eitaa logo
عباس موزون
50.2هزار دنبال‌کننده
961 عکس
2.2هزار ویدیو
4 فایل
مدیرکانال: عباس موزون ✍️پیشینه: پژوهشگر نویسنده تهیه کننده کارگردان مجری تلویزیون گوینده رادیو ✍دانش ها: کارشناسی: مهندسی تکنولوژی کارشناسی: کارگردانی سینما کارشناس ارشد: مدیریت اجرایی دکتری: مدیریت رسانه دانشجوی دانشگاه تهران ☎روابط عمومی @My_net_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
12.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: «نقشه کشورها تصویر یا تصوّر» 🔸عباس موزون دانشجوی دکتری دانشگاه تهران و مجری تلویزیون در گفتگو با دو دانشیار دانشگاه تهران این سوال را مطرح می کند که نقشه ایران و سایر کشورها تصویر واقعی است یا یک تصوّر است؟! مهمان ها: جناب آقای دکتر جعفر، بیگلو محقق و مدرس کارتوگرافی دانشگاه تهران جناب آقای دکتر افضلی پژوهشگر و مدرس جامعه شناسی سیاسی پی نوشت: واژه discourse که آقای دکتر افضلی در گفتگو به کار میبرند به معنای نظام ارائه محتوا درباره یک موضوع یا مفهوم خاص است. برابر فارسی رایج آن می‌تواند "گفتمان" باشد. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 درباره سمینار ظهور: همان‌گونه که بزرگواران آگاهند، شهادت مجاهد نستوه، سید حسن نصرالله (رحمةالله‌علیه) و اعلام عزای عمومی در آستانه برگزاری سمینار، موجب لغو آن در دهم مهر ماه ۱۴۰۳ شد. با این وجود، برای ارائه و انتشار این «مطلب بسیار مهم» همچنان پیگیر زمان‌بندی جدید و تعیین مکان و سکوی انتشار مناسب، هستیم. ان‌شاءالله در روزهای آینده پس از تصمیم‌گیری نهایی درباره انتخاب سکوی مناسب رسانه‌ای، زمان و مکان و هماهنگی‌های جدید، در پیامرسان‌های اینترنتی عباس موزون به آگاهی همگان خواهد رسید. با تقدیم احترام عباس موزون 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت نهم فصل پنجم) 🔸خواب دیدم تصادف خیلی بدی کردم، دیدم آقایی گفت بخاطر چیزی که در شکم داری تو از جمیع بلایا ایمن هستی، زمانیکه وارد بیمارستان شدم آمدند به ما گفتند خانم شما فقط تا یک ساعت دیگر‌ زنده است شاید دلیل اینکه من به کما رفتم ترسی بود که آن لحظه به من وارد شد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/jzkiy2m 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
11.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت نهم فصل پنجم) 🔸در آن دنیا که بودم فکر میکردم از خانه ام آمدم حالتی بود که همه چیز را می‌دیدم، همه برای من دعا میکردند حتی کسانی که من را نمی‌شناختند مثلاً کادر بیمارستان خانمی را همواره می‌دیدم که کنارم ایستاده و قرآن می‌خواند، در بدو ورود به بیمارستان اصلا این خانم را ندیده بودم... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/pwzb7hs 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
11.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت نهم فصل پنجم) 🔸 یکدفعه به خانه آمدم طوریکه انگار روح من پر بکشد، از نظر عاطفی احساسات بچه کوچکم را درک میکردم به صورتم نگاه میکرد و می‌گفت مادر فقط تو من را میفهمی چرا برنمیگردی؟ خیلی حسرت خوردم که چرا من نیستم دست من به بچه نمی‌خورد و او به نوازش فیزیکی من احتیاج داشت، امیدی که همسرم به برگشت من داشت واقعا به من منتقل میشد و به من قدرت میداد... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/six6qaf 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت نهم فصل پنجم) 🔸آقایی کنار من بودند که می‌دانستم حضرت عزرائیل هستند دست چپشان را بالا می‌آوردند نگاه میکردند و میگفتند زمانش نرسیده است، روبروی من دو آقا بودند می‌دانستم نکیر و منکر هستند کتاب بزرگی در دست داشتند و ورق می‌زدند اینطور که من فهمیدم در آن دنیا حق‌الناس حرف اول را میزند ... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/owpf606 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
10.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت نهم فصل پنجم) 🔸من به حدی رسیده بودم که حتی ملحفه روی من کشیده بودند لحظه ی آخر که حضرت عزرائیل دستور بردن من را دادند خیلی مضطرب بودم فقط به بهار فکر میکردم، آقایی آنجا ایستاده بودند گفتند صبر کنید این خانم را برگردانید، به خاطر جانی که به بهار بخشیدی تا وقتی بهار زنده است تو هم زنده هستی، من لایق بودم که دوباره مادر بشوم.... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/myr1166 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: پنجم قسمت: نهم عنوان: بهار مهمان: خانم حدیث ایرانمنش تهیه کننده و مجری: عباس موزون 🎬 دانــــــلود بــــــا کیفیــــــت بالا از آپــــــــــــارات👇 https://aparat.com/v/dyun903 ⬇️ دانــــــلود با حجم کم از کــــانال ســـــروش👇 https://splus.ir/abbas_mowzoon/3470 📺 مشاهده بدون نیاز به دانلود از تلوبیون👇 https://telewebion.com/episode/0xc18b4fd 🔊 دریافت فایل صـــــــوتی از ایــــــران صـــــدا👇 http://sokhanrani.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=612823 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸یازدهم مهر ماه بود که به همراه همسرم به بیمارستان رفتیم و صبح فرزندم به دنیا آمد ، هنگام عمل مشکلی برای من پیش آمده بود که منجر به خونریزی شده بود ولی کسی متوجه نشده بود . آنقدر حال بدی داشتم که توان حرکت نداشتم چشم هایم را بستم و بیهوش شدم ... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://www.aparat.com/v/ehs0p62 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
9.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸خاله ام دست دکتر را کشید آورد بالای سر من ، وقتی آمدند من همچنان بیهوش بودم خانم دکتر به پرستارها گفت چرا زودتر رسیدگی نکردید دو سوم خونش را از دست داده سریع اتاق عمل را آماده کنید بگویید دکتر خودش بیاید، خاله ام گفت نمی‌تواند نفس بکشد برایش اکسیژن بیاورید .... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://www.aparat.com/v/spu30kt 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links