eitaa logo
ابَرشاگرد
458 دنبال‌کننده
572 عکس
38 ویدیو
14 فایل
هرکه خواهان «ابَرتعقل» است، باید «ابَرشاگرد»ی کند. ارتباط با بنده: @abarshagerd1 تارنمای(وبلاگ) «ابَرشاگرد» در فضای مجازی: abarshagerd.blog.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌥 پگاه‌نگار 🌥 نقل قول عجیب «هاشمی» از «موسوی» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔴 براستی بخش بزرگی از «مدعیان اصلاح‌طلبی» که در طول سالیان متمادی هم‌زبان با دشمنان این ملت، همواره سیاست‌های «جهانی» و «منطقه‌ای» جمهوری اسلامی ایران را با عنوان غیر منصفانه‌ی «تنش‌زایی» تخطئه کرده و می‌کنند، نظرشان در خصوص این نقل «هاشمی رفسنجانی» از قول «میرحسین موسوی» (همان کسی که در انتخابات ۸۸ بخش اعظم اصلاح‌طلبان تماما به حمایت از وی برخاسته بودند) چیست؟ 👇 اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطره‌ی ۱۲ تیر ۱۳۷۴ می‌نویسد: ⬅️ «مهندس [میرحسین] موسوی، [مشاور سیاسی رئیس‌جمهور] آمد. تشکر داشت از سیاست جدید ارزی و تأکید بر مداومت داشت. 👈پیشنهاد کرد که در مقابل شیطنت بعضی در ارتباط با [جمهوری] آذربایجان، گروهی هم باشند که برعکس، خواستار انضمام آن به ایران باشند👉...» 📚 منبع: کتاب «مرد بحران‌ها» (کارنامه و خاطرات هاشمی رفسنجانی ۱۳۷۴) ⚫️ آیا موسوی و مدعیان اصلاحات، نقل قول هاشمی را تکذیب می‌کنند؟ یا اگر تأیید می‌کنند، چه توصیفی برای این پیشنهاد عجیب به کار می‌برند؟! همان «تنش‌زایی» چطور است؟! ☺️ ✍️ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 نام خود را در «ایتا» و ... با چه خطی بنویسیم؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگرانی شدید امام خامنه‌ای (۱۹ آذر ۹۲): ⚠️ «اسم فارسی را با خط لاتین می نویسند! خب چرا؟ چه کسی می‌خواهد از این استفاده کند؟ آن کسی که زبانش فارسی است یا آن کسی که زبانش خارجی است؟ اسم فارسی با حروف لاتین! ... 👈من نگران زبان فارسی‌ام؛ خیلی نگرانم👉 ... می‌بینم که کار درستی در این زمینه انجام نمی‌گیرد و تهاجم به زبان فارسی زیاد است!» 🌻 از عزیزانی که نام خود را در ایتا یا ... با حروف لاتین می‌نویسند، درخواست اصلاح دارم. ⬅️ ولی‌ّفقیه در سخنرانی ۱۹ آذر ۹۲ از ما خواستند که اسم فارسی را با خط لاتین ننویسیم؛ بلکه با خط «فارسی» بنویسیم. 🌹 با سپاس و درود ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ حکایت بامزه‌ی «حجاب اجباری»! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جنگ رسانه‌ای و روانی؛ 🔘 یعنی تمام ابزارهایت را علیه فرهنگ ملت ایران به‌کار بگیری و تلاش کنی که جوّ عمومی را به سمتی ببری که همه - حتی محجبه‌ها - نیز از ترس فشار اجتماعی، حجاب خود را کنار بگذارند (= کشف حجاب اجباری)، و آنگاه که نتوانستی به طور کامل در عملیات خود موفق شوی، آن مقداری از حجاب را که باقی مانده است به عنوان «حجاب اجباری» معرفی کنی تا باقیمانده‌ی حجاب هم به دست خود ایرانیان کنار رود! ☺️ 🔴 با این حربه‌ی شیطانی و کثیف، از طرفی «اجبار» به کشف حجاب را از اذهان مردم پنهان کرده‌ای، و از سوی دیگر کشف حجاب را خواست و انتخاب مردم جا می‌زنی. ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 عامل انفعال برخی از دوستان حزب‌اللّهی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 یکی از علل اصلی و مهمّی که برخی از فعّالان فرهنگی و دلسوزان امر تربیت به مردم با چشم یک عامل «غیر خودی» می‌نگرند و در پیشبرد کارهایشان به سمت عامّه‌ی مردم دست دراز نمی‌کنند و صرفا به ظرفیّت حلقه‌ی محدود و معدودی از اطرافیانشان اکتفا می‌کنند، این است که به مردم اعتماد ندارند و آنان را به نوعی بیرون‌شده از دایره‌ی تدیّن و حزب‌اللّهی‌گری می‌دانند! ❌ این از آنجا ناشی می‌شود که برخی از ما 👈به غلط👉 تصوّر می‌کنیم که ضربات فرهنگی دشمن و تغییرات به وجودآمده در سبک زندگی، به لایه‌ی هویّتی و ایمانی و عمق مردم نفوذ کرده است. ریشه‌ی این تصور نادرست، دقیقا همینجاست. امام خامنه‌ای (۱۴ خرداد ۱۴۰۱): 🌻 «گاهی می‌شنویم در نوشته‌های اینترنتی یا رسانه‌ها، که اظهار نظر می‌کنند «مردم نسبت به روحانیت و دین بی‌اعتقاد شدند». خب این یکی از محاسبات صددرصد غلط است. مردم امروز گرایششان به انقلاب و به دین از روز اول انقلاب یقینا بیشتر است. اگر کسی می‌خواهد گرایش مردم به انقلاب و مبارزات و مجاهدت‌ها را بفهمد به تشییع میلیونی شهید قاسم سلیمانی نگاه کند. 