eitaa logo
عباس موزون
51.4هزار دنبال‌کننده
990 عکس
2.3هزار ویدیو
8 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش اول) 🔸اتفاقی که برای ما افتاد فهمیدیم که موشک خورد به هواپیما یک لحظه دیگه دیدم داره دیر میشه و هیچ کاری هم نمی‌تونیم بکنیم، اینطوری جلوی چشمم مجسم شد که الان هواپیما چند ثانیه دیگه خورده زمین، هواپیما پراکنده شده به قطعات مختلف در اطراف و بدن منم تکه تکه شده و تو بیابون پخشه این صحنه رو که دیدم یعنی مرگ برام مسجل شد یک لحظه تمام زندگیم از جلو چشمم عبور کرد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/OtEF9 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش اول) 🔸 تقریباً من در اون زمان ۲۹ سال سنم بود، مثلاً فرض کنید شاید ۲۹ تا شات کوچک و سریع از حالات مختلفی که در طول زندگی من اتفاق افتاده که اینا رو که می‌دیدم یادم می‌اومد این اتفاق‌ها برام افتاده 🔸توی خیابون ارگ مشهد با دوستم اصغر خلیلی از دبیرستان داشتیم برمی‌گشتیم یه جمله‌ای به من گفت ناراحت شدم برگشتم یه طوری نگاه کردم، این صحنه رو اگر صد سال دیگه هم عمر می‌کردم یادم نمیومد، ولی اینجا این به من نشون داده شد و دیدم!... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/maTLZ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
14.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش اول) 🔸یه تجربه دوم هم بود که چهار سال از این زمان گذشت. این قضیه فقط در بین خلبان‌ها و در بین خلبان‌های کشور ما نیست، من یه تحقیقاتی داشتم که در کشورهای دیگه هم خلبان‌های جنگی حالا بعضاً هواپیماهای آموزشی یا مسافری یا ترجیحا اغلب خلبان‌های جنگی، این اتفاق براشون می‌افته موارد مشابه و حتی با تجربیات طولانی که از کالبد جدا می‌شند و بدن خودشون رو می‌بینند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/aj2Sk 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش دوم) 🔸حرکت کردم به سمت تهران، سیرجان بنزین که زدم احساس خستگی کردم، شب ظلماتی هم بود، داشتم رانندگی می‌کردم، احساس کردم یک نور چراغی داره اذیتم می‌کنه، نزدیکتر شد، تقریباً می‌شه گفت که من جایی رو نمی‌دیدم، یه لحظه رسید، صدای شدیدی شنیدم در واقع برخورد کردیم... 🔸ناگهان من یه جایی احساس کردم که من طاق باز دراز کشیدم رو به بالا توی دایره‌ای که شاید قطری به اندازه ده دوازده متر داشت، روشن! روشن‌تر از باقی جاها بود و من بسیار آرامش داشتم و هیچ صدایی هم احساس نمی‌کردم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/Qm0X3 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
14.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش دوم) 🔸انگار کوله باری از وزنه و سنگینی و مسؤلیت از رو دوش من برداشته شده بود. 🔸باور کنید من احساس کردم انسان اگر کار باقیمونده‌ای نداشته باشه، اگر امید به چیزی نداشته باشه، ادامه می‌ده برای رفتن به بالا، یعنی انقدر من راحتی، سکوت و اینقدر آرامش پیدا کرده بودم تو این شرایط من اصلاً احساس درد هیچی!! خیلی شرایط خوشایندی برای من بود که این همین‌جوری داشت می‌اومد بالا... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/TBnoc 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
18.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهارم فصل سوم بخش دوم) 🔸این اومد تا نیم متری از سطح بدن، یه ندایی به من گفت این روح توست، عین همین کلام گفت؛ این روح توعه نزار از دستت بره... 🔸خوشبختانه بعداً متوجه شدم که اون آقایی که به من زده بود، آقای روحانی دور زده بود برگشته بود و کامیون‌ها هم دیدند که وایسادند اونجا پیاده شده بود گفته بود اینجا یه برخوردی کردیم، این‌ور، اون‌ور گشتند و منو پیدا کرده بودند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/RCU80 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل سوم) 🔸در سال ۷۴ یک اتفاقی در زندگی شخصی من با همسرم افتاد که باعث شد قلب من بشکند و حالت افسرده پیدا کنم، بعد از آن کم کم بهتر شدم، ولی تا سال ۸۴ اتفاقات زیادی برای من رخ داد که باعث شد دست به کاری بزنم که درست نبود... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/RMSmW 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل سوم) 🔸 از بالا سمت چپ خودم برانکارد که مرا می‌آورد می‌دیدم، گوشه سمت راست برانکارد همسرم می‌آمد، مرا وارد اتاقی کردند دستگاه‌هایی به من وصل کردند برای قلبم که می‌دیدم، پرستار را می‌دیدم که اسمم را صدا می‌زد ببیند جواب می‌دهم یا نه که آن موقع نمی‌توانستم پاسخ بدم. 🔸پلیس آمد برای بررسی اتفاق و سراغ خانواده‌ام را گرفت، همسرم اظهار بی اطلاعی می‌کرد در صورتی که می‌دانست مشاجره داشتیم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/VzUYd 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
20.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل سوم) 🔸دیگر نه خشمی نه ناراحتی هیچی نبود، اگر می‌خواستم موضوع مشخص شود، صرفاً بخاطر پدرم بود که متوجه شود که اگر من آن کار را کردم این دلیلش بوده... 🔸بعد از اینکه دیدم اینها حرف‌های من را متوجه نمی‌شوند و مرا نمی‌بینند، به اندازه چشم بر هم زدنی خودم را در جایی دیگر دیدم تمام به صورت خاکستری و تا بینهایت خاکستری که عمق دارد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/gruYt 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
17.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل سوم) 🔸کسانی در قبرها بودند، من را که از روی اولین قبر رد می‌کردند، تمام شن‌ها خراب می‌شد، همان حالت مستطیلی که بودند بالا می‌آمدند، تماماً ضجه‌وار بالا می‌آمدند، انگار فرد جدید که وارد آنجا شد، یک‌ غم جدید؛ درد جدید بود و ضجه می‌کشیدند... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/ptLW0 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links