eitaa logo
محسن عباسی ولدی
57.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
350 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
176 درس صد و هفتاد و شش چرا این قدر، چرا چرا می‌کنیم؟.pdf
231K
#درس صد و هفتاد و ششم: چرا این قدر، چرا چرا می‌کنیم؟ ✅ توی این فایل پی دی اف👆، جواب این سؤالات👇رو پیدا می‌کنید: ⁉️اهل «چرا پرسیدن در مقابل خدا» شدن، چه ادّعاهای خطرناکی رو همراه داره؟ ⁉️انگیزۀ اصلی برا عمل به دستورات خدا چیه؟ ⁉️چرا خیال می‌کنیم صلاح خودمون رو بهتر از خدا می‌دونیم؟ @abbasivaladi
🍃یار خطاپوشم «ببخشید»ها کارشان فقط سبک کردن بار وجدان نیست. این ببخشیدها خودش ابراز محبّت به توست. من چون تو را دوست دارم دوست ندارم از دستم ناراحت باشی. ببخشید یعنی خیلی دوستت دارم. ببخشید یعنی اگر از دستم ناراحت باشی، می‌میرم. ببخشید یعنی مرا بکش، ولی از دستم دلگیر نباش. ببخشید یعنی هر کاری بگویی می‌کنم ولی اگر ذره‌ای گرد ناراحتی از من روی دلت هست با نفس پاکت آن را بزدا. آقا! وقتی که می‌گویم مرا ببخش دوست دارم از زبانت بشنوم که می‌گویی: بخشیدم. بخشیدمِ تو هم برای من معنا دارد معنایش فقط بخشش اشتباهم نیست بخشیدمِ تو هم یعنی تو دوستم داری. من اشتباه تفسیر نمی‌کنم «بخشیدم»ت را. وقتی خدا کسی را که به اشتباهش اعتراف می‌کند دوست دارد و دوستی‌اش را بلند فریاد می‌زند تا همه بشنوند و حتّی در کتاب آسمانی‌اش می‌آورد که کسی قدرت انکارش را نداشته باشد مگر می‌شود تو کسی را که می‌گوید «اشتباه کردم مرا ببخش» دوست نداشته باشی؟ به خودم که بر می‌گردم هیچ جای تردید و شکی نمی‌بینم که سراپای وجودم پشیمانی است به تو که نگاه می‌کنم یقین می‌کنم که پشیمان‌ها را دوست داری و حتماً آنها را می‌بخشی ولی دوست دارم بشنوم «بخشیدم»ت را قبول که دانستن یک حقیقت با شنیدن آن از زبان تو زمین تا آسمان با هم فرق می‌کنند. آقا! مرا ببخش! می‌دانم که تو با صدای بلند فریاد می‌زنی «بخشیدم»ت را ولی گوش من سنگین است که نمی‌شنوم. مرا ببخش! که خواسته‌هایم از اندازه‌ام فراتر رفته. نشنیدن صدای تو نشانۀ دوری بیش از اندازۀ من است. آقا! مرا ببخش برای این همه دوری! این بار هم مثل همیشه لطف کن و نقص مرا با کرمت جبران کن چند لحظه‌ای سنگینی گوشم را بردار تا صدای «بخشیدم» تو را بشنوم. شبت بخیر یار خطاپوشم! @abbasivaladi
🔸راه رفتن با گونی🔸 ❇️بچّه‏ ها باید هر دو پایشان را درون گونی کرده، لبه‏ های گونی را در دست بگیرند. 🔆مسیر مسابقه را هم از قبل تعیین کنید. ✅با اعلام شما، بچّه ‏ها باید جفتْ پا به همراه گونی بپرند و مسیر مسابقه را طی کنند. ❌اگر بچّه ‏ها با همان گونی به صورت معمولی راه بروند یا این که گونی از پایشان در بیاید، دچار خطا شده‏ اند. 🔹هیجان و بالا رفتن توانمندی در موقعیّت‏ های خاص، از ویژگی‏های این بازی است. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۱۳ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0092 baghareh 220.mp3
5.96M
۹۲ آیه ۲۲۰ ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب منبع قصّه این برنامه👇 📚برگرفته از کتاب «بحارالانوار، جلد ۵۰، صفحه ۲۵۹» اثر علامه محمد باقر مجلسی. با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن. @lalaiekhoda