🌻 بدن قطعه‌قطعه‌شده‌ی شهید سلیمانی به وسیله میلیون‌ها انسان بدرقه شد. یک فرد انقلابی، یک فرد مبارز و مجاهد که برای جمهوری اسلامی جان خودش را کف دستش گرفته بود، مردم اینجور از او بزرگداشت و احترام کردند.»ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 فقرِ مدرن ـــــــــــــــــــــــــ در «فقرِ مدرن»، شما در دریایی از انواعِ امکانات و لوازمِ رفاهی غرق هستید و دائما نیز به میزان آن‌ها افزوده می‌شود، اما هیچ‌گاه احساسِ فقر، بدبختی و نارضایتی از وجودِ شما زائل نمی‌گردد. این در حالی است که پیشینیان از یک‌دهم و یا شاید یک‌صدمِ امکاناتی که در اختیارِ شماست برخوردار نبوده‌اند، اما از آن جنس احساسِ فقر، افسردگی و نارضایتی که سراسر وجودِ انسانِ مدرن را فراگرفته است، عاری بوده‌اند. براستی چرا حجمِ بی‌نظیر و فزاینده‌ی تمتّعات و بهره‌های دنیوی، نه‌تنها احساسِ رضایت را به انسانِ مدرن هدیه نداده، بلکه آرامش و قرار را نیز از وی ستانده است؟ چرا تسهیلاتِ دنیوی، نه تنها موجبِ آسان شدنِ زندگیِ چندروزه‌ی ناسوتیِ انسانِ مدرن نشده، بلکه سختی و مشقّتِ طاقت‌فرسایی را برای وی به ارمغان آورده است؟ مدرنیته «احساسِ نیازِ کاذب» را در انسان به حدّ بیشینه می‌رساند و از آنجا که این دنیای محدود اساسا ظرفیّت و تواناییِ برآورده کردنِ همه‌ی نیازهای انسان را ندارد (زیرا انسان موجودی بی‌نهایت‌طلب است)، لذا مسیرِ دوندگیِ بی‌امانِ انسانِ مدرن برای کسبِ مطامعِ دنیوی، خطّ پایانی جز افسردگی و سرخوردگی نمی‌تواند داشته باشد. انسانِ مدرن به آرزو و طمعِ آنکه «دنیا» به او روی خوش نشان دهد و به وی کامیابی و احساسِ رضایت بخشد، تمامِ همّ و غمّ خود را برای جلب و کسبِ بیش از پیشِ جلوه‌ها و زیورهای فتّانه‌ی آن مصروف می‌سازد؛ غافل از آنکه مَثَلِ دنیا مَثَلِ آن «عروسی» است که به محضِ پای نهادن در خانه‌ی همسر، تمامِ آرامش و داروندارِ آن شوهرِ بخت‌برگشته را یکجا از وی می‌ستاند و نهایتِ امر نیز چیزی نیست جز طلاق: جمیله‌ایست عروسِ جهان ولی هُش دار که این مخدّره در عقدِ کس نمی‌آید حافظ ✍ ابَرشاگرد
بسم الله الرحمن الرحیم یک پرسش و پاسخ آیا امام خمینی(ره) این منطق که «اول کار فرهنگی، سپس برخورد با متخلفان» را قبول داشت؟ بعد از پیروزی انقلاب شاید یکی از جدی‎ترین بحث‎ها بر سر این بود که آیا احکام و حدود اسلامی باید در جامعه اجرا بشود یا نشود؟ برخی جریاناتِ لیبرال¬منش همانند مسئولان دولت موقت و نیز برخی از آنانی هم که مذهبی و دلسوز بودند، این منطق را پیش می¬کشیدند که تازه از زمان پهلوی خارج شده¬ایم و بسیاری اقشار مردم آمادگی ذهنی و رفتاری برای اِعمال حکومتی احکام و حدود اسلامی را ندارند، بایستی صبر کرد و کار فرهنگی و تربیتی نمود تا به‌تدریج زمینه فراهم شود. ولی امام خمینی (ره) سه هفته پس از پیروزی انقلاب و در آن شرایط بسیار سخت و بحرانی که نه هنوز دولت موقت تثبیت شده بود و نه قانون اساسی وجود داشت و نه اصلا کار فرهنگی‌ای شده بود در شانزدهم اسفند ۱۳۵۷ اعلام کردند: زنان اسلامی باید با حجاب اسلامی بیرون بیایند. نه این‌که خودشان را بزک کنند. زن‌ها هنوز در ادارات با وضع پیشین کار می‌کنند. زن‌ها باید وضع خودشان را عوض کنند. امام خمینی(ره) در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۵۹نیز در دیدار مسئولین کشور فرمودند: ما نمى‏توانيم تحمل كنيم اين مطلبى را كه آقايان مى‏خواهند با آن مغزهايى كه در اروپا تربيت شده است درست بكنند. ما مى‏خواهيم اسلام را [پياده‏] بكنيم. يكى از اينها آمده بود گريه مى‏كرد كه چرا بعضى از اينها را مى‏كشند (اشاره به اجرای حدود)؛ نه اين آخريها را، آنهايى كه آقاى خلخالى ‏(حاکم شرع ابتدای انقلاب) مثلاً مى‏كشتند. اينها باز توجه ندارند كه اسلام در عين حالى كه تربيت است، يك مكتب