لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۸
دانستیم که کسانی مثل آخوند خراسانی، ولایت ندارند، بلکه فرضا در بخشی از فکریات دین متخصص هستند. تخصص در فکریات، فقط از منظر انسانشناسی باطل ارسطویی، سبب حق حاکمیت میشود.
▪️فرق عقل و فکر
عقل را معمولا «عقل» را به معنای «فکر» میپندارند و آن را قوه درک کلی (کلی نظری و عملی) میگمانند. اینک چند تعریف درست از عقل:
۱. تعریف عقل به جوهر: «عقل نور است».
۲. تعریف عقل با میزان ارزش: عقل گوهر حیاتی و معیار تعیینکننده ارزش هر کس است و «ارزش انسان به عقل او است» و «فقد عقل، فقد حیات است»؛ چنانکه «ثواب هر کسی نیز به اندازه عقل او است».
۳. تعریف سلبی: برای اشتباه نشدن عقل با چیزی، باید گفت که «عقل فکر یا قلب، یا نکراء (زرنگیهای شیطانی) نیست».
۴. تعریف تمثیلی: عقل درون، همانند راننده خودرو است که امکانات خودرو را برای رسیدن به مقصد، مدیریت میکند. عقل برین نیز همین نقش را در امامت بر جامعه دارد.
۵. تعریف به کارکرد: کارکرد برجسته عقل، امامت و مدیریت بر لایههای زیرین است.
۶. تعریف به نتیجه: اگر عقل، امام درون باشد، نتیجه آن «سرپیچی از باطل» و «عبادت رحمان و اکتساب جنان» میباشد.
۷. تعریف به ضد: اشیاء را میتوان تا حدی با ضد آن بازشناسی کرد، ضد عقل، «جهل» میباشد.
۸. تعریف به مصداق: کسانی مثل باغی جنگ صفین و سران کودتای ۸۸، عقل ندارند؛ بلکه شیطنت و نکراء دارند.
🌍 بنابراین عقل در پی جلب مصالح و دفع مفاسد است و با ارائه معیار کلی، فکر را به اندیشیدن در امور مطلوب، امامت میکند؛ تا فکر گزاره صادق و کاذب را در آن حوزه بشناسد؛ اما باز عقل است که «حق» و«باطل» را تمییز میدهد. اما نسبت دادن برخی کارهای فکر به عقل، به سبب امامت عقل بر فکر است نه به سبب فعالیت مباشری عقل در آن امور.
💐عقل، امام درون ما است که با امام برین (عقل جامعه) سنخیت دارد و هر کس به میزان بهره مندی از عقل، به عقل (امام) جامعه گرایش دارد. البته این گرایش لزوماً به معنای شناخت امام حق نیست، بلکه ممکن است که حتی امام را نشناسد؛ چنانکه شناخت و حتی قبول و حتی اطاعت از امام حق نیز به معنای گرایش به وی نیست؛ این درس کوفه و کربلا است. منظور از گرایش، همان نیرویی است که بین دو گوهر وجود جاری میباشد.
🌻نسبت عقل جامعه به سایر اجزای جامعه نیز، همان نسبت عقل درون انسان به سایر لایهها است، یعنی عقل جامعه هویت حیاتی جامعه است و هر بخش از جامعه که از ارتباط درست با عقل جدا شود، دچار مرگ شده است. این مساله نیز مورد تذکر معصومین واقع شده است؛ بنابراین فرمودهاند که:
🚨هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است و این مساله روشن است، همانگونه که روز، روشن است.
2️⃣ فکر چیست؟
📚فکر، مأموم عقل است و کار آن، حرکت از مجهول به مطلوبی است که عقل معین کرده است؛ نه حرکت از مجهول به معلوم. زیرا تنها معلومی ارزشمند است که مطلوب عقل و مفید باشد. کار دیگر فکر، امامت بر قلب برای تولید انگیزه مناسب است. اگر فکری تابع عقل نباشد، دچار جاهلیت خواهد بود.
