eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🏖بازی با پنکه🏖 ✅شاید امروزه پنکه، از بسیاری از خانه ها🏡 حذف شده باشد؛ امّا هنوز هم برخی از مردم مناطق سردسیر❄️، تابستانشان را با پنکه میگذرانند. ❌پنکه های قدیمی برای بچّه ها خطرناک📛 بود؛ زیرا فاصلۀ میان پره های محافظ آن به قدری زیاد بود که انگشت☝️ بچّه ها به راحتی وارد آن میشد؛ امّا پنکه های امروز، دیگر این عیب را ندارند. به همین دلیل با کمک شما👩👨 بزرگترها میتوان با پنکه، سرگرمیهای خوبی را برای کودکان👦👧 فراهم کرد. 1⃣ مقداری کاغذ📄 تکّه‌تکّه شده را در کف دستتان🖐 بگیرید و در مقابل پنکه، نگه دارید. پخش شدن کاغذها برای کودکان، حتّی در سنین نوزادی👶، جذّاب است. کودک را در یک قدمی پنکه نگه دارید تا کاغذها بر سر و روی او بریزد. نگه داشتن کودک در مقابل پنکه، نباید زیاد باشد❌؛ زیرا برای او مضرّ است. 2⃣ قدری پلاستیک فریزر را به صورت رشته رشته،‌ببُرید و آن را به حفاظ پنکه وصل کنید. پلاستیک ها نزدیک به هم باشد. وقتی پنکه روشن میشود، حرکت پلاستیک ها و صدای تولید شده، توجّه کودکان را به خود جلب میکند.😃 3⃣ اشیای سبُک مثل پلاستیک فریزر یا کاغذ📄 را در پشت پنکه رها کنید. این اشیا، پس از رها شدن، به پنکه میچسبند. از کودک بخواهید آن اشیا را از پنکه جدا کرده، به شما بدهد. حالا به خود کودک اجازه بدهید که این کار را انجام دهد. 4⃣ وقتی در مقابل پنکه حرف زده🗣، میخندید😆 یا فریاد میزنید، صدایتان تغییر می‌کند و حالت بُریده بُریده به خود می‌گیرد. این کار را در مقابل فرزندتان انجام دهید تا او هم از شما تقلید کند و این کار را انجام دهد. 🔆این کار، علاوه بر جذّابیتی که دارد، کودکان را با برخی از قوانین باد، 💨آشنا میکند. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۶ - ۶۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0206 ale_emran 142-143.mp3
9.12M
۲۰۶ آیات ۱۴۳ - ۱۴۲ (داستان شهادت حمزه علیه السلام) منبع قصه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «حمزه سید الشهدا علیه السلام‌» اثر محمد صادق نجمی ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
به دادم برس. دلم عجیب گرفته. بیشتر از آنی که بشود تاب آورد. راستش گاهی نشستن با دوستم هم نمی‌تواند آرامم کند. کار، کار خود توست. کمکم کن آقا! نگذار از دست بروم. شاید به دردت بخورم. شبت بخیر آرام دل! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔰در میان مردم و واقع‌بینانه حرف بزنید 📌بروید در میان مردم، گشتی بزنید و ببینید آیا مردم در رفاه‌ان
📛مشکل ما آن است که امروزه، به جهت غلبۀ شیوۀ زندگی مادّی‌گرایِ غربی، حاشیه‌ها در زندگی‌مان، متن و متن‌ها، حاشیه شده است. ⁉️ چرا نمی‌خواهیم این را قبول کنیم؟ شمال رفتن، خوب است، جنوب رفتن هم خوب است؛ امّا اصل نیست. هدف آفرینش، تفریح نیست، بندگی است. تفریح را هم باید برای افزایش توانایی و کمک به بندگی انجام داد. ❌ اگر کسی در این دو روزۀ دنیا نتوانست به تفریح برود، از او نمی‌پرسند: «چرا تفریح نرفتی؟»؛ امّا اگر بندگی‌ نکرد، او را مؤاخذه می‌کنند. ✅ ما دنیا را جدّی گرفته‌ایم؛ در حالی که خدا آن را بازیچه می‌داند. ما با آخرت و قیامت، تعارف کرده‌ایم؛ در حالی که خدا، آن را جدّی گرفته است. تفریح اصلی مؤمن، در قیامت است. 💯 البته باز هم در این جا تأکید می‌کنیم که مقصود ما از این حرف‌ها، نفی کردن تفریح نیست. ما می‌خواهیم بگوییم اگر کسی به جهت شرایط سخت زندگی نتوانست تفریح کند، بد بخت نیست. ⬅️ ادامه دارد..... 📚ایران! جوان بمان! ص ۱۱۲ @abbasivaladi
