به تو میگم🗣، به اون بگو!
✅در این بازی بهتر است هر گروه، حدّاقل پنج نفر 5⃣باشند.
🔰یک نفر، «اوستا» میشود و جمله ای را آرام در گوش👂 اوّلین نفر هر گروه میگوید. اوّلین نفر گروه، آن جمله را در گوش نفر دوم2⃣ میگوید، به گونه ای که نفر سوم3⃣ نشنود. نفر دوم هم این جمله را در گوش نفر سوم میگوید.
✔️هر کدام از افراد، قبل از گفتن جمله به نفر بعدی میگوید: «به تو میگم، به اون بگو».
هر گروهی که این جمله را زودتر به آخرین نفر برساند و آخرین نفر هم درست ✅ادا کند، برنده بوده، یک امتیاز میگیرد.
⚠️ اگر آخرین نفر یک گروه، جمله را اشتباه بیان کند، آخرین نفر گروه دیگر، جمله را میگوید که در صورت بیان صحیح، آن گروه، برنده میشود 😃و یک امتیاز میگیرد، و گر نه هیچ کدام از دو گروه، برنده نمیشوند.
✳️در ابتدای این بازی، امتیازی 💯را مشخّص میکنند تا هر کسی که زودتر به آن امتیاز رسید، بازی تمام شود.
🔆سرعت عمل و همچنین سرعت انتقال، در کنار تقویت حافظه، از نتایج این بازی است. جمله، با توجّه به سنّ بازیکنان، بلند و کوتاه میشود.
📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۱۲۸
#بازی_بازوی_تربیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
0249Nesa 05-06.mp3
11.18M
#لالایی_خدا ۲٤۹
#سوره_نساء آیات ۶-۵
#محسن_عباسی_ولدی
📆 شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۲۱
📣بچه های لالایی خدا !
🌸🍃منتظر دلنوشته ها و نامه های قشنگ شما به امام زمان عليه السلام هستيم.
@lalaiekhoda
🍃 قبیله عشق
کاش ذرهای بودم و روی انحنای مژگان تو میایستادم و رو به محراب ابروانت نماز میخواندم. ذره بودن چه قدر خوب است وقتی که میشود در لابلای گیسوان تو جا گرفت و هر جا که رفتی با تو آمد.
دوست دارم ذره باشم و گاهی روی دستانت. وقتی که قرآن به دست میگیری، گوشۀ قرآنت بنشینم و از روبرو تماشایت کنم.
دوست دارم وقتی ذره شدم، روی سجادهات جا بگیرم، وقتی که به سجده رفتی چشمهای افتادهات را تماشا کنم و هُرم نفست را احساس کنم.
وای که چه قدر طرب انگیز است فکر کردن به ذره بودن و در پی تو بودن. چه حسی دارد ذره باشم و با کمی فاصله از گوشۀ چشمت قطرههای اشکت را نظاره کنم.
مرا در حال و هوای ذره بودن نگه دار. چه حال نشاطانگیزی میدهد به قلبم. شاید اگر ذره شدم، از اسارت زنجیرهای خودبزرگبینی هم خلاص شدم.
ما همه ذرهایم. نه، ما همه هیچیم در برابر تو.
شبت بخیر بزرگ قبیلۀ عشق!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
18.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 چه هدفی رو برای بچه هاتون ساختید؟
🔻 مصداق خدمت به جامعه چیست؟ مثلاً اگر خداوند به من هوشی داده و الان جامعه نیاز به دانشمند هستهای دارد، و من به چیز دیگری هم علاقه دارم که جامعه به آن نیاز ندارد، بگویم خدایا من بنده تو هستم، تو دوست داری به جامعه اسلامی خدمت شود، پس من هم به دنبال همین کار میروم. یا مثلاً اگر من یک زن هستم و رهبرم نگران فرزندآوری است، الان در حال انجام کاری هستم که اگر من انجام ندهم ۱۰ نفر دیگر آن را انجام میدهند. اما فرزندآوری را من میتوانم انجام دهم و آنها نمیتوانند. چون قصدم از کاری که انجام میدادم نیز بندگی بود، الان مصداق بندگی من تغییر کرده، کار قبلی را رها می کنم و وظیفه الانم را انجام میدهم.
#تربیت_فرزند
#کرامت
#استاد_عباسی_ولدی
@abbsivaladi
⁉️چرا انقدر از محاسن زندگی قدیمیا تعریف میکنین؟ آیا میشه زندگی رو به اون دوره برگردوند؟!🤔
✅ بله، شیوۀ زندگی باید به گذشته برگرده، ولی برگشت به شیوۀ زندگی گذشته، به معنای برگشت به ابزار گذشته نیست.❌
🔷 در گذشته، نوع نگاه به عالَم، خیلی واقعبینانهتر از امروز بود. به گذشته برگردیم، یعنی نوع نگاهمون رو اصلاح کنیم.👌
🔹 در گذشته، ما خدا رو رزّاق و خودمون را موظّف به کار و تلاش میدونستیم. الآنم همین طور باشیم.💪
🔹 در گذشته، این قدر رفاهطلب و مشقّتگریز نبودیم. الآن هم رفاه رو مقصد زندگی خودمون قرار ندیم و این قدر از سختی فرار نکنیم.😶
🔹در گذشته، مادری یه اصل بود، نه فرع؛ توفیق بود، نه اجبار؛ بال بود، نه بار؛ افتخار بود، نه مایۀ عار.❌
🔹 در گذشته، روابط خونوادگی خیلی صمیمانهتر از امروز بود. الآن هم سلام مجدّدی به اون صمیمیتها کنیم.