تربيت است، لكن آن روزى كه فهميد قابل تربيت نيست، هفتصد نفرشان را در يك جا، يهودى بنى قريظه را در حضور رسول اللَّه مى‏كشند، گردن مى‏زنند به امر رسول اللَّه. اينها همين حرفهاى غربى را مى‏زنند كه ما بايد اصلاح كنيم، اول همه را اصلاح كنيد بعد حدّ بزنيد. اين عجيب است كه [بگویند] اول ما بايد اين مملكت را، همه را هدايت كنيم كه همه تربيت بشوند، بعد حد بزنيم، اگر يك كسى حالا شُرب خمر كرد، حالا حدش نزنيم، حالا اول چيزش بكنيم تا مغزش اصلاح بشود! اينها يك حرفهاى غلطى است. بايد حدود جارى بشود. این¬که بسیاری از مردم جامعه آن روز ایران ـ همانند اکنون ـ آمادگی اجرای قاهرانۀ احکام و حدود را نداشتند و تازه از فضای فساد رسمی رژیم قبلی در آمده بودند، واقعیت درستی بود. خیلی از آنها سال¬ها بایستی رویشان کار فکری و فرهنگی مداوم انجام می¬شد تا نسبت به اجرای این مسائل «اقناع» شوند یا برای اعمال مجازات و نهی از منکر حکومتی، اتمام حجت با آنها شده باشد. اما امام امت ـآن پرچمدار جامع¬الاطراف اسلام ناب‌ـ این واقعیت ظاهرالصلاح را به هیچ وجه مجوز عدم اجرای قاهرانۀ احکام و حدود شرعی در متن جامعه نمی¬شناسد. زیرا او به درستی می‌داند که اگر در زمان حاکمیت اسلام، این احکام تعطیل شوند و منکرات و آسیب‌های گوناگون روی هم دوباره انباشته گردند، فضای عمومی جامعه آلوده می-شود و دیگر بهترین کارهای فرهنگی و تربیتی، دوای درد امواج بزرگ و از کنترل خارج¬ شدۀ گناه را نخواهد کرد. امام امت برخلاف بسیاری از مسئولینِ روشنفکرنمای جمهوری اسلامی می¬دانست منطق ادارۀ اجتماع یعنی چه، و تقابل‌سازی میان کار فرهنگی و برخورد قاهرانۀ حکومتی، تقابلی از اساس غلط و فریبنده است و اِعمال احکام و حدود در متن جامعه و اقامۀ امر به معروف و نهی از منکر از موضع حکومت و با ضمانت اجرایی، نه نافی اقدامات فرهنگی و تربیتی و علمی و آموزشی، بلکه خود زمینه¬ساز أثرگذاری اقدامات فرهنگی و علمی خواهد بود و بستر عمومی جامعه را برای آنها مهیا خواهد کرد. رها کردن خیابان و بازار و اماکن عمومی، و صرفاً ارشاد مردم از طریق منبر و رسانه و مدرسه و کارهای هنری، نگاهی بس عبث است که در هیچ منطق واقع¬بینانه¬ای جواب نمی¬دهد، چه برسد به منطق آرمان¬گرایانه! فرمایشات امام خمینی (ره) در آن مقطع و سال¬های بعدی، فقط محدود به مورد بالا نبود. ایشان حتی پیش از این، در خرداد 58 این‌گونه موضع¬گیری¬های «فرهنگی» و «علمی» را که می‌گویند: «حالا زود است صبر كنيد» به کنایه می¬گیرند و از اجرای مو به موی احکام اسلام سخن گفته و فرمودند: اگر ما امروز قوانين اسلام را اجرا نكنيم، كِى اجرا بكنيم؟ آقايانى كه مى‏گوييد نمى‏شود، پس كِى مى‏شود؟! صحیفه امام، جلد ۸ ، ص ۵۷ ، محض اطلاع، و https://eitaa.com/honaretabyin
ابَرشاگرد
بسم الله الرحمن الرحیم یک پرسش و پاسخ آیا امام خمینی(ره) این منطق که «اول کار فرهنگی، سپس برخورد با
🔴 در خصوص بی‌حجابی و بدحجابی، آیا «برخورد با متخلفان، متوقف بر کار فرهنگی و اقناعی است»؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 خواهش می‌کنم متن بالا را مطالعه فرمایید که مهم است. 👆👆 متأسفانه نویسنده‌ی این یادداشت را نتوانستم پیدا کنم. ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ دوچرخه هم می‌تواند در سرازیری با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت به پیش رود، اما در سربالایی چطور؟ همه در جکوزی احساس آرامش دارند، اما در دیگ جوشان چطور؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 همانگونه که نمی‌توان سرعت بالای یک دوچرخه را در سرازیری و آرامش یک نفر را در جکوزی با سرعت پایین یک دوچرخه در سربالایی و ضجّه‌های یک نفر در دیگی جوشان مقایسه کرد، نشاط و آرامش یک فرد مرفّه را نمی‌توان با ضجّه‌های فردی دیگر که مبتلا به مصیبت و دشواری است مقایسه کرد. ⬅️⬅️ باید دید آن فردی که در شرایط «رفاه» دارای آرامش است، در شرایط «بلا و مصیبت» نیز آرامش و نشاط دارد؟ 