🍃شفای همۀ دردها امروز چه قدر از غیر تو حرف زدم. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر حرص خوردم، حرص چیزی غیر از فراق تو را. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر فکر کردم به چیزهایی غیر از تو. می‌بخشی مرا؟ امروز چه قدر آرزو کردم، آرزوهایی غیر از وصال تو. می‌بخشی مرا؟ امروز تو در حاشیۀ یادهای من بودی، متن، چیز دیگری بود. مرا ببخش. امروز در حاشیه اگر یاد تو بودم، برای خود تو نبود، برای حل مشکلاتم بود. مرا ببخش. امروز دلم رنگ گلایه گرفت از تو که چرا به دادم نمی‌رسی. مرا ببخش. دوستم نشسته بود و های های برای دوری‌ات گریه می‌کرد. خوش به حالش. دست به آسمان از خدا می‌خواست درد و بلای تو را به جانش بریزد. خوش به حالش. غرق بلا بود؛ امّا حرفی از بلا نمی‌زد جز بلای فراق تو. خوش به حالش. یاد غصّه‌های تو که می‌افتاد مثل مادر جوان مرده ضجّه می‌زد. خوش به حالش. آقا! چه کار کنم با این سینۀ تنگم! وقتی به عاشق نبودنم فکر می‌کنم احساس می‌کنم که سینه‌ام گنجایش قلبم ندارد. عاشق نبودن بزرگ‌ترین درد دنیاست. روح من کوچک است، کوچک‌تر از آنی که تاب این درد را داشته باشد. عاشقم کن، به درد فراق مبتلایم کن مولا! شبت بخیر شفای همۀ دردها! @abbasivaladi
🍃شکر خدایی را که تا به بن‌بست‌های نیاز رسیدم و از او طلب کردم، بلافاصله آنچه میخواستم در دستان کرم خویش قرار داد و عطایم کرد؛ امّا وقتی که او دست به سویم دراز کرد و از من قرضی خواست، دستانم را مشت کردم و بخل ورزیدم و بی‌اعتنا از کنار درخواستش رد شدم. 🍃شکر خدای را که هر حاجتی داشتم، در هر زمانی که خواستم صدایش زدم و او هم پاسخم داد. 🍃حرف‌های دلم بسیار است و نمی‌توانم سفرۀ دلم را برای هر کسی باز کنم، ولی شکر خدایی را که هر زمان، به هر اندازه که خواستم با او خلوت کردم و حرف دل با او زدم، بی آن که واسطه‌ای در میان باشد. 📚قصّۀ من و خدا "قصّۀ واژه‌هایی که بوی ابوحمزه گرفتند" ۳۱ @abbasivaladi
🍃 مهربان امروز احساس کردم دوستم از دستم خسته است. حال شنیدن حرف‌هایم را نداشت. گویی دوست داشت کمتر پیش او باشم. نمی‌خواهم از او گِله کنم پیش تو. حق دارد بندۀ خدا. من خودم از دست خودم خسته‌ام. او که جای خود دارد. من از خودم فراری شده‌ام. او چه گناهی دارد؟ من نگران این هستم که نکند از دستم ناامید شود. این روزها با تماشای او، یادِ تو می‌کنم و آرام می‌شوم. اگر رهایم کند و تنهایم بگذارد صبح تا شب با دیدن چه کسی یادِ تو کنم؟ و اگر کسی مرا یاد تو نیندازد در برابر طوفان سهمگین غفلت، چگونه تاب بیاورم؟ اختیار دل دوستم در دست توست. برای کمک به حال من هم که شده به دلش توان تاب آوردن مرا عطا کن. در خیالم آمده او اگر از دست من خسته شود حتماً تو هم از من رمیده می‌شوی. این خیال، قاتل جان من است. مرا از دستش خلاص کن. تاب آوردن من ثواب اگر نداشته باشد گناه که ندارد، دارد؟ من به دل مهربان تو دل بسته‌ام دل دوستم را دریاتر از این کن تا تاب بیاورد مرا. شبت بخیر مهربان! @abbasivaladi
