکنیم». ۱۳۹۷/۰۶/۱۵
3⃣ وظیفه علما در قرآن؛ نهی از حرامخوری
امام خامنه ای : «... لَولا یَنهاهُمُ الرَّبانِیّونَ وَ الاَحبارُ عَن قَولِهِمُ الاِثمَ وَ اَکلِهِمُ السُّحت، مائده، ۸۳. این دو نکتهی مهم [در این آیه] این است که قرآن #نهیب میزند که چرا احبار و رهبّانیّون، اینها را از این دو چیز منع نکردند! این دو چیز یکیشان «قَولِهِمُ الاِثم» است، [یعنی] حرف دروغ، حرف غلط، حرف نسنجیده، قولِ بغیرعلم؛ یکی هم «اَکلِهِمُ السُّحت» -که همین مسائل اقتصادی است، روابط اقتصادی ناسالم، همین فسادها و مفسدین و امثال اینها- هر دوی اینها را بایستی بکلّی علاج کرد.» ۱۳۹۷/۰۶/۱۵.
4⃣ پیمان خدا از علما در نهج البلاغه
امام خامنه ای: «جهتگیری تعلیم و تربیت کشور باید به سمت برخورداری از عدالت باشد؛ یعنی آموزش و پرورشِ ما، تعلیم و تربیتِ ما، عدالتپرور تربیت کند، عدالتخواه تربیت کند، عدالتساز تربیت کند ... امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در نهجالبلاغه میفرماید: وَ مَا اَخَذَ اللهُ عَلَى العُلَماءِ اَلّا یُقارّوا عَلىٰ کِظَّةِ ظالِمٍ وَ لا سَغَبِ مَظلوم؛ وظیفهی عالمان را بیان میکند که بر گرسنگیِ گرسنگان و شکمبارگیِ دارندگان، صبر نکند. تحمّل نکند. یعنی عدالت.» ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
5⃣ انتقاد از بیانیه شواری سیاست گذاری ائمه جمعه
ما از همه چیز خبر نداریم که بتوانیم درباره کنار گذاشتن آقای لواسانی داوری کنیم، اما متن بیانیه شواری سیاستگذاری ائمه جمعه قانع کننده نبود و آنان را در موضع تهمت قرار می دهد. به ویژه با توجه به پاسخ های سنگین آقای لواسانی در گفتگو با رجانیوز.
👈افزون بر این که ذهن جریان انقلابی حتی در کنار گذاشتن امثال رحیم پور ازغدی نیز قانع نشده است.
✅ اگر شورای سیاستگذاری جایگاهش را در دل نیروهای انقلابی از دست بدهد، در معرض طمع جریان های دیگر قرار خواهد گرفت و این چیز بسیار بدی است.
💉رمزگشایی از لغزش برخی از ولاییها در مساله مایهکوبی (واکسن)
📛شوربختانه شمار بسیاری از ولاییها نتوانستند در مساله «مایهکوبی» همسو با ولیّ امر و مروج حکم آشکار و مؤکد حکومتی ایشان در «بایستگی حتمی مایهکوبی عمومی» باشند و بیشینه، سکوت پیشه کردند؛ کسانی مانند استاد ارجمند حسن عباسی، رحیمپور ازغدی، پناهیان، رائفیپور و ...
🔥 در برابر، برخی نیز مخالفت کنندگان با واکسن را تا حد «ضد ولایت فقیه» پایین کشیدند.
👈 از سویی مراکز علمی و شخصیتهایی که با حکم ولایی مایهکوبی همراهی عملی کردند، تبیین علمی درخوری را بیان نکردند و این مساله سبب تراکم پرسشهای نسبتا بیپاسخ مخالفان واکسن شد.
📚اما گرانیگاه این دشواری در کجاست؟ این دشواری در کتاب «درآمدی بر غربشناسی فقاهتی با تمرکز بر گلوبالیزم» بررسی شده است؛ مسالهای بسیار پیچیده که هم نظر ولیّ امر را تبیین میکند و هم روح نظر جریان ولاییِ مخالف واکسن را تسکین میدهد.