🌻 نهج‌البلاغه: فی تقلّب الأحوال علم جواهر الرّجال ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 در یک مسابقه‌ی ساده از لیگِ دسته صدمِ!! فوتبال هم چه بسا افرادی را با «کارتِ قرمز» جریمه و اخراج کنند. آنوقت عده‌ای بی‌شرف با پنهان گشتن پشتِ تابلوِ منافقانه‌ی «انسانیت»، با «اعدامِ» اراذل و جنایتکارانی که به قصدِ ارعاب، هراس به جانِ مردم انداخته و اشخاصِ بی‌گناه را به قتل رسانده‌اند مخالفت می‌کنند. «کارتِ قرمز» یا به تعبیرِ بنده «اعدامِ فوتبالی»! یعنی چه؟ 🔴 یعنی از این به بعد چون وجودِ آن بازیکن موجبِ اخلال در روندِ بازی است یا زمینه را برای جری شدنِ بازیکنانی که قصدِ تخلف دارند فراهم می‌کند، لذا چاره‌ای نیست جز آنکه از میدانِ مسابقه «اخراج» شود. ✍ ابَرشاگرد
🌤 چاشت‌نگار 🌤 استدلال معکوس ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 اگر همچنانکه «خودحقیرپنداران» معتقدند، ما ایرانی‌ها عُرضه‌ی اداره‌ی کشورمان و پیشرفت تا سطح اول دنیا و حتی برتر از آن را نداریم، چه نیازی بود و هست که غربی‌ها و غربگراها ۲۰۰ سال مجدّانه تلاش کنند که ژن «ما نمی‌توانیم» را با زور و فشار و به صورت ممتد به اذهان و قلوب ما تزریق و بلکه پمپاژ نمایند؟ ⬅️ امثال «عسکرخان افشار ارومی»، «ابوالحسن‌خان ایلچی»، «ملکم‌خان»، «فتحعلی آخوندزاده»، «حسن تقی‌زاده» و ... . ❇️ همینکه غربی‌ها و غربگراها در این مدت مدید و با این شدت شدید، خود را کشته‌اند و می‌کشند که این تصور بنیادکن را به اذهان ما القا کنند، شاید بهترین دلیل است بر وجود استعداد و توانایی بسیار بزرگ خدادادی در ما ایرانی‌ها برای فتح قله‌ها. ⬅️⬅️ براستی اگر ما ایرانی‌ها واقعا بی‌عُرضه هستیم، خودمان دیر یا زود متوجه این حقارت می‌شویم؛ دیگر به این حجم و جرم از تلاش و فشار و صرف این همه بودجه برای فروکردن این تصور در ذهن ما چه ضرورت و نیازی هست؟! 🔴 پس این تلاش غربی‌ها و غربگراها، یک تلاش عادی نیست؛ بلکه تلاشی ویژه است از جنس تخریب یک بنا(خوداتکایی) و ساختن بنایی تازه (خودحقیرپنداری و نهایتا «وابستگی»). ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ 🗣 امروز در پارک به دخترخانمی تذکر دادم که حجاب‌تون خوب نیست؛ ممکنه کسی مزاحم شما بشه. پاسخ داد: 😧 نه؛ تا حالا موردی از مزاحمت پیش نیومده!! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعضی از خانم‌ها در توجیه بی‌حجابی یا بدحجابی‌شون یه جوری میگن که 👈تا حالا موردی از مزاحمت برامون پیش نیومده👉 که انگار اگه فرداروزی کسی قصد مزاحمت داشت، قبلش از این خانم‌ها می‌پرسه که آیا تا حالا کسی مزاحم شما شده یا نه؟! 😁 🌹 اون عاملی که تا حالا نگذاشته که کسی مزاحم شما بشه، «خدا» است. پس احترام خدا رو باید نگه داشت. ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 چرا بخش قابل‌توجهی از افرادی که «ازدواج» می‌کنند، پس از مدتی دچار سرخوردگی و افسردگی می‌شوند؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چون سرگرمی‌هایی که تا پیش از ازدواج با آن‌ها مشغول بوده‌اند دیگر برایشان تکراری شده است و هدف آنان از ازدواج صرفا کسب یک تجربه‌ی تازه و دستیابی به یک سرگرمیِ جذاب‌تر و هیجان‌انگیزتر از سرگرمی‌هایی است که تا پیش از ازدواج در اختیار داشته‌اند. خداوند هم به واسطه‌ی ایجاد سرخوردگی و افسردگی، آنان را تنبیه می‌کند تا به خودشان بیایند که راه را از اساس اشتباه رفته‌اند. 😡 این افراد همانند آن بچه‌ی نُنُری هستند که پدرش برای او توپی را خریداری کرده است، اما پس از مدت کوتاهی بهانه می‌گیرد که این توپ را دیگر دوست ندارم؛ برایم آتاری بخر! و وقتی پدر این وسیله را نیز برایش فراهم کرد، پس از مدت کوتاهی بهانه را از سر می‌گیرد که این آتاری را دیگر دوست ندارم؛ برایم دوچرخه بخر! و اگر این روند با همین جهت ادامه یابد، انتهایی جز «افسردگی» را برای بچه نمی‌توان متصور بود. ⏪ افرادی که با این هدف ازدواج می‌کنند، انسان‌های نُنُر و ازپیش‌باخته‌ای هستند؛ دنیا جای این نُنُربازی‌ها نیست. ⚠️ کسی که حقیقت «دنیا» را نفهمد و آن را جدی بگیرد و به عنوان پناهگاه خود برگزیند، افسردگیش قطعی و حتمی است. دنیا جایی نیست که برای تأمین نیازهای اصلی و ابدیمان بتوانیم روی آن حساب باز کنیم. ✍ ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ امام خامنه‌ای: دنیا «دهکده‌ی جهانی» نیست. ــــــــــــــــــــــــــــــــ ایشان در بخشی از دومین خطبه‌ی نماز جمعه‌ی ۴ دی ۷۷ تصریح می‌کنند: ⬅️ «... در این دنیای عظیم، در این دنیای متنوّع، در این دنیای فرهنگها، به اصطلاح یک تئوریسین امریکایی پیدا می‌شود و دنیا را به یک «دهکده جهانی» تشبیه می‌کند. تو گفتی و من باور کردم! بله، یک دهکده لابد یک کدخدا هم بالای سرش لازم دارد! 