eitaa logo
محسن عباسی ولدی
73.3هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
2هزار ویدیو
356 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از لالایی خدا
همراهای عزیز لالایی خدا! سلام ▪️ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان، ایام شهادت امام مهربونمون امام علی علیه السلام روبهتون تسلیت می گیم. ▪️همون طور که عموعباسی تو آخرین برنامه‌ فرمودن ماتوایام شبای قدر برنامه‌ی جدید نداریم. ▪️ان شا الله امشب، فردا شب و شنبه شب براتون سه تا قصه قشنگ داریم. ▪️تو این شبا ما و برنامه لالایی خدا رو از دعای خیرتون فراموش نکنید. یاعلی 🏴
هدایت شده از لالایی خدا
استاد محسن عباسی ولدیdastane khavarej(1).mp3
زمان: حجم: 6.28M
: داستان خوارج(۱) 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃فقیر خدا گفتم: تربیت چیست؟ گفتند: شکوفایی فطرت. خواستم روشن‌تر سخن بگویند شنیدم: فطرت اگر شکوفا شود همۀ خوبی‌ها را برای انسان به ارمغان می‌‌آورد. گفتم: چه کار کنم که فطرتم شکوفا شود؟ گفتند: ... گفتند: نمی‌دانیم. این حرف هم مثل خیلی از حرف‌های قشنگ دیکر گویی جز فروزان کردن آتش حسرتم بهرۀ دیگری برایم نداشت و من مانده بودم و یک سؤال بی‌جواب: برای شکوفا شدن فطرتم باید چه کار کنم؟ این سؤال بی‌جوابم مثل خیلی از سؤال‌های دیگرم وقتی به تو رسید، پاسخش را پیدا کرد. اصلاً به من بگو کدام سؤال است که وقتی تو را پیدا می‌کند، جوابش پیدا نمی‌شود؟ تو پاسخ همۀ سؤال‌های عالمی. سؤالم به تو رسید و فهمیدم هر چه خوبی در عالم وجود دارد همه در وجود تو جمع شده پس دانستم و یقین کردم شکوفا شدن فطرت یک راه بیشتر ندارد و آن هم شبیه تو شدن است. از روزی که به این پاسخ رسیده‌ام به نام فطرت که می‌رسم، نام تو را در کنارش می‌گذارم. می‌خواهم تربیت شوم باید فطرتم را شکوفا کنم. می‌خواهم فطرتم را شکوفا کنم باید شبیه تو شوم. آقا! تو جز خدا هیچ بی‌نیازی را نمی‌شناسی و همه را جز خدا فقیر محض می‌دانی. هیچ کسی در نگاه تو هیچ سرمایه‌ای جز فقر ندارد. تو لحظه لحظۀ زندگی‌ات را وابسته به نگاه خدا می‌دانی و از صمیم جان ایمان داری اگر آنی و کمتر از آنی نگاه خدا از تو بر گردد می‌شوی نیستی محض. بندگی تو برای خدا بندگی یک فقیر محض است برای تنها بی‌نیاز. فقر خویش را می‌بینی و به بی‌نیازی خدا ایمان داری پس هیچ گاه پای بندگی‌ات نمی‌لنگد من اگر خدا را بی‌نیاز ببینم کنار او بی‌نیازهای فراوانی تراشیده‌ام که نمی‌گذارند خودم را فقیر محض خدا بدانم پس بندۀ محض او هم نمی‌شوم. بدون حس فقر نمی‌شود بندۀ خدا شد. کمی از حسّ فقری را که داری به روحم بدم که احساس بی‌نیازی به خدا هر چه سرمایه در مسیر بندگی دارم را به باد داده. تا احساس فقر نیاید،‌ همین طور بیچاره باید منتظر مرگ بنشینم. مرا از این بیچارگی برهان و شبیه خودت کن. شبت بخیر فقیر خدا! @abbasivaladi