✅👈 گرانیگاه این راهگشایی، جداسازی میان غرب مدرن و غرب گلوبالی است. غرب مدرن و دانش تجربی مدرن را ذاتا نجس و بد نمیداند؛ ولی غرب گلوبالی را ذاتا نجس و بد میداند. از این رو، طب مدرن را ذاتا بد نمیداند ولی طب گلوبالی را ذاتا بد میداند؛ و باری، واکسن مدرن را طبعا و در اصل، بد نمیداند؛ بلکه در اصل، آن را خوب میداند و واکسن گلوبالی را طبعا و در اصل، بد میداند.
🔻ان شاءالله به زودی بتوان کتاب «درآمدی بر غرب شناسی فقاهتی» را چاپ کرد؛ تا بیشتر بتوان بایستگی جداسازی میان مدرنیزم و گلوبالیزم را نشان داد و این که غربشناسی اگر فقاهتی نباشد، آماده لغزش در دام «توهم توطئه» است و گلوبالها از این کاستی در غربشناسی بهره بردهاند و بسیاری از مخالفان خود را در دام «توهم توطئه» بازی دادهاند و میدهند!
🔹این کتاب برآمده از ۶ سال زندگی عملی و پژوهش علمی بر مبنای ابرفقه در غرب بوده است.
👈مقالهای از کتاب چاپ نشده یادشده را در «ابرنگار» بخوانید.
یا علی؛ ابرفقه
#مایهکوبی! دانش، فناوری و صنعت فرنگی؛ خوب، بد یا؟
1️⃣ درآمد
شوربختانه یک دیدگاه نادرست در میان بخشی از جریان حزب اللهی نشت کرده است که مبانی مدرنیزم، مادیگرایی و نشاندن انسان به جای خدا است و از این مبانی جز بنایی شیطانی بر نمی آید؛ «الخبثات للخبیثین»! و پیامد این نگاه در مواضع زاویه دار برخی بزرگواران در مساله واکسن، دیدپذیر است. پس به دقت به نکات زیر می پردازیم:
2️⃣ نگاهی اجمالی به گونه های غرب شناسی
👈 آ. خوب؛ فرنگ ستایان
👈 ب. بد؛ فرنگ ستیزان
👈 ج. خوبی دانش و فناوری فرنگیان و بدی مدیریت و کاربرد آنان بر دانش و فناوری و صنعت. یعنی به گونه ای سودار نبودن دانش. این دیدگاه به گستردگی در بیان امام خامنه ای خواهد آمد.
👈 د. جداسازی میان مدرنیزم و گلوبالیزم
این نگاه، امتدادی از دیدگاه سوم است که با تقسیم غرب، به «فرنگ مدرن» و «فرنگ گلوبالی» نمونه های صنعت، فناروی و دانش آسیب زا را نشان می دهد. در این جا سوگیری علم برای آسیب و تغییر شیطانی است.
در خود «دانش و فناوری و حتی بسیاری از صنایع» غرب مدرن، سوگیری شیطانی نبد، مگر در برخی موارد ویژه؛ مانند بمب هسته ای. اما در دوره گلوبالی، اساسا سوگیری دانش، فناوری و صنعت غرب، در پی تغییرات شیطانی (وَ لَآمُرَنَّهُم فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلقَ اللهِ) در «حَرث و نسل» است و ماهیتی شبیه صنعت بمب هسته ای دارد؛ مگر این که خلافش ثابت شود.
✅دیدگاه چهارم را می توان به گونه ای، نمونه یابی برای بخش استثناء شده دیدگاه سوم پنداشت و از بهره های آن این است که کمابیش می تواند سنجه ای برای دسته بندی کلان نمونه های شیطانی دانش، فناوری و صنعت به ما بدهد؛ با این تفاوت که در دانش های شیطانی مدرن، شیاطین در پی نابودی هستند (لِیُهلِکَ الحرثَ و النَّسل) ولی در «دانش، فناوری و سازه» های گلوبالی که اصالةً شیطانی است، در پی تغییر هستند تا بر جهان فرمانروایی کنند نه این که جهان را یکسره نابود کنند.
