eitaa logo
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
1.1هزار دنبال‌کننده
31.6هزار عکس
23.5هزار ویدیو
125 فایل
کانال دوستداران شهید مدافع حرم شهید عباس کردانی لینک کانال @abbass_kardani 🌸🌸شهید مدافع حرم عباس کردانی 🌸🌸ولادت: 1358/12/20 🌸🌸شهادت: 1394/11/19 ارتباط با خادم کانال،، @mahdi_fatem313
مشاهده در ایتا
دانلود
شما یـک تماس 📲از دارید‼️ جــــانم حسین جان؟ ⇦هـل من ناصر ینصرنی؟! ⇦گفتـم اگـر در کربـــلا بـودم تا پاے جـان براے حسـین(ع) تلاش میکردم... ⇦گفت،یـک حسـین‌‌(ع) زنـده داریم؛ نامـش (عج) است‼️ تـاحالـا برایـش چہ کرده‌اے؟ عجــیب کردم...😔 ✍ پےنوشت‌‌: حسـین(ع) امام زمـان کوفیان بود و مہدی فاطمہ (ع)،امام زمـان ما!!! ☝️ ...💚
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
! . امام مجتبی عليه السلام : . "صاحِبِ النّاسَ مِثلَ ما تُحِبُّ أن يُصاحِبوكَ بهِ" (با مردم آن گونه رفتار كن كه دوست دارى با تو رفتار كنند.) . خیلی وقت بود قصد نوشتن رو داشتم ؛ ولی نه موقعیتش رو داشتم ونه شرایطم جور میشد ! . مدتیست انگار بین مردم عادت شده که هر کسی از خانواده ی خاص جامعه به سِمت یا جایگاه بالایی میرسن اولین چیزی که به ذهنشون میرسه حتما با سهمیه رفتن بالا... . کاری به حرف دیگران ندارم به شخصا خودم رو میگم اگر دائم در مسافرتم علاقه ی شخصی خودم هست و از جیب هیچ دولتی استفاده نمیکنم ! حتی یکبار هم از طرف بنیاد هیچ مسافرتی حتی یک ساعته نرفتم ! . ۶ بار آزمون استخدامی دادم یکبارهم حتی مجاز نشدم چه برسه قبول بشم ! . اگر درحال ارشد هستم از هیچ کلاس و سهمیه ایی که اصلا شامل من نمیشه استفاده نکردم ! ! . به جای این حرف ها ؛ کمی به درد و دل آنها گوش کنید ! با یک کلمه ی کوچک بدونِ تفکر، روی زخم آنها نپاشید ! . اگر برای خرج میکنم تا یادش رو زنده نگه دارم ؛ دلیلم بالا بردن اسم شهیدم نیست و پایین آوردن شهدای دیگه یا حتی بخام اسمشونو خاموش کنم ! فقط فقط آرامشم با زنده نگه داشتن یاد هست ! متاسفانه اخیرا حرف هایی در این باره شنیدم که حرف های خوشایندی نبود . و بارها گفتن از کدام ارگان استفاده میکنید ؟ من هم در جواب گفتم از ارگان جیب بابام. . اگر جوابی به شما نمیدهم ، این نیست که جوابی ندارم خیر! کاری رو میکنم که شهید عباس در همچین مواقعی انجام میداد فقط ! . خیلی حرف برای گفتن دارم ولی میکنم تا خدا پاسخ دهد! . ! ۱۹ آبان ۹۷ @abbass_kardani
💠 چه شرم آور است سکوت در مقابل این فاجعه بزرگ تاریخ چه ننگ است برای دولتهای که با در دست داشتن ابرقدرتهای جهان بنشینند و تماشاگر باشند که آمریکا ، یک عنصر فاسد بی ارزش را در مقابل آنان علم کند و با عده ای ناچیز عبادتگاه مقدس و آنان را از آنان غصب نموده و با کمال وقاحت در مقابل همه آنان قدرت نمائی کند. و چه شرم آور است در مقابل این . صحیفه نور،جلد 16،صفحه 128 مورخ:1361/01/25 https://eitaa.com/abbass_kardani/14045 🌷 اللهم عجل لولیک الفرج 🌷
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)تسلیت باد🖤