❌مشاورۀ اشتباه ❓همسرم به دلیل بداخلاقی جزئی من، دو هفته‌ای است که با من قهر کرده است. من از او معذرت‌خواهی کردم؛ امّا قبول نکرد. با مشاور صحبت کردم که راه برگرداندن او را به من یاد دهد؛ امّا او به من گفت: «چرا می‌خواهی برگردد؟». گفتم: «چون دوستش دارم». او هم به من گفت: «اگر دوستش داری، چرا او را زندانی خودت کرده‌ای؟ آزادش کن برود». به نظر شما این حرف درست است؟ 📛اگر واقعاً مشاوری در یک جلسۀ مشاوره، بدون صحبت کردن با همسر فرد، چنین حرفی زده باشد، حرف او بیشتر به درد یک رُمان عشقی می‌خورد تا مشاوره! 💟 یکی از اصلی‌ترین نشانه‌های حیات یک زندگی، وجود سرمایۀ اصلی، یعنی محبّت است. ⁉️در تمام مشاوره‌های اختلاف حادّ زناشویی، یکی از اصلی‌ترین چیزهایی که باید به دنبالش بود، این است که آیا این دو یکدیگر را دوست دارند یا نه؟ ⚠️ اگر دوست داشته باشند، امید برای اصلاح، بسیار فراوان است. البته این بدان معنا نیست که دوست داشتن به تنهایی و بدون انجام دادن هیچ کار دیگری، منجر به اصلاح می‌شود و به این معنا هم نیست که اگر دو نفر یکدیگر را دوست نداشتند، هیچ امیدی به اصلاح زندگی‌شان وجود ندارد. 📚تا ساحل آرامش، کتاب اول،ص ٢۶۵ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
همراهای عزیز لالایی خدا! سلام🌸 🔹عمو عباسی قصه جنگ خندق رو چند سال پیش براتون تعریف کردن. 🔸به مناسبت سالروزجنگ خندق این قصه رو براتون میذاریم. امیدوارم که از شنیدنش لذت ببرید. یاعلی🍃 @lalaiekhoda 👇👇👇👇👇👇
هدایت شده از لالایی خدا
gheseh jange khandagh.mp3
6.5M
✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. @lalaiekhoda
🍃حضرت آدم دعا کن یک روز بساط هر چه حرف غیر توست از میانمان جمع شود. به اندازه‌ای که از غیر تو حرف می‌زنیم برکت از خانه‌هایمان رفته. خسته‌ایم از این همه بی‌برکتی. دعا کن روزی اگر حرفی از تو نداشتیم که بگوییم جز موسیقی سکوت آهنگ دیگری از خانه‌هایمان به پا نخیزد. خسته‌ایم از آهنگ گوش‌خراش حرف‌های غیر تو. دعا کن برسد آن روزی که آن قدر حرف داشته باشیم از تو که خدا خدا کنیم هر ساعتمان به اندازۀ یک روز و حتی بیشتر برکت پیدا کند تا حرف‌هایمان ناگفته نماند. خسته‌ایم از روزهایی که بی‌تو به شب می‌رسد. دعا کن بشویم آن عاشقی که وقتی از غیر تو حرف می‌زند احساس گناه می‌کند و به درگاه خدای رحمان توبه می‌کند. خسته‌ایم از این همه دریدگی. دعا کن بشویم مثل همین دوستی که نشانم دادی. نام تو از زبانش نمی‌افتد حالش از هر چه بوی غیر داشته باشد، به هم می‌ریزد هر چه قدر از تو می‌گوید، سیر نمی شود و بی‌تقوایی را فکر کردن به غیر تو و حرف زدن از غیر تو می‌داند. خسته‌ایم از این همه بی‌تقوایی! دعا کن که آدم شویم آقا! شبت بخیر حضرت آدم! @abbasivaladi