2⃣ خانه‌داری ♦️ما در بارۀ خانه‌داری هم اشتباه فکر کرده‌ایم. در شیوۀ زندگی مدرن، خانه‌داری را یک بار بر دوش زن می‌دانند؛ در حالی که زن اگر نگاه صحیحی به خود و خانه و خانواده داشته باشد، با خانه‌داری، احساس بزرگی و رشد می‌کند. 📛با تأسّف باید گفت که در نوع نگاه بسیاری از زنان امروزی، خانه‌داری یک کار مقدّس محسوب نمی‌شود. به همین دلیل هم وقتی خانه‌داری می‌کنند، احساس پیشرفت و نزدیک شدن به هدف آفرینش نمی‌کنند. ⚠️خانه‌داری هم، تنها در خانه ماندن و انجام دادن کارهای خانه نیست. زن خانه‌دار، زنی است که عاطفه و آرامش اهل خانه را تأمین می‌کند. اگر کسی به عظمت عاطفه و آرامش پی برده باشد، بزرگی خانه‌داری برایش روشن خواهد بود. ✨امام صادق علیه السلام فرمود: اُمّ سَلَمه از رسول خدا صلی الله علیه السلام در بارۀ فضیلت خدمتی که زنان به همسرانشان می‌کنند، پرسید. فرمود: «هر زنی اگر چیزی از خانۀ همسرش بردارد و به جای دیگری بگذارد، در حالی که در این جا به‌ جایی به دنبال صلاح همسرش باشد، خداوند به او نگاه [رحمت] می‌کند و هر که خدا به او نگاه کند، عذاب نخواهد شد». 🔆اُمّ سَلَمه گفت: پدر و مادرم به فدایت! از پاداش زنان بیچاره، بیشتر برایم بگو. فرمود: «ای اُمّ سَلَمه! زن وقتی باردار می‌شود، اجرش مانند کسی است که با جان و مالش در راه خدا جهاد می‌کند و وقتی وضع حمل می‌کند، به او گفته می‌شود: ”تو بخشیده شدی و عمل، از نو آغاز کن“ و وقتی به فرزندش شیر می‌دهد، به ازای هر شیردادنی برای او پاداش آزاد کردن بردگانی از فرزندان اسماعیل را می‌نویسند. ⬅️ ادامه دارد ...... 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص۲۶۴ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
استاد محسن عباسی ولدیdastane khavarej(2).mp3
زمان: حجم: 7.3M
: داستان خوارج(۲) 📣 بچّه‌های لالای خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
استاد محسن عباسی ولدی990225 mola(1).mp3
زمان: حجم: 4.19M
♦️صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين ♦️روضه های خانگی 🍃در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است🍃 @abbasivaladi
🍃بالحجّة باز هم شب قدر و باز هم سؤال همیشگی من که تو امشب کجایی آقا! و باز هم به دنبال قرآنی هستم که امشب به سر می‌گیری. من قرآنت را برای خودم نمی‌خواهم فقط برای همان چند دقیقه‌ای می‌خواهم قرآن به سر می‌گیرم قرآنت را به من بده خدا را به تو که قسم دادم زود قرآنت را پس می‌دهم آقا! قرآنت را که دادی،‌ جایی نرو. شب‌های قدر شلوغ است می‌ترسم تو را گم کنم در میان جمعیت و امانتت بماند پیشم. من به اندازۀ کافی زیر دِین تو هستم دیگر توانی باقی نمانده برایم که دِین بیشتری را تاب بیاورم. قرآنت را بده به من و بنشین در برابرم. وقتی خدا را قسم می‌دهم دوست دارم با انگشت اشاره‌ام تو را به خدا نشان بدهم و بگویم «بالحجّة بالحجّة». اگر هم اجازه‌ام بدهی دستم را روی شانه‌ات می‌گذارم و می‌گویم: «بالحجّة بالحجّة». بارها شده که خیال کرده‌ام