🍃خانه، بوی خداحافظی می دهد، مدتی است بوی دود و هیزم سوخته مهمان خانه شده و صاحب خانه برای سفری که در پیش دارد آماده می شود😔 🍃سینه کوچک هنوز داغدار بغض کوچه و سیلی است. آشفته است از وصیت مادر و پیراهن کهنه و ظرف آبی که هر شب باید کنار لب تشنه بگذارد. 🍃حسین برای شفای مادر دعا می کند. زهرا با صورت نیلی از رو می گیرد و بعد از مدتی، با دیدن تابوت لبخند می زند. چند وقتی است در قنوت نمازهایش "اللهم عجل وفاتی سریعا " را زمزمه می کند🥺 🍃طعنه های مردم مدینه دلش را آزرده. این جماعت تا دیروز از گریه زهرا در فراق پدر، پیش علی شکایت می کردند و امروز می خواستند، علی را برای ببرند. 🍃اما زهرا پای علی ایستاد. پای و امام زمانش. به قیمت سوختن بین در و دیوار، فداشدن محسنش، به قیمت سوختن بازویش از غلاف شمشیر و نیلی شدن صورتش😞 🍃دلش از نامردی مردم گرفته است. چه کسی می داند بر زهرا چه گذشته است که تمنا می کند:"یا علی غسلنی فی الیل، کفنی فی الیل دفنی فی الیل و لا تعلم احدا" 🍃در این میان امان از دل علی که به مصلحت صبری که برایش مقدر شده بود پیشه می کند. با دیدن در سوخته، غیرتش بغض می کند و با دیدن مسمار دلش می شکند. با دستهایی که را فتح کرد، برای همسرقدکمانش تابوت می سازد و زهرایش را شبانه غسل میدهد و کفن می کند و به خاک می سپارد😭 🍃امان از دل علی که جز چاه کسی امانت دار رازها و دردهایش نبود. درد بازوی ورم کرده زهرا، درد یتیمی فرزندانش وقتی آستین به دهان برای مادر می گریستند، دردتنهایی و درد سلام هایی که بی جواب ماند😓 پرستوی زخمی علی پرزده تا آسمون🖤 به مناسبت سالروز شهادت @abbass_kardani
💐🌺🌼🍀🌼🌺💐 داستان بسیار زیبا از و هنوز کاملا وارد اتوبوس نشده بود که ناغافل در رو بست و زن لای در گیر کرد. داشت بازحمت چادر رو بیرون میکشید که یه زن نسبتا طوری که همه بشنوند گفت: آخه این دیگه چه جور پوشیدنه؟ دارن بعضی ها ! زن محجبه، روی صندلی کنار اون خانم نشست و خیلی آرام طوری که فقط زن بدحجاب بشنوه گفت: من سر می کنم ، تا اگر روزی همسر تو به عمل نکرد ، و نگاهش را کنترل نکرد ، زندگی تو ، به هم نریزد . نسبت به تو دلسرد نشود. محبت و توجه اش نسبت به تو که هستی کم نشود. من به خودم سخت می گیرم و در تابستان زیر چادر از گرما اذیت می شوم، زمستان ها برف و باد و باران برای کنترل کردن و جمع و جور کردنش می شوم، بخاطر خانه و خانواده ی تو. من هم تو زن هستم. تمایل به تحسین زیبایی هایم دارم. من هم دارم تابستان ها کمتر عرق بریزم، زمستان ها تر توی کوچه و خیابان قدم بزنم. اما من روی تمام این ها خط قرمز کشیدم، تا به اندازه ی سهم ِ خودم حافظ ِ گرمای زندگی تو باشم. و اینها رو وظیفه خودم میدونم. چند لحظه کرد تا شاید طرف بخواد حرفی بزنه و چون دریافت نکرد ادامه داد: راستی… هر کسی در کنار تکالیفش، هم دارد. حق من این نیست که زنان ِ جامعه ام با موهای رنگ کرده ی و لباسهای بدن نما و صد جور ِ زیبایی، چشم های همسر من را به دنبال خودشان بکشانند. حالا بیا باشیم. من باید از شکل پوشش و آرایش تو باشم یا شما از من؟ زن بدحجاب بعد از یک سکوت طولانی گفت: هیچ وقت به این طور نگاه نکرده بودم … راست می گویی. و موهایش رو از روی پیشانیش جمع کرد و زیر روسریش پنهان کرد.