🌗 تفاوت عقل با فکر
از آنجا که بسیاری «عقل» را به معنای «فکر» میپندارند و آن را قوه درک کلی (کلی نظری و عملی) میدانند، برای روشن شدن تفاوت آنها، دو نکته ساده و روشن بیان میشود:
👈آ. انسان ممکن است از نظر عقلی و گوهر وجود، خوب باشد، اما از نظر فکری، دچار استضعاف باشد، یعنی اندیشههایی که مورد دلبستگی وی واقع میشود امور باطلی باشد؛ اما خود فرد بد نباشد
👈ب. اگر عقل به معنای درک امور نظری و عملی باشد، کسی که میداند ولایت حق است و درک میکند که باید از ولیّ امر اطاعت کند، عقل وی مشکلی ندارد. در حالی که دشمنان امیرالمؤمنین (ع) حقانیت علی را میدانستند و به آن عمل نمیکردند، یعنی حیات و ممات شان جهلی بود نه عقلی. بنابراین باید بین فکر و عقل جدا کرد. عقل چیزی است با «حق و باطل» کار دارد و در پی تحقق عبودیت است و نتیجه وجود آن، اکتساب بهشت است؛ نه این که کارکرد عقل، دانستن گزاره صادق و کاذب باشد.
✅ پس عقل گوهر وجودی انسان و اصل هویت هر کسی است و فکر یعنی قوهای که در زیر امامت عقل، میاندیشد. عقل غیر از فکر است و تفاوت آن دو تفاوت بین مرگ و زندگی است؛ عقل عامل حیات و امام است و فکر، مأموم است و اگر #خروج_از امامت عقل کند، مرده است؛ چه رسد به #خروج_بر؛ مانند مشروطیت!
🔥بنابراین، آن خلبان آمریکایی که تباهگر هستهای بر سر مردم هیروشیما ریخت یا قاتلان کودکان فلسطینی و یمنی، فکر داشتهاند، اما عقل نه!
💐 برعکس، انسانهای دچار اغماء یا نوزادان، «عمق» و عقل دارند، اما در «سطح»، دچار نقص هستند. همانگونه که برخی افراد خوب، از نظر فکری دچار استضعافاتی مثل چند خدایی یا بیاعتقادی به نائب امام زمان هستند.
▪️همسو: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸،
🌻به پاس توفیق زیارت امام رضا علیه السلام، مژدگانی به همراهان ارجمند «ابرفقه»
📚 به زودی کتاب «برفکریات ۱؛ سامانه چینشگر» با تخفیف استثنائی تقدیم می شود.
💠 این کتاب محصول قریب به ربع قرن توجه به عقلانیت دینی و همراه با یک دستگاه قدرتمند و پیشرفته در پردازش دین می باشد.
◻️۱۲ نماهنگ ابرفقهی: ۱ _ ۲ _ ۳ _ ۴ _ ۵ _ ۶ _ ۷ _ ۸ _ ۹ _ ۱۰ _ ۱۱ _ ۱۲
ابرفقه
🌻به پاس توفیق زیارت امام رضا علیه السلام، مژدگانی به همراهان ارجمند «ابرفقه» 📚 به زودی کتاب «برفکری
🌻به پاس توفیق زیارت امام رضا علیه السلام، مژدگانی به همراهان ارجمند «ابرفقه»
📚 به زودی کتاب «برفکریات ۲؛ تفکر اسلامی یا تفلسف اثلامی» با تخفیف استثنائی تقدیم می شود.
💠این کتاب محصول ۲۰ سال تلاش ژرف در تبیین ارکان تفکر حیاتی (استراتژیک) اسلامی و ارکان تفلسف اثلامی می باشد؛ دوستداران و منتقدان فلسفه اثری کوتاه، کاملا ساده، دقیق و شگرف را خواهند دید.