🔹 در گذشته، سادگی، هم تو دلا بود، هم تو سفرهها و هم تو خانهها. امروز هم اگه ساده زندگی کنیم، عقبگرد نکردیم. این تجمّلاتی که امروز به پای زندگی ما بسته شده، سنگینمون کرده و در مقابلِ رشدمون، ایستاده. ساده و بی آلایش که باشیم، راحت، نفس میکشیم.😇
✅✅ هر برگشت به گذشتهای، ارتجاع نیست. بعضی از پُلایی که به گذشته میزنیم، ما رو به آسمون میرسونه. اینا حرفای احساسی و شاعرانه نیست، واقعیتای این عالمه.☝️
#ایران_جوان_بمان
#جمعیت
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃میزان حقیقت
باور کن مبالغه نمیکنم، خودت میدانی که اهل سیاه نمایی هم نیستم؛ ولی از گفتارها و کردارهای برخی جماعت مدعی، حقیقتی را فهمیدهام که تنم را لرزانده؛ همان جماعتی که خیال میکنند جز آنها کسی منتظر تو نیست.
وقتی بیایی باید کارهایی را به این جماعت بسپاری که آن را در شأن خویش ببینند. اگر چیزی از آنها خواستی که به گوشۀ قبایشان بر خورد، مثل آبی که ته استکان است، حرف تو را زمین میریزند. این جماعت بیش از آن که تو را دوست داشته باشند، در محبّت نفس خویش غوطه میخورند. در خیالشان خود را از کاگزاران حکومت تو میبینند. اگر کمتر از این، جایی به آنها بدهی، اصلاً بعید نیست دشمنت شوند. طلحه و زبیرهای زیادی در راهند، خدا را شکر وقتی که میآیی تنها نیستی.
شبت بخیر میزان حقیقت!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
🍃دستم را رو به آسمان بلند کردهام و قطرههای بخشش تو را انتظار میکشم. من لایق شنیدن پاسخت نیستم و خود را سزاوارِ قطرهای از باران عفو تو نمیبینم.
امّا میشناسمت، غرق دریای کرمت بوده و هستم.
🍃تو خودت دلِ بندگان گنهکار را شاد کردهای به وعدۀ بخشش و میدانم که در وعدۀ تو، تخلف راه ندارد.
#قصّۀ_من_و_خدا
#عاشقانه_های_بارانی
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🍃زائر مشهد الرضا
دلم تنگ است، تنگ مشهد.
خیلی وقت است که نرفتهام امام رضا.
چشمهایم را که میبندم، دست خودم نیست
سیر میکنم در صحن به صحن و رواق به رواق حرم.
خوبی زیارت خیالی این است که در بند قدمها و زمین خاکی نیستی.
با خیال میشود میان صحنها پر کشید.
ولی از زیارت خیالی هم خستهام
دوست دارم همین پرکشیدنها باشد، آن هم در واقعیت
و میدانم که چنین زیارتی شدنی است.
تو هم میدانی چگونه.
تو اگر با من دوست شوی
دست مرا از همین جا یعنی از خانهام یعنی از اتاقی که در آن نشستهام
میگیری و در چشم بر هم زدنی، مرا میبری تا باب الجواد.
آن جا کمی میایستی.
سلام میدهی و به من هم میگویی سلام بدهم.
چشم دیگری بر هم میگذارم
و خودم را در کنار تو و روبروی ضریح در صحن گوهرشاد میبینم.
اذن دخول میخوانی و من همراه تو زمزمه میکنم.
قطرۀ اشکت که جاری شد، های های گریه میکنم
چشم بر هم میگذارم و خودم را در کنار تو روبروی ضریح میبینم
شاید هم پایینتر از ضریح در سردابی که میشود سر روی مرقد رضا گذاشت.
زیارت جامعه میخوانی و من هم با تو همخوانی میکنم.
خودت را روی مزار میاندازی و به من هم اجازه میدهی
مرقد رضا را در آغوش بگیرم.
چشم بر هم میگذارم و میبینم علی بن موسی الرضا آمده به زیارتت
در آغوش میگیرید یکدیگر را
و من تماشا میکنم و مبهوت در انتظار آغوش رضا میمانم.
مرا نشان جدّت میدهی و او مرا هم در آغوش میگیرد.
من در آغوش امام مهربان جان میدهم.
بگو که خوش خیال نیستم و روزی این زیارت نصیبم خواهد شد.
تو اگر با من دوست شوی، چنین زیارتی، خیال نیست، عین واقعیت میشود.
آقا! میشود بگویی با من دوست میشوی یا نه؟
عطش زیارت را بر جگرم باقی مگذار.
شبت بخیر زائر مشهد الرضا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
@abbasivaladi