eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
محسن عباسی ولدی
3⃣انفجار سالمندی ✅ از جهت ترکیب سنّی، امروز و دیروز و فردای ما تفاوت بسیاری با هم دارد. ✳️ در ای
🔴براساس سناریوی حدّ پایین، در سال ۱۴۲۰، 22.7 درصد از جمعیت ایران را سالمندان تشکیل خواهند داد که از نظر تعداد، رقمی در حدود بیست میلیون نفر خواهد بود؛ یعنی از هر 4.4 نفر، یک نفر سالمند. ❌با این پیش‌بینی، ما در ۲۸ سال آینده، کشوری فوق سالمندیم و سالمندی در جامعۀ ما به حدّ انفجار خواهد رسید. 🔴مطابق با سناریوی حدّ متوسّط، در سال ۱۴۲۰، جمعیت بالای شصت سال کشور به 20.6 درصد از جمعیت، یعنی حدود بیست میلیون نفر می‌رسد. در این صورت، از هر 4.8 نفر، یک نفر سالمند است. ❌طبق این پیش بینی ما در ۲۸ سال آینده، تنها چهار دهمِ درصد با انفجار سالمندی فاصله خواهیم داشت. 🔴بر اساس سناریوی حدّ بالا، در سال ۱۴۲۰، 18.8 درصد جمعیت کشورمان سالمند هستند؛ یعنی باز هم جمعیتی در حدود بیست میلیون؛ امّا از هر 5.3 نفر جمعیت، یک نفر سالمند است. 📛اگر بخواهیم کمی دور دست‌تر را نگاه کنیم، باید گفت: بر اساس سناریوی حدّ پایین سازمان ملل، جمعیت ایران در سال ۱۴۸۰، با کاهشی چشمگیر به ۳۱ میلیون نفر می‌رسد که ۴۷ درصد از این جمعیت، سالمند خواهند بود! 📚ایران! جوان بمان! ص ۴۰ @abbasivaladi
🍃حضرت آسمان بعد از چند روز منتظر نشستن و چشم به در بودن که آیا در را باز می‌کنی یا نه حالا بر گشته‌ام به خانه‌ام. آمده‌ام ایستاده‌ام در برابر عکسی که از من روی دیوار دلت کوبیده‌ای. چرا این عکس این شکلی است؟ باورت می‌شود که تا امروز خوب به این عکس نگاه نکرده بودم؟ در این که این عکس، عکس من است، تردیدی ندارم امّا چرا شبیه من نیست؟ مگر عکس هر کسی، نباید شبیه خودش باشد؟ تو که اشتباه نمی‌کنی. نامم را زیر عکسم نوشته‌ای. پس حتماً عکس، عکس من است. ولی چرا این قدر تفاوت؟ مثل همیشه پاسخ تو به من، سکوت است پس باید خودم فکر کنم تا راز این تفاوت را بیابم. بگذار کمی فکر کنم. فهمیدم. این، عکسِ حالای من نیست. تو عکس منِ محبوبت را گذاشته‌ای روی دیوار دلت. با تماشای این عکس می‌شود فهمید که تو مرا چگونه باشم بیشتر دوست داری. چه قدر ساده فکر می‌کردم در بارۀ تو. خیال می‌کردم این عکس‌هایی که یکی یکی روی دیوار دلت گذاشته‌ای کارشان قشنگ کردن خانۀ دل توست درست مثل کاری که ما با خانه‌هایمان می‌کنیم. امّا حالا فهمیده‌ام که این عکس‌ها ما را آن طور که تو دوست داری نشان می‌دهند. با تماشای این عکس‌ها چه راحت می‌شود راه آسمان را پیدا کرد. من از خودم فراری‌ام امّا این عکس را دوست دارم. تو همۀ آرزوهای مرا در این عکس جمع کرده‌ای. چه قدر خوش‌حالم که تو می‌دانی من آرزویی جز شبیه این عکس شدن در سرم نیست. این عکس را در جایی جز خانۀ دل تو نمی‌شود پیدا کرد. حالا فهمیده‌ام چرا وقتی که می‌خواستم بروم هر چه کردم، نشد این عکس را از روی دیوار دلت بردارم. هر کسی به دنبال راه آسمان است باید بیاید در دل تو و عکسش را ببیند. از هیچ کجا جز خانۀ دلت نمی‌شود راه آسمان را آغاز کرد. سخت در اشتباه‌اند آنهایی که می‌خواهند به آسمان برسند تا تو را بیابند غافل از این که باید تو را یافت تا به آسمان راه‌ یافت. شبت بخیر حضرت آسمان! @abbasivaladi