◻️۱۲ نماهنگ ابرفقهی: ۱ _ ۲ _ ۳ _ ۴ _ ۵ _ ۶ _ ۷ _ ۸ _ ۹ _ ۱۰ _ ۱۱ _ ۱۲
🔴خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۹
💐بسم الله؛ سلام
فرق #حیاتی میان حجیت فرد و حجیت سخن فرد؛ میان عقل و فکر
💠 دانستیم که عقل غیر از فکر است؛ «عقل ها، امام فکرها» هستند و «خود» هر کس و هویت و گوهر وجود وی، عقل اوست؛ نه فکری وی. و دانستیم که ولایت مربوط به لایه عقل فرد است و فقاهت مربوط به لایه فکر است؛ لذا هیچ فقیهی از آن جهت که فقیه است، ولایت ندارد؛ حتی اگر عادل و جامع شرایط افتاء باشد. از همین رو، امام عسکری ع شرط مرجعیت در فکریات دین را اطاعت از ولیّ امر دانسته اند: #مطیعا_لامر_مولاه و با این که ولیّ امر و امام جهان و به ویژه مسلمین و به ویژه تر، هر قومی، واحد است، قرآن می فرماید که از هر قومی، طایفه ای باید فقیه بشوند و قوم را انذار کنند: «طائفه لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم».
🚨دیدیم که شیرفهم نشدن تفاوت بین عقل و فکر، سبب خطای بزرگی مثل #خود_ولی_پنداری آخوند خراسانی در مشروطه و سقوط مشروطیت می شود و کسانی مثل علامه طباطبایی و آیت الله خوئی و ملاصدرا، شواهد روشنی برای احراز #ولیّ_مند بودن شان را به ما نمی دهند و این امر، «ما جَری» و «ما یجری» عجیبی است که تا فرق میان عقل و فکر و پیامدهای هر کدام روشن نشود، ادامه خواهد یافت.
✅ حتی فقیه یا مرجع حقیقی که در بیان امیرالمؤمنین و امام عسکری ع بررسی شد، از آن جهت که فقیه یا مرجع است، اوصاف و وظایفی دارد، اما ولیّ امر نیست و خود، باید مطیع ولیّ امر باشد وگرنه دچار طاغوت است.
📚 اکنون نامه مبارک امام زمان به اسحاق بن یعقوب را با این نگاه باز می خوانیم:
🌻 «اما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و انا حجة الله علیهم». كمال الدين، ۲: ۴۸۴
🌍 در این جا سخن از «حجت بودن» #سخن فرد نیست؛ بلکه سخن از حجت بودن #خود_فرد است و برای تأکید نیز، این مساله در نسبت بین امام و نائب وی ذکر شده است؛ یعنی همان گونه که خود امام حجت خدا بر نائبش است، خود نائب وی نیز حجت خدا بر مردم است. چنین نائبی کسی است که «عقلش از عقل جمیع امت بزرگ تر است»؛ نه این که چون فقیه است یا چون فقیه اعلم است، این برتری فکری، سبب برتری وجودی بشود و خود این فرد، حجت بشود. اما در نگاه ارسطویی که اصل انسان #فکر است، فاکر، حاکم است و حکومت حکیمان (فیلسوفان) و فقیهان معنا دار است.
👈اما در اسلام، ولیّ امر لازم نیست در بابهای مختلف فقهی، اعلم باشد و فرد اعلم نیز نمی تواند ولیّ امر باشد، مگر این که «اعقل» باشد. وقتی اعقل شد، «خود» وی، حجت می شود نه این که فقط کلامش، به عنوان کلام متخصص، حجیت داشته باشد. جوهره خود انسان، عقل وی است: #الانسان_بعقله: امیرالمومنین ع
✅ بنابراین #مقام_ولایت امر، ناشی از فقاهت یا مبسوط الید شدن فقیه جامع شرایط افتاء و بیعت مردم نیست؛ بلکه مقامی تکوینی و مربوط به شکوفایی عقل فرد است.
🌻 لذا مقام نائب عام امام زمان بالاتر از نائب خاص است؛ زیرا درباره محمد بن عثمان عَمریّ نمی فرماید که او، خودش حجت است بر مردم؛ بلکه می فرماید او مورد وثوق است یعنی بی کم و کاست نوشته یا کلام مرا منتقل می کند و لذا کتاب وی کتاب من است؛ نه این که خودش حجیت داشته باشد: «و أما محمد بنُ عثمان العَمریّ ... فإنّه ثِقَتی و کتابُه کتابی». همان، ص ۴۸۵. ظاهراً مقام نائب خاص امام زمان که در این بیان آمده است، از مقام فقیه حقیقی هم نازلتر است.