👈می‌گویند ارتباطات زیاد شده و دنیا را مثل یک دهکده کوچک کرده است. نه آقا، دنیا خیلی بزرگتر از این حرفهاست. انسانها، ملتها، فرهنگها، دلها، خیلی بزرگتر از این حرفهاست👉 که یک دولتی بتواند با لشکری از ایدئولوگ و تئوریسین و نویسنده و امثال اینها دنیا را آن قدر کوچک کند و یک نظامی مثل نظام امریکا - که این فرد رئیس جمهورش است - بتواند بر آن حاکمیت کند و فرمان براند. نه آقا، این نمی‌شود؛ اما امریکاییها می‌خواهند این‌گونه شود.» ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 چشمِ مسلّح ــــــــــــــــــــــــــــــــ ❎ دیدنِ «کفِ آب» و اکتفا به آن، عنوانش واقع‌بینی نیست بلکه چیزِ دیگری است و یافتنِ آن‌هم هنرِ خاصّی نمی‌طلبد و صرفا چشمِ سر می‌خواهد! هنر این است که بتوانیم کفِ آب را که نمود و جلوه‌اش بیشتر و برجسته‌تر است کنار بزنیم و اصل و جوهر را که «خودِ آب» است ببینیم. کفِ آب جلوه‌اش بیشتر است اما عمق و اثرگذاریِ تعیین‌کننده ندارد و مانا نیست. باطل همین‌گونه است و معمولا سروصدایش بیشتر است؛ آن‌هم به برکتِ فضای سم‌زای رسانه‌ای که بر روی بدی‌های سطحیِ مردم آنچنان تمرکز و آن‌ها را درشت‌نمایی می‌کند که انگار این ملّت ذاتا باطل‌خواه و حق‌ستیز هستند! 🌻 امّا الزّبد فیذهب جفاء و امّا ما ینفع النّاس فیمکث فی الارض (سوره‌ی رعد، ۱۷) باید دانست که کشفِ جوهرِ پاکِ «ملّتِ ایران» به همین علت اصلا کارِ آسانی نیست؛ به‌طوری که حتّی بعضی از بزرگان هم در این راه به خطا رفته‌اند؛ آن‌هم چه خطایی! خطایی که انسان‌های عمیق‌نگر را مبتلا به داغِ جگر می‌کند: چون غنچه‌ای که کارِ دلش بخت بسته است داغِ جگر، زبان و لبم سخت بسته است غرض آنکه؛ 🔭 اساسا شناخت افراد و به ویژه «ابَرملّتِ عمیقِ ایران»، با چشمِ غیرِ مسلّح و دانش‌های رایجِ مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی ابدا امکان‌پذیر نبوده و راهِ ورود به این عرصه، تنها و تنها برای اهلش و با چشمی مسلّح به دانشِ مخصوصش باز است.ابَرشاگرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ 📛 تناقض‌گویی آقای پناهیان درباره‌ی «حجاب» و استقبال جریان رفرمیست از آن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ◼️ آقای پناهیان ۱: «من تقریباً معتقدم درباره حجاب دیگر هر کاری بکنی، ضد تبلیغ است؛ کشتی ما رو! هر که هر چی می خواست بفهمد، فهمید. بیشتر از این هم حرف بزنی سوء تفاهم می شود ... رئیس محترم بسیج گفتند که ۹۷ درصد کسانی که بر ضد حجاب تبرج می گفتند که ما به ارزش حجاب معتقدیم.» (تارنمای حجت‌الاسلام پناهیان، تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۹۷، شماره‌ی مطلب: ۵۳۳۶) ◼️ آقای پناهیان ۲: «ما الان در مرحله دعوت هستیم، نه امر به معروف و نهی از منکر؛ اول «حجاب» باید به «معروف» تبدیل بشود، سپس به آن امر کنیم.» (تارنمای روزنامه‌ی دنیای اقتصاد، تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۴۰۱، شماره‌ی مطلب: ۳۸۸۵۷۳۱) ◻️درخواست دوستداران آقای پناهیان حاج آقای پناهیان! جایگاه خودتان و جایگاه «فقه الهی» و «فقه ولائی» را پاس بدارید و از این مواضع خلاف شرع دست بردارید. 👈 شوربختانه درباره‌ی فضای مجازی هم چیزهای نادرستی گفتید که خیلی‌ها را سردرگم یا گمراه کرد. بس است! ابَرشاگرد
ابَرشاگرد
اصلاح گردید. 🌹👆 تناقضات ⬅️ تناقض‌گویی
ابَرشاگرد
