eitaa logo
محسن عباسی ولدی
56هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃همۀ سرنوشت من با خودم دارم فکر می‌کنم باز هم مثل همیشه انگار این فکر، روزیِ من از جانب توست و بی‌جواب ماندن سؤالی که در پی این فکرها می‌آید شعاعی از خورشید حکمت توست. من با این سؤال بی‌جواب بهتر از هزار جواب آماده میل حرکت پیدا می‌کنم. حیرتی که در دل این سؤال نهفته گویی راز پیدا کردن صراط مستقیم است. دل‌شوره‌ای که این سؤال بی‌جواب در دل آدم می‌اندازد راه رسیدن به آرامش است. در این سال‌ها بارها به تو گفته‌ام: در این که دوستم داری، تردیدی ندارم سؤال من این است: چرا مرا دوست داری؟ مگر می‌شود کسی را دوست داشت که به درد آدم نخورد وای از سؤالی که از دل آن سؤال بیرون می‌آید: آقا! من به چه درد می‌خورم برای تو؟! درست است که دنبال این بوده‌ام جواب سؤالم را از زبان تو بشنوم و نشنیدم امّا برای خودم جوابی تراشیده‌ام که تو هیچ گاه نشانه‌ای برای درست نبودنش برایم نفرستاده‌ای. من با این جواب خودتراشیده روزگار سپری می‌کنم. تو کسی را که دوست خدا نباشد دوست نداری و کسی که خدا دوستش نداشته باشد دوست تو نیست. اشتباه که نمی‌کنم؟ می‌کنم؟ پس حتماً در دیوان دوستان خدا که نگاه کردی نام مرا هم در میانشان دیدی که به قدری دوستم داری که رهایم نمی‌کنی. دفتر تقدیری که سرنوشتم را در آن نوشته‌اند دست توست و آن را از بری. حتماً در آن جا دیده‌ای من اگر چه بدِ امروزم؛ امّا خوبِ فردا خواهم شد جایی به کارت می‌آیم و به دردت خواهم خورد. تو داری مرا تحمّل می‌کنی تا آن روز فرا برسد. اینها جواب‌هایی هستند که سپری شدن عمر را برایم تاب آوردنی کرده‌اند. روزی اگر خواستی مرا زجرکش کنی بگو که اشتباه می‌کنم. شبت بخیر همۀ سرنوشت من! @abbasivaladi
🍃نفس زندگی می‌خواهم تو را فراموش نکنم امّا چه کار کنم که بدی را از حد گذرانده‌ام و هر چه می‌کنم، باز هم یاد تو از خاطرم می‌رود. کاش سنگ محکِ بد بودن فراموش کردن تو نبود! یک بار اگر می‌شود تجدید نظر کن در این سنگ محک بد جور دارد هر روز و هر شب می‌خورد به سرم. جای سالمی دیگر نمانده روی سرم. این،‌ تنها یک سنگ محک نیست یک صخرۀ بزرگ است که هر گاه به آن فکر می‌کنم از کوهی جدا می‌شود و می‌خورد بر فرق سرم و وجودم را متلاشی می‌کند. آقا! این سنگ محک زبان دارد و با من حرف می‌زند. امروز داشت به من می‌گفت: تو به اندازه‌ای که کسی را دوست داری به یادش هستی و به اندازه‌ای که دوستش نداری فراموشش می‌کنی. حالا دیدی که این سنگ محک نیست و صخره‌ای از کوه کنده شده است؟ الآن با ملاکی که این سنگ به دستم داده باید چه خاکی بر سرم بریزم؟ من اگر بخواهم وزن محبّتم را به تو با ترازوی یادی که از تو می‌کنم بسنجم دیگر می‌شود نامم را عاشق گذاشت؟ و اگر دوست نداشتنم را با اندازۀ غفلتی که از تو دارم بفهمم می‌توانم برای لحظه‌ای زنده بودن را تاب بیاورم؟ حالا بگو بدانم آیا تو هم حرف این سنگ محک را قبول داری؟ نکند دارد اشتباه می‌کند! اصلاً مگر می‌شود به حرف یک سنگ اعتماد کرد؟ سنگ‌ها مگر می‌فهمند؟ کاش کلام خدایت را به یادم نیاورده بودی! «وَ إِنَّ مِنها لَما يَهبِطُ مِن خَشيَةِ اللَّهِ و پاره‌اى از سنگ‌ها از ترس خدا (از كوه‌ها) فرو مى‌ريزند». حالا تکلیف مرا معلوم کن با سنگ محکی که شیشۀ نفسم را شکسته. صدای نفسم را می‌شنوی که به زور بالا می‌آید؟ کاری برایم کن آقا! حال و روزم خراب است. شبت بخیر نفس زندگی! @abbasivaladi