📚به هر روی کسی مانند آقای وحید خراسانی حفظه الله، می داند که شأنیت اداره جامعه ندارد و در پاسخ به انتقادات یک طلبه به نظام می گوید که یعنی فکر می کنید که من می توانم کشور را اداره کنم؟
❌اما گاهی برخی از مدعیان مرجعیت، «مطیعاً لامر مولاه» را برای متقاضی تقلید، احراز پذیر نمی کنند. اگر حسن ظن به خرج دهیم، باید گفت که اینان فرق عقل و فکر را نفهمیده اند.
✅ مرجعیت اصیل شیعه، #خط_سرخ حفظ دین و ولایت را دنبال کرده است؛ نه این که #خط_قرمز نقد باشد. فقیه حقیقی، خوب می داند که باید مطیع و بلاگردان ولیّ امر، خامنه ای باشد؛ وگرنه از حمل وظیفه الهی، خودداری کرده است و #عایط الله است؛ نه آیة الله!
💐این را با صراحت، شجاعت، دقت علمی و احترام بیان کردیم؛ تا «آخوند»ی دچار #خود_ولیّ_پنداری نشود.
🔺مشهد، هدیه امام رضا، روز دحو الارض
▪️همسو: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸،
💠 ارائهی جذاب و متنوع محتوای کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
♦️ این کتاب سلسله جلسات امام خامنهای در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ مسجد امام حسن مجتبی واقع در شهر مشهد است که در آن اصول و پایههای فکری اسلام، در خلال آیات قرآن مطرح شدهاست؛ که از شناخت این اصول، طرح کلی از دین به صورت یک ایدئولوژِی کامل ارائه شدهاست.
#طرح_کلی_اندیشه_اسلامی_در_قرآن
@Tarhekoli
حرمتِ #داشتن_حساب اینستا و توئیتر و نیز #استفاده از آن
1️⃣ قانون مصوب مجلس در ۱۲/۲/۶۹ و مؤید ش. نگهبان در ۱۹/۲/۶۹:
👈 «ماده هشتم: هر نوع #برقراری_رابطه اقتصادی و تجاری و #فرهنگی با کمپانیها و موسسات و شرکتهای #وابسته به صهیونیستها در سطح جهان ممنوع میباشد.»
2️⃣ قانون واحده اسلامی مصوب ۲۹/۶/۷۱ در مجلس با تأیید ش. نگهبان در ۵/۷/۷۱:
👈«ماده ۱- عقد #هرگونه_قرارداد چه مستقیم و چه از طریق واسطه با شرکتها یا اشخاص مقیم اسرائیل یا با افراد تبعه اسرائیل یا افرادی که برای اسرائیل #یا_به_نفع_آن_کشور کار میکنند، صرف نظر از محل اقامت آنان، برای کلیه افراد #حقیقی یا #حقوقی، ممنوع میباشد و ...»
👈«ماده ۲. هرگونه کالا و اجناسی که در تولید آن، حتی #بخشی از محصولات اسرائیلی به کار رود، صرف نظر از نوع و میزان مصرف آن ...، به عنوان یک #کالای_اسرائیلی محسوب میگردد»
👈«ماده ۶- عرضه کالاها و محصولات منظور در ماده دو، یا فروش، خرید و #اکتساب این گونه کالاها ممنوع میباشد، #هر_گونه_معامله به صورت #هبه یا #اکتساب ممنوع است. #هر_معامله به صورت هبه یا #صرفا_معامله، در اجرای مفاد این ماده، به عنوان 👈 #فروش_و_یا_خرید #محسوب میگردد.»
امام خامنه ای: «بر آحاد مسلمين واجب است که از خريد و #استفاده از کالاهايى که منفعت توليد و خريد آنها عائد صهيونيستها که محارب با اسلام و مسلمين هستند، مىشود، اجتناب کنند.». اجوبة الاستفتائات، سوال ۱۳۵۳.
📛 جلسه با فرد اسرائیلی فقط کار روحانی نبود، ما هم ممکن است، هر چند ناخواسته، با یک اسرائیلی توافق کنیم!
