@talabe_graph.mp3
8.4M
#فایل_صوتی 👆
🎵#زیارت_عاشورا با نواے آسمانی شهید حاج قاسم سلیمانی
👈 هر روزمان را با زیارت عاشورا شروع میکنیم !
امام باقرع میفرمایند:اگرمردم میدانستند زيارت امام حسين علیه السلام چه ارزشی داردازشدت
شوق وعلاقه میمردند ....
سردار عزیز حاج قاسم سلیمانی روحت شاد
یادت گرامی باد
شادی روح همهی شهدای عزیز صلوات
🌷💥🌷 @abbass_kardani 🌷💥
❤️امام زمان(عج)فرمودند❤️
به شیعیان ما بگویید
خدا را بحق عمه ام
حضرت زینب (ع)
قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند.
🌸 اللهم عجل لولیک الفرج به حق زینب کبری🌸
@abbass_kardani🌹
••🕊••
#منبر_بزرگان🍃
✍🏻اگر #نمازتان را مراقبت و محافظت نڪنید میلیاردها قطره #اشڪ هم برای #سیدالشهدا بریزید،درآخرت شما را نجات نمیدهد.
#آیت_الله_بهجت
💠 @abbass_kardani🌹
#خاطرات_شهید
از آنجایـے ڪہ بہ شهید محمودرضــا بیضایـے خیلے علاقہ داشت، از همان #سوریـــــــہ اسم پسرش را محمودرضا انتخاب ڪرد،،
بعد از اینڪہ پسرش محمودرضا بہدنیا آمـــــــد، برادرم قصد داشت به ایـــران بیاید، امّـا وقتے بہ فرودگاه دمشق رسید درگیرے سختے پیش آمد و دوباره بہ جبهہے مقاومت بازگشت..
از آنجا پیام کوتاهے براے پسرش مےفرستد و مےگوید:" بـــــــابــــــا، محمودرضا!
من الان بعد از #صــــد_روز به فرودگاه دمشق آمدم تا بیایم ڪرمـان و تو را ببینم،
...ولے دو ساعت مانده به پرواز خبر دادند ڪه دوباره حمله شده و من باید برگردم..
{محمودرضا، من تو را خیلے دوست دارم، بابا، ڪار #بـےبـےزینب رو زمین است..
#شهید_غلامرضا_لنگری_زاده
#سالروز_شهادت
@abbass_kardani🌹
#سجده_عارفانه
#شیخ_رجبعلی_خیاط
🍃بطری وقتی پر است و میخواهی خالی اش کنی، خمش میکنی. هر چه خم شود خالی تر میشود. اگر کاملا رو به زمین گرفته شود سریع تر خالی میشود.
دل آدم هم همین طور است، گاهی وقتها پر میشود از غم، از غصه،از حرفها و طعنههای دیگران.
قرآن میگوید: "هر گاه دلت پر شد از غم و غصه ها، خم شو و به خاک بیفت." این نسخهای است که خداوند برای پیامبرش پیچیده است: "ما قطعا میدانیم و اطلاع داریم، دلت میگیرد، به خاطر حرفهایی که میزنند." "سر به سجده بگذار و خدا را تسبیح کن"
@abbass_kardani🌹
33.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕊موقعی که ما همه تو خواب ناز بودیم قاسم سلیمانی شهید شد
🎙روایت حاج حسین یکتا از شهادت حاج قاسم سلیمانی
@abbass_kardani🌹
کانال دوستداران شهید مدافع حرم برادرم عباس کردانی
💢 #توبه نامه شهید ۱۳ ساله.... شهید علیرضا محمودی پارسا...
#حتمابخونید
✍وقتی تو زندگی این نوجوان سیر می کنیم می بینیم که چطور جبهه به فرموده حضرت امام روح الله (ره) دانشگاه بوده و چطور مس وجودها رو طلا می کرده. عشق واقعی به شهادت رو میشه تو گوشه گوشه ی زندگی به ظاهر کوتاه علیرضا و دست نوشته ها و آثار بجا مونده ازش لمس کرد، چیزی که شاید برای خیلی از مسن های این زمان گفتنش هم سخت باشه، ملکه ی ذهن و رفتاری شهید علیرضا محمودیه….
🔰فقط قبل از خوندن یادمون باشه که این توبه نامه کسی است که هنوز به سن تکلیف نرسیده ولی نگران ترک اولی هایی است که ازش سر زده…..!!!
❤️الهی لاتودبنی بعقوبتک….خدای خوبم…مرا با گناهانم مجازات نکن…خدایا شرمسارم…از درهایی که کوبیدم…ولی در تو نبود…خدایا روسیاهم از لحظه هایی که تو در آن جاری نبودی…اِلهی و رَبّی مَن لی غَیرک.
🌸بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله :
از این که حسد کردم…
از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم…
از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم….
از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم….
از این که مرگ را فراموش کردم….
از این که در راهت سستی و تنبلی کردم….
از این که عفت زبانم را به لغات بیهوده آلودم…..
از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم….
از این که منتظر بودم تا دیگران به من سلام کنند….
از این که شب بهر نماز شب بیدار نشدم….
از این که دیگران را به کسی خنداندم، غافل از این که خود خنده دارتر از همه هستم….
از این که لحظه ای به ابدی بودن دنیا و تجملاتش فکر کردم….
از این که در مقابل متکبرها، متکبرترین و در مقابل اشخاص متواضع، متواضع تر نبودم….
از این که شکمم سیر بود و یاد گرسنگان نبودم….
از این که زبانم گفت بفرمایید ولی دلم گفت نفرمایید.
از این که نشان دادم کاره ای هستم، خدا کند که پست و مقام پستمان نکند….
از این که ایمانم به بنده ات بیشتر از ایمانم به تو بود….
از این که منتظر تعریف و تمجید دیگران بودم، غافل از این که تو بهتر از دیگران می نویسی و با حافظه تری…..
از این که در سخن گفتن و راه رفتن ادای دیگران را درآوردم….
از این که پولی بخشیدم و دلم خواست از من تشکر کنند….
از این که از گفتن مطالب غیر لازم خودداری نکردم و پرحرفی کردم….
از این که کاری را که باید فی سبیل الله می کردم نفع شخصی مصلحت یا رضایت دیگران را نیز در نظر داشتم….
از این که نماز را بی معنی خواندم و حواسم جای دیگری بود، در نتیجه دچار شک در نماز شدم….
از این که بی دلیل خندیدم و کمتر سعی کردم جدی باشم و یا هر کسی را مسخره کردم….
از این که ” خدا می بیند ” را در همه کارهایم دخالت ندادم….
از این که کسی صدایم زد اما من خودم را از روی ترس و یا جهل، یا حسد و یا … به نشنیدن زدم….
و ….. از …
خدایا من از گفتن شرمنده م شرم دارم😔
@abbass_kardani🌹