eitaa logo
محسن عباسی ولدی
73.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 📌دلایل اثر نکردن محبّت 3️⃣ عدم انتقال پیام محبّت 🚫 گاهی آنچه پدر و مادر انجام می‏دهند و محبّت می‏نامند، از نگاه فرزند، محبّت نیست. ✅ بسیاری از پدران و مادران معتقدند که در محبّت کردن به فرزندان خود، کوتاهی نمی‏کنند. ◀️ وقتی هم که یک مشکل تربیتی برای فرزندانشان پیش می‏آید و به آنها گفته می‏شود این مشکلات به جهت نیازِ محبّتی فرزند شماست که در خانه پاسخ نگرفته، ناراحت می‌شوند و حرف مشاور را نمی‏پذیرند. ✔️ آنچه موجب اختلاف میان آنان و مشاوران است، تفسیر متفاوتی است که از ابراز محبّت دارند. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب دوم، ص88 #من_دیگر_ما #کتاب_دوم #گزاره‌های_رفتاری #تربیت_فرزند #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🍃مسافر من مادری را دیدم که منتظر رسیدن خبری از فرزندش بود. سال‌های سال با همین انتظار چشم دوخته بود به در. همه جور مریضی داشت. هر کدام از این مریضی‌ها برای به سر رساندن یک عمر کافی بود. می‌گفتند: به عشق مسافرش زنده مانده و تا این امید هست به راحتی دست از دنیا نمی‌کشد. شب‌ها دیر می‌خوابید و زود بیدار می‌شد. به زور هم نمی‌توانستند او را به سفر ببرند. می‌گفت: شاید با شما آمدم و پسرم آمد و پشت در ماند. آن وقت چه خاکی به سر کنم؟ غذای خوشمزه که می‌پخت تا یکی دو روز سهم پسرش را کنار می‌گذاشت وقتی که ناامید می‌شد از رسیدن مسافرش غذای کنار گذاشته را خودش نمی‌خورد می‌داد به فقیر و می‌گفت: دعا کن مسافرم برگردد چند وقت پیش برایش خبر آوردند پسرت از دنیا رفته، دیگر منتظر نباش و پیرزن، دیگر چشمش به در نبود. شب‌ها میل بیدار ماندن نداشت و صبح‌ها انگیزه‌ای برای بیدار شدن نبود. زنگ خانه‌اش را خاموش کرده بود. روی در خانه نوشته بود کسی دست بر این در نکوبد. صدای پا برایش آزار دهنده بود. چشم به آسمان دوخته بود تا اجلش زودتر برسد و عمرش حتی به یک ماه هم قد نداد. پیرزن مرد. آقا! دلم خوش است که مسافر من مثل مسافر این پیرزن نیست. یقین دارم که روزی برمی‌گردد حتّی اگر سفرش به طول بینجامد. امّا اضطراب من از آمدن تو و نبودن من است. یعنی سفرت این قدر به طول می‌انجامد که وقتی آمدی، من نیستم؟ باز هم خدا را شکر! پیرزن وقتی که دیگر چیزی برای انتظار نداشت میلش را به زندگی از دست داد ولی من تا زنده هستم می‌توانم آمدنم را به انتظار بایستم. شبت بخیر مسافر من! @abbasivaladi
استاد محسن عباسی ولدیn055 تا ساحل،پرسش‌های گام اول،همسری خوب، امّا عصبانی و اهل توهین کردن.mp3
زمان: حجم: 2.79M
🎧 پرسش‌های گام اوّل⬇️ ✅ همسری خوب، امّا عصبانی و اهل توهین کردن همسری دارم که خیلی خوب است، شغل خوبی هم دارد؛ امّا خیلی زود به من و بچّه‌ها توهین می‌کند و خیلی داد می‌‌زند. تا یک بار اشتباه می‌کنیم، تمام خوبی‌هایمان را فراموش می‌کند. مثلاً اگر یک بار بچّه‌ها را برای مدرسه دیر حاضر کنم، می‌گوید: تو هیچ وقت بچّه‌ها را زود حاضر نمی‌کنی. @abbasivaladi