🌻مرجع ابرفقه
@abarin
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۰
📚 گزارش شگفتِ آیةالله بهجت (نماد تقوا) درباره آخوند خراسانی، از کتاب «زمزم عرفان؛ یادنامه فقیه عارف حضرت آیتالله محمدتقی بهجت، نوشته محمد محمدیریشهری، قم: دارالحدیث، چاپ سوم».
۱. تایید مشروطیت از سوی آخوند
آیةالله بهجت: «هنگامیکه آخوند از پلههای اتاق مطالعه شخصی، به پایین میآمد تا به مجلس درس برود ... اساسنامه و مرامنامه مشروطیت را به ایشان دادند تا امضا کند. ایشان هم ... بیدرنگ در همانجا امضا کرد. 👈ما این قضایا را میبینیم و میشنویم؛ ولی باز هم مثل این است که ندیده و نشنیدهایم. 👈یک امضا از روی غفلت و اشتباه و یا در اثر فریبخوردن، که از انسان صادر میشود، خدا میداند که چقدر آثار زیانبار بر آن مترتب میشود!» زمزم عرفان: ۱۹۲ و ۱۹۳.
۲. گناه بزرگتر از زنا
آ. بهجت: «البته محرمات تنها زنا و قمار و شُربخمر نیست؛ گاهی یک امضای بیجا که مقدمات و زمینه آن را هم دیگران زحمت میکشند و به دست انسان میدهند- موجب از بین رفتن أعراض و نفوس میشود و بهمراتب از آن بالاتر است. از مـا انتظار نمیرود که گناهانی از قبیل شربخمر را در خیابان مرتکب شویم؛ چون اینکار، گذشته از ترس خدا، یکنوع جنون و بیعقلی است و لذا از ما صادر نخواهدشد.» همان: ۱۹۷.
۳. گروه فشار و جام زهر
آ. بهجت: «سیدمحمدکاظم یزدی برای امضای جریان مشروطیت، خیلی تحت فشار بود. برخی از شاگردان آخوندخراسانی، جمعی از شاگردان وی را تحریک کردند که دستهجمعی به منزل سیّد بروند و موافقت او با مشروطیت را بگیرند. پاسخ سید این بود که: "در این کاسه، زهـر است و من نمیتوانم آن را بخورم!" به او اهانت کردند و گفتند: "اگر به خانه یهودی رفتهبودیم، چنین پاسخی را نمیشنیدیم". سجاده او را در نماز جماعت برداشتند و سیّد را خانهنشین کردند. [حتی] صحبت از تبعید ایشان بود.» همان: ۱۹۶.
۴. مشروطه انگلیسی
آ. بهجت: «یکی از آقایان میگفت: بعد از گذشت ۲۰ سال از جریان مشروطه، فهمیدیم که برای انگلیس کار میکنیم، نه به نفع دین» زمزم عرفان: ۱۹۹.
۵. پشیمانی سران مشروطه
آ. بهجت: «مرحوم نائینی در اواخر عمر، در مورد دخالت در امر مشروطیت، تأسف میخورد و میگفت: انگور انداختیم که سرکه شود؛ اما شراب شد!» همان: ۲۰۰
۶. حکم محاربه آخوند برای مخالفین آن مشروطه
«به عموم ملت ایران حکم خدا را اعلام میداریم؛ الیوم بذل جهد در استحکام و استقرار مشروطیت بهمنزله جهاد در رکاب امام زمان ارواحنا فداه، و سر مویی مخالفت و مسامحه بهمنزله خذلان و محاربه با آن حضرت صلوات الله و سلامه علیه، است، أعاذ الله المسلمین من ذلک إن شاء الله! الأحقر عبدالله المازندرانی، الأحقر محمدکاظم الخراسانی، الاأحقر نجل المرحوم الحاج میرزا خلیل». حسین زرگرینژاد، رسائل مشروطیت، دوم، تهران، ۱۳۷۷؛ ص ۴۴۷.