📌 چهارشنبه‌ها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز (چهارشنبه ۲۲ مرداد): 🌸 سیر و سلوک در خانواده @abbasivaladi
سنگ، کاغذ🗒، قیچی✂️ 🔹مُشت👊، نماد سنگ، کفِ دست✋، نشانۀ کاغذ🗒 و دو انگشت وسط ✌️و اشاره، نماد قیچی✂️ است. 🔸دو نفر، دستشان🖐 را پشت گوش👂 گذاشته، با هم می‏ گویند: «سنگ، کاغذ، قیچی!». 🔹به محض این که کلمۀ قیچی✂️ ادا شد، هم‏زمان و بدون وقفه، دو نفر، دستشان را از پشت گوش👂 بیرون می‌آورند و یکی از سه نماد سنگ، کاغذ یا قیچی را نشان می ‏دهند. 🔸در این سه نماد، کاغذ، سنگ را در میان خودش جمع کرده، پیروز می‏ شود.😃 سنگ، بر سرِ قیچی می‏ کوبد و غلبه می‏ کند. قیچی هم کاغذ را می‏ بُرَد و غالب می‏ شود.😌 🔹در هر بار از این بازی، یک امتیاز 1⃣به حساب برنده🎁 می ‏گذارند. 🔸از این بازی برای تعیین سرگروه🙋‍♂یا نفر اوّل در بازی‏ های دیگر هم استفاده می‏ شود. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۸۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0144 ale_emran 20.mp3
7.05M
۱۴۴ آیات ۲۰ «تسلیم خدا بودن» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. این هفته با هم دیگه بناست به نیازمندا، پول نقد کمک کنیم. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، هر هفته اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @modir_lalaiekhoda
🍃پناه من می‌خواهم تو را فراموش نکنم؛ امّا نمی‌شود هر شب برای فردا تصمیمی نو می‌گیرم و می‌خوابم. حتّی وقتی بلند می‌شوم حواسم هست به قولی که دیشب به خودم دادم امّا مشکل از کجاست که وقتی آفتاب می‌زند هر چه قدر از مشرق طلوعش دور می‌شود من بیشتر تو را فراموش می‌کنم. نکند کار آفتاب از یاد بردن توست؟ به قدری روزها تو را فراموش می‌کنم که آرزویم این شده: همیشه شب باشد. در شب‌ها چه سرّی نهفته است که بیشتر به یاد تو می‌افتم؟ چه قدر پیچیده است حال و روز من: در روشنایی روز تو را گم می‌کنم و در تاریکی شب پیدایت می‌کنم. من شب‌ها را بیشتر دوست دارم و آرام آرام دارم از روزها بیزار می‌شوم. کسانی که مثل من حال و روزشان خراب است دائم در پی مقصّرند. می‌خواهند سنگینی بار تقصیرها را از دوش خویش بردارند و بگذارند روی دوش این و آن. و من امشب به آفتاب رسیدم و گریبانش را گرفتم. ولی نمی‌دانم چگونه اتّهام از یاد بردن تو را برای خورشید اثبات کنم. فقط همین را می‌دانم: روزها تو را فراموش می‌کنم و شب‌ها به یادت می‌افتم. همین کافی است برای اثبات جرم آفتاب؟ کاش کسی به من می‌گفت چرا با این که دوستت دارم، باز هم فراموشت می‌کنم. و کاش جواب تکراری در میان جواب‌ها نبود و ای کاش کسی این تیغ تیز را به رویم نمی‌کشید که چون دوستش نداری، فراموشش می‌کنی. آقا! کسی جز خودت کمک حال من نمی‌شود. به دادم برس! روزهای سختی را دارم طی می‌کنم. هر روزی که تو را فراموش می‌کنم شبش که به یادت می‌افتم یک خیال ترسناک به همۀ کابوس‌های زندگی‌ام اضافه می‌شود. امشب این کابوس به سراغم آمده: نکند جزای غفلت من از تو فراموش شدنم از سوی تو باشد؟ بگو و قسم بخور که این کابوس، هیچ گاه تعبیر نخواهد شد. تو اگر فراموشم کنی، من نیستِ نیست می‌شوم. هر وقت بنا گذاشتی که فراموشم کنی مرا طعمۀ وحشی‌ترین درندگان بکن. هیچ زجری بالاتر از این نیست که تو فراموشم کنی. قسم به هر کسی که دوستش داری، فراموشم نکن! شبت بخیر پناه من! @abbasivaladi