3️⃣ بیان امام خامنهای درباره فرنگ
در ایران برخی بر آن بوده اند که علم و فناوری و صنعت مدرن، بد است و «غرب ستیز» بودهاند؛ برخی نیز آن را خوب دانسته، غرب ستا بودهاند؛ اما امام خامنه ای درستی را در میان این افراط و تفریط بیان کرده اند:
✅👈 امام خامنهای در پاسخ به پرسش جوانان: «نفی غرب، به هیچوجه به معنی نفی #فناوری و علم و #پیشرفت و تجربههای غرب نیست و #هیچ_عاقلی چنین کاری را نمی کند! نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است» ۱۳ اسفند ۷۷
امام خامنهای: «مخالفت با تمدن غربی به خاطر پیشرفت علمی و مبارزه با خرافات و علمی کردن همه روابط اجتماعی نیست؛ به خاطر خلأ معنویت و فضیلت در این مجموعه دنیایی است. ... بنابراین اینها در علم مشکلی نداشتند؛ اما علم بدون هدایت و فضیلت و معنویت و انسانیت، و علم ناظرِ فقط به دنیا و غمض عین از آخرت، نتیجهاش همین است. اول، جلوهای به زندگی میبخشد و قدرت و ثروت و زیبایی میدهد (للباطل جَولَة) اما آخر قضیه این است؛ و این ادامه پیدا خواهد کرد. شما بدانید وحشیگری اخلاقی جوامع مترقی و متمدنی که از معنویت بویی نبردهاند، روز به روز بیشتر خواهد شد و همین وحشیگری، لغزشگاه بزرگ تمدن غربی امروز است و آنها را سرنگون خواهد کرد» ۲۲ خرداد ۸۳
امام خامنهای در جمع اساتید دانشگاه: «هنوز چگونگی کنار آمدن علم و دین برای آنها مسأله است؛ لیکن مسأله ما این نیست. در جهانبینی ما، علم از دل دین میجوشد و بهترین مشوق علم، دین است.» ۲۶ آذر ۸۳
امام خامنهای در دیدار مسئولان جهاد دانشگاهی: «در دنیا برای اینکه ثابت کنند که علم ذات سکولار دارد و دانش با ارزشها کاری ندارد، خیلی سعی شد و برایش فلسفه درست کردند؛ استدلال کردند و بحث کردند برای اینکه مفهوم دانش را یک مفهوم مجردِ از ارزشها معرفی کنند؛ درست نقطه مقابل کاری که الان شما کردهاید. شما میگویید جهاد دانشگاهی؛ جهاد یک ارزش است. حقیقت مطلب هم این است که علم و عقل ابزار دو جنبهیی است؛ میتواند در خدمت ارزشها قرار بگیرد، میتواند در خدمت حیوانیت و سَبُعیت قرار بگیرد. بستگی به این دارد که #مدیریت_علم با چه کسی است. ... بنابراین، اینکه ما بیاییم علم را سکولاریزه کنیم؛ ثابت کنیم که علم نمیتواند با ارزش همراه باشد، یک مغالطه بسیار بزرگ و فریب بزرگ برای ذهن انسانهاست؛ نخیر، علم میتواند با ارزش همراه باشد. معنویت اسلامی با حیوانیت، با فساد و با سوءاستفاده از علم مشکل دارد، نه با دانش و فناوری و تحقیق.» ۱ تیر ۸۳
🇮🇷 یا علی
به نام خدای مهرای ویژامهر
📚 نقدی به نوشته استاد روانبخش و حرف گزارش شده از آیت الله جوادی
ابوالفضل امامی دکترای فقه سیاسی و کاشف ابرفقه
👈 آ. بررسی «گفتن» حرف بالا
آیا آیت الله جوادی آملی خبره حوزه پزشکی است؟ اگر نیست، پس طرح چنین سخنی یا باید از مسلمات پزشکی باشد یا سخن گفتن در خارج از تخصص است.
👈 ب. بررسی «گفته» بالا
همین حرف آیت الله جوادی آیا خبروانه و علمی است؟ یعنی علم ادعا کرده است که واکسن های کنونی کرونا را بزنید تا به زودی کرونا ریشه کن شود؟ آنچه ما از خبره های پزشکی شنیده ایم، چنین چیزی نیست.
❌ درست است که باید مایهکوبی عمومی به عنوان حکم رهبر انقلاب انجام شود و بنده هم مدافع و نیز مروج آن هستم، اما در رویارویی با مخالفتها در انجام «مایهکوبی عمومی» نباید حرفهای نادرست را پیش نهاد!
#ابرفقه