۷. نظر شیخ فضلالله درباره امثال آخوند
«آیتالله بهجت فرمودند: "پس از شهادت شیخ فضلالله نوری، میرزای نایینی، ورقهای با امضای شیخ فضلالله پیش آخوند خراسانی میخواند که در آن نوشته شده بود: "بر کسانی که داخل مشروطه شدهاند، باید احکام مرتدّ فطری را جاری کرد." آخوند پس از شنیدن این مطلب میگوید: "من وقتی خبر کشتهشدن شیخ فضلالله را شنیدم، متأثر شدم؛ ولی اکنون از تأثرم متأثرم!» زمزم عرفان: ۳۴۴ و ۳۴۵
۸. امامخمینی: شکست اسلام!
«اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو، اسباب اين شد كه آقا شيخ فضلاللَّه را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و بهدار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸.
۹. مدیریت پیچیده انگلیس و اشتباهات بزرگ علما
آ. بهجت: «رؤسای مشروطه و حتی روحانیون با نفوذ را یکی پس از دیگری کشتند؛ همانهایی که 👈توسط آنان👉 دیگران را کشته بودند! حتی سیدعبدالله بهبهانی را بدتر از شیخ فضلالله نوری کشتند». زمزم عرفان: ۲۰۰
۱۰. قاتلان علما، با فتوای اهل علم بر سر کار آمدند
آ. بهجت: «آری با فتوا گرفتن از اهل علم و علما، بساط مشروطه را بهپا کردند، بعد که سر کار آمدند و قدرت را به دست گرفتند، همانها را مفسد جامعه معرفی کردند.» زمزم عرفان: ۲۰۵.
آ. بهجت: «آقازاده [فرزند آخوند خراسانی] به رضاشاه گفت: عمامه طلبهها را برندارید! وی پاسخ داد: پدرت [هنگامی که مشروطیت را امضا کرد] عمامه آنها را برداشت.» زمزم عرفان: ۳۳۶.
📚امام صادق (ع): «لایُفلِحُ مَن لایَعقِلُ وَ لایَعقِلُ مَن لایَعلَمُ ... وَ العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس» کلینی، کافی (چ. دارالحدیث)، ۱: ۱۶۱.
🌾قرآن: اگر تقوا، آنگاه شناخت حق و باطل: «إن تَتَّقوالله یَجعلْ لکم فرقاناً»
▪️همسو: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸،
🌻سخنان شگفت امام خامنه ای در جمع جوانان جهادی در ۱۰ مرداد ۹۸ که مبتنی بر پردازه ابرفقه می باشد:
♻️ امیرالمؤمنین (ع): «العقول ائمة الافکار و الافکار ائمة القلوب و القلوب ائمة الحواس و الحواس ائمة الاعضاء»
🌕 ✅👈«هرچه ممکن است تلاش کنید و پیش بروید؛ هرچه ممکن است فکر کنید و این فکر را به مرحله عمل در بیاورید».
✅👈 «بگذارید ما #مجموعه_عظیمی از نسل انقلاب اسلامی را در کشورمان شاهد باشیم که از لحاظ #سطح_فهم، #مسائل_مدیریتی، خدمترسانی، ایجاد عدالت و قیام به قسط، به #جایی_رسیده باشد که 👈#ذهنهای_معمولی بشر به آنجا نرسیده و 👈 #باید_از_او_الگو بگیرند.»
✅ به فرایند تلاش عقل، فکر، قلب، حس و عضو برای دستیابی به مصلحت یا دفع یک مفسدت، تعقل می گویند.
🌻علم مفید محصول تعقل است نه تعلم
◻️۱۲ نماهنگ ابرفقهی: ۱ _ ۲ _ ۳ _ ۴ _ ۵ _ ۶ _ ۷ _ ۸ _ ۹ _ ۱۰ _ ۱۱ _ ۱۲
خط سرخ مرجعیت یا مرجعیت خط قرمز ۱۱
⁉️مجتهد بودن یا نبودن امثال آخوند خراسانی
1️⃣ هدف این بحث، معرفی مرجع تقلید یا نفی مرجعیت برای مقلد نیست که با شهادت دو خبره عادل، اجتهاد یا مرجعیت کسی برای مقلدش ثابت شود؛ بلکه سطح بحث، اثبات مساله برای خبرگان است؛ نه مقلدان.