❓مگر شرایط امروز با دیروز تفاوت دارد؟ 📌امروز هم چندان شرایط خوبی نداریم. پس نباید تغییری در سیاست‌های جمعیتی خودمان بدهیم. 1⃣ نگاه آینده‌نگرانه در مسئلۀ جمعیت ✅در بارۀ بحث جمعیت، باید یک نگاه آینده‌نگرانه داشت. آینده‌ای که در بارۀ آن حرف می‌زنیم، چندان دور نیست. آینده‌ای است که بسیاری از جوانان و حتّی میان‌سالان امروز ما آن را خواهند دید. 📛ما اگر به مشکلاتی که در اثر کم شدن جمعیت به سراغمان خواهد آمد، فکر کنیم، متوجّه خواهیم شد که نباید با نگاه به مشکلات امروز برای آینده تصمیم‌ بگیریم؛ زیرا با این نگاه، آینده‌مان را خراب خواهیم کرد. 2⃣ تفاوت جدّی وضعیت امروز و دیروزمان ❌ما قبول داریم که مردم در حال حاضر با مشکلات اقتصادی فراوانی دست و پنجه نرم می‌کنند. ⚠️ برای برخی از مردم این مشکلات اقتصادی بسیار طاقت‌فرساست؛ امّا این دور از ‌انصاف است که ما به جهت وجود مشکلات اقتصادی که در بسیاری از کشورهای پیشرفته هم وجود دارد، به طور کلّی، پیشرفت‌هایِ چند دهۀ بعد از انقلاب را فراموش کنیم. ✳️ ما در این سی و اندی سال، ثابت کرده‌ایم که می‌توانیم کشورمان را بسازیم و در آینده هم چنین خواهد بود. ⬅️ادامه دارد.... 📚ایران! جوان بمان! ص ۳۷ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
Rozehaye_khanegi_16.mp3
1.73M
♦️صلی الله عليك يا ابا عبدالله الحسين ♦️روضه های خانگی 🍃در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است🍃 @abbasivaladi
🍃یاد خدا تو نیازی به یاد کردن من از خودت نداری من تو را یاد کنم یا نه کمی به یادت باشم یا زیاد نه چیزی کم می‌شود از تو و نه چیزی به تو اضافه می‌شود. من که عددی نیستم. دنیایی اگر از تو یاد نکنند چیزی از تو کم نمی‌شود. تو خدا را داری برای خودت و خوش به حالت که خدا همیشه به یاد توست! از لحظۀ اوّلی که وجود یافتی تا همین حالا حتّی چشم بر هم زدنی خدا فراموشت نکرده. و برای لحظه‌ای دستش را از روی شانه‌ات بر نداشته. اگر در قرآن صادق نخوانده بودم که خدا بندگان خویش را برای عقوبت، فراموش می‌کند باورم نمی‌شد لحظه‌ای فراموش شدن از سوی خدا را. ولی باید باور کرد: خدا هم آدم را فراموش می‌کند. وقتی به این فکر می‌کنم که تو همیشه در یاد خدایی وجودم می‌شود غبطه و حسرت و وقتی به این فکر می‌کنم که نکند خدا مرا فراموش کند وجودم می‌شود دلهره و اضطراب. تو بهتر از هر کسی می‌دانی چه می‌آید بر سر کسی که خدا او را فراموش کرده باشد. خیالش هم برای زهر شدن هر نفس به کام آدم کافی است. آقا! یاد تو یاد خداست. فراموش کردن تو فراموش کردن خدا. خدا کسی که او را فراموش کند، فراموش می‌کند پس کسی که از یاد تو غافل می‌شود چوب فراموشی خدا را خواهد خورد. زودتر فکری به حالم کن و بگو چه کار کنم که تو را فراموش نکنم. گاهی می‌خواهم خودم بگویم که چه کار کن تا فراموشت نکنم امّا به تو که نگاه می‌کنم و بزرگی‌ات و فکر می‌کنم به خودم و حقارتم می‌بینم جسارت است گفتن این حرف‌ها ولی نمی‌دانم تا کی می‌شود این حرف‌ها را در صندوق سینه نگه داشت. زودتر فکری به حالم کن آقا! حال و روزم خراب است. شبت بخیر یاد خدا! @abbasivaladi