🍃بهانه بودنم داشتم در صندوقچۀ واژه‌هایم می‌گشتم به دنبال واژه‌‌ای که برای شب بخیر امشب با آن تو را خطاب قرار دهم. چه قدر سخت پسند شده دلم. عزیزم! قلبم! نفسم! محبوبم! نه، اینها دیگر گرد تکرار نشسته روی تنشان. دنبال یک واژه می‌گردم که اگر تا ابد هم با آن صدایت کردم رنگ تکرار نگیرد به خودش. عزیزتر از جانم! قبلۀ قلبم! معشوق بی‌همتا! راز لبخندم! نه، آرام نمی‌شود دلم با اینها. باید واژه‌ای بیابم که اوج نیاز من به تو را برساند. این گونه نیست که من بدون تو فقط توان نفس کشیدن نداشته باشم و قلبم قدرت تپش نداشته باشد و لبم از هر چند خنده است تنفّر داشته باشد. نه، نیاز من به تو فراتر از این حرف‌هاست. آقا! تو اگر نبودی در قاموس خدا دلیلی برای بودِ من پیدا نمی‌شد و اگر خدا بودم می‌کرد من بهانه‌ای برای بودن پیدا نمی‌کردم. پس بگذار مثل همیشه بگویم شبت بخیر بهانۀ بودنم! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi
171 درس صد و هفتاد و یکم به دست آوردن راه خوشبختی، بدون خدا ممکنه؟.pdf
حجم: 231.8K
صد و هفتاد و یکم: به دست آوردن راه خوشبختی، بدون خدا ممکنه؟ ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️می دونید ثروتمندترین آدما، کیان؟ ⁉️تا حالا به هزار راه های رابطه با دیگران دقت کردید؟ ⁉️بدون دین، احتمال انتخاب راه درست چقدره؟ @abbasivaladi
🍃حضرت باران راستش نمی‌دانم چه سرّی دارد این که عاشق و معشوق‌های دنیایی دوست دارند زیر باران دست به دست هم راه بروند. نه این که حواسشان به بارش باران نیست، هست نه این که نمی‌فهمند دارند زیر باران خیس می‌شوند، می‌فهمند. امّا نمی‌دانم خیس شدن زیر باران چه طعمی دارد؟ تو می‌دانی. نه؟ چرا اینها وقتی تنها هستند چتری روی سرشان می‌گیرند یا می‌روند زیر سقفی پناه می‌گیرند امّا وقتی که با هم‌اند دیگر نه چتری می‌خواهند و نه دنبال سقفی می‌گردند. انگار کنار هم بودن هم کار چتر را می‌کند و هم کار سقف را. من که تا امروز هر چه دلم خواست را با تو در میان گذاشتم بگذار این بار هم با تو راحت سخن بگویم. آقا! شاید فردا هم باران بیاید. از آن باران‌های دانه درشت که چند لحظه ماندن زیر آن سر تا پای آدم را خیس می‌کند. در این که تو معشوقی شکی نیست امّا عاشقیِ من همه‌اش زیر سؤال است بیا و مثل همیشه بزرگی کن عشق نداشته‌ام را قبول کن و مرا عاشق به حساب بیاور. درخت‌های گیلاس دو باره شکوفه داده‌اند. قرار ما فردا وقت باران زیر همان درخت گیلاسی که بارها با تو قرار گذاشتم؛ امّا نیامدی. شبت بخیر حضرت باران! @abbasivaladi
بازی با اعداد1⃣2⃣3⃣4⃣5⃣ 🔶یک نفر اوستا شده، هر کدام از بچّه ها👧👦 را با یک عدد، نامگذاری میکند. 🔶 پس از آن، یک مسئلۀ ریاضی طرح می‌کند. پاسخ دهنده به آن مسئله، باید خیلی زود با گفتن یک کلمه مثل: من، بله، حاضر و ... خود را از جمع، جدا کند. جدا شدن از جمع، میتواند با یک حرکت همراه باشد. مثلاً اگر همه نشسته اند، پاسخ دهنده، بلند شود. 🔶برای مثال، پنج نفر بازیکن را فرض کنید که از یک تا پنج، شماره گذاری میشوند. اوستا میگوید: «دو بعلاوۀ دو». در این جا خیلی زود، بازیکنی که شمارۀ چهار روی او گذاشته شده، باید خود را از جمع، جدا کند و بعد هم به جمع برگردد. اگر این کار به وسیلۀ او انجام نگیرد و یا این که با وقفه انجام شود، یک امتیاز منفی برای او محسوب میشود. دوباره اوستا میگوید: «پنج، منهای سه». در این جا، بازیکنی که عدد دو روی او گذاشته شده، باید بیرون بیاید. 🔶مسئله هایی که توسّط اوستا بیان میشود، باید با اندازۀ معلومات بازیکنان، تناسب داشته باشد. اگر توانایی بازیکنان بالا باشد، میشود مسئله ها را ترکیب کرد. مثلاً اوستا بگوید: «پنج، منهای سه، بعلاوۀ یک» که در این صورت، عدد سه باید بیرون بیاید. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۰۷ @abbasivaladi