2️⃣ اجتهاد یعنی ملکه استنباطی که اگر دارنده آن ملکه، آن را به کار بگیرد، می تواند مساله دینی را از منابع اسلام بشناسد و ملکه استنباط یعنی درونریز شدن ورود، پرداخت و خروج مناسب و رهایی از موانع نفسانی فردی یا تلبیسات اجتماعی در حل مسأله.
3️⃣طبق این تعریف، برخی بر آنند که آخوند خراسانی در فقه سیاسی مجتهد نبوده، اما وی را در فقه فردی مجتهد میپندارند؛ ولی:
4️⃣اجتهاد (به معنای اسمی آن؛ نه به معنای مصدری که همان معنای تفقه کردن را دارد)، ملکه استنباط است و تجزی پذیر نیست؛ یعنی ما مجتهد متجزی نداریم و آنچه هست، تفقه و فقه متجزی است؛ بنابراین آخوند خراسانی یا مجتهد بوده است یا نبوده است و نمی توان گفت که وی در سیاست مجتهد نبود، اما در فقه فردی مجتهد (دارای ملکه اجتهاد) بود. لذا با نقض اجتهاد آخوند در سیاست، اساساً مجتهد بودن وی نقض می شود:
آ. آخوند خراسانی و نائینی، نهایت تلاش خود را برای تفقه در امور سیاسی به کار بردند؛ پس اگر آنان ملکه اجتهاد داشتند، باید در حیاتی ترین مساله اسلامی زمان شان، حکم درستی می کردند. از آنجا که مشروطه کذایی (که آخوند برای مخالفان آن؛ مانند شیخ فضل الله و سید کاظم یزدی حکم محاربه با امام زمان عج را داده بود) به تصریح امام خمینی (صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸) به شکست اسلام انجامید، نمی توان سبب شکست اسلام را «اجتهاد اسلامی» دانست؛ به همین دلیل شیخ فضل الله حامیان چنین مشروطه ای را مشمول حکم «مرتد فطری» می دانست (زمزم عرفان، آ. بهجت: ۳۴۴ و ۳۴۵).
ب. اگر کسی بکوشد که عنوان شرعی مرتبط با خود را بشناسد، ولی نتواند اجتهاد درستی از خود (در حد ولیّ بودن یا نبودن) داشته باشد و خود را ولیّ امر بپندارد، آیا در ساده ترین مسأله فقه فردی فاقد اجتهاد نیست؟ «لا عقلَ لمن یَتجاوزُ حدَّه و قدرَه» لیثی، علی، عیون: 538. اگر کسی در درک حد مأموم بودن یا امام بودن خود ناتون باشد، مسأله از مجتهد نبودن هم خیلی سختتر میشود.
ج. ابرفقه: «العقول ائمة الافکار» پس اگر فکر و فقاهت بخواهد زنده باشد، باید معترف و مطیع امام خود (عقل) باشد. آخوند خراسانی ولیّ امر نبود و اگر فقیه بود، در لایه فکری جامعه متخصص بود و لایه فکر، هنگامی که عقل (ولیّ امر) خود را بشناسد و مطیع او باشد، حیات دارد. عدم معرفت و اطاعت لایه فکر فرد و جامعه از عقل جامعه (ولیّ امر) سبب فقدان حیات آن لایه است (امیرالمؤمنین: فقد العقل فقد الحیاة) و فقدان حیات قوه فکر با داشتن ملکه اجتهاد سازگار نیست؛ مثل این که بگوییم این راننده مرده است، ولی با اینروی، ملکه رانندگی وی کارامد است.
5️⃣ بررسی شبهه مجتهد بودن امثال آخوند
📚گفته می شود مهمترین دلیل بر اجتهاد آخوند خراسانی کتاب کفایه وی یا فتاوی وی در برخی مسائل است.