🍃گل همیشه بهار محمدی زبانم از گفتن ببخشیدها هیچ گاه خسته نمی‌شود و دلم آرام است که تو هم از شنیدن این ببخشیدها خسته نمی‌شوی. تسبیح تربتم را به دست می‌گیرم شروع می‌کنم به گفتن ببخشید یک دور که تمام شد باز هم از نو آغاز می‌کنم. اگر اجازه بدهی با زبان خودم ببخشیدها را بگویم من در گفتن این ببخشیدها دنبال ثواب نیستم می‌خواهم آرام شوم، محبتم را فریاد بزنم می‌خواهم کمی از بار وجدانم را سبک کنم می‌خواهم بگویم پستی را به نهایت نرسانده‌ام. هر گاه که احساس می‌کنم تو دیگر قید مرا زده‌ای به خودم بر می‌گردم و می‌بینم هنوز آن قدر پست نشده‌ام که اشتباه کنم و زبان به عذرخواهی باز نکنم هنوز بدی را به آن جا نرسانده‌ام که بد کنم؛ امّا به فکر سر کج کردن در پیشگاه تو نباشم. این نشان می‌دهد که تو هنوز به من نگاه می‌کنی. اگر نگاه لطفت را از من برداری بدی‌هایم را دیگر نمی‌بینم و اگر دیدم، سینه سپر می‌ایستم در برابرت. رشتۀ امید من به همین نگاه تو بند است. ببخشیدهای من یعنی هنوز امیدی هست که روزی به دردت بخورم آقا! این ببخشیدها یعنی تو هنوز داری نگاهم می‌کنی یعنی من در بدی به انتها نرسیده‌ام نه،‌ تو نگذاشتی بدی را به نهایت برسانم. آقا! مرا ببخش! به خاطر کارهای بدی که کردم و یادم رفت ببخشیدش را بگویم. باور کن که دروغ نمی‌گویم اگر نگفتم، نه برای این بود که فکر عرض اندام در برابرت به سرم افتاد من در اوج بدی هم خودم را ذلیل تو می‌دیدم. ببخشید نگفتن‌هایم فقط برای غفلت بود و جهالت. ولی باز هم مرا ببخش! که دلت را سوزاندم؛ امّا از تو عذرخواهی نکردم. می‌کوشم که دیگر یادم نرود و تلاش می‌کنم فریادم را به گوش عالم برسانم تا همه یادشان بماند که اگر بدی کردند، زودتر از چشم بر هم زدنی زبانشان را معطر کنند به گلاب «آقا! مرا ببخش» آقا! مرا ببخش. شبت بخیر گل همیشه بهار محمدی! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
📌پاک کردن صورت مسئله یا بالا بردن فرهنگ جامعه ❓آیا درست است که دائم بگوییم نباید ماهواره در خانه
📌دوم: جمع‌آوری بساط ماهواره از خانواده، امری لازم و ضرور ی ✅ما نمی‌خواهیم از تک تکِ کارهایی که در جمع‌آوری ماهواره انجام می‌گیرد، دفاع بکنیم؛ امّا از آن جایی که کلّیت کار، اجرای قانونی است که در «مجلس شورای اسلامی» تصویب شده، به حکم این که یک ایرانی هستیم و باید به قانون کشورمان پای‌بند باشیم، از آن دفاع می‌کنیم؛ امّا ممکن است در مراحل اجرای این قانون، کارهایی انجام شود که با سلیقۀ ما هم سازگار نباشد. ⚠️بسنده کردن به کار فرهنگی، از حرف‌های به ظاهر قشنگی است که متأسّفانه به جهت زیبایی آن، برخی جذبش می شوند . ⁉️شما فکر می‌کنید کسی که شبکه‌های مبتذل ماهواره‌ای را تماشا می‌کند، فقط به خودش لطمه می‌زند؟ تنها دین و اخلاق خود را به خطر می‌اندازد؟ تک تکِ افرادی که پای ماهواره می نشینند و مهمان سفرۀ ناپاک محصولات مستهجن آن می‌شوند، خطری برای همۀ افراد جامعه محسوب می‌شوند. ⁉️ وقتی جوانی به تماشای فیلم‌‌های مستهجن می‌نشیند و با چشمی هوس‌آلود، وارد جامعه می‌شود، آیا ناموس من که اهل دیدن این فیلم‌ها نیست، از گزند او در امان است؟ آیا من و ناموسم حق نداریم در این جامعه، امنیت داشته باشیم؟ ⁉️وقتی فرزند شما پای فیلم ماهواره نشسته و تیر هوسش فرزند مرا نشانه می‌گیرد، باید چه کنم؟ آیا شما می‌توانید فرزندتان را پای این فیلم‌ها بنشانید و در مدرسه و کوچه و خیابان، ضمانت بدهید که فرزند من، امنیت داشته باشد؟ ✳️بدون تردید، قانون ممنوعیت ماهواره در جامعۀ ما، نه تنها اهانت به عقل مردم نیست؛ بلکه خدمت و احترام به کیان خانواده است. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان ص ۲۱۵ @abbasivaladi