🍃خواب آرام نمی‌دانم درست یا نادرست اما عقیده‌ام این است آخرین حرفی که می‌شنوی یا آخرین چیزی که پیش از خواب می‌بینی تشویش و آرامش خوابت را تعیین می‌کند. من دلم خواب آرام می‌خواهد آقا! از این همه خواب مشوّش خسته‌ام دیگر. دلت به حالم بسوزد. بگذار یک شب طعم خواب آرام را بچشم. دوست دارم خواب‌های خوب ببینم من هم آدمم دلی دارم. نفسم بند آمده از این همه کابوس‌های دهشتناک. برای تو که زحمتی ندارد. هر شب، بیا بر سر بالینم بگذار آخرین تصویری که پیش از خواب در نگاهم حک می‌شود عکس رخسار تو باشد. شب بخیری هم بگو به من تا آخرین صدایی که می‌شنوم صدای تو باشد. دلم خواب آرام می‌خواهد آقا! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi
📡 پیامدهای ماهواره در خانواده ⁉️چه شد که پای ماهواره به خانه‌هایمان باز شد؟ فصل7️⃣ : تنها در میان تن‌ها (بی‌کاری و تنهایی) 😐عامل «بی‌کاری» را در مسئلۀ گرایش به ماهواره، نباید دستِ کم گرفت. 🗓کسی که در طول روز، برنامۀ تعریف شده‌ای برای استفاده از عمر خود ندارد و ساعات قابل توجّهی را در طول روز، بی‌کار است، زمینه را برای ورود تفکّرات و کارهای شیطانی به زندگی‌ خویش، فراهم کرده است. 🤷🏻‍♂️افرادی که علاوه بر بی‌کاری، ساعات بسیاری را در طول روز تنها هستند، زمینۀ بیشتری برای گرایش به تلویزیون و در نتیجه، ماهواره دارند. ⛔️در برخی از موارد، ماهواره، از طریق پدربزرگ‌ها یا مادربزرگ‌ها به خانواده معرّفی می‌شود. پدربزرگ، بازنشست شده و بچّه‌ها همه ازدواج کرده‌اند و کمتر به والدین خود سر می‌زنند. تنوّع برنامه‌های تلویزیون هم پاسخ‌گوی حوصلۀ سر رفتۀ پدربزرگ نیست. از همین رو، ماهواره‌ می‌خرد. بچّه‌ها و نوه‌ها هم می‌بینند و هوس خریدن ماهواره به سرشان می‌زند. 💞زنان جوانی هم که تازه ازدواج کرده و هنوز صاحب فرزند نشده‌اند، در معرض چنین خطری هستند. 💡برای مقابله با این ریشه، باید همه دست به کار شوند: خانواده‌ها، کانون‌های فرهنگی، فرهنگ‌سراها، امامان جماعت و ... . اگر خانم‌های‌ خانه‌دار در طول روز، کارهای مفیدی داشته باشند، اگر بچّه‌های ما، سرگرمی‌های خوبی را برای پُر کردن اوقاتشان داشته باشند که با علاقه‌های آنان متناسب باشد، گرایش به ماهواره، بسیار کم می‌شود. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 201-204 #بشقابهای_سفره_پشت_باممان #ماهواره #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi
🍃دعایم کن خدا گفت که شب را مایۀ آرامش قرار داده ولی ‌من نمی‌فهمم چطور ظلمت و سیاهی با آرامش جمع می‌شود؟ انسان فقط با نور آرام می‌شود. مگر این طور نیست؟ پس شب را باید روشن کرد و چطور روشن کردنش را تو بهتر می‌دانی. ما شب و روزمان تاریک است اگر چه شب‌هایمان بیشتر. می‌شود این شب‌های تاریک را با دعای تو از روز روشن‌تر کرد. شب بخیر چه دعای قشنگی است وقتی از زبان تو رو به آسمان می‌رود! دعایم کن من از شب‌های تاریک می‌ترسم و سخت محتاج شب‌های روشنم. @abbasivaladi
🍃مهربان ترین من شب‌ها باید بخوابیم تا فردا روز آرامی داشته باشیم و تو بهتر از من می‌دانی که خواب تنها روی هم گذاشتن پلک‌ها نیست. چه بسیارند کسانی که پلک‌هاشان مثل میت روی هم افتاده اما از خواب همین پلک روی هم گذاشتن را دارند و چه بسا کسانی که با چشمشان باز است و خوابی آرام دارند. مگر نمی‌شود با چشم‌های باز خوابید؟ خاصیت انتظار برای شنیدن شب بخیر تو با چشم باز خوابیدن است من این انتظار را به صد خواب مرگ‌گونه نمی‌دهم. شبی این انتظار سر خواهد آمد و از میان دو لب تو شب‌بخیر را خواهم شنید. آن شب، روزترین لحظه‌های زندگی‌ من خواهد بود. شبت بخیر مهربان‌ترین من! #بهانه_بودن #شب_بخیر #محسن_عباسی_ولدی @abbasivaladi