نوشتن کتابی که حاوی برخی نیازهای فکری است، آن هم در یک حوزه از دانش های مورد نیاز برای تحقق اجتهاد، دلیل اجتهاد نیست. نکات سه گانه زیر نشان می دهد که فتوا دادن در مسائل فردی مانند طهارت و صلاة، دلیل اجتهاد نیست:
▪️یک. فقه فردی به معنای فقه غیر نظاموار نیست. هر فردی، همانند هر جامعه ای، یک نظام پنج لایه «عقل، فکر، قلب، حس، عضو» و زیرلایه ها و فرایندهای ارتباطی دارد. در حوزه فکریات (حوزه اصلی اجتهاد نیز فکریات پنجگانه و روابط آنها و فرایندها مطرح است. بنابراین نظام فقه فردی، قسیم نظام فقه جمعی نیست و دقیقاً متناظر با آن، لایه مند است.
▪️دو. اجتهاد یعنی توانایی استنباط احکام (در فرض ما، احکام فردی) از منابع دین. بنابراین مجتهد باید بتواند
آ. مسأله بودن چیزی را درک کند. گاهی نیاز به نبوغ است که بگویی چرا سیب افتاد تا بشود جاذبه را صورتبندی کنی و دنیایی به روی فیزیک بگشایی
ب. منابع مناسب و کافی را شناسایی کند
ج. در صورت نیاز، نظام حاکم بر حل مساله را درک کند و حکم مساله را استخراج کند
👈بنابراین نمی توان کسی را که مساله ای را درس گرفته است، مباحثه کرده است، درس داده است، آنگاه با این پیشینه در مساله، با بررسی احادیث تبویب شده از سوی دیگران، و با مطالعه اقوال دیگران در مساله، نظرکی بدهد یا همان قول را تأیید کند و ما بگوییم که فلانی مجتهد است!
▪️سه. اینک پرسشی از امثال آخوند تا روشن شود که مجتهد هستند یا نه: 👈«روش تراز رسیدن به رشد از نظر اسلام چیست؟»
💠 در بهترین حالت باید گفت برای ما ثابت نیست که امثال آخوند بتوانند پاسخ فقهی قابل دفاعی به این پرسش بدهند! چون برای پاسخ به این پرسش باید نظام دینی انسان را کشف کرد که ...
▪️همسو: ۱، ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۵، ۱۶، ۱۷، ۱۸،
2.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵 امام خامنه ای و سیاست زدایان
♻️«بنده چند سال قبل از این ... راجع به سیاست در دانشگاهها، یک تعبیری به کار بردم که مسئولین دولتیِ آن روز [۱۲ آبان ۷۲] #خیلی ناراحت شدند که چرا این حرف را میزنید؛ گفتم: 👈#خدا_لعنت_کند کسانی را که بساط فکر سیاسی و #کار_سیاسی و تلاش سیاسی را از دانشگاهها جمع کردند! از ما گلهمند شدند که شما بچّهها را وادار میکنید به کار سیاسی ... بنده خودم مراجعه میکنم به خاطرات خودم و به دوره جوانی خودمان -پنجاه شصت سال پیش- که با افرادی #بحث میکردیم سر مسائل سیاسی، سر #مبارزات، داد، بیداد! محیط چالشی» ۲۹ خرداد ۹۵
👈امام خمینی: «اسلام این نیست. #والله_اسلام_تمامش_سیاست است. اسلام را بد معرّفی کردهاند». صحیفه امام، ۱: ۲۷۰
ابرفقه
@abarin
9.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ علت شکست اسلام در مشروطیت و کامیابی انگلیس در بیان امام خامنه ای: فریب خوردگی برخی آقایان به سبب ضعف شخصیت، خوش باوری، غفلت، تغافل، هوای نفس!
♻️ اجتهاد یعنی ملکه کاربست ضوابط تفقه: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصيبُوا قَوْماً بِجَهالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلى ما فَعَلْتُمْ نادِمين» حجرات، ۶.
⛔️ آیا برخی بزرگان مشروطه، ملکه کاربست (اجتهاد) این اصل مهم را در مساله ای حیاتی داشتند؟ #نه!
8️⃣ امام خمینی: «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه را با #دست_بعضى_از_روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و #شكست_دادند_اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى #علما_هم_غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸.
#ابرفقه