⛅️ پسین‌نگار ⛅️ ⚠️ تحذیری گله‌مندانه و البته دلسوزانه به برادرمان جناب «پناهیان» ابتلاء بزرگ «خودمتخصص‌پنداری» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جناب «آخوند خراسانی» و برخی دیگر از آقایان حوزه‌ی نجف نیز پیش خودشان می‌پنداشتند که علاوه بر تخصص در «فقه فتوایی»، در «فقه ولائی» نیز متخصص هستند و با ورود بی‌جا در موضوعی که صلاحیت داوری در آن را نداشتند، «مشروطه‌ی غیر مشروعه و انگلیسی» را تأیید و امضاء کردند و سبب شکست «مشروطه‌ی مشروعه» شدند که حضرت امام خمینی از آن به «شکست اسلام» تعبیر کردند و فجایع بعدی زیر نیز از همین «خودمتخصص‌پنداری» ناشی شد: ⬅️ تسلط انگلیس و غربگراها بر اوضاع ایران ⬅️ بالا رفتن سر شیخ فضل‌الله نوری بر دار ⬅️ برکشیدن رضاخان و کودتای انگلیسیِ او ⬅️ مسلط ساختن سلسله‌ی دست‌نشانده، غیر قانونی و منحط پهلوی بر کشور ⬅️ و ... حضرت امام خمینی: 🔘 «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل الله را با دست 👈بعضى از روحانيونِ👉 خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و 👈شكست دادند اسلام را👉 در آن وقت. و 👈مردم👉 غفلت داشتند از اين عمل، حتى 👈علما👉 هم غفلت داشتند». 📖 صحیفه‌ی نور، ج ۱۸، ص ۲۴۸ ✍ ابَرشاگرد
☀️ نیمروز ☀️ چرا رهبر معظّم انقلاب برخی از مسئولان را که با رأی مستقیم مردم برگزیده شده‌اند اما به ملّت صدمه می‌زنند و مشکل‌آفرین هستند، شخصا «عزل» نمی‌کند؟ مگر ایشان دلسوز مردم نیست؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امتناع امام جامعه از عزل مسئولانِ منتخبِ ملّت که موجب ایجاد فساد در جامعه شده و برای مردم مشکل‌آفرینی می‌کنند، حکمت‌های متعدّدی دارد که اکنون در مقام بیان اجمالی یکی از آن‌ها هستیم. 🔘 اگر رهبر حکیم انقلاب فلان مسئولِ مشکل‌آفرین و بی‌کفایت را که با رأی ملّت بر سر کار آمده است شخصا عزل نماید، هنر «انتخاب خوب» در ملّت نهادینه نمی‌شود و در نتیجه‌ی این اقدام، مردم نیز در هنگام برگزاری انتخابات‌های آینده، تمام همّ و غمّ خود را برای کشف اصلح و رأی دادن به او صرف نخواهند کرد و برای این اقدام بسیار مهم انگیزه‌ای نخواهند داشت؛ زیرا همواره در اذهانشان این تصوّر منقّش است که «اگر هم حاصل رأی ما ناسالم و نالایق از آب درآمد، «امام جامعه» هست که دست‌گلی را که به آب دادیم بازگرداند؛ بنابرین نیاز نیست که ما آنچنان هم برای انتخاب خوب اهتمام به خرج دهیم»؛ این مساوی است با عدم رشد ما مردم. 🌻 والله «امام خامنه‌ای» از خودِ ما مردم برایمان دلسوزتر است. ✍ ابَرشاگرد
☀️ نیمروز ☀️ با توجه به در پیش بودن سالروز فوت «حسینعلی منتظری» 📝 پاسخ اینجانب به شخصی که از «منتظری» دفاع نمود و رویاروییِ وی با «حق» را به سطح «اشتباه» فروکاست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ منتظری که می‌گویید «از بهترین فقها بود»، بنا بر چه منطقی، پیگیری پرونده‌ی قتل افراد در جامعه‌ی اسلامی را نیازمند «شاکی خصوصی» می‌دانست؟ بر فرض که فرد مقتول هیچ خویشاوندی نداشته باشد و شاکی خصوصی در میان نباشد، آیا وظیفه‌ی حکومت اسلامی این نیست که خون بی‌گناه و مظلوم را بستاند و در زمینه‌ی یافتن فرد قاتل و محاکمه‌ی او اقدام کند تا زمینه‌ی جری شدن جنایتکاران و اوباش در جامعه فراهم نشود؟ حال اگر مسئله‌ی «قتل‌های متعدد و برنامه‌ریزی‌شده» در میان باشد، به طریق اولی دولت اسلامی موظف است به پیگیری این مسئله؛ حتی اگر پای شاکی خصوصی هم در میان نباشد. در اوایل انقلاب(فروردین ۶۱) منتظری برای برخورد با گروهک سازمان مجاهدین، این مبنا را پیش نکشید و برخورد حکومت اسلامی با آنان را ناگزیر و مطلوب دانست، اما چگونه برای محاکمه‌ی یک جنایتکار به نام «سید مهدی هاشمی»، این مبنای مزخرف را پیش می‌کشد؟! مگر منتظری در صفحه‌ی ۶۰۴ کتاب خاطراتش نمی‌گوید: «ترور و خشونت و تندروی در هر حال و از هر کس باشد محکوم است و در همه جا قانون باید رعایت شود»، پس چگونه است که با وجود اذعان صریح خودِ ایشان در کتاب خاطراتشان مبنی بر اینکه سید مهدی هاشمی در فقره‌ی قتل مرحوم «شمس‌آبادی» نقش داشته است و آقای منتظری نیز از این قضیه مطلع بوده‌اند(خاطرات آیت‌الله منتظری، صفحات ۶۰۱ الی ۶۰۴)، اما بازهم با رسیدگی به پرونده‌ی این فرد با تمام وجود مخالفت می‌ورزد؟ منتظری حتی «قول همکاری» مهدی هاشمی به 👈ساواک👉 را نیز انکار نمی‌کند(خاطرات آیت‌الله منتظری، صفحه‌ی ۶۰۵). می‌شود بفرمایید که مبنای فقهی آقای منتظری برای حمایت شدید و مدید از این جنایتکارِ کثیف(مهدی هاشمی) چه بود؟ می‌شود بفرمایید که کدام مبنای فقهی، آقای منتظری را بر آن داشت که اعدام مشروع و حکیمانه‌ی منافقین در سال ۶۷ را تخطئه کند؟ همان منافقینی که نه از کار خود پشیمان و نه توبه کرده بودند و کماکان هم به مبارزه با جمهوری اسلامی اعتقاد داشتند. مگر ایشان در پیام نوروزی سال ۶۱ خود در باره‌ی فتنه‌ی منافقین نگفتند: «اگر ببینیم کسانی به انقلاب و کشور لطمه می‌زنند، چاره‌ای نداریم جز اینکه آنان را به جوخه‌ی 👈اعدام👉 بسپاریم. سرطان را بایستی بُرید؛ آخرُ الدواء اَلکَی... حضرت علی علیه‌السلام که میزان الاعمال است، حدود ۴ هزار نمازشب‌خوانِ تالی قرآن را در نهروان از دم شمشیر گذراند. چرا؟ برای اینکه فتنه می‌کردند؛ جلو فتنه را باید گرفت... کاری نکنید که دادگاه‌های انقلاب ناچار بشوند که حکم 👈اعدام👉 صادر بکنند و این اعدام‌ها اجرا بشود. آن‌وقت شما دنیا و آخرتتان را از دست می‌دهید...» مگر فتوای آقای منتظری این نبود که «هرکس به هر روش باعث ایجاد رعب و وحشت در جامعه باشد مفسد فی‌الارض است و باید اعدام شود»؟ پس چرا ایشان به جای طرح کردن اعدام موسوی و کروبی در سال ۸۸ به دلیل ایجاد رعب و وحشت در جامعه، از آنان حمایت کرد؟ چه شد که فقاهت ایشان ناگهان این میزان دچار چرخش شد؟! چه شد که ایشان کارشان به جایی رسید که حاضر به حمایت از کسانی شدند که به گفته‌ی خودِ ایشان، «دنیا و آخرتشان را خراب کرده‌اند»؟ آیا آقای منتظری همان کسی نبود که در مقام مسئول «هیئت عفو زندانیان» با دستِ باز بسیاری از منافقین زندانی را آزاد کرد؟ مگر «یک‌پنجم» کشته‌شدگان منافقین در عملیات «مرصاد»، همان کسانی نبودند که با دستور آقای منتظری از زندان آزاد شده بودند؟ ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 تفاوت «آقای خامنه‌ای»، «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» و «امام خامنه‌ای» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⏪ «آقای خامنه‌ای» کسی است که نظرش فقط برای 👈خودش👉 حجّت است و لازم‌الاجراء است (البته مقوله‌ی لازم‌الاجراء بودن اوامر مرد بر خانواده و امثال اینها را مستثنی کنید). ⏪ «آیت‌الله العظمی خامنه‌ای» کسی است که در جایگاه قوّه‌ی «فکر» است و در «فقه الهی(فتوایی)» تخصص دارد (= مرجع تقلید) و نظرش فقط برای 👈مقلّدینش👉 حجّت و لازم‌الاجراء است. ⏪ «امام خامنه‌ای» کسی است که در جایگاه قوّه‌ی «عقل» و مدیریت کلان است و در «فقه ولائی» تخصص کلان دارد (= ولایت امر) و نظرش برای 👈آحاد جامعه👉 حجّت و لازم‌الاجراء است. ✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 چرا «غفلت از یاد خدا» موجب می‌شود که در زندگی با مشکلات طاقت‌فرسا مواجه شویم؟ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⬅️ پروردگار می‌خواهد به ما بفهماند که از «دینداریِ» ما نفعی به خدا نمی‌رسد؛ بلکه نفع «دینداری» به خودمان می‌رسد و آسیب «رویگردانی از یاد خدا» به خودمان اصابت می‌کند و این ما هستیم که برای سامان یافتن زندگی‌مان به «خدا و دین خدا» نیازمندیم. ⬅️ پروردگار می‌خواهد به ما بفهماند که «غفلت از یاد خدا» علاوه بر صدمه زدن به زندگی اخروی، در زندگی عادی و روزمره‌ی ما نیز اختلال ایجاد می‌کند. 🎯 ما در همه چیز به «خدا و دین خدا» نیاز داریم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا (سوره‌ی طه، آیه‌ی ۱۲۴) و هر کس از یاد من رویگردان شود، زندگی (سخت و) تنگی خواهد داشت. (ترجمه: آیت‌الله مکارم) ✍ ابَرشاگرد