🍃حضرت آب امشب در فکر و خیالم ردیف کرده‌ام چیزهایی را که فراموش نمی‌کنم. یکی یکی دارند از مقابل چشمانم رد می‌شود. کاش رد می‌شدند و می‌رفتند نه، می‌روند و برمی‌گردند. اگر چه قیاسش جسارت به توست امّا دست خودم نیست خیالم اهل قیاس است. من هیچ گاه نوشیدن آب را فراموش نمی‌کنم. حتّی در خواب تشنه که می‌شوم بیدار می‌شوم. در هنگام شادی به وقت مصیبت در اوج هیجان نه نه هیچ وقت نوشیدن آب را فراموش نمی‌کنم. تو به خیالم فرمان بده که در این چند دقیقه قیاس را رها کند. این قیاس‌ها تیغ بُرانند دلم را تکه تکه می‌کنند. خب تو کمتر از آب که نیستی و نیاز من به تو کمتر از نیازم به آب نیست. چند ساعت یا چند روز می‌شود بدون آب زندگی کرد؟ آیا بدون تو حتّی لحظه‌ای می‌شود نفس کشید؟ حالا چرا آب نوشیدن را حتّی در خواب فراموش نمی‌کنم امّا یاد تو را در هشیارترین لحظه‌های زندگی به باد غفلت می‌سپارم؟ اگر باران از آسمان نیاید و رودهایمان بخشکند چرا لحظه‌ای دستمان از آسمان جدا نمی‌شود و اشک‌هایمان برای چشم برهم زدنی نمی‌خشکند و حنجره‌هایمان حتّی برای دقیقه‌ای آرام نمی‌گیرند دعا پشت دعا دعا پشت دعا برای باریدن باران و خروشیدن رودها تو مگر از باران کمتری که روزها و هفته‌ها می‌گذرد و یک بار از ته دل زبانمان به دعا گل نمی‌کند و دستمان رو به آسمان نمی‌رود. بار شرمندگی این قیاس بیشتر از آن است که تاب ادامۀ این گفتگو را داشته باشم. شبت بخیر حضرت آب! @abbasivaladi
📌نکاتی در بارۀ شیوۀ انتقاد 🔰 اگر انتقاد به صورت صحیح انجام نگیرد، ممکن است سوء‌تفاهمی به‌ وجود آید که زمینه‌ساز مشکلات جدّی و جدیدی در زندگی شود. پس در مسیر انتقاد به این نکات توجه کنید: 1⃣ زمان انتقاد ✅ بهترین زمان انتقاد، وقتی است که همسر، آمادگی روحی و ذهنی لازم برای شنیدن انتقاد را داشته باشد. 📛 برای مثال، انتقاد در زمانی که همسر از کار روزانه خسته است، در اوج عصبانیّت، در هنگام ناراحتی از یک مسئله و ...، کار چندان درستی نیست. ❌ بدون این آمادگی ممکن است انتقاد، موجب ایجاد تنش در زندگی ‌شود. ✳️ گاهی بهتر است گفتن یک انتقادی را تا چند هفته و یا چند ماه به تأخیر انداخت تا آمادگی لازم برای شنیدن آن در همسر، ایجاد شود. ⚠️ البتّه ما نباید در این مدّت، بیکار نشسته، فقط منتظر باشیم که خود او این آمادگی را پیدا کند؛ بلکه بهتر است خودمان هم نکات لازم در زمینه‌سازی را رعایت کنیم تا زمان انتقاد، زودتر فرا برسد. ⬅️ ادامه دارد.... 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ۲۱۸ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0145 ale_emran 21-22.mp3
7.35M
۱۴۵ آیات ۲۲ - ۲۱ «روزه با برکت» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. این هفته با هم دیگه بناست به نیازمندا، پول نقد کمک کنیم. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، هر هفته اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @modir_lalaiekhoda