اندازۀ مهربانی‌ات را فهمیده‌ام امّا کاری کرده‌ای که یقین کرده‌ام اندازۀ‌ مهربانی تو در ظرف فهم من نمی‌گنجد. پس می‌توان به یقین گفت تو مهربان‌تر از آنی که نگذاری سرم را روی شانه‌ات بگذارم و بگویم: «بالحجّة بالحجّة». و حتّی این قدر هم به خودم اجازه می‌دهم که با طرز نگاهم التماس کنم که بگذاری سرم را بگذارم روی سینه‌ات با تپش قلبت صدای خدا را بشنوم و فریاد بزنم: ‌«بالحجّة بالحجّة». حالا بگو کجایی تا بیایم قرآنت را به امانت بگیرم آقا! شبت بخیر بزرگ‌ترین آیۀ خدا روی زمین!‌ @abbasivaladi
🍃رفیق شفیق این روزها به لطف تو و به یمن مهربانی بی‌پایانت شبیه تو شدن، شده دغدغۀ روز و شبم. شب‌ها با این غصّه می‌خوابم که چرا امروزم را به شب رساندم ولی شبیه تو نشدم و روزها به این امید بیدار می‌شوم که لحظه‌های امروز را پلی کنم برای رسیدن به تو. هم از آن غصّه خوشم می‌آید و هم با این امید زنده‌ام. آن غصّه و این امید شده ترش و شیرین وزندگی من! امّا غصّه‌ای در کنار آن غصّه کمی با مزه‌ای که به تلخی می‌زند آزارم می‌دهد. من در بارۀ غصّۀ شبیه تو نبودن با چه کسی حرف بزنم که زبانم را بفهمد و ابرو در هم نکشد و یا لب به خندۀ تمسخر باز نکند؟ آدم‌هایی که این غصّه را می‌فهمند، کم‌اند کمبود این آدم‌ها شده آن غصّۀ دیگر من. خودم شبیه تو نیستم، قبول تا شبیه تو شدن فاصله‌ام زیاد است، قبول شبیه تو شدن را هر روز به روز دیگری وانهادم، قبول ولی دوست دارم شبیه تو باشم،‌ قبول؟ و دغدغۀ روز و شبم شبیه تو شدن است، قبول؟ و آرزویی بزرگ‌تر از شبیه تو شدن ندارم، قبول؟ اینها هیچ کدام فضیلت من نیست لطف توست به من ولی شبیه تو نبودن و فاصلۀ بسیارم و امروز و فردا کردن‌هایم همه نقص من است. آقا! اگر کسی باشد که زبان این دغدغه را خوب بلد باشد و او را در مسیر شبیه تو شدنم قرار دهی زودتر شبیه تو نمی‌شوم؟ من گمان می‌کنم دغدغۀ شبیه تو شدن زبانی دارد که هر کسی آن را نمی‌فهمد. این را وقتی فهمیدم که به لطف تو یکی دو حرف از الفبای این دغدغه را یاد گرفتم. با الفبای این دنیا نه می‌شود از این دغدغه گفت و نه می‌شود از آن نوشت. کسی را سراغ داری که زبان این دغدغه را بلد باشد و مرا لایق همراهی خویش بداند؟ با چه قدر آدم حرف زدم و از دغدغۀ شبیه تو شدن سخن گفتم امّا با زبان خودشان حرف‌هایم را ترجمه کردند باادب‌هایشان گوش دادند و گفتند نمی‌فهمیم جسورهایشان گوش دادند و خندیدند هم آن نفهمیدن‌ها آزارم می‌دهد و هم این خندیدن‌ها این دغدغه را باید شنید و گریست برای شبیه تو نبودن باید شنید و دوید به سوی شبیه تو شدن باید شنید و آسایش را بوسید و کنار گذاشت تا آرامش را به دست آورد و نفس راحت کشید. عجیب دلم یک یار همراه کشیده آقا! کسی که بفهمد و بفهماند دغدغۀ شبیه تو بودن را. رفیق و همراه کسی است که آدم را در مسیر شبیه تو شدن یاری کند الباقی هر چه هست رفیق ناباب است. کسی اگر پیدا نشد خودت بگو چه کار کنم. شبت بخیر رفیق شفیق! @abbasivaladi