🏴علی اکبر🏴 ای کاش تو باز می‌کردی گره این معما را آقا! چرا حسین وقتی به علی اکبر رسید وقتی که در آغوشش گرفت وقتی که صورت به صورتش گذاشت و وقتی عرق از پیشانی اکبر پاک کرد جوانان بنی هاشم را صدا زد که بیایند و اکبر را تا خیمه‌ همراهی کنند؟ چه نیازی بود به آمدن جوانان؟ مگر علی خودش توان راه رفتن نداشت؟... 🏴 @abbasivaladi
🍃هم‌نشین من چرا تا امروز غافل بودم از عکسی که از من روی دیوار خانه دلت بود؟! مگر می‌شود این قدر غافل بود؟ من که یکی دو روز نیست که در دلت خانه کرده‌ام از وقتی هم که آمدم این عکس در برابرم بود. اصلاً جای هر کسی در دل تو زیر عکس او قرار دارد. پس دلیل این همه غفلت چه بود؟ با دیدن این عکس می‌شود فهمید چرا تو این قدر صبوری. تو برای هر کدام از ما قلّه‌ای را در نظر گرفته‌ای که اگر یکی از ما به آن قلّه برسد همۀ وجود تو می‌شود شادی. و حالا می‌شود فهمید چرا ما این قدر سست و بی‌حالیم. این قلّه‌ای که تو برای ما به تصویر کشیده‌ای حتّی در خیال ما هم نمی‌گنجد. قلّۀ ما آخر آخرش به کوهپایۀ تو هم نمی‌رسد. اصلاً این قلّه‌ها، درّه‌های کوهی هستند که تو آرزوی فتح قلّه‌اش را برای ما داری. تماشای این عکس باز هم مرا یاد فاصله‌ها انداخت. امان از دست فاصله‌ها! چه قدر فاصله میان من و تو! منی که مدّعی دوست داشتنت هستم و تویی که هزار باره ثابت کرده‌ای از صمیم جان دوستم داری. آخرش هم من می‌میرم از دست این فاصله‌ها. دور بودن من از تو و نزدیک بودن تو به من اگر چه دلم را آرام می‌کند امّا عجیب تیغ فاصله‌ها را تیزتر می‌کند. آقا! با این عکس دوباره نشانم دادی فاصله‌ای را که میان من و توست. و قشنگ دارم حس می‌کنم تنگ شدن نفسم را در میان این فاصله. اصلاً قاعدۀ فاصله‌های میان من و تو با همۀ فاصله‌ها فرق دارد. هر چه قدر فاصله‌ام از تو بیشتر می‌شود دنیا قفس‌تر می‌شود برایم. در فاصله‌های بیشتر، احساس تنگنای بیشتری دارم. مگر با زیاد شدن فاصله، جا باز نمی‌شود برای نفس کشیدن؟ پس چرا از تو که فاصله می‌گیرم این قدر نفسم تنگ می‌شود؟ زودتر مرا برهان از دست این فاصله‌ها. سستی‌ام قابل انکار نیست برای همین هم خیلی راحت به تو می‌گویم: دوست دارم فردا که بلند شدم از میان رفته باشند همۀ فاصله‌ها. شبت بخیر هم‌نشین من! @abbasivaladi
🏴سقای علقمه🏴 آقای من! مشک‌های سینۀ‌ ما پر از آه حسرت است. تو از سقای علقمه بگو و از مشکِ‌ به دندان گرفته‌اش بخوان تا ما احساس کنیم سوراخ سوراخ شدن سینه‌مان را. این آه‌های در سینه مانده شاید این طور روی زمین بریزد یا به آسمان برود. سینۀ‌ ما دیگر توان نگه داشتن این همه آه را ندارد. ما گرفتار زمینیم ولی به دنبال آسمان. از عباس بخوان تا احساس کنیم زمین خورده‌ایم و جز خدا دادرسی نیست و حتی دلمان به دستهایمان هم خوش نباشد که ما را نگه دارد از زمین خوردن. بخوان تا بدانیم زمین خوردن‌هایی هست که راز رسیدن به آسمان است... 🏴 @abbasivaladi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹تیزر 🏴صبح غمبار 🕢ساعت ۶:۳۰صبح 🎙استاد محسن عباسی ولدی اراک، خیابان قائم مقام، روبروی پارک آزادی، محوطهٔ باز جنب شهرداری منطقهٔ۴ @abbasivaladi