🌙 شب‌نگار 🌙 برای کسانی که بدشان می‌آید که مورد «نگاهِ گناه‌آلود» دیگران واقع شوند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آیا «گناه‌آلود بودنِ یک نگاه» از خودِ آن نگاه مشخص و آشکار است؟ خیر! نه تنها لزوما این‌گونه نیست؛ بلکه غالبا هم این‌گونه نیست. یک نگاهِ گناه‌آلود در اجتماع طبیعتا و اقتضائا میوه‌ی دو چیز است: کمبود یا نبودِ تقوا - زمینه‌ی شهوت‌زایی که نگاه به سوی آن کشیده می‌شود اکنون که نه تقوای دیگران در اختیار ماست و نه لزوما از میزان دقیق تقوای دیگران اطلاع داریم، و نه طبیعتا می‌توانیم گناه‌آلود بودنِ نگاه‌ها(یا دست‌کم بسیاری از آن‌ها) را تشخیص دهیم، خب چه باید کرد که نگاهِ گناه‌آلود به وقوع نپیوندد و چگونه می‌توان در حد توان این عدم وقوع را تضمین کرد؟ تنها یک راه وجود دارد: وقتی آن طرف قضیه در اختیار ما نیست، این سوی قضیه که در اختیار ماست. نیست؟ این طرف قضیه چیست؟ «عفاف و حجاب» نمی‌شود که از شهوت‌آلود بودنِ نگاه فلان فرد کم‌تقوا یا بی‌تقوا گلایه کرد، اما زمینه‌ی آن را فراهم ساخت و با این وجود خود را در این آسیب بزرگ بی‌‌تقصیر تلقی کرد. ✍ ابَرشاگرد
🌥 پگاه‌نگار 🌥 به مناسبت امروز؛ سالروز فوت «حسینعلی منتظری» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔘 تاریخ گواه است که مؤثرترین و مهم‌ترین عنصر نقش‌آفرین در ماجرای قرارگیری حسینعلی منتظری در جایگاه خطیر و بسیار مهم «رهبر آینده»، کسی نیست جز «اکبر هاشمی رفسنجانی». ♦️ برخلاف آنچه مشهور گشته، حضرت امام خمینی نه صرفا «یک بار»؛ بلکه دست‌کم «سه بار» مخالفت خود را نسبت به مطرح شدن نامبرده برای انتخاب به عنوان رهبر آینده به هاشمی رفسنجانی(نائب رئیس وقت مجلس خبرگان که در عمل جلسات با مدیریت او برگزار می‌شد) اعلام کرده و وی را «سه بار» از پیگیری این امر نهی می‌فرمایند؛ یک بار به صورت «مستقیم و بی‌واسطه» و دو بار به صورت «غیر مستقیم و باواسطه». این مدعای بزرگ ما مبتنی بر اظهارات خودِ آقای هاشمی است. به منظور اثبات این مدعا، اهل تحقیق را به مطالعه‌ی فقرات زیر از کتاب خاطرات سال ۶۴ ایشان با عنوان «امید و دلواپسی» دعوت می‌کنم: 🔺 خاطره‌ی ۱۴ آبان ۶۴ ⬅️ نهی بی‌واسطه 🔺 خاطره‌ی ۱۷ آبان ۶۴ ⬅️ نهی باواسطه 🔺 خاطره‌ی ۱۸ آبان ۶۴ ⬅️ نهی باواسطه 😡 اما «هاشمی رفسنجانی» با کتمان این واقعیت بسیار مهم و سرنوشت‌ساز از خبرگان امت، انقلاب و نظام اسلامی که چشم امید مستضعفان عالم به آن دوخته شده و خشم شیاطین جن و انس را برانگیخته است را در آستانه‌ی فاجعه‌ای عظیم و تاریخی قرار داد و برای نیل به مقصود خود حتی از «دروغ بستن» به امام(رحمة الله علیه) هم فروگذار نکرد. آیت‌الله ابراهیم امینی در این باره می‌گوید: ⏪ «در آن زمان که خبرگان در اجلاس فوق‌العاده در رابطه با انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی در حال مذاکره بودند، آقای محمدی گیلانی در بیخ گوش من گفت: من در جماران بودم، در بیت امام گفته میشد که امام با انتخاب آقای منتظری به قائم‌مقامی موافق نیست. من نیز همین مطلب را آهسته به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم، ایشان گفتند: 👈امام که نهی نکرده👉، به علاوه، در شرایط فعلی طرح این مطلب به مصلحت نیست، تا ببینیم چه پیش می‌آید.» (کتاب «روزگار قائم‌مقامی» - ص ۶۳) 🌻 گرچه با عنایت ویژه‌ی پروردگار و اتخاذ استراتژی بسیار پیچیده و مظلومانه‌ای از سوی امام خمینی(سلام الله علیه)، در نهایت به آنچه بر آن همت گماردند نائل نشدند (هَمّوا بِما لَم یَنالوا)، اما این تخلف و سرپیچی آشکارِ «اکبر هاشمی» از فرمان صریح و چندباره‌ی ولیّ‌امر زمان در حیاتی‌ترین موضوع نظام (= امامت جامعه)، به ما این حقیقت را گوشزد و خاطرنشان می‌کند که: ⚠️ «امامت و ولایت» مرتبه و شأنی نیست که طمع به آن منحصر به مقطع یا مقاطع خاصی از تاریخ باشد؛ همواره باید با چشم تیزبین مراقب بود.ابَرشاگرد
☀️ نیمروز ☀️ تا پیش از پیروزی قیام ملت ایران علیه طاغوت به رهبری حضرت امام خمینی، «دین» مُرده بود. امامت و ولایت به منزله‌ی «سر» است برای بدن. بدنی که سر نداشته باشد، اگر تمام اعضای آن سالم هم باشد؛ بازهم آن بدن مُرده است و «حیات» ندارد. (أمیرالمؤمنین: فَقْدُ اَلْعَقْلِ فَقْدُ اَلْحَيَاةِ وَ لاَ يُقَاسُ إِلاَّ بِالْأَمْوَاتِ. الکافی، ج ۱، ص ۲۷) امامت و ولایت به پیکره‌ی بی‌جانِ دین، «جان» می‌بخشد. «جان» محصول بن مضارع «جنبیدن» است. جان یعنی «چیزی که عامل اصلی جنبش است». به همین دلیل امام خمینی را «احیاگر دین» می‌گوییم. 🔴 «منتظری» در برابر احیاگر دین ایستاد و ابلیس نیز او را به عنوان «دوست» خود برگزید و تا قعر جهنم هدایتش کرد. ✍ ابَرشاگرد