eitaa logo
عباس موزون
50.4هزار دنبال‌کننده
949 عکس
2.1هزار ویدیو
4 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
21.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سوم فصل دوم) 🔸بعد از برگشتن از سفر شب به خانه رفتم و شروع کردم به نوشتن وصیت‌نامه، آماده بودم، پذیرفته بودم دنبال آن نور بودم دوست داشتم دوباره آن نور را ببینم 🔸با اورژانس تماس گرفتیم و به بیمارستان رفتیم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/g8Kvo 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
20.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سوم فصل دوم) 🔸جهان به تمام معنا سیاه شد نقطه مقابل آن نور و بعد از آن سفری در حضور خداوند بودم، امّا این نور سیاه بود اصلا آن نور طلایی روشن شادی بخش نبود. سرد بود باد می‌آمد، طوفان بود ولی چشمانم در آن تاریکی می‌دید... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/tcWmv 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
21.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سوم فصل دوم) 🔸قدرت خداوند، رشد سنگ‌‌ها از دل هم نشان می‌داد مثل باز شدن غنچه ولی سنگ 🔸 فاصله‌های من مثل سال نوری بود (چیزی متفاوت از ماه و سال ما) ابعاد از کیلومتر و سانتی‌متر که در جهان هست بیرون بود... 🔸انگار من بالای یک قله باشم و رشد سنگ‌ها را ببینم، سنگ‌ به این شکل خلق می‌شد در عین ابهتی که داشت نشان دادن این جریانات اما احساس امنیت داشتم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/hRcnG 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸تاریخ ۱۸ دی سال ۱۳۸۵ سرباز بودم پادگان خمین در مسیر خانه با هم‌خدمتی‌ها بودیم که تصادف کردم، چشمانم سیاهی رفت خودم را روی تخت دیدم، متعجب بودم که من اینجام پس او چه کسی هست؟ متوجه شدم اتفاقی برای من افتاده (روح از بدنم جدا شده) 🔸پدربزرگم یک هفته قبل از تصادفم مرحوم شده بود را دیدم که در جایی مثل چمنزار هست، درخت بود (جای خیلی خوبی بود) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/HcUf5 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸به جز ناراحتی که اطرافیان داشتند آنچه مرا آزرده می‌کرد مشاهده صحنه گناهانی بود که انجام داده بودم، نه یک به یک ولی کلیات‌ش را می‌دیدم مثل کاهلی نماز و... 🔸شرمنده بودم و زبانم بسته شده بود از اینکه دروغ بگم که من این کار رو انجام ندادم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/IF9WJ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸بالای جسمم بودم همه چیز را از بالا می‌دیدم مشرف بودم تخت‌های کناری را می‌دیدم، خانواده‌ام، پرستاران و... 🔸از گریه و زاری اطرافیان ناراحت می‌شدم از ناراحتی خانواده‌ام ناراحت می‌شدم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/j5Sax 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
15.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸در همان اتاق به چشم امیر بالایی می‌آمد که چه کرده‌ای، تصویرسازی در ذهن می‌آمد که اینجا چه کرده‌ای 🔸از سن ۱۳ یا ۱۴ سالگی همه را می‌دیدم تصاویر واقعی بود، تصویری که روحم می‌دید کتمان نمی‌توانستم بکنم آنجا دروغ نمی‌شود گفت و‌ نمی‌شد انکار کرد 🔸هم تختی‌هایم را می‌دیدم نه با چشم سر می‌دیدم، هر سه بیهوش بودیم و این روح‌های ما بود که با هم در ارتباط بود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/Zfpls 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
7.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸بعد از تجربه‌ای که داشتم دیگر از مرگ نمی‌ترسم تعریف من از مرگ قبل تجربه‌ام: آدم چند سالی زندگی می‌کنند و می‌میرد (تمام می‌شود) ولی الان مطمئنم بعد مرگ تازه زندگی شروع می‌شود 🔸من این دنیا را آموزشی می‌بینم (ذخیره‌سازی) برای زندگی اصلی... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/AqXYk 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
13.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل دوم) 🔸مدیون دعا کردن‌های مادرم هستم، صدقه سر امام حسین(ع) برگشتم روز ۴۵م بیهوشی‌ام، مادرم می‌گوید اذان ظهر عاشورا شِفایت را گرفتم 🔸آن طرف آقای سبزپوشی با صورتی نورانی سمت من می‌آمد و می‌گفتند امیر برگردد مادرش خیلی دعا می‌کند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/RgW1v 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
9.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 به لطف خدا، به لطف خدا، به لطف خدا امسال ۱۴۰۲ به تجربه‌های شگفت دست یافته‌ام. خداوند مهربان را بسیار شکر می‌کنم. و شما بیناضمیران را سهیم در این خبر خوش. برای تولید فصل پنجم هم بسیار دعا بفرمایید. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_moezoon_links