🍃قله هستی راه را نشانم دادی، روشن‌تر از روز طوری که بهانه‌ای برای نیافتنش نداشته باشم. اصرار کردم از راهی بروم که خودم دوست دارم راهی که تاریک بود، تاریک از چاهی در دل شب. بی‌راهه‌ها را یکی پس از دیگری آزمودم تا این که دیگر بی‌راهه‌ای نماند برای پیمودن. آقا! مرا ببخش برای این همه پشت کردن به راهی که تو نشانم دادی. چه قدر بد بودم که وقتی سرم به صخره‌های این راه‌ها می‌خورد باز هم به چراغی که تو روشن کرده بودی چشم نمی‌دوختم و اصرار پشت اصرار که از راهی بروم غیر از آن که تو نشانم می‌دهی. نمی‌دانم چه شد که به آن روز افتادم و خیال کردم ترقّی در انتخاب راهی است که خودم یافته باشمش و پیشرفت، چشم دوختن به نقطۀ سیاهی است که در انتهای این بی‌راهه‌ها بود. هر بار که بی‌راهه‌ای را به انتها می‌رساندم چشم باز می‌کردم و می‌دیدم که در ابتدای راهم چرا خسته نمی‌شدم از این همه دور زدن و به جای اوّل برگشتن؟ آقا! مرا ببخش وقتی که به نقطۀ اوّل باز می‌گشتم و تو را می‌دیدم که چراغ راه را روشن کرده و منتظر من ایستاده‌ای باز هم بی‌اعتنا به تو بی‌راهۀ دیگری را در پیش می‌گرفتم. من به یاد منتظر ایستادن‌هایت که می‌افتم سراپا شرم می‌شوم و جز ببخشید کار دیگری از دستم بر نمی‌آید. بار آخری که دور زدم و باز هم به جای اوّلم بر گشتم تو با لبخند راه را برای بار چندم نشانم دادی و من با تردید قدم در آن گذاشتم. مرا ببخش برای آن تردیدها. تردیدها که از میان رفت کاهلی‌ها آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد. امروز دیگر تردید ندارم جز راهی که تو نشانم دادی در همۀ این عالم راهی برای پیمودن نیست هر چه هست، بی‌راهه است و یقین دارم که این راه‌ها آدم را به قلّه نمی‌رساند و انتهایشان همه به پرتگاه می‌رسد. امّا باید از تو عذر بخواهم برای کاهلی در مسیری که تردید ندارم ابتدا و انتهایش خداست. درمان کاهلی، عشق توست. عاشق اگر شوم وجودم همه می‌شود انگیزه و اراده. التماست می‌کنم عاشقم کن. شبت بخیر قلّۀ هستی! @abbasivaladi
شنیدم که جدّت به زبان صدقش گفت آه اسمی از اسم‌های خداست. عجب اسم زیبایی: آه! چه اسم پر از سوزی: آه! حالا که من مریض فراق توام از این پس می‌خواهم تسبیح به دست ختم ذکر آه بگیرم. آه، آه، آه آه از فراق تو... خالق و قادر حکیم و علیم حیّ و قیّوم کبیر و متعال همه نام پروردگار ماست، قبول اما من عجیب با نام آه انس گرفته‌ام آقا! تردید ندارم اگر مردم از فراق تو به آه بیایند راه تو را پیدا می‌کنند و سپاه تو هم آمادۀ ظهور خواهد شد. ما عهد می‌بندیم که همه اهل آه شویم. آقای پر از آه قسم به نام الله بیا! #جمعه #بهانه_بودن #محسن_عباسی_ولدی 📖 جعفر بن یحیی خزاعی از پدرش نقل می‌کند که گفت: به همراه امام صادق علیه السلام به عیادت یکی از دوستان حضرت رفتیم. آن مرد را دیدم در حالی که زیاد آه می‌گفت. به او گفتم: برادر من! ذکر پروردگارت را بگو و از او فریاد بخواه. امام صادق علیه السلام فرمود: آه اسمی از اسم‌های خدای عزّوجلّ است. کسی که آه می‌گوید به خداوند تبارک و تعالی استغاثه کرده است. 📚 التوحید، ص۲۱۹ @abbasivaladi